کیست که نداند اگر فضای "جهاد تبیین" توسط صداوسیما، خواص و سایر مراجع اجتماعی به درستی شکل گرفته بود؛ بسا که امروز خوانش‌گر خاطرات تلخی همچون اغتشاشات شهریور و مهر 1401 نبودیم.

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

"نظارت کارا"؛ راهی برای ارزان شدن اجاره‌های گران

وزیر شهرسازی با مشکل گرانی اجاره‌ها چه می‌کند؟

رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی در گفت‌وگو با ایلنا، درباره افزایش نرخ اجاره‌بها و ودیعه در سال ۱۴۰۱ گفت: گرانی نرخ اجاره‌بها و ودیعه مسکن به دلیل مشکلات عرضه و تقاضاست که کمبود جدی در این حوزه باعث به وجود آمدن این اختلاف شده است.

وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه تقریباً در همه سال‌ها این رشد گرانی اجاره‌بها را داشته‌ایم و این مساله تنها به سال ۱۴۰۱ بازنمی‌گردد، بیان کرد: در هیئت دولت این موضوع بررسی کردیم و تاکید شد که باید مشکلات عرضه را کاهش دهیم.

وی در خصوص واحدهای گران قیمت هم گفت: قانونی در مجلس در حال تصویب است که برای واحدهای گران‌قیمت مالیات‌های بیشتری گذاشته شود تا عرضه‌ آنها بیشتر صورت گیرد.[1]

*ما قضاوت درباره گفته های وزیر راه را بر عهده مخاطبان محترم می گذاریم اما در عین حال باید به این نکته اشاره کرد که مشکل مردم در بحث قیمت مسکن و خاصّه اجاره بها بسیار شدید شده است و به نظر می رسد که راه حل مسئله صرفا با "تأکید" مرتفع نشود!

چه اینکه مسئولان مکلف هستند در قبال مشکلات مردم؛ "کارنامه" خود را نیز در کنار "برنامه‌ها و تأکیدها" ارائه کنند.

از طرفی به نظر می رسد مشکل گرانی در بازار قیمتها نه به دلیل رخدادهایی مثل عرضه و تقاضا که به دلیل نبود نظارت است.

ما پیش از این و در انتقاد از یک طرح مجلس یازدهم پیرامون در نظر گرفتن تشویق برای موجران به منظور کاستن از نرخ اجاره های سنگین؛ تأکید کرده بودیم که نرخ اجاره با این طرح های ضعیف و غیر نخبگانی تغییری نمی کند و کار جهادی و نظارت کارا لازم است.

گفتنیست بحث نظارت در مقاطعی بصورت غیر کارا از سوی دولتها صورت پذیرفت که البته واضح بود نتیجه ای در بر نخواهد داشت. نظارت بر قیمتها و جلوگیری از گران نکردن کالاها و خدمات بایستی قانونی، مقتدرانه، حاوی عزم اجرایی و دارای الزامات بازدارنده و حتی تقویت شده با مجازات های سنگین باشد. مولفه هایی که باید بصورت همزمان توسط 3 قوه و چند ارگان اجرایی، نظارتی و قضایی پیگیری شود.

مثلا در جریان تعیین سقف افزایش 25 درصدی برای اجاره ها عملا هیچ تضمین یا الزام قانونی برای این قضیه در نظر گرفته نشد. ضمن اینکه مشخص نشد هریک از 3 قوه چه وظایفی در این قبال دارند و چه کارنامه ای ارائه کرده اند؟! فلذا بخشنامه مذکور به جای اجرایی شدن با مضحکه مواجه شد.

مسئله اخذ مالیات از خانه های خالی نیز که میتوانست بخشی از گرانی مسکن را بکاهد عملا تاکنون بلااجرا مانده است و گزارش های دلگرم کننده ای از کارنامه اجراکنندگان آن در دست نیست...

*** 

مرثیه‌ای برای "قصور در جهاد تبیین"

مهدی چمران، رئیس شورای اسلامی شهر تهران طی سخنانی با تأکید بر اینکه ما دست خائنین را قطع کردیم و آنها نمی توانند پیشرفت ایران را ببینند، یادآور شد: -برخی- جوانان ما که در این مسیر -اغتشاش- حرکت می کنند نتیجه ای همچون سوریه را که به کشوری مخروبه تبدیل شد، شاهد خواهند بود. سالها به طول انجامید خرمشهر و شهرهایی از این قبیل دوباره ساخته شوند و هنوز به آنجا که باید نرسیده اند.

به گزارش اعتمادآنلاین، مهدی چمران ادامه داد: اگر رزمندگان و فرماندهی سردارانی همچون شهید سلیمانی، شهید همدانی و... نبودند، مشخص نبود که حالا سوریه وجود داشت یا خیر؟ ملت شجاع و رشید ایران در سراسر کشور در راهپیمایی های بزرگی به صحنه آمدند و نشان دادند که ایران اسلامی متشکل از چه کسانی و چه مردمی است و تجزیه طلبان و نوکران اجنبی از ملت ایران نیستند.

او با تاکید بر اینکه آرامش آنها را خواهیم گرفت، افزود: ما در جهاد تبیین قصور کردیم و -برخی از- مردم و جوانان ما فریب خوردند. اگر به درستی این جهاد را در پیش می گرفتیم شاهد چنین اتفاقاتی نبودیم.[2]

*اگرچه تلخ اما همچنانکه مهندس چمران نیز تصریح کرده است؛ فضای "جهاد تبیین" و "ترویج تحلیل صحیح" آنچنانکه مورد تأکید مقام معظم رهبری بود و هست؛ طی سال های اخیر در کشور شکل نگرفت و از همین رو بود که شاهد رخدادهایی مثل آبان 98، کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات و ایضا اغتشاشات اخیر بودیم.

