به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
ما كه رفتيم شما هم فلنگ را ببنديد!
با تنگ شدن عرصه بر گروهك تروريستي منافقين و سررسيد ضرب الاجل دولت عراق، آمريكا از اين گروهك خواست پادگان نظامي اشرف را تخليه كنند.
اين پادگان نظامي كه در 90كيلومتري شمال بغداد واقع است، از سال 1365 توسط صدام به گروهك تروريستي منافقين واگذار شده بود.
پس از روي كار آمدن دولت اسلامگرا و منتخب مردم در عراق، سازمان منافقين در تنگناي بي سابقه اي قرار گرفت ضمن اينكه اعضاي آن به اعتبار جنايات و نسل كشي هاي گذشته در ميان كردها و شيعيان مورد نفرت كامل هستند. دولت مالكي از چند ماه پيش به منافقين اولتيماتوم داده كه تا پايان دسامبر (10روز ديگر) اين پادگان و خاك عراق را تخليه كنند.
با اتمام مهلت ياد شده و تاكيد چندباره دولت عراق، دولت آمريكا مجبور شد از منافقين بخواهد كه هشدار بغداد را جدي بگيرند. اين در حالي است كه پايان دسامبر 2011 با تاريخ موافقت اجباري واشنگتن براي تخليه كامل خاك عراق از نظاميان خود مقارن شده است. به عبارت ديگر آمريكايي ها در حالي كه از فشارها بر دولت عراق جهت تمديد زمان حضور نظاميان خود نتيجه اي نگرفتند به طريق اولي ناتوان بودند از اينكه بتوانند عذري براي ماندن سازمان منافقين پيدا كنند حال آن كه اين سازمان در فهرست سازمان هاي تروريستي آمريكا قرار دارد.
با اين اوصاف آمريكا از منافقين خواسته، تهديد دولت عراق را جدي گرفته و حداقل تا پيش از سررسيد اولتيماتوم داده شده پادگان اشرف را تخليه كنند و فعلا به محلي در نزديكي بغداد كه براي خروج آنها از عراق تعبيه شده بروند.
مقامات آمريكايي مي گويند اعضاي سازمان بايد محل كنوني را ترك كنند و به محل جديد و موقتي در نزديكي فرودگاه بغداد نقل مكان كنند تا در آنجا كار انتقال آنها به كشوري ثالث انجام پذيرد. اعضاي اين سازمان كه حاضر به بازگشت به ايران و يا انتقال به كشور ثالث نباشند، مي توانند درخواست پناهندگي كنند. به گزارش رسانه هاي غربي «مقام هاي آمريكايي گفته اند سازمان مجاهدين [منافقين] قبلا در برابر طرح جابجايي خود مقاومت مي كردند اما طرف آمريكايي به آنها هشدار داده كه واقع بين باشند و در برابر بستن پادگان، مقاومت و مخالفت نكنند.
مقامات دولت عراق از جمله نخست وزير اين كشور طي هفته هاي اخير بارها تصريح كرده اند كه اعضاي سازمان ياد شده هم از نگاه ايراني ها و هم از نظر مردم عراق جنايتكار هستند و بنابراين بغداد به هيچ وجه اجازه ادامه حضور آنها را در خاك عراق نخواهد داد.
در همين حال خبرها حاكي از آن است كه مقامات مصري از برنامه تبليغاتي سازمان تروريستي منافقين براي برگزاري مصاحبه اي مطبوعاتي در قاهره جلوگيري كرده اند و اين برنامه لغو شده است. افراد ياد شده ظاهرا از عراق و چند كشور اروپايي به قاهره گسيل شده بودند اما حتي شوراي نظامي دست نشانده آمريكا نيز حاضر نشد ريسك واگذاري اجازه مصاحبه را به تروريست هاي سرگردان بدهد. سرنوشت سازمان منافقين از اين نظر بي شباهت به سرگرداني محمدرضا پهلوي در ماه هاي آخر حيات ننگين وي نيست.
فوربز:9 سال در عراق جان كنديم تا دشمنان آينده خود را سازمان بدهيم؟!
يك مجله آمريكايي اعلام كرد اشتباه حمله به عراق اشتباهي به مراتب بزرگ تر از اشتباه جنگ ويتنام بوده است.
مجله فوربز با تاكيد بر اينكه ادعاهاي دولت آمريكا براي آغاز اين جنگ (مقابله با سلاح كشتارجمعي، مبارزه با القاعده و ميل به گسترش دموكراسي) خنده دار است، نوشت: اين جنگ بزرگترين اشتباه در تاريخ ارتش آمريكا بود و حتي بدتر از جنگ ويتنام بود به نحوي كه حمايت هاي داخلي و خارجي از اين جنگ به شدت كاهش يافت و شكستي استراتژيك را رقم زد. اكنون كه نيروهاي ما از عراق خارج مي شوند نتيجه 9 سال جنگ معلوم نيست و ما اقدام بي اجر و مزدي را انجام داده ايم.
