گروه فرهنگی مشرق ـ در روز پنجم جشنواره فیلم فجر در سالن برج میلاد فیلمهای سینمایی «یه عاشقانه ساده »، «صداست که می ماند» ، «یکی می خواد باهات حرف بزنه» ، «آمین خواهم گفت»، «چک» و «پنهان» برای اهالی رسانه به نمایش درآمد.
یه عاشقانه ساده
تهيه‌کننده و کارگردان: سامان مقدم
بازيگران: مهناز افشار، مصطفی زمانی، همایون ارشادی، فرهاد آییش، احمد مهران‌فر، آتیلا پسیانی، امیرحسین رستمی، سارا بهرامی، هومن سلطانی، مهری سادات ال‌آقا، علی قربان‌زاده و مهراوه شریفی‌نیا
خلاصه داستان فيلم:
دو دوست قدیمی، از جوانی با هم عهد و پیمانی دارند. وصلت گندم دختر امان، با کرامت پسر صفر تقدیری نیست که گندم به آن تن دهد. او عشق خودش را می‌خواهد، سرنوشت خودش را می‌خواهد. عشق چیزی نیست که به عهد بی‌پرسش پایبند باشد. عاشقی ساده و سخت است. عاشقی حرف دلت است. گندم با بیست و چند سال سن، باید جلوی عهد و پیمان دو رفیق بایستد، که حرف دلش را نپرسیده بودند...
امان و صفر در جوانی با هم قراری گذاشته اند .ازدواج دو فرزند آنها وعده ایست قدیمی که هم اهل محل از آن خبر دارند اما گندم دختر امان سالها به بهانه های مختلف این وصلت را به تأخیر می اندازد و...
حاشيه نگاري از فيلم:
- ششمين فيلم بلند سامان مقدم است. در حالي او همچنان در انتظار فيلم صد سال به اين سالهاست
- نام اوليه فيلم باگت بود كه به يه عاشقانه ساده تغيير كرد
- سامان مقدم در مدتي كه صد سال به اين سالها توقيف بود در تلويزيون فعال بود و يه عاشقانه ساده بازگشت دوباره سامان مقدم به سينماست. مقدم درباره سالهاي دوري اش از سينما مي گويد: توقيف «صد سال به اين سالها» من را نسبت به فعاليتم در عرصه سينما دلسرد کرد. هيچ‌گاه فکرش را نمي‌کردم که بتوانم باز هم با همان انگيزه و اشتياق قبلي پشت دوربين قرار بگيرم. اما قصه باگت آنقدر متفاوت و جذاب بود که من را براي ساخت فيلم جديدم متقاعد کرد(خبرگزاري ميراث فرهنگي)
- تمام فیلمبرداری "باگت" در خارج از تهران و در ابیانه و شهرهای اطراف انجام شد
- فيلم براي جشنواره سال گذشته در حال فيلمبرداري بود اما خراب شدن آب و هوا در ابيانه فيلمبرداري را متوقف كرد و گروه به تهران بازگشتند و فيلم به جشنواره بيست و نهم نرسيد. اما با ادامه فيلمبرداري تا اواخر فروردين فيلم خيلي زود براي حضور در جشنواره سي ام آماده نمايش بود.
-در خلاصه داستان اوليه فيلم آمده بود: فرزند آدم محکوم به سرنوشتي بود که پدر و مادرش برايش رقم زدند. سيب دندان‌زده همه‌ي قصه را خراب کرد. آدميزاد، محکوم شد اما سرنوشتش را به باد نسپرد. در عذاب زمين، دنبال راهي رفت که شايد به بهشتش بازگردد.انسان هميشه دنبال سرنوشت خودش است. مي‌جنگد تا به بهشت بازگردد. مي‌رود تا سرنوشتش را خودش بنويسد. دو دوست قديمي، از جواني با هم عهد و پيماني دارند. وصلت گندم دختر امان، با کرامت پسر صفر تقديري نيست که گندم به آن تن دهد. او عشق خودش را مي‌خواهد، سرنوشت خودش را مي‌خواهد. عشق چيزي نيست که به عهد بي‌پرسش پايبند باشد. عاشقي ساده و سخت است. عاشقي حرف دلت است. گندم با بيست و چند سال سن، بايد جلوي عهد و پيمان دو رفيق بايستد، که حرف دلش را نپرسيده بودند...
- يه عاشقانه ساده در ژانر كمدي رومانتيك روستايي پروانه ساخت گرفت!
یه عاشقانه ساده
تهيه‌کننده و کارگردان: سامان مقدم
بازيگران: مهناز افشار، مصطفی زمانی، همایون ارشادی، فرهاد آییش، احمد مهران‌فر، آتیلا پسیانی، امیرحسین رستمی، سارا بهرامی، هومن سلطانی، مهری سادات ال‌آقا، علی قربان‌زاده و مهراوه شریفی‌نیا
خلاصه داستان فيلم:
دو دوست قدیمی، از جوانی با هم عهد و پیمانی دارند. وصلت گندم دختر امان، با کرامت پسر صفر تقدیری نیست که گندم به آن تن دهد. او عشق خودش را می‌خواهد، سرنوشت خودش را می‌خواهد. عشق چیزی نیست که به عهد بی‌پرسش پایبند باشد. عاشقی ساده و سخت است. عاشقی حرف دلت است. گندم با بیست و چند سال سن، باید جلوی عهد و پیمان دو رفیق بایستد، که حرف دلش را نپرسیده بودند...
امان و صفر در جوانی با هم قراری گذاشته اند .ازدواج دو فرزند آنها وعده ایست قدیمی که هم اهل محل از آن خبر دارند اما گندم دختر امان سالها به بهانه های مختلف این وصلت را به تأخیر می اندازد و...
