** ظریف: منتقدان دولت اجازه ندادند از مواهب برجام استفاده کنیم!

«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه در مصاحبه با روزنامه ایران در پاسخ به این سؤال که «وزارت خارجه همیشه آماج تخریب‌ها و تهمت‌های مخالفان دولت قرار داشته است...ریشه این تخریب‌ها که در خلال مذاکرات حساس پیرامون حفظ برجام شدت گرفته است را چه می‌دانید؟» گفت:

«من خیلی از تخریب‌هایی که صورت می‌گیرد نگرانی ندارم. جایی ناراحت می‌شوم که اقدامات این افراد به منافع ملی ضربه می‌زند. مثلاً به مدت دو سال و نیم اجازه ندادند که کشور از مواهب برجام آنطور که باید استفاده کند... معتقدم کشور ما، کشور قدرتمندی است که امکانات زیادی دارد و برجام غل و زنجیری را که به پای آن زده شده بود  باز کرد. آنچه بیشتر از همه من را متأثر می‌کند این است که فضاسازی‌های سیاسی مانع از بهره‌گیری از دستاوردهای این توافق شده است».

ظریف در ادامه گفت:

«برخی با سیاه نمایی مردم را ناامید کردند و این مهمترین عامل عدم اطمینان به آینده است. در واقع این عدم اطمینان و ناامیدی را امریکایی‌ها درست نکردند بلکه کسانی درست کردند که دو سال و نیم در بوق ناامیدی دمیدند».

متاسفانه آقای ظریف به جای اعتراض به آمریکا و اعضای اروپایی ۱+۵ رویش را سمت منتقدین دولت کرده و همه کاسه کوزه‌ها را بر سر آنها خرد می‌کند!

گفتنی است نشریه اکونومیست-شهریور ۹۶- در مطلبی نوشته بود: «پاره کردن برجام، گشودن زنجیر از پای قدرت ایران است».

«بوریس جانسون» وزیر خارجه انگلیس نیز- اردیبهشت ۹۷- در یادداشتی در نیویورک‌تایمز نوشت: «برجام دستبندی بر دست ایران است، نباید آن را باز کرد».

بی دستاوردی برجام، به دلیل نقض عهدهای مکرر آمریکا و زیاده‌خواهی‌های واشنگتن است.

از سوی دیگر بی‌دقتی در مذاکره و نگارش متن ضعیف برجام، موجب شد تا تقریباً هیچ دستاوردی از این توافق عاید ایران نشود. «علی‌اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی ــ شهریور ۹۵ ــ گفته بود: «اگر ما وقتی برجام را تنظیم می‌کردیم دقت بیشتری می‌کردیم این فرصت برای آمریکا پیش نمی‌آمد که از این قابلیت تفسیر بودن [برجام] سوءاستفاده کند».

در برجام به دلیل عدم تسلط تیم مذاکره کننده ایرانی به مباحث کارشناسی و عدم رعایت اصول بدیهی دیپلماسی، مهم‌ترین هدف طرف ایرانی که لغو کامل تحریم‌ها بود، عملی نشد.

عباس عراقچی معاون وزیر خارجه، زمستان سال گذشته در اندیشکده چتم هاوس در انگلیس گفته بود: «ایران برجام را داستانی موفق نمی‌داند چرا که از آن بهره‌مند نشده و تحریم‌ها برداشته نشده است».

** موسوی لاری، فرمان حجاریان را اجرا کرد

«عبدالواحد موسوی‌لاری» وزیر کشور دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه اعتماد در پاسخ به این سؤال که «دست اصلاح‌طلبان چقدر در اجرایی شدن بندها و راهکارهای‌شان در عرصه قدرت و جامعه باز است؟» گفت:

«قاعدتاً اصلاح‌طلبان در حوزه عملیاتی کردن دیدگاه‌ها و آرمان‌ها دست‌شان باز نیست. از یک طرف در مناسبات دستگاه قضایی و قانونگذاری حضور کمرنگی دارند؛ از طرف دیگر نیروهای مسلح و امکانات امنیتی و اطلاعاتی و بخش عمده‌ای از دستگاه اجرایی در اختیارشان نیست. جریان اصولگرا در عملیاتی کردن ایده‌هایش امکانات بیشتری دارد اما دیدگاه‌هایش راهگشا نیست. برعکس اصلاح‌طلبان که دیدگاه‌های روشن و کارآمدی دارند اما ظرفیت‌های‌شان محدود است. اگر متولیان امر گوش شنوا برای شنیدن راهکارهای اصلاح‌طلبان داشته باشند، می‌توان کشور را از این وضعیت نجات داد».

