کد خبر 692321
تاریخ انتشار: ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۹

کمدي همواره جزو ژانرهايي است که در گيشه با اقبال فراواني روبه‌رو مي‌شود. در نيمه دوم دهه 80 که رکود کم‌سابقه‌اي دامنگير سينماي ايران شده بود، تنها فيلم‌هاي کمدي خوب مي‌فروختند.

به گزارش مشرق، کمدي همواره جزو ژانرهايي است که در گيشه با اقبال فراواني روبه‌رو مي‌شود. در نيمه دوم دهه 80 که رکود کم‌سابقه‌اي دامنگير سينماي ايران شده بود، تنها فيلم‌هاي کمدي خوب مي‌فروختند. البته نگاه نازل و غيرحرفه‌اي برخي فيلمسازان به سينماي کمدي باعث شده بود در آن مقطع شاهد سيلي از فيلم‌هاي موسوم به شانه تخم مرغي باشيم که بخش عمده‌اي از فضاي سينماي ايران را تسخير کرده بودند و ارزش هنري چنداني نداشتند، ولي مردم به فيلم‌هاي خوب کمدي توجه نشان مي‌دادند.

تب توليد فيلم‌هاي کمدي با آغاز دهه 90 تقريباً فروکش کرد و تا جايي پيش رفت که امسال و در جشنواره فيلم فجر تنها شاهد دو اثر کميک بوديم که البته فقط يکي از آنها رعايت قواعد حرفه‌اي سينما را کرده بود.

فيلم «خوب بد جلف» اولين ساخته پيمان قاسم‌خاني در مقام کارگردان تا حدودي منطبق بر استانداردهاي نوعي خاص از سينماي کمدي ساخته شده است، ولي در سوي ديگر «گشت2»، به عنوان نسخه دوم اين فيلم ساخته سعيد سهيلي به دليل رعايت نکردن شئونات فرهنگي جامعه و نيز ضعف در فيلمنامه نمونه قابلي در ژانر کمدي شناخته نمي‌شود.
 
اقبال به کمدي بديهي است
محمدتقي فهيم، منتقد و کارشناس سينما اقبال مردم به سينماي کمدي را امري طبيعي مي‌داند: «اصلي‌ترين وجه سينما سرگرمي است و سينماي کمدي از اين جهت ارتباط وثيقي با عنصر مفرح‌بخش بودن و سرگرم‌کنندگي سينما پيدا مي‌کند. سرگرمي وجهي تعيين‌کننده در سينماست و نمي‌توان آن را ناديده گرفت.

سينما بايد بتواند اوقات خوشي را براي تماشاگر ايجاد کند. اوقات خوش صرفاً به معناي اين نيست که تماشاگر را بخنداند بلکه مي‌تواند تماشاگر را احساساتي کند و حتي بگرياند يا بترساند. در واقع سينما بايد تجربه‌اي تازه و بديع در اختيار مخاطب قرار دهد. خنداندن هم تجربه‌اي است که سينما از طريق ژانر کمدي به مخاطب هديه مي‌دهد.»
  
مردم از تلخي و نااميدي در سينما بيزارند
فهيم درباره ژانر کمدي در سينما به اين مسئله اشاره مي‌کند که اقبال مردم از سينماي کمدي مي‌تواند يک پيام مشخص داشته باشد و آن اينکه مردم از سينماي شبهه اجتماعي با مضامين تلخ و نااميدکننده خسته شده‌اند.

وي در ادامه به رئاليسم افراطي که گريبانگير سينماي ايران شده و فيلم‌هايي که سعي دارند به بهانه واقع‌گرايي مخاطب را تحت تأثير قرار دهند، اشاره مي‌کند: «تماشاگر ايراني با اين افراط‌گرايي در پرداختن به مباحث تلخ مشکل دارد، براي مثال اثري چون «بدون تاريخ بدون امضا» سينمايي ارائه مي‌دهد که تماشاگر آن را پس مي‌زند. فيلمساز يک مورد از فقر را که احتمال اتفاق افتادنش نادر است، دستمايه داستان فيلم کرده است. معلوم است که غلبه چنين مضاميني مردم را دلزده مي‌کند، البته جشنواره‌هاي خارجي حتماً از اين فيلم‌ها استقبال مي‌کنند ولي فيلمساز براي مردم خودش فيلم نمي‌سازد و چشم به جشنواره‌هاي خارجي دارد، اما کمدي ژانري است که براي مردم ساخته مي‌شود.»
  