حاشيه نگاري از فيلم:
- ششمين فيلم بلند سامان مقدم است. در حالي او همچنان در انتظار فيلم صد سال به اين سالهاست
- نام اوليه فيلم باگت بود كه به يه عاشقانه ساده تغيير كرد
- سامان مقدم در مدتي كه صد سال به اين سالها توقيف بود در تلويزيون فعال بود و يه عاشقانه ساده بازگشت دوباره سامان مقدم به سينماست. مقدم درباره سالهاي دوري اش از سينما مي گويد: توقيف «صد سال به اين سالها» من را نسبت به فعاليتم در عرصه سينما دلسرد کرد. هيچ‌گاه فکرش را نمي‌کردم که بتوانم باز هم با همان انگيزه و اشتياق قبلي پشت دوربين قرار بگيرم. اما قصه باگت آنقدر متفاوت و جذاب بود که من را براي ساخت فيلم جديدم متقاعد کرد(خبرگزاري ميراث فرهنگي)
- تمام فیلمبرداری "باگت" در خارج از تهران و در ابیانه و شهرهای اطراف انجام شد
- فيلم براي جشنواره سال گذشته در حال فيلمبرداري بود اما خراب شدن آب و هوا در ابيانه فيلمبرداري را متوقف كرد و گروه به تهران بازگشتند و فيلم به جشنواره بيست و نهم نرسيد. اما با ادامه فيلمبرداري تا اواخر فروردين فيلم خيلي زود براي حضور در جشنواره سي ام آماده نمايش بود.
-در خلاصه داستان اوليه فيلم آمده بود: فرزند آدم محکوم به سرنوشتي بود که پدر و مادرش برايش رقم زدند. سيب دندان‌زده همه‌ي قصه را خراب کرد. آدميزاد، محکوم شد اما سرنوشتش را به باد نسپرد. در عذاب زمين، دنبال راهي رفت که شايد به بهشتش بازگردد.انسان هميشه دنبال سرنوشت خودش است. مي‌جنگد تا به بهشت بازگردد. مي‌رود تا سرنوشتش را خودش بنويسد. دو دوست قديمي، از جواني با هم عهد و پيماني دارند. وصلت گندم دختر امان، با کرامت پسر صفر تقديري نيست که گندم به آن تن دهد. او عشق خودش را مي‌خواهد، سرنوشت خودش را مي‌خواهد. عشق چيزي نيست که به عهد بي‌پرسش پايبند باشد. عاشقي ساده و سخت است. عاشقي حرف دلت است. گندم با بيست و چند سال سن، بايد جلوي عهد و پيمان دو رفيق بايستد، که حرف دلش را نپرسيده بودند...
- يه عاشقانه ساده در ژانر كمدي رومانتيك روستايي پروانه ساخت گرفت!
ویدئو
تصاویر
کارگردان: سعید چاری
بازيگران: رضا رویگری، میرطاهر مظلومی، تورج نصر، امیر زریوند، مختار سائقی، مجید شهریاری، فریده دریامج، عباس محبوب، آرش میراحمدی، سیاوش قاسمی، اردشیر کاظمی، محمد آزادی، اسدا... یکتا، امید علی مردانی، سیدجلال طباطبایی، سیدرضا موسوی و (با حضور) جلال پیشوائیان و (با معرفی) فرشید شفیعی و ثنا صادقی به همراه هنرمند خردسال آوا رویگری
خلاصه داستان فيلم:
داستان «صداست که می ماند» درباره تورج نصر دوبلور معروف کشور بوده که تا به حال به جای سه هزار شخصیت کارتونی صحبت کرده است. او در حین دوبله یک کارتون دچار عارضه قلبی می شود و به کما می رود و دکترها نیز از او قطع امید می کنند. از طرفی کاراکترهای انیمیشنی که نصر قبلاً جای آنها صحبت کرده (شیپورچی- کنگو- دارکوب زبله- مأمور برج و...) به شدت نگران می‌شوند که با مرگ او صدای آنها هم برای همیشه قطع و خاموش می‌شود و به همین دلیل از دنیای انیمیشن سراسیمه خارج می‌شوند و همگی با هم به تهران می‌آیند تا...
حاشيه نگاري از فيلم:
- این فیلم به سبک تلفیقی رئال – انمیشن ساخته شده
- سعيد چاري درباره فيلم: این فیلم در واقع فلاشبکی است از دوران کودکی ما. کاراکترهای کارتونی مانند یوگی خرسه، دارکوب زبله، شیپورچی، پسر شجاع، جیمبو و ... که ما در بچگی با آنها خاطرات زیبایی داشتیم در این فیلم در کنار همدیگر دیده می‌شوند.
- بعد از حدود 30 سال یک بار دیگر صدای شیپورچی و جیمبو با صدا‌پیشگی تورج نصر و مهوش افشاری در اين فيلم شنيده مي شود.
- براي ساخت اين فيلم از برخي مشاوران خارجي استفاده شده
- يك خلاصه داستان ديگر از فيلم: امیر رفراندوم (با بازی رضا رویگری) یک استودیو زیر زمینی به شدت مسخره دارد که قصد دارد تا بولنگ (با بازی سیاوش قاسمی) را تبدیل به یک خواننده معروف جهانی کند و در این راه مسائل و اتفاقات عجیب و خنده داری می افتد. این فیلم با زبانی طنز و گاها گزنده برخی از سو استفاده هایی که صاحبان استودیو های زیرزمینی از جوانان این مرز و بوم می کنند را به تصویر می کشد.
