گروه سیاست مشرق - استفاده ابزاری از هر چیز به نفع سیاست از جمله مولفههای جریان اصلاحات است. در این زمینه رسانههای این جریان حتی به همکاران رسانهای خود نیز رحم نکرده و برای پیشبرد اهداف خود آنان را به مثابه ابزاری سیاسی مورد استفاده قرار میدهند.
ماجرای یاشار سلطانی که از لحاظ حقوقی مسائل خاص خود را دارد یکی از این موارد است.
وی دیروز از زندان آزاد شد اما رسانههای اصلاحطلب که وی را قهرمان آزادی توصیف کرده بودند واکنش در خور توجهی به آزادی اون نداشتند و تنها دو روزنامه به صورت کاملا حاشیهای و کوچک خبر آزادی وی از زندان را پوشش داده بودند.
این درحالی است که طی دو الی سه ماه گذشته انواع کمپینها در حمایت از آزادی وی از سوی اردوگاه اصلاحطلبی شکل گرفت. صدها خبرنگار و روزنامهنگار اصلاحطلب برای آزادی وی به رئیس دستگاه قضا نامه نوشتند، هر روز چند نفر به منزل او رفته و با خانواده اش عکس یادگاری میگرفتند و در تمام این مدت کمتر روزی بود که موضوع یاشار از تیترها و عکسهای اصلی صفحه اول روزنامههای اصلاحطلب حذف شده باشد.
حال که خبر آزادی یاشار انتشار یافته، با کمترین ارزش خبری از کنار آن گذشتند تا نشان دهند «یاشار دربند» برای آنها ارزش بیشتری از «یاشار آزاد» دارد.
البته باید گفت که سلطانی اگر غیر از موضوع واگذاری املاک شهرداری تهران شفافسازی میکرد مورد توجه رسانههای اصلاحطلب قرار نمیگرفت؛ چراکه در ماجرای حقوقهای نجومی رسانههای اصلاحطلب به طور عکس کار کردند و وظیفه شفافسازی که شعار امروز خود قرار دادهاند را در خصوص حقوقهای نجومی با رسالت سانسور عوض کردند.
کارشناسان بر این عقیده هستند که اشک تمساح ریختن این جریان برای یاشار سلطانی بیشتر پوششی بوده برای انحراف افکار عمومی از موضوع حقوقهای نجومی. البته در این زمینه شانتاژ و پروپاگاندای خبری اصلاحطلبان بیشتر از اینکه به نفع یاشار سلطانی باشد به ضرر وی تمام شد. چراکه ابعاد تخلف قانونی وی که انتشار اطلاعات غیر موثق و گزارش اولیه سازمان بازرسی بود را بیشتر کرد. اما آنچه بر خلاف ظاهر دفاع از مظلوم رسانههای اصلاحطلب دیده میشود این جریان بیشتر به فکر منفعت سیاسی جناحی خود است و همانطور که به چشم ابزار سیاسی به انسانها نگاه میکند نیز فرقی برای این جریان نمیکند که چه ضرر و زیانی این افراد از این سیاست منفعت طلبانه اصلاحات میبینند.