اين نشريه با مرور درس هاي حمله به عراق نوشت: دليل اصلي حمله به عراق مبني بر ادعاي وجود تسليحات كشتار جمعي و حضور عوامل القاعده اصلا واقعيت نداشت. زماني كه مشخص شد دلايل اوليه براي حمله به عراق گمراه كننده و نادرست بوده اند دولت بوش اين بهانه را مطرح كرد كه حمله به عراق با هدف سرنگوني ديكتاتور اين كشور و ايجاد اولين دموكراسي واقعي در جهان عرب انجام شده است. البته اين هدف مطرح شده از سوي بوش خنده دار بود. آنچه برخي از سياستگذاران در مورد ايجاد دموكراسي متزلزل در عراق از آن ياد مي كنند اين است كه خروج نيروها و ترك عراق شرايط خوبي را براي مقامات ايران در گسترش نفوذش در عراق فراهم مي كند.
نويسنده عصباني «فوربز» به خاطر شكست بي سابقه آمريكا در عراق مدعي شد «مردم عراق از لحاظ طبيعي، افراد ناآرامي هستند و دنبال صلح نيستند(!) موفقيت شبه نظاميان در اين كشور به سوق دادن ماشين گسترده نظامي آمريكا به مرز شكست چند سال پس از آغاز اين مناقشه، بدون شك اقدامات دشمنان آينده آمريكا را شكل خواهد داد. واقعيت اين است كه پنتاگون صدها ميليارد دلار براي مقابله با اين روند هزينه كرد و فراتر از آن، آمريكا براي ادامه اقداماتش در عراق يك تريليون دلار قرض كرد و اكنون مجبور است اين پول را با بهره -پس بدهد. اين در حالي است كه آمريكا بايد هزينه هاي نيروهاي مجروح و كهنه سربازان را بدهد هر چند كه همچنان با مشكلات اقتصادي دست و پنجه نرم مي كند. ممكن است رئيس جمهوري آمريكا با خروج نيروهاي آمريكايي از عراق تلاش كرده تا بهترين وجهه را از به اصطلاح تكميل ماموريت نيروهاي آمريكايي ارائه كند اما اوباما و همه ما مي دانيم كه جنگ عراق يك اشتباه تاريخي بود.
آمريكا بعد از اين همه خسارت هنگفت فقط مي توانست از عراق در برود
«جنگ عراق، جايگاه جهاني آمريكا را به سقوط كشاند. اوباما با علم به اين مطلب بود كه تلاش كرد اين جنگ را به پايان ببرد.»
روزنامه نيويورك تايمز درباره درس هايي كه آمريكا از جنگ ناكام عراق آموخت، نوشت: جنگ عراق بر همه شئون آمريكا سنگيني مي كرد. اين جنگ همه اولويت ها و گزينه هاي محدود آمريكا را تحت الشعاع خود قرار داد. واقعيت اين است كه جنگ، زمان و فرصت و منابع آمريكا را از ساير حوزه ها در جهان بلعيد. جنگ عراق به اوباما آموخت كه در قبال سوريه اقدام مشابهي را انجام ندهد و بنابراين او حتي از اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوريه امتناع كرد.
اين روزنامه از قول ولي نصر مشاور ارشد دولت اوباما نوشت: بزرگترين عبرت جنگ عراق اين است كه ماشين نظامي آمريكا عاجز از شكل دهي و ساماندهي پيامدهاي جنگ است.
نيويورك تايمز مي افزايد: از ديگر عوامل پايان بخشيدن به جنگ، ملاحظات اقتصادي بود؛ هزينه بالاي 800 ميليارد دلاري جنگ عراق و حدود 450 ميليارد دلاري جنگ افغانستان همه عواملي بودند كه نشان مي دادند آمريكا ديگر توان ورود به يك آوردگاه نظامي بزرگ را ندارد. اينك هشت سال بعد از سرنگوني رژيم صدام هيچ شاهد و قرينه اي نشان نمي دهد كه آمريكا عراق را براي ايجاد تغييرات سياسي مورد نظر خود متحول ساخته است.
بي بي سي انگليس نيز كه دولت متبوع در زمان صدارت توني بلر تنها متحد سرسخت و هماهنگ بوش براي حمله به عراق بود، در گزارشي تاكيد كرد: نظرسنجي ها نشان مي داد جنگ عراق به يكي از نقاط نارضايتي افكار عمومي آمريكا تبديل شده بود. سوء محاسبه هاي دولت بوش باعث شد تا هزينه هاي اين جنگ، براي آمريكايي ها و مردم عراق، سرسام آور باشد. برنامه ريزان جنگ در واشنگتن بر اين باور بودند كه عراقي ها همانند قيام 1991 عليه صدام، سر به شورش عليه رژيم صدام برخواهند داشت. اما در عمل در آن زمان بخاطر كنار كشيدن آمريكايي ها و عدم حمايت از قيام، به هنگام حمله به عراق پس از حوادث سپتامبر 2001، مردم عراق به سياست آمريكا با چنان ترديدي مي نگريستند كه به گفته حسن دانايي فر، سفير جمهوري اسلامي در بغداد، عراقي ها براي سربازان آمريكايي «فرش قرمز پهن نكردند» ساقط كردن رژيم صدام حسين عملا طولي نكشيد ولي نحوه مديريت عراق پس از صدام و منحل كردن ارتش و سيستم هاي امنيتي دوران صدام، عراق را در وضعيتي قرار داد كه محل رشد و نمو گروههاي پيكارجو شد.