یکی می خواد باهات حرف بزنه
کارگردان: منوچهر هادی
بازيگران: آناهیتا نعمتی، حمیدرضا پگاه، یکتا ناصر، هانیه غلامی، مرتضی کوهی، شهین تسلیمی، سارا اسماعیل‌پور
خلاصه داستان فيلم:
لیلا یک هفته فرصت دارد برای امری حیاتی از همسر سابقش رضایت بگیرد ....
حاشيه نگاري از فيلم:
- دومين فيلم بلند منوچهر هادي بعد از قرنطينه
- "یکی می خواد باهات حرف بزنه" داراي مضمون اجتماعی و درباره پیوند اعضا است.
- ابتدا قرار بود نيكي كريمي يكي از نقش هاي اصلي اين فيلم را بازي كند كه از بازي در اين فيلم انصراف داد.
- شهاب حسيني بلافاصله بعد از بازي در من و زيبا به اين پروژه پيوست
- تدوين فيلم به طور مشترك توسط سپيده عبدالوهاب و هايده صفي ياري انجام شده
- هادي يكي مي خواد باهات حرف بزنه را در حالي ساخت كه چند فيلمنامه به تهيه كنندگي مرتضي شايسته به اداره نظارت فرستاده بود و همگي رد شده بود
ویدئو
تصاویر
***************
تهيه‌کننده، نويسنده و کارگردان: کاظم راست گفتار
بازيگران: فرهاد آئیش، شاهرخ استخری، مژگان بیات، همایون ارشادی، حسن شکوهی، مریم سعادت، نفیسه روشن، فرخ نعمتی، سپند امیرسلیمانی، جشمید مشایخی و...
خلاصه داستان فيلم:
چهار نفر آدم کاملاً غریبه با هم به دلیل مالکیت مشترک بر سر یک چک علیرغم دیدگاه های اعتقادی کاملاً مغایر ناگزیرند که دو شب و یک روز کامل را باهم باشند ...
حاشیه نگاری از فیلم:
- پنجمين فيلم بلند كاظم راست گفتار است. راست گفتار ساخت فيلم نقاب را در كارنامه دارد.
- از فيلم هاي سياسي جشنواره امسال است كه مدتي را در انتظار صدور پروانه نمايش بود و حتي خبر توقيفش منتشر شد در آن مقطع راست گفتار درباره اين مشكلات گفت: چك براي صدور پروانه نمايش؛ با اصلاحات جدي و زيادي روبرو شده‌است که تقريبا نمايش آن را غير ممکن مي‌کند.
- شنيده مي شود فيلم تفاوت هاي زيادي با فيلم هاي قبلي راست گفتار دارد و احتمال موفقيتش در جشنواره دور از ذهن نيست.براي صدور پروانه نمايش؛ با اصلاحات جدي و زيادي روبرو شده‌است که تقريبا نمايش آن را غير ممکن مي‌کند.
- راست گفتار درباره چك: این فیلم کاملا اجتماعی است ودرباره این موضوع است که ادمهای اجتماع ما بهتر است که ضمن تفاوت سلیقه ها وآرا وحتی نوع جهان بینی ها همدیگر را بپذیرند وبا مدارا در کنار هم زندگی کنند تا بتوانند از زندگی شان لذت ببرند. بهتراست که خود را به همدیگر تحمیل نکنند واین چنین نیست که هر کس معتقد باشد تمام حقیقت نزد ان است ودیگران باطل هستند. فيلم به موضوع دموكراسي مي‌پردازد ولي نه در معناي غربي، بلكه به معناي اعتقاد به آزادي ديگران و اين كه همان قدر كه براي آزادي خودمان ارزش و اعتبار قائليم، براي آزادي ديگري نيز قائل باشيم. اهميت «چك» در اين است كه فيلم به عنوان مهمترين سند ياد‌آوري تهران سال 1389 شناخته مي‌شود و به عنوان مثال، اگر كسي 50 سال ديگر خواست نشاني از تهران اين سال بگيرد، مي‌تواند با مراجعه به اين فيلم، به‌راحتي تهران سال 1389 و ويژ‌گي‌هاي و مردمي آن را ببيند.
تصاویر
************
صداست که می ماندکارگردان: سعید چاری
بازيگران: رضا رویگری، میرطاهر مظلومی، تورج نصر، امیر زریوند، مختار سائقی، مجید شهریاری، فریده دریامج، عباس محبوب، آرش میراحمدی، سیاوش قاسمی، اردشیر کاظمی، محمد آزادی، اسدا... یکتا، امید علی مردانی، سیدجلال طباطبایی، سیدرضا موسوی و (با حضور) جلال پیشوائیان و (با معرفی) فرشید شفیعی و ثنا صادقی به همراه هنرمند خردسال آوا رویگری
خلاصه داستان فيلم:
داستان «صداست که می ماند» درباره تورج نصر دوبلور معروف کشور بوده که تا به حال به جای سه هزار شخصیت کارتونی صحبت کرده است. او در حین دوبله یک کارتون دچار عارضه قلبی می شود و به کما می رود و دکترها نیز از او قطع امید می کنند. از طرفی کاراکترهای انیمیشنی که نصر قبلاً جای آنها صحبت کرده (شیپورچی- کنگو- دارکوب زبله- مأمور برج و...) به شدت نگران می‌شوند که با مرگ او صدای آنها هم برای همیشه قطع و خاموش می‌شود و به همین دلیل از دنیای انیمیشن سراسیمه خارج می‌شوند و همگی با هم به تهران می‌آیند تا...
حاشيه نگاري از فيلم:
- این فیلم به سبک تلفیقی رئال – انمیشن ساخته شده
- سعيد چاري درباره فيلم: این فیلم در واقع فلاشبکی است از دوران کودکی ما. کاراکترهای کارتونی مانند یوگی خرسه، دارکوب زبله، شیپورچی، پسر شجاع، جیمبو و ... که ما در بچگی با آنها خاطرات زیبایی داشتیم در این فیلم در کنار همدیگر دیده می‌شوند.