همانطور که نبود همین فضای تبیینی موجب شد مثبتات اقتصادی کشور انکار شود، فضای سیاه نمایی در ابعادی از افکار عمومی شکل بگیرد و برخی امتیازات بزرگ نظام همچون ضد فساد بودن با طعنه احمقانه "فساد سیستماتیک" مواجه شود.

اگرچه بایستی با خوشوقتی و افتخار تأکید کرد که اکثریت مردم و جوانان عزیز ایران بر مدار بصیرت قرار دارند و با هیچیک از این رفتارها و تفکرات غلط همراهی نکرده اند اما کیست که نداند اگر فضای تبیینی توسط صداوسیما، خواص و سایر مراجع اجتماعی به درستی شکل گرفته بود؛ بسا که امروز خوانش گر خاطرات تلخی همچون حوادث اخیر نبودیم.

راه جز از مسیر "تحلیل صحیح و جهاد تبیین" نمی گذرد و هر آینه هرکس که میتواند بایستی با "مطالعه و دلیل و سند و عقلانیت اثباتی" به این عرصه وارد شود.

*** 

غسل "بانیان آشوب" در خونابه‌های خیابان

احمد مازنی، فعال اصلاح طلب و از نمایندگان ادوار مجلس در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی به چرایی وقوع اغتشاشات اخیر به زعم خود پرداخته است.

او در این باره می گوید:

"اگر به صورت ریشه‌ای به ماجرا نگاه کنیم باید به دنبال این باشیم که چه عواملی باعث شده که با یک اتفاق زمینه اعتراضات اخیر در کشور شکل بگیرد. در واقع درگذشت خانم امینی تنها زمینه بروز این اعتراضات را به وجود آورده و مسائل دیگری نقش تعیین کننده داشته است.نشانه این موضوع نیز این است که در جریان اعتراضات اخیر در کشور مطالبات مختلفی مطرح شد که بسیاری از آنها ارتباطی به درگذشت خانم امینی نداشت و بلکه مطالبات دیگری بود...برای پیدا کردن دلایل اصلی اعتراضات اخیر باید گذشته را واکاوی کنیم. نزدیک ترین اتفاقی که از جمله دلایل اتفاقات اخیر بود برگزاری انتخابات بدون رقیب ریاست جمهوری در سال1400 بود. در این انتخابات بسیاری از دیدگاه‌ها و طیف‌های فکری نماینده‌ای در انتخابات نداشتند. این وضعیت در انتخابات مجلس در سال 1398 نیز رخ داده بوده. در چنین شرایطی بود که میزان مشارکت در انتخابات نسبت به انتخابات گذشته  کاهش یافت."[3]

*از نتایج فتنه و بلوا همینست که زمینه گناه شستن برخی افراد و جریانات مغرض نیز فراهم می شود و فی المثل می بینیم رجال جریانی که دست به رفتار خیانت بار "تحریم انتخابات" 98 و 1400 زده اند و ذهن مردم و جوانان را علیه نظام اسلامی تخریب کرده اند؛ به صحنه می آیند و تقلا می کنند تا جرم خود را محو کنند!

در باب فضای ذهنی مازنی هم لازم به اشاره است که شهروند عقلانی و سیاسی اولا به انتخابات و صندوق رأی بعنوان بزرگترین دستاورد دموکراسی پشت پا نمی زند و اصلاح را لزوما از مسیر صندوق رأی می جوید. لو فُرِض هم اگر کسی نامزد مطلوب خود را در میان کاندیداهای انتخابات نیافت باید به نزدیک ترین نامزد رأی بدهد نه اینکه دست به رفتار غیر متمدنانه تحریم انتخابات بزند.

زیرا تحریم انتخابات صرفا خواسته دشمن مردمسالاری و جمهوریت است.

و اما انگیزه اغتشاش...

محافل تحلیلی دلسوز از مدت ها قبل پیش بینی کرده بودند که کشور در خطر "فتنه اقتصادی" قرار دارد و پیش لرزه های این فتنه احتمالی را هشدار داده بودند. مقام معظم رهبری نیز در قبال اغتشاشات اخیر تصریح کردند که دشمن نقشه خود را از قبل چیده بود و حتی اگر با درگذشت تصادفی خانم مهسا امینی هم مواجه نبودیم؛ آنها به بهانه دیگری بلوای خود را به راه می انداختند. در این میان البته "سیاه نمایی"، مشکلات اقتصادی (که البته صرفا در فرایند رأی خوب حل می شوند) و تخریب ذهن کسانی از جوانان فریب خورده هم مزید علت است.

مع الوصف در اشاره به صحبت های مازنی بیان این نکته ضروریست که آنکس که طبق خواسته دشمن دست به تحریم انتخابات می زند علی القاعده برای اقدامات تندتر هم آمادگی دارد و اغتشاش او نه یک امر متمدنانه و از روی نارضایتی بلکه یک رفتار بهانه جویانه، وحشیانه و از روی آلت دست بودن است. زیرا فردی که بفرموده "بانیان آشوب"، صندوق رأی را بر زمین می گذارد طبعا اسلحه را برمیدارد. فلذا اغتشاش گری این جماعت نیز از اصالت عقلانی برخوردار نیست و نمیتوان منشأ آن را نارضایتی دموکراتیک دانست!

***

1_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1291343

2_https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-580193

3_https://www.armanmeli.ir/fa/main/detail/344657

برچسب‌ها