به گزارش مشرق، تجلی پارهای از آموزههای دین اسلام در عملکرد جمهوری اسلامی ایران برای دشمنی دشمنان بیرونی و ناسازگاری برخی سازگاران و منتقدان داخلی کافی بود تا به هر بهانهای و به هر بهانهای و به هر میزانی که از آنها برمیآمده بر روی نظام اسلامی پنچه بکشند.
پس از انتشار جزئیات لایحه بودجه سال 97 برخی از رسانههای فارسی زبان بیگانه مانند بی بی سی و رادیو فردا با تمرکز بر بودجه پیشنهادی برای برخی از مراکز دینی جار و جنجال راه انداختند تا با فراهم آوردن خوراک برای مریدان داخلی و افراد ناآگاه، آنها نیز در شبکههای اجتماعی به این موضوع دامن بزنند و با آب و تاب و بزرگنمایی در بین مردم بدبینی و نارضایتی ایجاد کنند. در چنین فضای مسمومی عباس عبدی فعال اصلاح طلب که گذشته پر اعوجاج و دارای سایه روشنش بر اهل سیاست آشکار است، در یکی از نشستهای آموزشی حزب "اتحاد ملت" (حزب غیرقانونی مشارکت که تغییر نام داده است) در بحثی با محوریت "آیا انقلاب ایران اجتناب پذیر بود" به نحوی به موضوع پیش گفته گریز زد و گفت:"یکی از دلایلی که کسی از شاه دفاع نکرد این بود که شاه با اتکا به درآمدهای نفتی نهادهای مستقل کشور را خرید یا از بین برد، از سرمایهدارها تا روشنفکرها. تنها نهادی را که نتوانست این کار را با آن انجام دهد نهاد دین بود. علت آن هم این بود که اینها استقلال داشتند."
بیشتر بخوانید:
انتقاد پژمانفر به جایگاه "فرهنگ" در دولت
چرا دولت بودجه قرآنی سال ۹۷ را کاهش داد؟
عبدی در فراز بعد ادامه داد:"این چیزی که آقایان در قم متوجه آن نیستند که هر روز دنبال بودجه بیشتر هستند، همین است. اگر میخواهید نهاد دین ضعیف شود، بودجه آنها را سه برابر کنید. معیاری که در علمای قم وجود دارد، برای اینکه چه عالمی قویتر است، میدانید چیست؟ میزان شهریهای است که به طلبهها میدهد... من و شما که میخواهیم خمس و سهم بدهیم، به کسی که وابستگی دولتی دارد، نمیدهیم. نهاد دین به خاطر استقلال بود که قبل از انقلاب میتوانست این قدر کار کند."
فراز اول سخنان عبدی به لحاظ مفهومی درهم ریخته و وارونه است؛ زیرا نهادهای مستقلی که شاه آنها را خریده بود در زمان بحران باید به سبب وابستگی به حکومت پهلوی به کمک شاه میرفتند که چنین نشد. بنابر چینش کلام عبدی چون نهاد دین مستقل مانده بود باید به کمک شاه میرفت که از قضا این نهاد دین بود که در برابر شاه ایستاد و حکومتش را سرنگون کرد. از این نامفهومی کلام عبدی که بگذریم، حرف اصلی عبدی که در بیانش ناتوان جلوه کرد این بود که نهاد دین در حکومت شاه مستقل ماند و این حرفی کاملاً درست است و نقطه قوت روحانیت بود، اما طرح این حقیقت به عنوان مقدمه برای زیر سوال بردن اختصاص بودجه به نهادهای دینی در جمهوری اسلامی مغلطه و کاملاً نادرست است.
صحبت از نهاد دین پس از انقلاب اسلامی و استقرار نظام دینی دیگر آنگونهای که عبدی طرح و انتقاد کرد نیست. آنچه از پیش از انقلاب برای نهاد دین با مفهوم روحانیت و عالمان دین برای پس از انقلاب نیز کار کرد دارد و باید باقی بماند و محترم شمرده شود، همان مستقل بودن است با این تفاوت که در پس از انقلاب باید نسبت این استقلال با حکومت برآمده از دین مشخص شود. قطعاً معنای آن این نیست که حکومت راه خودش را برود و نهاد دین راه خودش را. با تعریف تشخیص و تعیین نسبت دین و حکومت که الزاماً باید با آموزههای دقیق دینی و فهم درست از آن انجام گیرد، استقلال پیش گفته معنا میشود. با روشن شدن این نسبت تعیین کننده، اختصاص بخش زیادی از بودجههای مراکز دینی دلالت مییابد؛ افزون بر آنکه نظام دینی پس از استقرار وظیفه ذاتی در ترویج احکام و شعائر دینی در داخل و خارج دارد که نیازمند برنامهریزی، تأسیس مراکز گوناگون و بودجه است که بخشی از آن هزینه عمومی مانند حقوق، خرید و نگهداری ابنیه، تجهیزات، بیمه و ... است و بخشی دیگر هزینه تخصصی است مانند هزینههای کلی در سایر بخشهای حکومت که این همه هیچگونه تعارض با استقلال نهاد دین ندارد و بلکه میتواند مطالبه به حق نهاد مستقل دین از حکومت باشد. در هر صورت مسئله به این سادگی و تبلیغاتی نیست که امثال آقای عبدی همصدا با رسانههای بیگانه خصومت آمیز و طعنهدار از آن صحبت کنند و به زعم خود آن را زیر سوال ببرند. رضا گرمابدری