شبكه بي بي سي اضافه مي كند: «دستاوردهاي جنگ عراق براي آمريكا از جهات مختلفي همچنان زير سؤال است. آنهايي كه با نگاه به ايران به مساله نگاه مي كنند، بويژه كشورهاي حوزه خليج فارس، معتقدند كه جنگ آمريكا در عراق باعث شد تا موازنه استراتژيك منطقه اي تاحدود زيادي به نفع جمهوري اسلامي ايران تغيير كند. اما دستاورد اين جنگ براي خود آمريكايي ها مثبت به نظر نمي رسد. هزينه اين كار چه بود؟ وجهه آمريكا در جهان به دليل نحوه ورود به اين جنگ لطمه زيادي را متحمل شد. حدود 5 هزار سرباز آمريكايي در اين نبرد و ادامه آن كشته شدند. بيش از 30 هزار سرباز آمريكايي مجروح شدند و حدود 2 ميليون آمريكايي در اين جنگ تقريبا 10ساله مشاركت كردند. هزينه مادي اين جنگ براي خزانه داري آمريكا حداقل يك هزار ميليارد دلار بود.»
اين گزارش تاكيد مي كند: عراق از نظر موازنه منطقه اي در حيطه نفوذ ايالات متحده قرار ندارد. واشنگتن بارها اين مساله را تجربه كرد كه دولت عراق از موافقت با خواست هاي آمريكا خودداري كرد. به عنوان مثال مي توان به خودداري بغداد از اعطاي مصونيت قضايي به سربازان آمريكايي اشاره كرد. در حوزه سياسي، نزديكي حاكميت شيعه عراق با همسايه شيعه اش، ايران، عملا وضعيتي بوجود آورد كه واشنگتن نتوانسته تا خواست هاي خود از عراق را براحتي برآورده سازد. به عنوان يك مثال اخير، واكنش عراق نسبت به وقايع سوريه قابل تامل است. در حالي كه واشنگتن بشدت در تلاش است تا فشارها بر حكومت بشار اسد را افزايش دهد و به صراحت خواهان كنار رفتن بشار اسد از قدرت شده، نوري مالكي نخست وزير عراق در مخالفت با اين امر به آمريكا هشدار داده است.
گزارشگر بي بي سي تصريح مي كند: اظهارنظرهاي مقامات واشنگتن گوياي آن است كه آنان نگران افزايش حضور و نفوذ ايران در عراق هستند در حالي كه اين كشور از نيروهاي ارتش آمريكا خالي شده است.
سابقه خيانت بدتر از تحريم انتخابات در اردوگاه اصلاح طلبان
گسترش اعتراضات به گروه موسوم به شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات باعث شد تا اين طيف از موضع «تحريم انتخابات» جا بزند.
اين گروه كه از سوي كساني چون خاتمي مديريت مي شود به اعتبار اشباع شدن فضاي مانورهاي توأم با دودوزه بازي در گذشته، مجبور است ميان دو گزينه حضور در انتخابات يا تحريم آن، يكي را انتخاب كند و اين در حالي است كه طيف مذكور دقيقا مي دانند در صورت اعلام علني تحريم انتخابات، حكم مرگ سياسي خود را امضا كرده اند.در مقابل اگر هم بگويند در انتخابات شركت مي كنند بلافاصله از سوي مردم و نيروهاي طرفدار نظام- و در مقابل، محافل ضدانقلاب- آماج اين اعتراض قرار خواهند گرفت كه چرا در انتخابات رياست جمهوري مدعي شديد تقلب سازمان يافته و گسترده صورت گرفته و حالا با چه منطقي دم از انتخابات مي زنيد؟
به اعتبار اين وضعيت خود ساخته است كه طيف نفاق در جبهه اصلاحات تصور مي كنند نه راه پيش و نه راه پس دارند. البته بخشي از طيف اخير نهايتا مجبورند امتيازدهي به بيگانگان و گروهك هاي نشاندار ضدانقلاب را ادامه دهند اما دست كم، اعلام تحريم انتخابات را به مصلحت خود نمي دانند.
روز گذشته غريباني رئيس دوره شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات در مصاحبه با سايت كارگزاراني «قانون» اظهار داشت: هيچ اصلاح طلبي بحث تحريم انتخابات را مطرح نخواهد كرد.
در حالي كه بنابر ادعاهاي قبلي، جبهه اصلاحات شامل 20 گروه بوده و به تازگي هم اعلام شده كه اين «جبهه» فهرست انتخاباتي ارائه نخواهد كرد، غريباني ژست مظلوميت گرفته و گفت: آقاياني كه اتهامات ظالمانه اي در رسانه هاي وابسته به خود و به صورت غيرعرف مطبوعاتي و برخلاف اخلاق روزنامه نگاري مطرح و ما را متهم به تحريم انتخاباتي مي كنند، خود به دنبال آلوده كردن فضاي انتخاباتي در آستانه انتخابات مجلس هستند تا بيشتر به منافع و هدف خود برسند.
