
اسکندر و ديگر مقامات حکومتي به زينال که رزمنده بسيجي اهل خرمشهر است اعلام مي کنند بايد عمليات خاصي را به انجام برساند چرا که پاي ناموس مملکت در ميان است. در ايستگاه قطاري که در محاصره کامل عراقي هاست گاوصندوقي قرار دارد که نبايد به دست دشمن برسد. عمليات با رشادت و تلفات بسيار انجام ميشود بدون اينکه زينال و ديگر داوطلبان جان بر کف از پشت پرده ماجرا چيزي بدانند.
زينال که نمادي از رزمندگان داوطلب و بسيجيان دوران دفاع مقدس است پس از سالها اسارت به کشورش بازمي¬گردد ولي با بي مهري مردم و رهبران سرزمين¬اش مواجه ميشود. بازگشت زينال و کشمکش دوباره او با اسکندر که اکنون به پشتيبان و نورچشم رهبر معنوي جامعه و يکي از مقتدرين و متنفذين شهر نمادين «حين» تبديل شده است، راز دوران مبارزه و جنگ و قرباني شدن جواناني همچون يحيي را برملا ميسازد.
زينال درميابد تمام آنچه به نام ناموس مملکت به آنها گفته شده و آنچه عامل عمليات و نبرد نابرابر آنها با دشمن بوده است چيزي نيست چون گاوصندوقي از طلا که قرار بوده متعاقب عمليات زينال و همرزمانش به گروهي از منفعت جويان حاکم در کشور از جمله اسکندر برسد. جالب اين است که زينال پس از بازگشت متوجه ميشود امثال اسکندر نه تنها همچنان در مسند قدرت قرار دارند بلکه رهبر معنوي جامعه را نيز که مرد ساده لوحي است و جسم ناقصي دارد، بازيچه اهداف و منفعيت جويي هاي خود قرار داده اند. در اين ميان اين زينال و جمعي از نزديکان و دوستانش بوده اند که قرباني اهداف و منافع مردان حاکم در جامعه زمان جنگ و پس از جنگ شده اند.
سکانس پاياني فيلم بازماندگان شهر نمايدن حين را سوار بر گاري قديمي نشان ميدهد که خسته از گذشته زخم خورده خويش سعي دارد به قطاري تندرو (که ميتواند نمادي از جامعه تکنولوژيک دنياي امروز) باشد برسند. گويي گذشته اي که شامل دوران دفاع مقدس است آنها را از قطار تمدن جا گذاشته است.
محمدرضا درويش کارگردان فيلم در همان روزهاي آغازين اکران اثرش در سالن هاي سينما با انتقادات جدي از سوي کانون هاي ارزشي و دغدغه مند مواجه شد، با اين حال بدون توجه به درون مايه فيلم و کاراکترهاي نمادين داستان که به راحتي براي مخاطب عام نيز قابل درک است، اين بار نمايش عمومي آن در رسانه ملي و در هفته دفاع مقدس تحقق يافت.
در سالهاي اخير برخي آثار مرتبط با دفاع مقدس متأثر از سينماي ضد جنگ در امريکا، به مضامين و درونمايه¬هاي پوچگرايانه از اين مقطع تاريخي پرداخته اند. سينماي ضد جنگ در امريکا که يک اپيزوسيون رسانه اي کنترل شده به شمار مي آيد ناظر به جنگ ويتنام و اخيرا جنگ عراق و افغانستان به ارائه تصويري سياه از قرباني شدن سربازان اين کشور به دست سياستمداران و تصميم سازان اقدامات نظامي مي پردازد.
متأسفانه به دليلي فراگيري اين محصولات سينماي جنگ بسياري از ديگر کشورها از جمله برخي از آثار سينمايي کشورمان از اين فضا متأثر شده است.