سرویس جهان مشرق- سفر محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان به آمریکای لاتین اقدام «بسیار خوبی» است که به نظر میرسد «بسیار دیر» انجام شده است. البته صحبت از سفر ظریف به منطقه آمریکای لاتین قبلاً هم مطرح بود، از جمله اوایل سال جاری که سفر وی «با توجه به تحولات داخلی یکی از کشورهای مورد بازدید[1]» به تعویق افتاد و به جای اواسط اردیبهشتماه، اکنون یعنی اوایل شهریورماه برگزار میشود.
با این وجود، موضوع گزارش حاضر، تعویق یکباره یا چندماهه سفر وزیر خارجه به آمریکای لاتین نیست، بلکه تأخیر چندساله این سفر مهم و استراتژیک است. اولین سفر وزیر خارجه به آمریکای لاتین که روز یکشنبه 31 مردادماه آغاز شد، شش روز طول کشید و محمدجواد ظریف در این سفر به ترتیب به کوبا، نیکاراگوئه، اکوادور، شیلی، بولیوی و ونزوئلا رفت.
اولین سفر به آمریکای لاتین بعد از سه سال
از آنجایی که این سفر، اولین سفر وزیر خارجه کشورمان به منطقه آمریکای لاتین است، مردم نمیدانند بیشتر، از این تعجب کنند که پای وزیر خارجه به آمریکای لاتین باز شده یا از اینکه این اتفاق طی سه سال گذشته رخ نداده است. شکی نیست که چنانکه خود آقای ظریف به درستی در سفر به ونزوئلا اشاره کرد، وجه مشترک ایران و ونزوئلا (و البته بسیاری دیگر از کشورهای آمریکای لاتین) این است که «در طول سالیان دراز در برابر فشارهای خارجی و قدرتهای سلطهگر مقاومت کرده و خاطره خوبی از همبستگی با یکدیگر را به یادگار گذاشتهاند[2].»
از سوی دیگر، همراهی یک هیأت 60 نفره اقتصادی با آقای ظریف[3] در این سفر، اظهارات وزیر خارجه در ونزوئلا[4]، توضیحات «بهرام قاسمی» سخنگوی وزارت خارجه کشورمان و برخی شواهد دیگر نشان میدهد که سفر ظریف به آمریکای لاتین اهداف اقتصادی هم داشته و چه بسیار در راستای اقتصاد مقاومتی هم بوده است[5].
همه اینها از یک طرف خبرهای بسیار خوبی است، اما از طرف دیگر یادآور همین واقعیت تلخ است که طی سه سال اخیر از فرصتهایی به این خوبی کمتر استفاده شده است. هرچند آقای قاسمی میگوید: «وزارت امور خارجه به لحاظ راهبردی معتقد به نگاه متوازن به همه کشورها و مناطق جغرافیایی در سیاست خارجی است و ... توسعه همهجانبه مناسبات با کشورهای آمریکای لاتین و آفریقایی نیز همیشه در دستورکار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار داشته است»، اما سفرهای وزیر خارجه به مناطق مختلف جهان طی سه سال گذشته از عمر دولت کنونی، این قاعده صحیح را منعکس نمیکند.
و اگرچه سخنگوی وزارت خارجه با توجه به همسویی و قرابتهای سیاسی و فرهنگی، به اهمیت کشورهای آمریکای لاتین برای کشورمان اشاره میکند، اما به نظر میرسد این قرابتها تا کنون مغفول ماندهاند. اینکه اکنون بعد از سه سالی که از عمر دولت میگذرد، اولین سفر وزیر خارجه به آمریکا لاتین انجام شده است، نشان میدهد بهرغم آنکه وزارت خارجه از اهمیت این منطقه آگاه است، در این مدت درباره سفر به این منطقه و گسترش روابط با کشورهای آن کوتاهی صورت گرفته است.
دهها سفر به اروپا و بارها دیدار با مقامات آمریکایی
طبیعی است که وقتی میشنویم ظریف اولین سفر خود به آمریکای لاتین را انجام داده، این رقم را با تعداد سفرهای وزیر خارجه به اروپا و تعداد دیدارهای وی با مقامات آمریکایی از جمله جان کری وزیر خارجه آمریکا مقایسه کنیم. پیش از این هم انتقادهایی از دولت آقای روحانی وجود داشته مبنی بر اینکه دولت یازدهم تمرکز خود را معطوف به اروپا و آمریکا کرده و به نوعی بیشتر از بلوک شرق، به دنبال اصلاح و تقویت روابط با کشورهای غربیای بوده که خود را «جامعه جهانی» و «قدرتهای بینالمللی» خطاب میکنند.