«سعید حجاریان»-۱۶ مرداد- در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: «اصلاح‌طلبان بگویند دولت روحانی، دولت ما نیست»؛ گویا موسوی لاری اولین فعال اصلاح طلبی است که به این فرمان لبیک گفته است.

دولت کارنامه موفقی برای ارائه ندارد. از سوی دیگر اکثریت مطلق کابینه در اختیار اصلاح طلبان است؛ اما این جماعت به دلیل رفتار قبیله‌ای و تشنگی مفرط به قدرت، با بی مسئولیتی به دنبال تبرئه خود از ناکامی‌ها و فاصله گذاری با دولت است تا بتواند با این ترفند سیاسی در انتخابات ۱۴۰۰ نیز قوه مجریه را به دست بگیرد.

اصلاح طلبان بارها ثابت کرده‌اند که هیچ برنامه‌ای برای اداره کشور ندارند. تشویق دولت به دلخوشی به برجام، تشکیل کمیته و کارگروه برای رفع حصر و بی توجهی به مشکلات معیشتی مردم از سوی این طیف موجب شده است تا علاوه بر ناکارآمدی اقتصادی در مدیریت اجرایی، بسیاری از وعده‌ها بر زمین مانده و مسائل حاشیه‌ای دستِ چندم، مطالبات اصلی مردم را به حاشیه ببرد.

** ابتکار: باید شعار مرگ بر آمریکا و آتش زدن پرچم را متوقف کنیم

روزنامه ابتکار در مطلبی تأمل برانگیز در واکنش به اظهارات رئیس جمهور در گفت و گوی زنده تلویزیونی نوشت:

«ایشان (روحانی) میفرمایند:"همزمان با تحریم، مذاکره چه معنایی دارد". جسارتاً آن مقامات متناقض‌گو (مقامات آمریکایی) آیا اجازه دارند بگویند، همزمان با سر دادن شعار هر روزه مرگ بر آمریکا و پرچم‌سوزان‌های گاه‌وبی‌گاه و جا و بی‌جا، مذاکره چه معنایی دارد؟ استدلال‌هایی از این دست، شمشیر دو سر تیز است، توصیه بزرگان این است استعمال آن اکیداً ممنوع است... رئیس‌جمهوری بر این باورند که "اولین مبنای مذاکره صداقت است و باور به نتیجه‌بخشی آن". دنیای سیاست دنیای معاملات کلان است، معاملاتی که بر سرنوشت کشورها نقش تعیین‌کننده دارند. در دنیای داد و ستد "صداقت" و "باور" جایی ندارند. روزی هزار بار شعار مرگ بر آمریکا سر می‌دهیم و آن را شیطان بزرگ و جهانخوار می‌نامیم، بعد از او انتظار صداقت و ثمربخشی مذاکرات داریم».

برخی از روزنامه‌های اصلاح طلب رسماً به سخنگوی ترامپ در ایران تبدیل شده‌اند.

روزنامه اصلاح طلب «ابتکار» در روزهای گذشته در گزارشی توهین آمیز با عنوان «سربازان دلواپس سیاست» مطالب سخیفی را علیه سردار قاسم سلیمانی منتشر کرد.

این روزنامه اصلاح طلب همچنین در بهمن سال گذشته در مطلبی بی ادبانه، شعارهای مردم در راهپیمایی باشکوه ۲۲ بهمن را سطحی نامیده! و تظاهرکنندگان ۲۲ بهمن را با تیفوسی‌های طرفدار فوتبال مقایسه کرد!

گفتنی است «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا- مهرماه ۹۴- در هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل در اظهاراتی که نشان از عصبانیت داشت، گفت: «مرگ بر آمریکا برای آنها (ایرانیان) ایجاد شغل نمی‌کند و امنیت را هم ارتقاء نمی‌دهد».

«دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا نیز- اردیبهشت ۹۷- در نشست «انجمن ملی سلاح» با عصبانیت گفت: «وقتی ایرانیان راه‌پیمایی می‌کنند و مرگ بر آمریکا می‌گویند چه کسی با آن‌ها توافق امضا می‌کند».