وي افزود: در كجا و چه زماني اعضاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات سخن از تحريم انتخابات زده اند؟ چرا آقايان اظهارات ناصواب مي كنند. در هيچ يك از جلسات شوراي هماهنگي كوچكترين اشاره، حتي لفظي هم نشده چه برسد به اينكه بخواهيم اقدام به تحريم انتخابات كنيم.
وي افزود: تحريم انتخابات برخلاف نظر امام خميني(ره) و هر انقلابي واقعي است. قبل از اينكه شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات بيانيه انتخاباتي خود را منتشر كند خبرنگاري از «فارس» با بنده تماس گرفت و پرسيد كه آيا اصلاح طلبان به دنبال تحريم انتخابات هستند كه در پاسخ وي گفتم «هيچ اصلاح طلبي از واژه تحريم براي انتخابات استفاده نكرده است و اصلا ما اين كلمه را زشت مي دانيم.»
اين اظهارات در حالي است كه برخي از همكاران و همراهان اصلي مجموعه مذكور هم اكنون در خارج كشور علنا بر طبل تحريم انتخابات مي كوبند كه گردانندگان سايت هاي كلمه و جرس و برخي رسانه هاي مشابه از آن جمله اند. به عبارت ديگر تقسيم كار روشني ميان حضرات صورت گرفته، تا هم قطاران خارج نشين آنها، مواضع منافقانه و ابهام آميز طيف داخلي را مورد تفسير و تصريح قرار دهند و البته - به زعم خودشان- هزينه رفتارهاي ضد انقلابي و اپوزيسيون متوجه بانيان آن در داخل نشود! طبيعي است كه اگر جريان داخلي منكر اين ادعاست، مي بايستي طي هفته هاي اخير مواضع شوراي هماهنگي راه سبز و برخي عناصر فراري معركه گردان آن در عرصه تحريم انتخابات را مورد اعتراض قرار مي داد و مرزبندي مي كرد.
در جريان انتخابات مجلس هفتم (زمستان 82) نيز اصلاح طلبان حاكم بر دولت و مجلس وقت، قصد بايكوت انتخابات و ممانعت از برگزاري آن را داشتند اما با برخورد مقتدرانه و حكيمانه رهبر فرزانه انقلاب، تير نفاق جديد به سنگ خورد. بنابراين، اين گزاره آقاي غريباني كه «تحريم انتخابات برخلاف نظر امام خميني(ره) و هر انقلابي واقعي، و حرف زشتي است» هر چند كه گزاره دقيق و درستي است اما نقيض آن در ميان طيف منافقين در جبهه اصلاحات ديده شد و تندروهاي ياد شده مرتكب اين خيانت زشت و ضدانقلابي شده اند.
با وجود اين، تذبذب و دروغ هاي پي در پي طيف نفاق در ميان اصلاح طلبان باعث شده كه اين جريان نتواند اعتماد برخي گروه هاي اپوزيسيون خارج نشين را نيز به خود جلب كند چنان كه طي روزهاي اخير از خاتمي و برخي افراد همسو با وي، هم اين جمله شنيده مي شود كه «دلبستگان به انقلاب، انتخابات را هرگز تحريم نمي كنند» و هم عبارت ناقض آن كه «جبهه اصلاحات در انتخابات شركت نمي كند و فهرست نمي دهد.» شايد به دليل همين تذبذب ها هم بود كه پايگاه اينترنتي خودنويس نوشت: شنيدن همين جمله از خاتمي كه «كساني كه به اصل انقلاب دل بسته اند هيچگاه انتخابات را تحريم نمي كنند.» با توجه به روحيات و سوابق موضع گيري هاي سياسي وي چندان موجب حيرت و بهت زد گي نمي گردد، اما با توجه به اخبار متناقضي كه از جبهه اصلاح طلبان در رابطه با شركت و يا عدم شركت در انتخابات مجلس نهم به گوش مي رسد حساسيت به اين گونه اظهارات بيش از هر زمان ديگر نمود مي يابد. با نزديك شدن زمان ثبت نام نامزدها و تاكيد شوراي هماهنگي راه سبز بر عدم شركت در انتخابات و غيرقانوني خواندن آن، قاعدتاً مي بايست چهره هاي مطرح اصلاح طلب بر پيش شرط هايشان تاكيد مجدد نمايند و يا سكوت اختيار كرده و بيهوده بر طبل انتخابات نكوبند، اما ناگهان مي بينيم كه به اصطلاح پدر معنوي اصلاحات جناب موسوي خوئيني ها مي گويد «اعلام كرده ايم با ورود هر اصلاح طلبي كه به صورت انفرادي بخواهد شركت كند و شانسي هم براي برنده شدن داشته باشد، مخالفت نمي كنيم. ما تحريم را به كسي توصيه نمي كنيم و هيچ كس انتخابات را تحريم نمي كند.»
اين سايت اپوزيسيون همچنين با اشاره به اظهارات كساني چون عليخاني و ... كه بر حضور در انتخابات تصريح كرده اند، نوشت: آيا مي توان از مجموع اين اظهارات به اين نتيجه رسيد كه اصلاح طلبان قصد دارند با اتخاذ تاكتيك جديد- كه از ضرب المثل قديمي «شترسواري دولا دولا» الگوبرداري شده و بتوانند با يك تير چند هدف را نشانه روند.