البته این تصور نباید پیش بیاید که سفرهای آقای ظریف به اروپا یا دیدارهای وی با مقامات آمریکایی ماهیتاً اشتباه یا محل انتقاد است، اما همانطور که گفته شد، مقایسه میان تعداد این سفرها و دیدارها با آمارهای سفر به کشورهایی که وزارت خارجه آنها را همسو و همپیمان با ایران و شرکای جمهوری اسلامی در مبارزه با استکبار و زورگویی غربیها میداند، نشان میدهد توازنی که طی صحبتهای مقام معظم رهبری در دیدار با رئیسجمهور و هیأت دولت به مناسبت هفته دولت نیز به آن اشاره شد[6]، تا کنون رعایت نشده است.
بدون شک
با توجه به مذاکرات هستهای، سفر به اروپا و دیدار با مقامات آمریکایی ناگزیر بوده
و چنانکه گفته شد، این سفرها و دیدارها ماهیتاً هم ایرادی ندارد، اما آنچه محل
انتقاد است اینکه در کنار این سفرها و دیدارها با مقامات غربی، تا همین هفته
گذشته حتی یک سفر منطقهای به آمریکای لاتین هم انجام نشده بود.
به گفته مقام معظم رهبری «این یک سالی که از عمر این دولت باقی مانده، این یک سال هم یک سال است و برای هر روزش واقعاً میشود کار کرد و فکر کرد.» امیدواریم وزارت خارجه از این سال استفاده کند و دستکم اکنون که برجام به فرجام رسیده، تمرکز بیشتری روی کشورهای همسو با جمهوری اسلامی شود و تعداد سفرها به مناطقی نظیر آمریکای لاتین نیز افزایش یابد. در ادامه، برای بررسی دلایل اهمیت چنین سفرهایی، به گزارشهای چند رسانه آمریکایی در اینباره اشاره میکنیم.
کدامیک از سفر ظریف بیشتر است: خوشحالی ما یا نگرانی آمریکاییها
پایگاههای خبری غربی از جمله فاکسنیوز، واشنگتن فریبیکن و المانیتور در گزارشهایی به سفر اخیر ظریف اشاره و (البته به بیان خودشان) از برقراری روابط میان دولت روحانی با کشورهای آمریکای لاتین اظهار نگرانی کردهاند. فاکسنیوز پس از نقلقول از ظریف که گفته بود ایران و کوبا تاریخ مشترکی از مقاومت در برابر «وحشیگریهای» آمریکا را دارند، در اینباره مینویسد: «تحلیلگران سیاست خارجی معتقدند واشنگتن نباید درباره این سفر ظریف [به آمریکای لاتین] و کلماتی که وی در «هاوانا» [پایتخت کوبا، برای توصیف آمریکا] انتخاب کرد، سهلانگاری کند، به خصوص از آنجایی که دولت اوباما طی چند سال اخیر تلاشهای زیادی کرده تا روابط پرتنش با هم هاوانا و هم تهران را بهبود بخشد[7].»
فاکسنیوز سپس در بیان تاریخچهای از روابط آمریکا با تهران و هاوانا توضیح میدهد که آمریکا سال گذشته میلادی به توافقی «جنجالی» با تهران بر سر برنامه هستهای ایران رسید. سال گذشته، همچنین دهها سال دشمنی جنگ سردی میان آمریکا و کوبا نیز با توافقی «تاریخی» پایان یافت و دو کشور روابط دیپلماتیک با یکدیگر را مجدداً برقرار کردند.
نویسنده گزارش در توضیح صحبتهای ظریف درباره نزدیکی ایران و کوبا نیز مینویسد: «کوبا و ایران از زمان انقلاب اسلامی سال 1979 [در ایران] که منجر به سرنگونی محمدرضا شاه پهلوی و تعیین آیتالله روحالله خمینی به عنوان رهبر عالی این کشور شد، روابط نزدیکی داشتهاند. پس از این انقلاب، آمریکا تحریمهای اقتصادی علیه ایران اعمال کرد. از آن زمان، دههها دشمنی ایدئولوژیک [مشترک] علیه آمریکا، یک پیوند قوی میان دو کشور ایجاد کرده است.
پایگاه اینترنتی شبکه فاکسنیوز در انتهای مقاله خود از قول یک کارشناس روابط بینالملل به نکتهای هم اشاره میکند که اگرچه با هدف آرامش بخشیدن به آمریکاییها مطرح شده، اما برای ما مایه تأسف و یا دستکم هشدار است. در انتهای این گزارش با طرح این ادعا که نفوذ آمریکا در دنیا اکنون روزبهروز بیشتر میشود، این اطمینان داده میشود که سفر ظریف به کوبا و آمریکای لاتین نباید خیلی هم موجب نگرانی آمریکاییها باشد، چراکه «بعد از آب شدن یخ روابط» اتفاق میافتد، نه قبل از آن.