- بعد از حدود 30 سال یک بار دیگر صدای شیپورچی و جیمبو با صدا‌پیشگی تورج نصر و مهوش افشاری در اين فيلم شنيده مي شود.
- براي ساخت اين فيلم از برخي مشاوران خارجي استفاده شده
- يك خلاصه داستان ديگر از فيلم: امیر رفراندوم (با بازی رضا رویگری) یک استودیو زیر زمینی به شدت مسخره دارد که قصد دارد تا بولنگ (با بازی سیاوش قاسمی) را تبدیل به یک خواننده معروف جهانی کند و در این راه مسائل و اتفاقات عجیب و خنده داری می افتد. این فیلم با زبانی طنز و گاها گزنده برخی از سو استفاده هایی که صاحبان استودیو های زیرزمینی از جوانان این مرز و بوم می کنند را به تصویر می کشد.
ویدئو
تصاویر
تصاویر
************
یکی می خواد باهات حرف بزنه
کارگردان: منوچهر هادی
بازيگران: آناهیتا نعمتی، حمیدرضا پگاه، یکتا ناصر، هانیه غلامی، مرتضی کوهی، شهین تسلیمی، سارا اسماعیل‌پور
خلاصه داستان فيلم:
لیلا یک هفته فرصت دارد برای امری حیاتی از همسر سابقش رضایت بگیرد ....
حاشيه نگاري از فيلم:
- دومين فيلم بلند منوچهر هادي بعد از قرنطينه
- "یکی می خواد باهات حرف بزنه" داراي مضمون اجتماعی و درباره پیوند اعضا است.
- ابتدا قرار بود نيكي كريمي يكي از نقش هاي اصلي اين فيلم را بازي كند كه از بازي در اين فيلم انصراف داد.
- شهاب حسيني بلافاصله بعد از بازي در من و زيبا به اين پروژه پيوست
- تدوين فيلم به طور مشترك توسط سپيده عبدالوهاب و هايده صفي ياري انجام شده
- هادي يكي مي خواد باهات حرف بزنه را در حالي ساخت كه چند فيلمنامه به تهيه كنندگي مرتضي شايسته به اداره نظارت فرستاده بود و همگي رد شده بود
ویدئو
تصاویر
***************
آمین خواهیم گفت
طراح صحنه، نويسنده و کارگردان: سامان سالور
بازيگران: محمود نظرعليان، عليرضا مهران، آزاده زارعي، ساناز اسدي، حميد حبيبي‌فر، محمد فصيحي، حسن سکوند، ميسا مولوي و با حضور فرزاد حسني
- خلاصه داستان فيلم:
در بستر جغرافیایی سخت و کوهستانی ایستگاهی به نام تنگه هفت در یک هفته ای که پل تخریب و مراحل بازسازی آن انجام می شود حسن فرصت یافته تا آدمهای مختلفی را در میان رودخانه خروشان و عریض منطقه با وسیله ای تله کابین عبور دهد و...
حاشیه نگاری از فیلم:
- پنجمين فيلم سامان سالور بعد از سيزده پنجاه و نه است.
- طرح اولیه این فیلم متعلق به ساسان سالور است و مكان خاصي ندارد و در ناكجاآباد به تصوير كشيده مي شود.
- فيلمبرداري فيلم در ایستگاه متروکی با عنوان "تنگه هفت" بین لرستان و خوزستان انجام شده
- به نظر مي رسد با فضايي شبيه به چند كيلو خرما براي مراسم تدفين –فيلم موفق سالور-در اين فيلم مواجهيم.
- شنيده مي شد فيلم مشكلاتي براي نمايش دارد و نهايتا هم با پروانه نمايش موقت در جشنواره نمايش داده خواهد شد. ساسان سالور در اين مورد گفت: 8 مورد اصلاحيه به فيلم وارد شده كه اكثريتش انجام شده اما 2-3 مورد اين اصلاحيه ها قابل انجام نيست. شوراي پروانه نمايش تا كنون دو بار قرار بوده درباره فيلم تصميم بگيرند اما خبري نشده. به نظر مي رسده يكي دو نفر در اين شورا با فيلم مشكل دارند. سالور درباره آخرين وضعيت فيلم براي حضور در جشنواره سي ام گفت: آقاي سجادپور به ما قول مساعد دادند كه مشكل فيلم برطرف بشود.