سينما بايد همه ژانرها را پوشش دهد
اين کارشناس سينما در ادامه خاطرنشان مي‌کند که پرداختن به سينماي به اصطلاح اجتماعي سبب شده مخاطبان سينما از ژانرهاي مختلف اين هنر بي‌بهره بمانند. وي به فيلم سلام بمبئي و فروش خوب آن در گيشه نيز اشاره مي‌کند و اينکه اين اقبال نيز به سبب نياز مردم به ژانر ملودرام اتفاق افتاده است. در واقع مردم دوست دارند به جاي ديدن نفرت و مباحث چرک در جامعه مضامين عاشقانه را در سينما ببينند. مردم دوست دارند عشق واقعي يک زوج را بر پرده سينما مشاهده کنند و سينما از اين بابت مي‌تواند براي جامعه الهام‌بخش باشد.

فهيم در ادامه با بيان اينکه سينماي ايران متأسفانه از کمدي خوب محروم شده است، توضيح داد: کمدي و خنده نياز جامعه است و سينماي ايران بايد با توليد آثار فاخر در اين ژانر به نياز جامعه پاسخ بگويد.

اين کارشناس سينما درباره اقبال مردم به سينماي کمدي که سال گذشته با فروش بالاي فيلم من سالوادور نيستم در گيشه رقم خورد توضيح داد: «من سالوادور نيستم فيلم خوبي نبود، اما دلايلي سبب فروش خوب آن شد، از جمله اينکه مردم از غلبه فيلم‌هاي آپارتماني و شهري با جغرافياي تهران خسته شده‌اند. وقتي در پوستر فيلم مشاهده مي‌کنند که قرار است فيلمساز او را به فضاي تازه‌اي ببرد، استقبال مي‌کنند. البته فيلم عطاران در ژانر کمدي اصلاً اثر قابل قبولي نبود، اما همين که حال مخاطب را بد نمي‌کرد و او را نااميد نمي‌کرد خود جنبه قابل دفاعي براي يک فيلم ايراني محسوب مي‌شود.»
  
شناخت ژانر اهميت دارد
فهيم درباره استقبال از فيلم «خوب بد جلف» در روزهاي ابتدايي اکران اين فيلم نيز به اين نکته اشاره کرد که پيمان قاسم‌خاني قواعد سينماي کمدي را خوب مي‌شناسد: «او طنز کلامي را خوب مي‌شناسد و زير ژانر سينماي کمدي و به اصطلاح ويژگي‌هاي کمدي بزن بکوب را بلد است. همچنين قواعد فيلمنامه و قصه را هم خوب مي‌داند و همه اينها سبب مي‌شود تماشاگر به کمدي او اقبال نشان دهد.

قاسم‌خاني البته در تلويزيون نشان داده که در نوشتن آيتم و پلاتونويسي تبحر دارد و ضرباهنگ داستان را خوب رعايت مي‌کند. در فيلم «خوب بد جلف» هم نماهاي داخلي که از چند آيتم تشکيل شده را بهتر از کار درآورده است.
نکته ديگر درباره سينماي قاسم‌خاني اين است که او گونه‌ها و ژانرها را هم مي‌شناسد و ضمناً سينما را هنري عامه‌پسند و در خدمت مردم مي‌داند، نه هنري روشنفکرانه و در خدمت مخاطب خاص و از دلايل اصلي موفقيت او در گيشه هم همين مسئله است. شايد به شخصه همه شاخصه‌ها و مؤلفه‌هاي فيلم خوب بد جلف را نپسندم، ولي به عنوان يک منتقد که معتقدم هويت من با تماشاگر سينما شناخته مي‌شود معتقدم فروش خوب يک فيلم در سينما بي‌دليل نيست و نبايد به جنبه‌هايي که سبب مي‌شود مردم يک فيلم را دوست داشته باشند، بي‌توجه بود.»
 
فيلم سينمايي «خوب بد جلف» به عنوان اولين فيلمي که توانست جواز اکران نوروز را بگيرد چند روزي است که اکران خود را آغاز کرده و توانسته طي دو روز ابتدايي اکران خود در گيشه بيش از 300 ميليون تومان بفروشد. اثر سينمايي پيمان قاسم‌خاني به همراه فيلم گشت2 دو فيلمي بودند که در ژانر کمدي توليد و در جشنواره سي‌و‌پنجم فجر حضور داشتند.
 
منبع: روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس