عملیات حزب الله

مبارزه دفاعی حزب الله و عملیات مشترک آن با ارتش لبنان، معادله سه جانبه استراتژی دفاعی این کشور را تقویت کرده و امنیت داخلی لبنان را تعمیق بخشید.

به گزارش مشرق به نقل از پایگاه خبری العهد، سیاست‌مداران و تصمیم سازان عرصه سیاست و دولت همواره به دنبال تقویت ابهام در مفهوم امنیت داخلی خود هستند و این ابهام را در راستای اهداف سیاسی خود نظیر مانور در سیاست‌های داخلی دولت و تکیه کردن بر درگیری‌ها و معادلات خارجی به کار می‌گیرند. مفهوم امنیت داخلی بر اساس تعریف علمی بین‌المللی خود شامل توانایی یک دولت برای تضمین استمرار پایه‌ها و خاستگاه‌های قدرت داخلی و خارجی آن در تمامی ابعاد اجتماعی نظامی و اقتصادی، در تمامی عرصه‌های زندگی برای مقابله با خطراتی است که در ابعاد داخلی و خارجی و شرایط صلح و جنگ این کشور را تهدید می کند.

این موضوع بدان معنا است که ابعاد نظامی یکی از جوانب امنیت داخلی به شمار می‌رود و اینکه گفته می‌شود تنها بخش امنیت داخلی است، درست نیست. البته چالش‌هایی که امروزه در مسیر کشورها قرار می‌گیرد و درگیری‌های نظامی موجود در منطقه می‌طلبد که به ابعاد نظامی اولویت خاصی داده شده و آن را یکی از ضرورت‌های مرتبط با امنیت موجودیتی کشورها قلمداد کرد. این موضوع چیزی است که کشورهای منطقه از جمله لبنان در حال حاضر به ‌ویژه در زمینه جنگ بر ضد تروریسم از آن رنج می‌برند.

نگاهی دقیق به واقعیت تحولات کنونی لبنان و نتایج میدانی عملیات نظامی ارتش این کشور و نیروهای مقاومت در درگیری‌های ارتفاعات عرسال و تلاش برای بررسی تأثیرات آن در عرصه استراتژیک داخلی و منطقه‌ای لبنان مبتنی بر این درک علمی است که امنیت ملی پدیده‌ای مرکب و پیچیده و دارای ابعاد و چارچوب‌های مختلف بوده و در بررسی آن به‌ عنوان یک پدیده ، چندین علم با هم مرتبط شده است. از جمله این گروه‌ها می‌توان به جامعه‌شناسی اقتصادی، سیستم‌های دولتی و حاکمیتی، مناسبات بین‌المللی برنامه‌ریزی و علوم نظامی اشاره کرد. نتیجه این بررسی‌ها را می‌توان در موارد زیر برشمرد:

اول: هماهنگی نظامی حزب‌الله و ارتش لبنان استراتژی دفاعی این کشور را بار دیگر مبتنی بر پایه‌های ارتش، ملت و مقاومت ترسیم کرد. این موضوعی بود که در واقع نقطه قدرت دفاع استراتژیک لبنان برای ارزیابی خطرات پیرامون این کشور و مشخص کردن هویت دشمن به شمار می‌رود. این موضوع یک ابزار علمی و عملیاتی به شمار می‌رود که می‌تواند استراتژی دفاعی این کشور را در راستای رویکرد اجرایی برای تحقق اهداف دفاعی کشور ترسیم کند.

دوم: لبنان در اولین تجربه تاریخی خود در ایجاد اتحاد برای مبارزه با خطرات و تهدیدات تمامیتی خود موفقیت‌آمیز عمل کرد. این موضوع نتایج عملی مهمی را شامل می‌شود که تأکید می‌کند مقاومت نقش دفاعی خود را با همراهی ارتش به تکامل رسانده است و تلاش‌های مشترک و هم‌گرایی نظامی باعث نقطه قدرت دفاعی لبنان در برابر هر تهدید دشمنان می‌شود.

سوم: این تجربه در ابعاد عملیاتی و نظامی یکی از مهم‌ترین نتایج تجربه نظامی حزب‌الله در سوریه است. حزب‌الله در این راستا قدرت خود برای هماهنگی میدانی بین سیستم‌های نظامی نرم و دینامیک خود با ارتش های کلاسیک را در عرصه سوریه امتحان کرده بود. همین موضوع بود که باعث شد حزب‌الله در ایجاد نقش نظامی مشترک خود و ارتش لبنان استفاده کند. از سوی دیگر تجربه ثابت کرده که هدف مقاومت از مشارکت در جنگ سوریه ، دفاع از لبنان بوده است. علاوه بر اینکه حزب‌الله بار دیگر ثابت کرد که روحیه و جوهر اصلی رفتار مقاومت همگام با روحیه و عملکرد و ایده‌های دولت است.