ما كه رفتيم شما هم فلنگ را ببنديد!
با تنگ شدن عرصه بر گروهك تروريستي منافقين و سررسيد ضرب الاجل دولت عراق، آمريكا از اين گروهك خواست پادگان نظامي اشرف را تخليه كنند.
اين پادگان نظامي كه در 90كيلومتري شمال بغداد واقع است، از سال 1365 توسط صدام به گروهك تروريستي منافقين واگذار شده بود.
پس از روي كار آمدن دولت اسلامگرا و منتخب مردم در عراق، سازمان منافقين در تنگناي بي سابقه اي قرار گرفت ضمن اينكه اعضاي آن به اعتبار جنايات و نسل كشي هاي گذشته در ميان كردها و شيعيان مورد نفرت كامل هستند. دولت مالكي از چند ماه پيش به منافقين اولتيماتوم داده كه تا پايان دسامبر (10روز ديگر) اين پادگان و خاك عراق را تخليه كنند.
با اتمام مهلت ياد شده و تاكيد چندباره دولت عراق، دولت آمريكا مجبور شد از منافقين بخواهد كه هشدار بغداد را جدي بگيرند. اين در حالي است كه پايان دسامبر 2011 با تاريخ موافقت اجباري واشنگتن براي تخليه كامل خاك عراق از نظاميان خود مقارن شده است. به عبارت ديگر آمريكايي ها در حالي كه از فشارها بر دولت عراق جهت تمديد زمان حضور نظاميان خود نتيجه اي نگرفتند به طريق اولي ناتوان بودند از اينكه بتوانند عذري براي ماندن سازمان منافقين پيدا كنند حال آن كه اين سازمان در فهرست سازمان هاي تروريستي آمريكا قرار دارد.
با اين اوصاف آمريكا از منافقين خواسته، تهديد دولت عراق را جدي گرفته و حداقل تا پيش از سررسيد اولتيماتوم داده شده پادگان اشرف را تخليه كنند و فعلا به محلي در نزديكي بغداد كه براي خروج آنها از عراق تعبيه شده بروند.
مقامات آمريكايي مي گويند اعضاي سازمان بايد محل كنوني را ترك كنند و به محل جديد و موقتي در نزديكي فرودگاه بغداد نقل مكان كنند تا در آنجا كار انتقال آنها به كشوري ثالث انجام پذيرد. اعضاي اين سازمان كه حاضر به بازگشت به ايران و يا انتقال به كشور ثالث نباشند، مي توانند درخواست پناهندگي كنند. به گزارش رسانه هاي غربي «مقام هاي آمريكايي گفته اند سازمان مجاهدين [منافقين] قبلا در برابر طرح جابجايي خود مقاومت مي كردند اما طرف آمريكايي به آنها هشدار داده كه واقع بين باشند و در برابر بستن پادگان، مقاومت و مخالفت نكنند.
مقامات دولت عراق از جمله نخست وزير اين كشور طي هفته هاي اخير بارها تصريح كرده اند كه اعضاي سازمان ياد شده هم از نگاه ايراني ها و هم از نظر مردم عراق جنايتكار هستند و بنابراين بغداد به هيچ وجه اجازه ادامه حضور آنها را در خاك عراق نخواهد داد.
در همين حال خبرها حاكي از آن است كه مقامات مصري از برنامه تبليغاتي سازمان تروريستي منافقين براي برگزاري مصاحبه اي مطبوعاتي در قاهره جلوگيري كرده اند و اين برنامه لغو شده است. افراد ياد شده ظاهرا از عراق و چند كشور اروپايي به قاهره گسيل شده بودند اما حتي شوراي نظامي دست نشانده آمريكا نيز حاضر نشد ريسك واگذاري اجازه مصاحبه را به تروريست هاي سرگردان بدهد. سرنوشت سازمان منافقين از اين نظر بي شباهت به سرگرداني محمدرضا پهلوي در ماه هاي آخر حيات ننگين وي نيست.
فوربز:9 سال در عراق جان كنديم تا دشمنان آينده خود را سازمان بدهيم؟!
يك مجله آمريكايي اعلام كرد اشتباه حمله به عراق اشتباهي به مراتب بزرگ تر از اشتباه جنگ ويتنام بوده است.
مجله فوربز با تاكيد بر اينكه ادعاهاي دولت آمريكا براي آغاز اين جنگ (مقابله با سلاح كشتارجمعي، مبارزه با القاعده و ميل به گسترش دموكراسي) خنده دار است، نوشت: اين جنگ بزرگترين اشتباه در تاريخ ارتش آمريكا بود و حتي بدتر از جنگ ويتنام بود به نحوي كه حمايت هاي داخلي و خارجي از اين جنگ به شدت كاهش يافت و شكستي استراتژيك را رقم زد. اكنون كه نيروهاي ما از عراق خارج مي شوند نتيجه 9 سال جنگ معلوم نيست و ما اقدام بي اجر و مزدي را انجام داده ايم.