نکته قابل توجه اینجاست که شعار مرگ بر آمریکا نمادی از استکبارستیزی و مخالفت مردم ایران با جنایت‌های متعدد آمریکا در ایران و دیگر کشورهای جهان است. طی سالیان گذشته حذف این شعار از سوی برخی مسئولین و اصلاح‌طلبان مطرح شد، اما با مخالفت قاطبه مردم و مسئولین مواجه شد و رهبرمعظم انقلاب نیز فرودین ماه ۹۴ با حذف این شعار مخالفت کردند و ضمن برشمردن مخالفت‌ها و دشمنی‌های آمریکا در چند سال اخیر، بر حرکت مردم مبنی بر شعار مرگ بر آمریکا صحه گذاشتند. آقای روحانی، نیز سال‌ها پیش که در کسوت نائب رئیسی مجلس انجام وظیفه می‌کرده‌اند، با حذف شعار مرگ بر آمریکا مخالفت کرده و وجود این شعار را در کشور وحدت‌آفرین دانست.

از سوی دیگر پس از انتخاب ترامپ در آمریکا، مخالفین سیاست‌های او در خاک آمریکا-در اقدامی مسبوق به سابقه- اقدام به آتش زدن پرچمشان کردند! ترامپ اعلام کرد که این افراد باید مجازات شوند اما یک قاضی آمریکایی با استناد به قانون اساسی کشورش حکمی را مبنی بر آزاد بودن آتش زدن پرچم کشور در خاک آمریکا صادر کرد. در گذشته نیز افرادی که خود تبعه آمریکا بودند و حتی در ارتش این کشور شاغل بودند اقدام به آتش زدن پرچم این کشور نمودند که تصاویر آن در فضای وب موجود است! حال سؤال این است که زمانی که مراد ما از آتش زدن پرچم این کشور اعتراض به سیاست‌های خصمانه آمریکاست و قضات این کشور هم این اقدام را توهین به ملت نمی‌دانند «پس چرا برخی کاسه داغ‌تر از آش می‌شوند»!

حال سوالی که در افکار عمومی ایجاد می‌شود این است که چرا اصلاح طلبان از شعارهای «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر منافقین و کفار» و...ناراحت و عصبانی می‌شوند؟!

اصلاح طلبان که از آتش زدن پرچم آمریکا و سردادن شعار مرگ بر آمریکا اینقدر آشفته شده‌اند، دی ماه سال گذشته با دفاع تمام قد از اغتشاشگران مدعی شدند که باید فردی که پرچم ایران را آتش زده آزاد کنید.

اصلاح طلبان که حاضر نیستند نازکتر از گل به کدخدا! بگویند، همواره تاکید دارند که باید در مقابل آمریکا ذلیل باشیم و خم به ابرو نیاوریم. جای تعجب و البته تأسف دارد که این جماعت بیشتر از آنکه برای منافع ملی ایران نگران باشند، در جایگاه سخنگوی ترامپ نقش ایفا می‌کنند.

** مردم برنامه عملی می‌خواهند نه دلداری

روزنامه قانون در مطلبی با عنوان «مردم برنامه عملی می‌خواهند نه دلداری» نوشت:

«فراخوانی رییس جمهوری به مجلس برای پاسخگویی به سوالاتی بیشتر درباره وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور، یک فرصت تاریخی است تا منتخب مردم از مجموعه مسائلی بگوید که امور کشور را در شرایط ویژه‌ای قرار داده است...مردم نیاز به دلداری ندارند، برنامه عملی می‌خواهند. برنامه‌ای که در آن افقی روشن به صورت علمی و عملی (و نه شعار) هویدا باشد».

در روزهای گذشته روزنامه اصلاح طلب قانون در مطلبی نوشته بود: «ماه‌هاست که همه می‌گویند روحانی، سؤال ترس ندارد و از این فرصت مانند دوران مناظرات انتخاباتی استفاده کن و بازی را به نفع خود تغییر بده ولی به نظر همچنان رییس‌دولت ملاحظاتی را در دستور کار خود دارد که باید آن‌ها را کنار گذاشته و به نوعی دیگر عمل کرده تا به نتیجه مناسبی دست پیدا کند».

روزنامه‌های اصلاح طلب در رفتاری دوگانه از یکسو منتظر اقدام و عمل هستند و از سوی دیگر، دولت را به حاشیه سازی و جنجال آفرینی و بی توجهی به مطالبات اصلی مردم تشویق می‌کنند.