- سامان سالور:بر خلاف آنچه تصور مي شود آمين خواهيم گفت فضاي مردانه اي ندارد
- ظاهرا فرزاد حسني نقش عجيبي را در اين فيلم بازي مي كند. حسني درباره نقشش مي گويد: ممکن است مخاطبانی که اجراهای مرا در تلویزیون دیده‌اند، وقتی با من در قالب یک نقش سینمایی روبه‌رو شوند، برای شان قابل هضم نباشد که فرزاد حسنی بازیگر را هم بپذیرند، در حالی کار اصلی من بازیگری است اما چون ۴-۳ سالی که از تلویزیون دور بودم، خودم را بیشتر در بازیگری محک زدم که ماحصلش حضور در چند تله فیلم، تله تئاتر و نمایش‌های رادیویی بود و سال ۸۹ هم که به حضور در فیلم سینمایی «آمین خواهیم گفت» به کارگردانی سامان سالور منجر شد. وقتی یکی مثل سامان سالور پیشهادی به من می‌دهد، به نظرم بسیار عاقلانه و هنرمندانه است چون فکر می‌کنم در کارش بسیار متبحر است و نه در سطح داخلی بلکه در سطح جهانی امتحان پس داده به همین دلیل احساس کردم ارزشش را دارد موهای سرم را بتراشم و با وجود اینکه ۳-۲ پیشنهاد دیگرم را به دلیل این کار از دست دادم اما از اینکه در «آرمین خواهیم گفت» ایفای نقش کرده‌ام، بسیار خوشحالم. قسمت‌هایی از این کار را دیده‌ام و مطمئنم کار بسیار خوبی خواهد شد و مردم درباره‌اش قضاوت خواهند کرد. احساس کردم باید زمانی وارد سینما شوم که کمی آمادگی در خودم احساس کنم و فکر می‌کنم این آمادگی تا حدودی برای برداشتن گام‌های اولم در این عرصه به وجود آمده است. به نظرم سینمای ما به همه نوع فیلمی نیاز دارد، یعنی هم فیلم تجاری باید ساخته شود، هم فیلم معناگرا (که بین مخاطبان عام جدید الولاده است!) و هم فیلم فرهنگی. فقط با این شرط که قرار است فیلم تجاری ساخته شود، فیلم «خوب تجاری» ساخته شود. بقیه حوزه ها نیز همین‌طور. اگز قرار باشد در فیلمی بازی کنم، حتماً باید خوب باشد تا پیشنهادی بازی در آن را قبول کنم.(به نقل از زندگي ايده ال)
ویدئو
تصاویر
چک
طراح صحنه، نويسنده و کارگردان: سامان سالور
بازيگران: محمود نظرعليان، عليرضا مهران، آزاده زارعي، ساناز اسدي، حميد حبيبي‌فر، محمد فصيحي، حسن سکوند، ميسا مولوي و با حضور فرزاد حسني
- خلاصه داستان فيلم:
در بستر جغرافیایی سخت و کوهستانی ایستگاهی به نام تنگه هفت در یک هفته ای که پل تخریب و مراحل بازسازی آن انجام می شود حسن فرصت یافته تا آدمهای مختلفی را در میان رودخانه خروشان و عریض منطقه با وسیله ای تله کابین عبور دهد و...
حاشیه نگاری از فیلم:
- پنجمين فيلم سامان سالور بعد از سيزده پنجاه و نه است.
- طرح اولیه این فیلم متعلق به ساسان سالور است و مكان خاصي ندارد و در ناكجاآباد به تصوير كشيده مي شود.
- فيلمبرداري فيلم در ایستگاه متروکی با عنوان "تنگه هفت" بین لرستان و خوزستان انجام شده
- به نظر مي رسد با فضايي شبيه به چند كيلو خرما براي مراسم تدفين –فيلم موفق سالور-در اين فيلم مواجهيم.
- شنيده مي شد فيلم مشكلاتي براي نمايش دارد و نهايتا هم با پروانه نمايش موقت در جشنواره نمايش داده خواهد شد. ساسان سالور در اين مورد گفت: 8 مورد اصلاحيه به فيلم وارد شده كه اكثريتش انجام شده اما 2-3 مورد اين اصلاحيه ها قابل انجام نيست. شوراي پروانه نمايش تا كنون دو بار قرار بوده درباره فيلم تصميم بگيرند اما خبري نشده. به نظر مي رسده يكي دو نفر در اين شورا با فيلم مشكل دارند. سالور درباره آخرين وضعيت فيلم براي حضور در جشنواره سي ام گفت: آقاي سجادپور به ما قول مساعد دادند كه مشكل فيلم برطرف بشود.
- سامان سالور:بر خلاف آنچه تصور مي شود آمين خواهيم گفت فضاي مردانه اي ندارد
- ظاهرا فرزاد حسني نقش عجيبي را در اين فيلم بازي مي كند. حسني درباره نقشش مي گويد: ممکن است مخاطبانی که اجراهای مرا در تلویزیون دیده‌اند، وقتی با من در قالب یک نقش سینمایی روبه‌رو شوند، برای شان قابل هضم نباشد که فرزاد حسنی بازیگر را هم بپذیرند، در حالی کار اصلی من بازیگری است اما چون ۴-۳ سالی که از تلویزیون دور بودم، خودم را بیشتر در بازیگری محک زدم که ماحصلش حضور در چند تله فیلم، تله تئاتر و نمایش‌های رادیویی بود و سال ۸۹ هم که به حضور در فیلم سینمایی «آمین خواهیم گفت» به کارگردانی سامان سالور منجر شد. وقتی یکی مثل سامان سالور پیشهادی به من می‌دهد، به نظرم بسیار عاقلانه و هنرمندانه است چون فکر می‌کنم در کارش بسیار متبحر است و نه در سطح داخلی بلکه در سطح جهانی امتحان پس داده به همین دلیل احساس کردم ارزشش را دارد موهای سرم را بتراشم و با وجود اینکه ۳-۲ پیشنهاد دیگرم را به دلیل این کار از دست دادم اما از اینکه در «آرمین خواهیم گفت» ایفای نقش کرده‌ام، بسیار خوشحالم. قسمت‌هایی از این کار را دیده‌ام و مطمئنم کار بسیار خوبی خواهد شد و مردم درباره‌اش قضاوت خواهند کرد. احساس کردم باید زمانی وارد سینما شوم که کمی آمادگی در خودم احساس کنم و فکر می‌کنم این آمادگی تا حدودی برای برداشتن گام‌های اولم در این عرصه به وجود آمده است. به نظرم سینمای ما به همه نوع فیلمی نیاز دارد، یعنی هم فیلم تجاری باید ساخته شود، هم فیلم معناگرا (که بین مخاطبان عام جدید الولاده است!) و هم فیلم فرهنگی. فقط با این شرط که قرار است فیلم تجاری ساخته شود، فیلم «خوب تجاری» ساخته شود. بقیه حوزه ها نیز همین‌طور. اگز قرار باشد در فیلمی بازی کنم، حتماً باید خوب باشد تا پیشنهادی بازی در آن را قبول کنم.(به نقل از زندگي ايده ال)
ویدئو
تصاویر
**************
چک
تهيه‌کننده، نويسنده و کارگردان: کاظم راست گفتار
بازيگران: فرهاد آئیش، شاهرخ استخری، مژگان بیات، همایون ارشادی، حسن شکوهی، مریم سعادت، نفیسه روشن، فرخ نعمتی، سپند امیرسلیمانی، جشمید مشایخی و...