اين نشريه با مرور درس هاي حمله به عراق نوشت: دليل اصلي حمله به عراق مبني بر ادعاي وجود تسليحات كشتار جمعي و حضور عوامل القاعده اصلا واقعيت نداشت. زماني كه مشخص شد دلايل اوليه براي حمله به عراق گمراه كننده و نادرست بوده اند دولت بوش اين بهانه را مطرح كرد كه حمله به عراق با هدف سرنگوني ديكتاتور اين كشور و ايجاد اولين دموكراسي واقعي در جهان عرب انجام شده است. البته اين هدف مطرح شده از سوي بوش خنده دار بود. آنچه برخي از سياستگذاران در مورد ايجاد دموكراسي متزلزل در عراق از آن ياد مي كنند اين است كه خروج نيروها و ترك عراق شرايط خوبي را براي مقامات ايران در گسترش نفوذش در عراق فراهم مي كند.
نويسنده عصباني «فوربز» به خاطر شكست بي سابقه آمريكا در عراق مدعي شد «مردم عراق از لحاظ طبيعي، افراد ناآرامي هستند و دنبال صلح نيستند(!) موفقيت شبه نظاميان در اين كشور به سوق دادن ماشين گسترده نظامي آمريكا به مرز شكست چند سال پس از آغاز اين مناقشه، بدون شك اقدامات دشمنان آينده آمريكا را شكل خواهد داد. واقعيت اين است كه پنتاگون صدها ميليارد دلار براي مقابله با اين روند هزينه كرد و فراتر از آن، آمريكا براي ادامه اقداماتش در عراق يك تريليون دلار قرض كرد و اكنون مجبور است اين پول را با بهره -پس بدهد. اين در حالي است كه آمريكا بايد هزينه هاي نيروهاي مجروح و كهنه سربازان را بدهد هر چند كه همچنان با مشكلات اقتصادي دست و پنجه نرم مي كند. ممكن است رئيس جمهوري آمريكا با خروج نيروهاي آمريكايي از عراق تلاش كرده تا بهترين وجهه را از به اصطلاح تكميل ماموريت نيروهاي آمريكايي ارائه كند اما اوباما و همه ما مي دانيم كه جنگ عراق يك اشتباه تاريخي بود.
آمريكا بعد از اين همه خسارت هنگفت فقط مي توانست از عراق در برود
«جنگ عراق، جايگاه جهاني آمريكا را به سقوط كشاند. اوباما با علم به اين مطلب بود كه تلاش كرد اين جنگ را به پايان ببرد.»
روزنامه نيويورك تايمز درباره درس هايي كه آمريكا از جنگ ناكام عراق آموخت، نوشت: جنگ عراق بر همه شئون آمريكا سنگيني مي كرد. اين جنگ همه اولويت ها و گزينه هاي محدود آمريكا را تحت الشعاع خود قرار داد. واقعيت اين است كه جنگ، زمان و فرصت و منابع آمريكا را از ساير حوزه ها در جهان بلعيد. جنگ عراق به اوباما آموخت كه در قبال سوريه اقدام مشابهي را انجام ندهد و بنابراين او حتي از اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوريه امتناع كرد.
اين روزنامه از قول ولي نصر مشاور ارشد دولت اوباما نوشت: بزرگترين عبرت جنگ عراق اين است كه ماشين نظامي آمريكا عاجز از شكل دهي و ساماندهي پيامدهاي جنگ است.
نيويورك تايمز مي افزايد: از ديگر عوامل پايان بخشيدن به جنگ، ملاحظات اقتصادي بود؛ هزينه بالاي 800 ميليارد دلاري جنگ عراق و حدود 450 ميليارد دلاري جنگ افغانستان همه عواملي بودند كه نشان مي دادند آمريكا ديگر توان ورود به يك آوردگاه نظامي بزرگ را ندارد. اينك هشت سال بعد از سرنگوني رژيم صدام هيچ شاهد و قرينه اي نشان نمي دهد كه آمريكا عراق را براي ايجاد تغييرات سياسي مورد نظر خود متحول ساخته است.
بي بي سي انگليس نيز كه دولت متبوع در زمان صدارت توني بلر تنها متحد سرسخت و هماهنگ بوش براي حمله به عراق بود، در گزارشي تاكيد كرد: نظرسنجي ها نشان مي داد جنگ عراق به يكي از نقاط نارضايتي افكار عمومي آمريكا تبديل شده بود. سوء محاسبه هاي دولت بوش باعث شد تا هزينه هاي اين جنگ، براي آمريكايي ها و مردم عراق، سرسام آور باشد. برنامه ريزان جنگ در واشنگتن بر اين باور بودند كه عراقي ها همانند قيام 1991 عليه صدام، سر به شورش عليه رژيم صدام برخواهند داشت. اما در عمل در آن زمان بخاطر كنار كشيدن آمريكايي ها و عدم حمايت از قيام، به هنگام حمله به عراق پس از حوادث سپتامبر 2001، مردم عراق به سياست آمريكا با چنان ترديدي مي نگريستند كه به گفته حسن دانايي فر، سفير جمهوري اسلامي در بغداد، عراقي ها براي سربازان آمريكايي «فرش قرمز پهن نكردند» ساقط كردن رژيم صدام حسين عملا طولي نكشيد ولي نحوه مديريت عراق پس از صدام و منحل كردن ارتش و سيستم هاي امنيتي دوران صدام، عراق را در وضعيتي قرار داد كه محل رشد و نمو گروههاي پيكارجو شد.
