
«اميرـ ک» پدر اين کودک درباره جزييات اين حادثه به خبرنگار ايسنا گفت: 17 تيرماه سال گذشته ساعت 9:30 صبح به همراه خانوادهام از روستايمان در اسدآباد همدان به روستايي در شهرستان قروه سنندج رفتيم تا سري به خواهرم بزنيم.
وي مدعي شد: شوهر خواهرم به نام «محمدرضا ـ ن» 33ساله که به مواد مخدر اعتياد دارد در ساعت 24 به خانه آمد و حدود ساعت 3 بامداد بود که خوابيديم اما قبل از خواب «محمدرضا» سه ليوان شربت درست کرد و به من و «فاطمه» داد اما «فاطمه» آن را نخورد.
پدر اين دختربچه افزود: حدود ساعت 5صبح مادر «فاطمه» از خواب بيدار و متوجه شد که «فاطمه» در اتاق نيست من هم که از خواب بيدار شده بودم متوجه نبودن شوهر خواهرم شدم و زماني که از بالکن نگاه کردم مشاهده کردم که فاطمه از پشت در ته حياط که يک اتاق خرابه هم آنجا بود افتاده و «محمدرضا» هم در آنجاست.
وي ادامه داد: در حالي که خواهرم و همسرم داد و فرياد ميکردند سراسيمه خود را به حياط رسانديم و ديديم که «فاطمه» دستانش آهکي است و تمام لباسهايش سفيد شده است چون نميتوانست نفس بکشد فکر کرديم «فاطمه» مرده است.
پدر اين کودک با اشاره به اين که «فاطمه» صورتش سوخته و کبود شده بود، افزود: شوکه شده بوديم و خواهرم يقه شوهرش را گرفته بود که چرا اينکار را با فاطمه کرده اما او عنوان ميکرد که از بلندي به پايين پرت شده است.
وي اظهار کرد: پس از آن که «فاطمه» را در اين شرايط پيدا کرديم بلافاصله به روستاي خودمان برگشتيم و او را به درمانگاه برديم اما آنجا تشخيص ندادند که چه اتفاقي براي او افتاده است در نتيجه دخترم را به بيمارستان «بعثت» همدان برديم اما پزشکان گفتند که ديگر دير شده و چشمان «فاطمه» نابود شده است.
پدر «فاطمه» در حالي که اشک در چشمانش حلقه زده بود، ادامه داد: نميتوانستم صبر کنم «فاطمه» را به تهران آوردم و دخترم يکماه در بيمارستان مورد مدوا قرار گرفت اما پزشکان نميتوانستند براي بينايي او کاري انجام بدهند و تنها مقداري از عفونت را از يکي از چشمانش خارج کردند.
وي درباره رسيدگي قضايي به اين حادثه هم مدعي شد: زماني که «فاطمه» را به تهران آوردم، همسرم به همراه برادرش موضوع را به پليس اطلاع دادند اما چون درگير کار درماني فاطمه بوديم ديگر موضوع را پيگيري نکرديم تا اين که پس از 20 روز دوباره موضوع را از سر گرفتيم و با دستگيري «محمدرضا» پرونده به پليس آگاهي ارجاع داده شد و به گفته ماموران پليس آگاهي «محمدرضا» پس از بازداشت اعتراف کرد که آهک در چشمهاي فاطمه ريخته است.
پدر «فاطمه» ادامه داد: البته «محمدرضا» پس از دستگيري با قرار وثيقه 25 ميليوني آزاد شد و من مجدد به سازمان بازرسي شکايت کردم حتي پيش نماينده اسدآباد در مجلس رفتم و به همراه «فاطمه» پيش دادستان سنندج هم رفتم تا اين که دوباره وي بازداشت شد و حدود يکسال و نيم است که درزندان به سر ميبرد.
وي با اشاره به اين که براي رسيدگي به اين پرونده، مراجع قضايي منتظر آخرين گزارش پزشکي قانوني در رابطه با وضعيت بينايي «فاطمه» هستند، مدعي شد: «محمدرضا» به برخي از دوستانش عنوان کرده بود که چون پنج شش ميليون تومان پول از من خواسته و زيربار نرفتهام دخترم را کور کرده است.
وي ادعا کرد: او بارها با خواهرم درگيريهاي لفظي داشته و اصرار ميکرده که از من پولي بگيرد اما من نميخواستم پولي را بدهم که خرج اعتيادش کند اما مبالغي را به خواهرم براي خرج خودش و فرزندش ميدادم.
پدر «فاطمه» با ادعاي اين که شوهرخواهرش براي انتقامجويي دست به اين اقدام دلخراش زده است، مدعي شد که دختر ديگرش به نام «فهيمه» 11ساله، نيز چند سال پيش دچار حادثه مشابهي شد که وقوع اين حادثه احتمالا از سوي شوهر خواهرش بوده است.
در اين حادثه «فهيمه» با ريخته شدن چسب در چشمش دچار آسيب شد اما با انجام عمل جراحي بينايي خود را به دست آورد.
وي مدعي شد که در زمان وقوع اين حادثه هم به «محمدرضا» شک داشتيم اما مدرکي براي اثبات ادعايمان در دست نبود.
«فاطمه» 4.5 ساله تاکنون 8 بار تحت عمل جراحي قرار گرفته و با وجود هزينههاي سنگين درماني و ناتواني مالي والدينش، دو خير هزينههاي درمان او را که حدود150ميليون ريال بوده تقبل کردهاند هرچند براي تامين هزينههاي درماني و بازگشت بينايي «فاطمه» راهي طولاني در پيش است، اما مشخص نيست که فاطمه کوچولو بار ديگر بتواند با چشمانش را به روي آيندهاش باز کند.