به گزارش مشرق، کمتر از دو ماه به موعد تخلیه کاخ سفید از سوی اوباما و تحویل آن به دونالد ترامپ وقت باقی مانده است. ترامپ تاکنون تنها دو انتصاب رسمی داشته، رینس پریبس به عنوان رئیس دفتر کاخ سفید و «استفن بنون» به عنوان استراتژیست و مشاور ارشد رئیس جمهور؛ همین امر باعث شده تا سی ان ان نسبت به عقب بودن ترامپ از برنامه انتصاباتش هشدار دهد.
با این حال ظاهرا ترامپ در حال نهایی کردن لیست خود است. باشگاه گلف او در نیوجرسی این روزها محل تردد سیاست مداران آمریکایی است تا برای به دست آوردن منصبی در دولت جدید چانه زنی کنند.
لیست منتشر شده از گزینه های احتمالی ترامپ برای دولت بعدی بیانگر آن است که، ظاهرا ترامپ یک استراتژی سه گانه را برای چینش و انتصاب دولتمردان آینده کاخ سفید دنبال می کند.
بخشی از کابینه سهم مخالفان حزبی
وجه اول این استراتژی بازسازی رابطه رئیس جمهور آینده آمریکا با حزب خودش یعنی حزب جمهوری خواه آمریکاست. این رویکرد بر دادن سهمی از انتصابات به Establishment یا اعضای اصلی و موثر حزب جمهوری خواه متکی است. ترامپ به خوبی به این واقعیت آگاه است که در جریان حضورش در کاخ سفید به شدت به هماهنگی با سران حزبی نیازمند خواهد بود، به ویژه این که در انتخابات اخیر، کنگره نیز به صورت کامل در اختیار جمهوری خواهان قرار گرفته است.
در جریان انتخابات گذشته حزب جمهوری خواه به شدت دچار شکاف های داخلی شده و اختلاف میان آنها بسیار بالا گرفته است. ترامپ سعی می کند با دادن باج سیاسی به سران حزبی این شکاف ها را بپوشاند.
در همین راستا روز گذشته "شون اسپایسر"، یکی از سخنگویان ترامپ به خبرنگاران گفته است: "رئیس جمهور منتخب بهترین وباهوش ترین افراد را برای پیشرفت این کشورمیخواهد. چه این افراد از او حمایت کرده باشند و چه حمایت نکرده باشند." انتخاب پریبس دبیر کمیته ملی حزب جمهوریخواه به عنوان رئیس دفتر کاخ سفید را می توان در همین چارچوب تفسیر کرد.
سمت رئیس دفتری در آمریکا دارای بالاترین مقام کارمندی در کاخسفید است و علاوه بر انتخاب و کنترل ساختار اداری کاخسفید و تمامی ارتباطات، ملاقات و مکاتبات رئیسجمهور، او رابط اصلی میان نهاد ریاست جمهوری و کنگره هم محسوب میشود.
پریبس،44 ساله، روابط بسیار خوبی با پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان دارد؛ کسی که با دونالد ترامپ بر سر بسیاری از شعارهای انتخاباتی او اختلاف داشت اما به عنوان رهبر حزب جمهوریخواه از نامزدی ترامپ حمایت کرد.
تلاش برای انتصاب میت رامنی به عنوان وزیر امور خارجه و دیدار با هنری کیسینجر استراتژیست ارشد و مادام العمر جمهوری خواهان هم در همین راستا صورت گرفته است. میت رامنی را می توان یکی از رهبران جناح محافظه کار سنتی در حزب جمهوری خواه دانست که به شدت با ترامپ مشکل دارد. وی پیش از این ترامپ را "حقه باز و جعلی" خوانده بود
تقسیم غنایم میان وفاداران
رویکرد دوم را می توان تلاش برای تقسیم غنایم انتخاباتی میان افراد خانواده و دوستان وفادار ترامپ تفسیر کرد. دونالد ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی به گروه محدودی از نزدیکان و طرفداران خود اتکا کرده بود. در میان جمهوری خواهان و شخصیت های معتبر سیاسی کمتر کسی حاضر بود آبروی خود را خرج چهره جنجالی ترامپ کند.
طبیعتا افرادی که از ترامپ و سیاست های او دفاع می کردند در دسته بندی های عرصه سیاسی آمریکا متعلق به جناح تندرو، افراطی و دست راستی بودند. ترامپ می داند که این دسته از افراد وفادارترین حلقه به وی هستند و او را به خاطر افکار و باورهایش پسندیده اند. پس تلاش خواهد کرد در تقسیم پست های موجود در کابینه بخشی را هم به این افراد بدهد، که البته شامل اعضای خانواده، دوستان قدیمی و وفاداران حزبی خواهد شد.