شبكه بي بي سي اضافه مي كند: «دستاوردهاي جنگ عراق براي آمريكا از جهات مختلفي همچنان زير سؤال است. آنهايي كه با نگاه به ايران به مساله نگاه مي كنند، بويژه كشورهاي حوزه خليج فارس، معتقدند كه جنگ آمريكا در عراق باعث شد تا موازنه استراتژيك منطقه اي تاحدود زيادي به نفع جمهوري اسلامي ايران تغيير كند. اما دستاورد اين جنگ براي خود آمريكايي ها مثبت به نظر نمي رسد. هزينه اين كار چه بود؟ وجهه آمريكا در جهان به دليل نحوه ورود به اين جنگ لطمه زيادي را متحمل شد. حدود 5 هزار سرباز آمريكايي در اين نبرد و ادامه آن كشته شدند. بيش از 30 هزار سرباز آمريكايي مجروح شدند و حدود 2 ميليون آمريكايي در اين جنگ تقريبا 10ساله مشاركت كردند. هزينه مادي اين جنگ براي خزانه داري آمريكا حداقل يك هزار ميليارد دلار بود.»
اين گزارش تاكيد مي كند: عراق از نظر موازنه منطقه اي در حيطه نفوذ ايالات متحده قرار ندارد. واشنگتن بارها اين مساله را تجربه كرد كه دولت عراق از موافقت با خواست هاي آمريكا خودداري كرد. به عنوان مثال مي توان به خودداري بغداد از اعطاي مصونيت قضايي به سربازان آمريكايي اشاره كرد. در حوزه سياسي، نزديكي حاكميت شيعه عراق با همسايه شيعه اش، ايران، عملا وضعيتي بوجود آورد كه واشنگتن نتوانسته تا خواست هاي خود از عراق را براحتي برآورده سازد. به عنوان يك مثال اخير، واكنش عراق نسبت به وقايع سوريه قابل تامل است. در حالي كه واشنگتن بشدت در تلاش است تا فشارها بر حكومت بشار اسد را افزايش دهد و به صراحت خواهان كنار رفتن بشار اسد از قدرت شده، نوري مالكي نخست وزير عراق در مخالفت با اين امر به آمريكا هشدار داده است.
گزارشگر بي بي سي تصريح مي كند: اظهارنظرهاي مقامات واشنگتن گوياي آن است كه آنان نگران افزايش حضور و نفوذ ايران در عراق هستند در حالي كه اين كشور از نيروهاي ارتش آمريكا خالي شده است.
سابقه خيانت بدتر از تحريم انتخابات در اردوگاه اصلاح طلبان
گسترش اعتراضات به گروه موسوم به شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات باعث شد تا اين طيف از موضع «تحريم انتخابات» جا بزند.
اين گروه كه از سوي كساني چون خاتمي مديريت مي شود به اعتبار اشباع شدن فضاي مانورهاي توأم با دودوزه بازي در گذشته، مجبور است ميان دو گزينه حضور در انتخابات يا تحريم آن، يكي را انتخاب كند و اين در حالي است كه طيف مذكور دقيقا مي دانند در صورت اعلام علني تحريم انتخابات، حكم مرگ سياسي خود را امضا كرده اند.در مقابل اگر هم بگويند در انتخابات شركت مي كنند بلافاصله از سوي مردم و نيروهاي طرفدار نظام- و در مقابل، محافل ضدانقلاب- آماج اين اعتراض قرار خواهند گرفت كه چرا در انتخابات رياست جمهوري مدعي شديد تقلب سازمان يافته و گسترده صورت گرفته و حالا با چه منطقي دم از انتخابات مي زنيد؟
به اعتبار اين وضعيت خود ساخته است كه طيف نفاق در جبهه اصلاحات تصور مي كنند نه راه پيش و نه راه پس دارند. البته بخشي از طيف اخير نهايتا مجبورند امتيازدهي به بيگانگان و گروهك هاي نشاندار ضدانقلاب را ادامه دهند اما دست كم، اعلام تحريم انتخابات را به مصلحت خود نمي دانند.
روز گذشته غريباني رئيس دوره شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات در مصاحبه با سايت كارگزاراني «قانون» اظهار داشت: هيچ اصلاح طلبي بحث تحريم انتخابات را مطرح نخواهد كرد.
در حالي كه بنابر ادعاهاي قبلي، جبهه اصلاحات شامل 20 گروه بوده و به تازگي هم اعلام شده كه اين «جبهه» فهرست انتخاباتي ارائه نخواهد كرد، غريباني ژست مظلوميت گرفته و گفت: آقاياني كه اتهامات ظالمانه اي در رسانه هاي وابسته به خود و به صورت غيرعرف مطبوعاتي و برخلاف اخلاق روزنامه نگاري مطرح و ما را متهم به تحريم انتخاباتي مي كنند، خود به دنبال آلوده كردن فضاي انتخاباتي در آستانه انتخابات مجلس هستند تا بيشتر به منافع و هدف خود برسند.