چهارم: این تجربه، ارتش لبنان را از محدودیت‌هایی که محاسبات خارجی در آن ایجاد کرده بود، نجات داد. این موضوع به نقطه ضعفی در عملکرد و تحرکات دفاعی ارتش و نقش آن در قدرت استراتژیک کشور تبدیل شده بود. عملیات مذکور باعث قدرت ارتش لبنان در اقدام به مأموریت‌های دفاعی خود شد و نیروهای منطقه‌ای و بین‌المللی را مجبور کرد در برابر معادله جدیدی که مبتنی بر هماهنگی فعال و تأثیرگذار دفاعی بین مقاومت و ارتش است، سر تسلیم فرود آورند. فعالیت‌های مکمل میانی نیز از طریق عملیات تخلیه و یورش و پشتیبانی صورت گرفت و این موضوعی است که بسیاری از دولت‌های منطقه باید در رابطه با آن درنگ کرده و آن را در محاسبات جدید خود وارد کنند.

پنجم: دولت لبنان در ایجاد بستر مناسب برای بزرگ‌ترین عملیات تکامل بین نقش ارتش و محور مقاومت در آزادسازی ارتفاعات عرسال موفق عمل کرد. اطمینان عناصر مربوطه و تصمیم‌سازان مرتبط و اطلاع آنها از واقعیت جغرافیای نظامی منطقه ارتفاعات عرسال نشان داد که آنها باید با مقاومت وارد این درگیری ها شوند و همین موضوع مقدمه ای شد تا ارتش لبنان مسئولیت جنگ جرود القاع را در دست بگیرد. این موضوع دلالت های سیاسی برای حال و آینده کشور خواهد داشت و تحولی در تصمیم‌گیری استراتژیک و دفاعی لبنان ایجاد خواهد کرد.


 

در نتیجه باید گفت که افزایش خشونت در منطقه و بالا رفتن شدت درگیری‌ها در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی باعث شده مأموریت انسجام سیاست‌های مرتبط با سیستم امنیت داخلی کشورهای مختلف به اولویت آنها تبدیل شود. به این ترتیب می‌توان گفت لبنان از طریق تجربه جدید و بی‌سابقه‌ای که به دست آورده، فرصت پیشروی در این عرصه را برای خود مهیا کرده است. بین دفاع استراتژیک و استراتژی دفاعی روابط مجادله آمیزی وجود دارد. دفاع استراتژیک یک طرح و عملیات اجرایی به شمار می‌رود اما استراتژی دفاعی یکی از ارکان امنیت داخلی کشور است که برخی اهمیت آن را با دیده تردید نگاه می‌کنند.

همان طور که هنری کسینجر اشاره می‌کند امنیت داخلی در تعریف و اجرای خود سیاست‌هایی است که جوامع از طریق آن به دنبال حفظ حق خود در ادامه حیات هستند و دولت ها از طریق آن به دنبال ایجاد شرایط متناسب با حمایت از ارزش های حیاتی خود هستند. این تجربه مشترک و غرورآفرین ارتش لبنان و نیروهای مقاومت در دفاع از لبنان تنها یک تحول مهم در استراتژی دفاعی لبنان در عرصه تصمیم‌گیری و اجرا به شمار نمی‌رود، بلکه نمونه‌ای از قداست حق دفاعی و موجودیت لبنان بود که قبل از تشکیل رژیم‌های سیاسی، این قداست را تقویت می‌کند.

تکامل رویکردهای نظامی بین دو طرف مبتنی بر همان ارزش‌های ملی‌گرایی مشترکی است که عناصر ارتش و نیروهای مبارز حزب‌الله بر اساس آن تربیت شده‌اند و همین موضوع است که باعث نتیجه بخش بودن عملیات نظامی مشترک آنها در بخش‌های مختلف هجومی و دفاعی و حتی امدادرسانی و شهادت نیروها شده است. تمام این موارد ارزش‌هایی است که مبتنی بر خاستگاه لازم برای حمایت از استراتژی دفاعی لبنان در خدمت سیستم امنیت داخلی لبنان است.

منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس