به گزارش مشرق، در حالی از نوت گینگریچ – سخنگوی اسبق مجلس نمایندگان آمریکا ، جان بولتون – نماینده اسبق آمریکا در سازمان ملل و رودی جولیانی – شهردار اسبق نیویورک از گزینه های تصدی پست وزارت خارجه ترامپ یاد می کنند که سابقه این سه فرد در حمایت از گروه های ضدایرانی به خصوص منافقین بسیار برجسته و پررنگ می باشد. حضور این افراد در نشست اخیر منافقین در پاریس خود می تواند شاهد این مدعا باشد.
اگرچه تمامی سکانداران امور خارجی و داخلی آمریکا به عنوان دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران همواره تلاش می کنند با ارائه طرح های ضدایرانی با ابزار سخت یا نرم پروژه براندازی یا تغییر نظام ایران را کلید بزنند ولی حضور کسانی مثل گینگریچ، بولتون یا جولیانی با اظهارات و اقدامات آشکار علیه ایران، که وفاداری و تعهد بالایی را نسبت به حمایت از منافقین دارند می توانند شکل تهدیدات و روند برخورد با ایران را از مسیر پروژه های نرم به پروژه های سخت تبدیل نماید.
گینگریچ،یکی از افراد حاضر در نشست پاریس که بعنوان یکی از معاونان ترامپ مطرح است، با ابراز نارضایتی از توافق هستهای اعلام کرد که تحقق برجام ضربه شدیدی بر پیکر تمامی مخالفان و معاندین نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.
او در مقالهای که سال گذشته در «واشنگتنتایمز» نوشت، مانند دیگر مواضعش مدعی بود که نظام ایران دیکتاتوری است. شاید آنچه دیدگاه، گنگریچ درباره ایران را خطرناکتر میکند، این است که او معتقد است هنوز آمریکا درباره ایران آنگونه که باید سختگیری نکرده و در نهایت نیز این جمهوری اسلامی ایران است که برنده این دعواست.
گنگریچ بهصراحت مینویسد «با هر معیار ارزیابیای، ایالات متحده بعد از انقلاب در جنگ با ایران باخته است». «تسلیمشدن در مقابل ایران در موضوعاتی مانند تحریمها و مسئله هستهای یک گام بزرگ در شکست آمریکاست». او همچنین درباره مواضع منطقهای جمهوریاسلامی ایران نگران و مدعی است که «تهران بهراحتی از گروههای تروریستی در منطقه حمایت مالی میکند و به سمت تبدیلشدن به یک قدرت هستهای پیش میرود».
همچنین،جان بولتون، در این نشست می گوید: «بگذارید صریح بگویم که این موضوع (حمایت از گروههای حامی سرنگونی جمهوری اسلامی ایران) باید سیاست اعلامی ایالاتمتحده آمریکا و همهی دوستانش باشد تا این کار را – سرنگونی نظام ایران- در نزدیکترین فرصت ممکن انجام دهند.»
بولتون معتقد است باید ایران را بمباران کرد! همچنین وی برجام را «بزرگترین مماشات در تاریخ آمریکا» خوانده و مدعی نقض این توافق از سوی ایران است. بااینهمه او مقصر اصلی این وضعیت را اوباما میداند و رویکردش در مقابل ایران موجب شده یک موقعیت بد و در آستانه فاجعه به وجود آید. بولتون معتقد است که تحریمها در مواجهه با ایران نتیجهای را که میخواستند به دست نداده؛ پس باید راههای بهتری پیدا کرد.
رودی جولیانی هم که همواره به عنوان یک فرد ضدایرانی مطرح است طی سخنانی در واشنگتن،ایران را «تنها و بزرگترین حامی تروریسم در جهان» معرفی می کند و می گوید: «تصور کنید دادن صدها میلیون و میلیارد دلار به این رژیم، چه مفهومی دارد. اگر آنها بزرگترین حامیان تروریسم در جهان هستند، این به آن مفهوم است که از تروریسم بیشتری حمایت خواهند کرد»
جولیانی درباره مخالفت خود با توافق هسته ای می گوید: «امیدوارم رئیسجمهوری را انتخاب کنیم که این توافق را معکوس کند. من از جانب افراد دیگر حرف نمیزنم. من با این توافق مخالفم زیرا هرگز مواد هستهای را در دستان یک مجنون آدمکش قرار نمیدهم».
با انتخاب هر یک از این افراد یا فردی دیگر همچون کورکر به عنوان وزیر امور خارجه، مسلما روندی که توسط برخی از اندیشکده ها و گروه های ضدایرانی نزدیک دولت اوباما مانند نایاک برای گسترش باب تعاملات به بهانه برجام و نفوذ در ایران، ایجاد شده بود، تغییر پیدا خواهد کرد و مسیر جدیدی برای براندازی نظام ایران که عمدتا می تواند از روش ههای سخت و برخوردهای منطقه ای برخوردار باشد ایجاد شود. پس مسئله واضح و مبرهن تمام ناشدنی بودن دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران است و فقط ابزار آن متفاوت است و فرقی نمی کند چه کسی سکان دار سیاست خارجی آن باشد.
اگرچه تمامی سکانداران امور خارجی و داخلی آمریکا به عنوان دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران همواره تلاش می کنند با ارائه طرح های ضدایرانی با ابزار سخت یا نرم پروژه براندازی یا تغییر نظام ایران را کلید بزنند ولی حضور کسانی مثل گینگریچ، بولتون یا جولیانی با اظهارات و اقدامات آشکار علیه ایران، که وفاداری و تعهد بالایی را نسبت به حمایت از منافقین دارند می توانند شکل تهدیدات و روند برخورد با ایران را از مسیر پروژه های نرم به پروژه های سخت تبدیل نماید.
گینگریچ،یکی از افراد حاضر در نشست پاریس که بعنوان یکی از معاونان ترامپ مطرح است، با ابراز نارضایتی از توافق هستهای اعلام کرد که تحقق برجام ضربه شدیدی بر پیکر تمامی مخالفان و معاندین نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.
او در مقالهای که سال گذشته در «واشنگتنتایمز» نوشت، مانند دیگر مواضعش مدعی بود که نظام ایران دیکتاتوری است. شاید آنچه دیدگاه، گنگریچ درباره ایران را خطرناکتر میکند، این است که او معتقد است هنوز آمریکا درباره ایران آنگونه که باید سختگیری نکرده و در نهایت نیز این جمهوری اسلامی ایران است که برنده این دعواست.
گنگریچ بهصراحت مینویسد «با هر معیار ارزیابیای، ایالات متحده بعد از انقلاب در جنگ با ایران باخته است». «تسلیمشدن در مقابل ایران در موضوعاتی مانند تحریمها و مسئله هستهای یک گام بزرگ در شکست آمریکاست». او همچنین درباره مواضع منطقهای جمهوریاسلامی ایران نگران و مدعی است که «تهران بهراحتی از گروههای تروریستی در منطقه حمایت مالی میکند و به سمت تبدیلشدن به یک قدرت هستهای پیش میرود».
همچنین،جان بولتون، در این نشست می گوید: «بگذارید صریح بگویم که این موضوع (حمایت از گروههای حامی سرنگونی جمهوری اسلامی ایران) باید سیاست اعلامی ایالاتمتحده آمریکا و همهی دوستانش باشد تا این کار را – سرنگونی نظام ایران- در نزدیکترین فرصت ممکن انجام دهند.»
بولتون معتقد است باید ایران را بمباران کرد! همچنین وی برجام را «بزرگترین مماشات در تاریخ آمریکا» خوانده و مدعی نقض این توافق از سوی ایران است. بااینهمه او مقصر اصلی این وضعیت را اوباما میداند و رویکردش در مقابل ایران موجب شده یک موقعیت بد و در آستانه فاجعه به وجود آید. بولتون معتقد است که تحریمها در مواجهه با ایران نتیجهای را که میخواستند به دست نداده؛ پس باید راههای بهتری پیدا کرد.
رودی جولیانی هم که همواره به عنوان یک فرد ضدایرانی مطرح است طی سخنانی در واشنگتن،ایران را «تنها و بزرگترین حامی تروریسم در جهان» معرفی می کند و می گوید: «تصور کنید دادن صدها میلیون و میلیارد دلار به این رژیم، چه مفهومی دارد. اگر آنها بزرگترین حامیان تروریسم در جهان هستند، این به آن مفهوم است که از تروریسم بیشتری حمایت خواهند کرد»
جولیانی درباره مخالفت خود با توافق هسته ای می گوید: «امیدوارم رئیسجمهوری را انتخاب کنیم که این توافق را معکوس کند. من از جانب افراد دیگر حرف نمیزنم. من با این توافق مخالفم زیرا هرگز مواد هستهای را در دستان یک مجنون آدمکش قرار نمیدهم».
با انتخاب هر یک از این افراد یا فردی دیگر همچون کورکر به عنوان وزیر امور خارجه، مسلما روندی که توسط برخی از اندیشکده ها و گروه های ضدایرانی نزدیک دولت اوباما مانند نایاک برای گسترش باب تعاملات به بهانه برجام و نفوذ در ایران، ایجاد شده بود، تغییر پیدا خواهد کرد و مسیر جدیدی برای براندازی نظام ایران که عمدتا می تواند از روش ههای سخت و برخوردهای منطقه ای برخوردار باشد ایجاد شود. پس مسئله واضح و مبرهن تمام ناشدنی بودن دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران است و فقط ابزار آن متفاوت است و فرقی نمی کند چه کسی سکان دار سیاست خارجی آن باشد.
منبع: نفوذ