خلاصه داستان فيلم:
چهار نفر آدم کاملاً غریبه با هم به دلیل مالکیت مشترک بر سر یک چک علیرغم دیدگاه های اعتقادی کاملاً مغایر ناگزیرند که دو شب و یک روز کامل را باهم باشند ...
حاشیه نگاری از فیلم:
- پنجمين فيلم بلند كاظم راست گفتار است. راست گفتار ساخت فيلم نقاب را در كارنامه دارد.
- از فيلم هاي سياسي جشنواره امسال است كه مدتي را در انتظار صدور پروانه نمايش بود و حتي خبر توقيفش منتشر شد در آن مقطع راست گفتار درباره اين مشكلات گفت: چك براي صدور پروانه نمايش؛ با اصلاحات جدي و زيادي روبرو شده‌است که تقريبا نمايش آن را غير ممکن مي‌کند.
- شنيده مي شود فيلم تفاوت هاي زيادي با فيلم هاي قبلي راست گفتار دارد و احتمال موفقيتش در جشنواره دور از ذهن نيست.براي صدور پروانه نمايش؛ با اصلاحات جدي و زيادي روبرو شده‌است که تقريبا نمايش آن را غير ممکن مي‌کند.
- راست گفتار درباره چك: این فیلم کاملا اجتماعی است ودرباره این موضوع است که ادمهای اجتماع ما بهتر است که ضمن تفاوت سلیقه ها وآرا وحتی نوع جهان بینی ها همدیگر را بپذیرند وبا مدارا در کنار هم زندگی کنند تا بتوانند از زندگی شان لذت ببرند. بهتراست که خود را به همدیگر تحمیل نکنند واین چنین نیست که هر کس معتقد باشد تمام حقیقت نزد ان است ودیگران باطل هستند. فيلم به موضوع دموكراسي مي‌پردازد ولي نه در معناي غربي، بلكه به معناي اعتقاد به آزادي ديگران و اين كه همان قدر كه براي آزادي خودمان ارزش و اعتبار قائليم، براي آزادي ديگري نيز قائل باشيم. اهميت «چك» در اين است كه فيلم به عنوان مهمترين سند ياد‌آوري تهران سال 1389 شناخته مي‌شود و به عنوان مثال، اگر كسي 50 سال ديگر خواست نشاني از تهران اين سال بگيرد، مي‌تواند با مراجعه به اين فيلم، به‌راحتي تهران سال 1389 و ويژ‌گي‌هاي و مردمي آن را ببيند.
ویدئو
تصاویر
*****************
تصاویر
*****************
پنهان
کارگردان: مهدی رحمانی
بازيگران: فریبرز عرب نیا (اسفندیار)، آنا نعمتی (رعنا)، فتانه ملک محمدی (یلدا)، بابک حمیدیان (کامران)، مهرداد صدیقیان (روزبه)، آزاده شمس (ملیحه)، آناهیتا افشار (ریحانه)، رویا جاویدنیا (نازنین)، ماشااله شاهمرادی‌زاده (استاد بنا)، طوفان مهردادیان (برادر نا‌تنی ریحانه)، میلاد مرادی نسب (رضا)، محمدعلی ذوالفقاری (آرش)، ملیکا فردوسیان (ماهرخ)، بهنام امیدوار (کارگر)
خلاصه داستان فيلم:
شهرمان آن قدر بزرگ شده كه اين همه بزرگراه هم، از پس نزديك كردن راه هايش برنيامده اند. به آخر هر كدام از اين راه ها كه مي رسيم ديگر دغدغه هاي روزمره را هم فراموش كرده ايم. كم كم يادمان مي رود كه چطور دردهاي پنهان را بفهميم، قبل از آن كه...
حاشيه نگاري از فيلم:
- مهدي رحماني از فيلمسازان جوان امسال است پيش از اين فيلم ديگري را از او ديده ايم.
- فيلمبرداري پنهان 12 بهمن سال گذشته آغاز شد و فروردین‌ماه در لوکیشینی حوالی انتهای اتوبان همت به پایان رسید. و خيلي زود براي حضور در جشنواره سي ام آماده نمايش بود.
- اوايل آذر خبري بر اين اساس منتشر شد: "پنهان" دومین کار بلند سینمایی مهدی رحمانی هم اکنون در مرحل پایانی ساخت موسیقی و صداگذاری قرار دارد و برای حضور در جشنواره بین‌المللی برلین در سال 2012 که در تاریخ 9 تا 19 فوریه (20 تا 30 بهمن ماه) برگزار خواهد شد، آماده می‌شود.