وي افزود: در كجا و چه زماني اعضاي شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات سخن از تحريم انتخابات زده اند؟ چرا آقايان اظهارات ناصواب مي كنند. در هيچ يك از جلسات شوراي هماهنگي كوچكترين اشاره، حتي لفظي هم نشده چه برسد به اينكه بخواهيم اقدام به تحريم انتخابات كنيم.
وي افزود: تحريم انتخابات برخلاف نظر امام خميني(ره) و هر انقلابي واقعي است. قبل از اينكه شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات بيانيه انتخاباتي خود را منتشر كند خبرنگاري از «فارس» با بنده تماس گرفت و پرسيد كه آيا اصلاح طلبان به دنبال تحريم انتخابات هستند كه در پاسخ وي گفتم «هيچ اصلاح طلبي از واژه تحريم براي انتخابات استفاده نكرده است و اصلا ما اين كلمه را زشت مي دانيم.»
اين اظهارات در حالي است كه برخي از همكاران و همراهان اصلي مجموعه مذكور هم اكنون در خارج كشور علنا بر طبل تحريم انتخابات مي كوبند كه گردانندگان سايت هاي كلمه و جرس و برخي رسانه هاي مشابه از آن جمله اند. به عبارت ديگر تقسيم كار روشني ميان حضرات صورت گرفته، تا هم قطاران خارج نشين آنها، مواضع منافقانه و ابهام آميز طيف داخلي را مورد تفسير و تصريح قرار دهند و البته - به زعم خودشان- هزينه رفتارهاي ضد انقلابي و اپوزيسيون متوجه بانيان آن در داخل نشود! طبيعي است كه اگر جريان داخلي منكر اين ادعاست، مي بايستي طي هفته هاي اخير مواضع شوراي هماهنگي راه سبز و برخي عناصر فراري معركه گردان آن در عرصه تحريم انتخابات را مورد اعتراض قرار مي داد و مرزبندي مي كرد.
در جريان انتخابات مجلس هفتم (زمستان 82) نيز اصلاح طلبان حاكم بر دولت و مجلس وقت، قصد بايكوت انتخابات و ممانعت از برگزاري آن را داشتند اما با برخورد مقتدرانه و حكيمانه رهبر فرزانه انقلاب، تير نفاق جديد به سنگ خورد. بنابراين، اين گزاره آقاي غريباني كه «تحريم انتخابات برخلاف نظر امام خميني(ره) و هر انقلابي واقعي، و حرف زشتي است» هر چند كه گزاره دقيق و درستي است اما نقيض آن در ميان طيف منافقين در جبهه اصلاحات ديده شد و تندروهاي ياد شده مرتكب اين خيانت زشت و ضدانقلابي شده اند.
با وجود اين، تذبذب و دروغ هاي پي در پي طيف نفاق در ميان اصلاح طلبان باعث شده كه اين جريان نتواند اعتماد برخي گروه هاي اپوزيسيون خارج نشين را نيز به خود جلب كند چنان كه طي روزهاي اخير از خاتمي و برخي افراد همسو با وي، هم اين جمله شنيده مي شود كه «دلبستگان به انقلاب، انتخابات را هرگز تحريم نمي كنند» و هم عبارت ناقض آن كه «جبهه اصلاحات در انتخابات شركت نمي كند و فهرست نمي دهد.» شايد به دليل همين تذبذب ها هم بود كه پايگاه اينترنتي خودنويس نوشت: شنيدن همين جمله از خاتمي كه «كساني كه به اصل انقلاب دل بسته اند هيچگاه انتخابات را تحريم نمي كنند.» با توجه به روحيات و سوابق موضع گيري هاي سياسي وي چندان موجب حيرت و بهت زد گي نمي گردد، اما با توجه به اخبار متناقضي كه از جبهه اصلاح طلبان در رابطه با شركت و يا عدم شركت در انتخابات مجلس نهم به گوش مي رسد حساسيت به اين گونه اظهارات بيش از هر زمان ديگر نمود مي يابد. با نزديك شدن زمان ثبت نام نامزدها و تاكيد شوراي هماهنگي راه سبز بر عدم شركت در انتخابات و غيرقانوني خواندن آن، قاعدتاً مي بايست چهره هاي مطرح اصلاح طلب بر پيش شرط هايشان تاكيد مجدد نمايند و يا سكوت اختيار كرده و بيهوده بر طبل انتخابات نكوبند، اما ناگهان مي بينيم كه به اصطلاح پدر معنوي اصلاحات جناب موسوي خوئيني ها مي گويد «اعلام كرده ايم با ورود هر اصلاح طلبي كه به صورت انفرادي بخواهد شركت كند و شانسي هم براي برنده شدن داشته باشد، مخالفت نمي كنيم. ما تحريم را به كسي توصيه نمي كنيم و هيچ كس انتخابات را تحريم نمي كند.»
اين سايت اپوزيسيون همچنين با اشاره به اظهارات كساني چون عليخاني و ... كه بر حضور در انتخابات تصريح كرده اند، نوشت: آيا مي توان از مجموع اين اظهارات به اين نتيجه رسيد كه اصلاح طلبان قصد دارند با اتخاذ تاكتيك جديد- كه از ضرب المثل قديمي «شترسواري دولا دولا» الگوبرداري شده و بتوانند با يك تير چند هدف را نشانه روند.