انتصاب "استفن بنون"، رئیس کمیته تبلیغات ستاد ترامپ به عنوان استراتژیست و مشاور ارشد رئیس جمهور، درهمین چارچوب قابل تحلیل است. علاوه بر این همین گروه نزدیکان و یاران دونالد ترامپ نقش تعیینکنندهای در جریان انتقال قدرت در کاخ سفید بازی میکنند.
رئیسجمهوری منتخب آمریکا همچنین دخترش ایوانکا و دو پسر خود یعنی اریک و دونالد جونیور به همراه دامادش جرد کوشنر را به عضویت کمیته انتقال قدرت منصوب کرده است.
سرمایه گذاری بر روی سرخوردگان سیاسی
وجه سوم استراتژی ترامپ سرمایه گذاری بر روی سرخوردگان سیاسی در داخل آمریکاست. ترامپ تلاش می کند تا با به بازی گرفتن برخی از سیاست مداران آمریکایی که وجهه خوبی در آمریکا نداشته یا به دلیل رسوایی های اخلاقی و حرفه ای و یا رویکردهای افراطی کنار گذاشته شده اند، به نوعی وفاداری سیاسی ایشان را از آن خود کند. طرح اسامی چون جان بولتون، نوت گینگریچ، جولیانی، پترائوس و یا حتی مایکل فلین را می شود در این چارچوب بررسی کرد.
رویکرد شرکت سهامی در انتصابات دولتی
چنین استراتژی سه گانه ای محصول مدیریت ترامپ در بازار آزاد و شرکت های سهامی است. با این تفاوت که رویکرد شرکت سهامی در تشکیل یک دولت معمولا منجر به ناکارآمدی آن دولت خواهد شد.
شاید از همین رو است که ترکیب پیشنهادی فعلی و گزینه هایی که برای پست های امنیتی، دفاعی و سیاست خارجی مطرح می شوند، از هماهنگی و همخوانی مناسبی در عرصه سیاست های کلان آمریکا برخوردار نیستند.
برای مثال میت رامنی به عنوان جدی ترین گزینه برای هدایت دستگاه سیاست خارجی آمریکا به شدت منتقد پوتین و سیاست های مسکو است در حالی که مایکل فلین جدی ترین گزینه برای پست مشاور امنیت ملی دیدگاهی کاملا مغایر داشته و خواهان ارتباط نزدیک تر واشنگتن- مسکو است. نمونه دیگر نظر ژنرال بازنشسته جیمز متیس، به عنوان جدی ترین گزینه برای ریاست بر پنتاگون در رابطه با افزایش حضور نظامی در منطقه خاورمیانه است که در تضاد با نگاه مایکل فلین مشاور امنیت ملی ترامپ می باشد.
بدمستی های جدید آمریکایی
با این حال آنچه که در میان همه این گزینه ها ظاهرا مشترک است خصومت، دشمنی و کینه ورزی آنها نسبت به جمهوری اسلامی ایران است. گزینه های امنیتی، دفاعی و سیاست خارجی مطرح شده همگی متعلق به تندرو های جنگ طلب در حزب جمهوری خواه هستند.
مایکل فلین در کتابی که اخیرا با عنوان "صحنه جنگ"منتشر شده است، جمهوری اسلامی ایران را اصلی ترین دشمن آمریکا معرفی کرده و معتقد است ، دشمنی آمریکا با " طبیعت جمهوری اسلامی " است و نه رفتار این کشور. جولیانی و گینگریچ و بولتون مواجب بگیر سازمان تروریستی منافقین هستند و سیاست براندازی و تقابل نظامی با ایران را دنبال می کنند.
مایک پومپو گزینه احتمالی برای ریاست سازمان سیا و میت رامنی گزینه احتمالی سیاست خارجی نیز هر دو از دشمنان جدی جمهوری اسلامی ایران هستند. لذا با توجه به رویکرد غیر عقلانی دولت بعدی در کاخ سفید(آن چه در ادبیات روابط بین الملل به عنوان Irrational Player شناخته می شود)جمهوری اسلامی بایستی تمهیدات لازم برای بدعهدی ها و بدمستی های جدید آمریکایی ها را بیندیشد.