- پنهان اما در جشنواره برلين پذيرفته نشد و عدم پذيرشش در بخش مسابقه جشنواره فجر با اعتراض شديد سازندگانش همراه بود. نمونه اي از اعتراضات:
محسن علي اكبري(تهيه كننده):
من به صورت مکتوب اعتراض رسمی و جدی خود را در ارتباط با نبود فیلم "پنهان" در بخش مسابقه به دبیرخانه جشنواره فجر ارائه کردم. فکر می‌کنم بیشترین مشکلی که پیش روی این فیلم قرار گرفت این بود که هیات انتخاب به دلیل تعداد فیلمهای رسیده روزی 7 تا 9 فیلم ارا مورد بازبینی قرار می‌دادند. مطئنم انتخاب نشدن این فیلم یک اتفاقی سهوی است. زیرا این افراد در زمان بررسی اثار طبیعتا دچار خستگی مفرط بودند و در شرایط ایده‌آل نتوانستند درباره تمام آثار قضاوت عادلانه‌ای انجام دهند. نه از این جهت که "پنهان" فیلم خودم است به‌زعم کارشناسان که تاکنون این فیلم را دیده‌اند "پنهان" جز 10 فیلم برترسال سینمای ایران است. "پنهان" به نظر معاونت فرهنگی فارابی که سالها برگزاری جشنواره فجر را برعهده داشتند، اثری بسیار خوب و جز بهترین‌های سینمای ایران است. این فیلم به نظر این دوستان می‌توانست یکی از شانس‌های جشنواره فجر امسال باشد.
تورج منصوري(فيلمبردار):
کاش کمیته‌ای که انتخاب آثار جشنواره را برعهده داشت، با دقت بیشتری به فیلم نگاه می‌کرد. قطعا "پنهان" برای مناسبات بازار ساخته نشده است. نگاه و شیوه برخورد همه عوامل در طول ساخت در حقیقت بیشتر به وجه فرهنگی تا وجه تجاری بوده است. چنین فیلمی می‌توانست جایگاه بهتری در جشنواره داشته باشد. مهرداد صديقيان(بازيگر):
انگیزه من و هم نسلان من با چنین اتفاقاتی از بین می رود. امیدوارم این انرژی از ما گرفته نشود. من به "پنهان" خیلی امیدوار بودم. حیف است چنین اثری دیده نشود. امیدوارم مشکلات ان برطرف و در جایگاهی که در شان این فیلم است دیده و به داوری گذاشته شود.
- اما نه از اعضا هيئت انتخاب نه از مديران سينمايي خبري مبني بر مشكل دار بودن فيلم شنيده نشد و فيلم در بخش خارج از مسابقه جشنواره سي ام پذيرفته شد.
- آنا نعمتي: فیلمنامه "پنهان"هم مثل "دیگری" ساده و با دقت نوشته شده بود و سعی کرده بود داستانی غیرشعاری پیرامون انتخاب‌‌های جوانی و حسرت‌های میان سالی طبقه متوسط را تعریف کند. نقش خیلی طولانی نبود و بزرگسال‌تر از من. ولی وقتی آدم می‌بیند می تواند با حضورش به تعریف کردن داستانی که دوستش دارد کمک کند زیاد به این چیزها فکرنمی‌کند. اندک تردیدی هم اگر بود در مدت کوتاهی رفع شد. عوامل تولید این فیلم ترکیبی بود از باتجربه‌هایی که حکم استادی دارند و جوان هایی که امتحانشان را بارها پس داده بودند. دوست دارم یکبار نام همه آنها را ذکر کنم؛ تورج منصوری، مجید میرفخرایی، یدالله نجفی، هایده صفی یاری، امیرحسین قاسمی، کارمان همایون فر و سعید ملکان.
- بابك حميديان: زمانی که فیلمنامه را خواندم نگاه نقادانه آن را به پدیده نوستالژی دوست داشتم.تم اصلی فیلمنامه و دغدغه ای که رحمانی دراین فیلم مطرح می کرد این بود که آیا اصولا پرداخت به نوستالژی،گذشته و یا به عبارتی خاطره بازی مفیده است یا اینکه باعث رنج، ملال و آزده خاطرشدن می شود. من در این فیلم نقش دکتری را بازی می کنم که برای تحصیل به تهران آمده و با ظواهر زندگی تهران آشنا شده است. وی خود را با شرایط زندگی در تهران وفق داده و پس از استقلال مالی و حرفه ای خود درمقام یک پزشک همسرش برای ادامه زندگی با او به تهران می آید اما دیگر آدم قبلی نیست و مدام در حال تردید و دودلی است و به نوعی تن دادن به زندگی فعلی برای او سخت است.
يك ديالوگ از فيلم پنهان: آدم ها با دیدن صحنه تصادف سریع می خوان بدونن مقصر کیه، اما برای اون آدمی که تو کسری از ثانیه داره می خوره به یه ماشین دیگه این اصلا چیز مهمی نیست، فقط آرزو می کنه که چند لحظه بعدش ...هنوز زنده باشه.
کارگردان: مهدی رحمانی
بازيگران: فریبرز عرب نیا (اسفندیار)، آنا نعمتی (رعنا)، فتانه ملک محمدی (یلدا)، بابک حمیدیان (کامران)، مهرداد صدیقیان (روزبه)، آزاده شمس (ملیحه)، آناهیتا افشار (ریحانه)، رویا جاویدنیا (نازنین)، ماشااله شاهمرادی‌زاده (استاد بنا)، طوفان مهردادیان (برادر نا‌تنی ریحانه)، میلاد مرادی نسب (رضا)، محمدعلی ذوالفقاری (آرش)، ملیکا فردوسیان (ماهرخ)، بهنام امیدوار (کارگر)
خلاصه داستان فيلم:
شهرمان آن قدر بزرگ شده كه اين همه بزرگراه هم، از پس نزديك كردن راه هايش برنيامده اند. به آخر هر كدام از اين راه ها كه مي رسيم ديگر دغدغه هاي روزمره را هم فراموش كرده ايم. كم كم يادمان مي رود كه چطور دردهاي پنهان را بفهميم، قبل از آن كه...
حاشيه نگاري از فيلم:
- مهدي رحماني از فيلمسازان جوان امسال است پيش از اين فيلم ديگري را از او ديده ايم.
- فيلمبرداري پنهان 12 بهمن سال گذشته آغاز شد و فروردین‌ماه در لوکیشینی حوالی انتهای اتوبان همت به پایان رسید. و خيلي زود براي حضور در جشنواره سي ام آماده نمايش بود.
- اوايل آذر خبري بر اين اساس منتشر شد: "پنهان" دومین کار بلند سینمایی مهدی رحمانی هم اکنون در مرحل پایانی ساخت موسیقی و صداگذاری قرار دارد و برای حضور در جشنواره بین‌المللی برلین در سال 2012 که در تاریخ 9 تا 19 فوریه (20 تا 30 بهمن ماه) برگزار خواهد شد، آماده می‌شود.
- پنهان اما در جشنواره برلين پذيرفته نشد و عدم پذيرشش در بخش مسابقه جشنواره فجر با اعتراض شديد سازندگانش همراه بود. نمونه اي از اعتراضات:
محسن علي اكبري(تهيه كننده):
من به صورت مکتوب اعتراض رسمی و جدی خود را در ارتباط با نبود فیلم "پنهان" در بخش مسابقه به دبیرخانه جشنواره فجر ارائه کردم. فکر می‌کنم بیشترین مشکلی که پیش روی این فیلم قرار گرفت این بود که هیات انتخاب به دلیل تعداد فیلمهای رسیده روزی 7 تا 9 فیلم ارا مورد بازبینی قرار می‌دادند. مطئنم انتخاب نشدن این فیلم یک اتفاقی سهوی است. زیرا این افراد در زمان بررسی اثار طبیعتا دچار خستگی مفرط بودند و در شرایط ایده‌آل نتوانستند درباره تمام آثار قضاوت عادلانه‌ای انجام دهند. نه از این جهت که "پنهان" فیلم خودم است به‌زعم کارشناسان که تاکنون این فیلم را دیده‌اند "پنهان" جز 10 فیلم برترسال سینمای ایران است. "پنهان" به نظر معاونت فرهنگی فارابی که سالها برگزاری جشنواره فجر را برعهده داشتند، اثری بسیار خوب و جز بهترین‌های سینمای ایران است. این فیلم به نظر این دوستان می‌توانست یکی از شانس‌های جشنواره فجر امسال باشد.
تورج منصوري(فيلمبردار):
کاش کمیته‌ای که انتخاب آثار جشنواره را برعهده داشت، با دقت بیشتری به فیلم نگاه می‌کرد. قطعا "پنهان" برای مناسبات بازار ساخته نشده است. نگاه و شیوه برخورد همه عوامل در طول ساخت در حقیقت بیشتر به وجه فرهنگی تا وجه تجاری بوده است. چنین فیلمی می‌توانست جایگاه بهتری در جشنواره داشته باشد. مهرداد صديقيان(بازيگر):
انگیزه من و هم نسلان من با چنین اتفاقاتی از بین می رود. امیدوارم این انرژی از ما گرفته نشود. من به "پنهان" خیلی امیدوار بودم. حیف است چنین اثری دیده نشود. امیدوارم مشکلات ان برطرف و در جایگاهی که در شان این فیلم است دیده و به داوری گذاشته شود.
- اما نه از اعضا هيئت انتخاب نه از مديران سينمايي خبري مبني بر مشكل دار بودن فيلم شنيده نشد و فيلم در بخش خارج از مسابقه جشنواره سي ام پذيرفته شد.
- آنا نعمتي: فیلمنامه "پنهان"هم مثل "دیگری" ساده و با دقت نوشته شده بود و سعی کرده بود داستانی غیرشعاری پیرامون انتخاب‌‌های جوانی و حسرت‌های میان سالی طبقه متوسط را تعریف کند. نقش خیلی طولانی نبود و بزرگسال‌تر از من. ولی وقتی آدم می‌بیند می تواند با حضورش به تعریف کردن داستانی که دوستش دارد کمک کند زیاد به این چیزها فکرنمی‌کند. اندک تردیدی هم اگر بود در مدت کوتاهی رفع شد. عوامل تولید این فیلم ترکیبی بود از باتجربه‌هایی که حکم استادی دارند و جوان هایی که امتحانشان را بارها پس داده بودند. دوست دارم یکبار نام همه آنها را ذکر کنم؛ تورج منصوری، مجید میرفخرایی، یدالله نجفی، هایده صفی یاری، امیرحسین قاسمی، کارمان همایون فر و سعید ملکان.
- بابك حميديان: زمانی که فیلمنامه را خواندم نگاه نقادانه آن را به پدیده نوستالژی دوست داشتم.تم اصلی فیلمنامه و دغدغه ای که رحمانی دراین فیلم مطرح می کرد این بود که آیا اصولا پرداخت به نوستالژی،گذشته و یا به عبارتی خاطره بازی مفیده است یا اینکه باعث رنج، ملال و آزده خاطرشدن می شود. من در این فیلم نقش دکتری را بازی می کنم که برای تحصیل به تهران آمده و با ظواهر زندگی تهران آشنا شده است. وی خود را با شرایط زندگی در تهران وفق داده و پس از استقلال مالی و حرفه ای خود درمقام یک پزشک همسرش برای ادامه زندگی با او به تهران می آید اما دیگر آدم قبلی نیست و مدام در حال تردید و دودلی است و به نوعی تن دادن به زندگی فعلی برای او سخت است.
يك ديالوگ از فيلم پنهان: آدم ها با دیدن صحنه تصادف سریع می خوان بدونن مقصر کیه، اما برای اون آدمی که تو کسری از ثانیه داره می خوره به یه ماشین دیگه این اصلا چیز مهمی نیست، فقط آرزو می کنه که چند لحظه بعدش ...هنوز زنده باشه.
ویدئو
تصاویر