همین یک جمله نشان میدهد که اگر سفر ظریف به آمریکای لاتین پیش از «آب شدن یخ روابط» (چه میان آمریکا با کوبا و چه توافق هستهای میان ایران و 5+1) اتفاق میافتاد، چه اندازه میتوانست تأثیرگذار باشد و منافع واشنگتن را به چالش بکشد. این در حالی است که اکنون (و البته به اعتقاد کارشناس فاکسنیوز) نفوذ آمریکا به دلیل برقراری روابط با کشورهایی مانند ایران، «نه تنها در کوبا، بلکه [در نقاط دیگر دنیا] در آینده رو به افزایش خواهد گذاشت.»
سفر ظریف به آمریکای لاتین تهدید تروریستی علیه آمریکاست
پایگاه اینترنتی واشنگتن فریبیکن هم در گزارشی طوفانی تحت عنوان «ایران شبکه تروریسم خود را در آمریکای لاتین گسترش میدهد[8]» با لحنی که پاراگراف به پاراگرافش اتهام و توهین علیه ایران است، به توصیف سفر اخیر ظریف به «حیاطخلوت سابق آمریکا» پرداخته است. «آدام کردو» نویسنده واشنگتن فریبیکن که قبلاً برای رسانههای صهیونیست نظیر جروزالمپست و «واشنگتن جوئیشویک» مینوشته، گزارش خود را با توضیح درباره «جرقههای نگرانی» میان آن دسته از مقامات آمریکایی آغاز میکند که معتقدند سفر وزیر خارجه کشورمان به آمریکای لاتین یعنی ایران «این متحدان منطقهای [خود] را در تلاشهایش برای ترتیب دادن حملات تروریستی در خاک آمریکا ثبتنام خواهد کرد.»
گزارش واشنگتن فریبیکن در ادامه به نقل از «یک منبع ارشد در کنگره که درباره این موضوع کار میکند» سناریوی تخیلیای را توصیف میکند که در آن ایران با برقراری روابط با برخی کشورهای آمریکای لاتین که شهروندان آنها میتوانند بدون نیاز به پاسپورت و ویزا از کشوری به کشور دیگر سفر کنند، میخواهد «شبکه تروریسم» خود را تا مرزهای آمریکا گسترش دهد و امنیت ملی این کشور را به خطر بیندازد.
«کردو» همچنین به بازگشایی سفارت شیلی در تهران پس از بیش از 37 سال نیز اشاره میکند و این اتفاق را بسیار نگرانکننده میداند. وی سپس به نقل از «النا راس-لتینن» نماینده جمهوریخواهان ایالت ایلینوی و رئیس کمیته فرعی خاورمیانه و شمال آفریقا در مجلس نمایندگان آمریکا مینویسد: «ایران بار دیگر دارد تلاشهایش را تشدید میکند تا حضور گستردهتری [در منطقه ما] پیدا کند و فعالیتهای شرورانه خود را اجرایی کند. من به کاخ سفید اصرار میکنم که دست از کوچک شمردن تهدید ایران بردارد و مانع از آن شود که بزرگترین حامی دولتی تروریسم در دنیا، یک نقطه امن منطقهای در قاره آمریکا تأسیس کند.»
راس-لتینن ناخواسته به برخی از منافعی هم اشاره میکند که تقویت روابط با کشورهای آمریکای لاتین میتواند برای ایران به دنبال داشته باشد: «ایران میتواند از بسیاری از این حکومتهای سرکش برای دور زدن تحریمهای باقیمانده [پس از توافق هستهای] استفاده و منافع آمریکا را تضعیف کند ... روش سنتی تهران این است که از مراکز فرهنگی، سفارتخانهها یا کنسولگریهای جدید، و یا توافقنامههای همکاری در زمینههای مختلف، به عنوان نقابی برای گسترش شبکه افراطگرای رادیکال خود استفاده میکند.»
واشنگتن فریبیکن در انتهای گزارش خود به نقل از «بهنام بن طالبلو» تحلیلگر ارشد مسائل ایران در «بنیاد دفاع از دموکراسیها» مفصلاً توضیح میدهد که چگونه تقویت روابط میان ایران و کشورهای آمریکای لاتین میتواند منافع سیاسی دوجانبه را پیش ببرد، از جمله اینکه میتواند جبهه مقاومت علیه آمریکا و جای پای ایران در آمریکای لاتین را تحکیم کند.
فصل جدید در روابط با آمریکای لاتین
المانیتور نیز در گزارش خود درباره سفر ظریف به آمریکای لاتین، بخشهایی از صحبتهای «مجید تختروانچی» را ذکر کرده است. در یکی از بخشهای ابتدایی این گزارش به نقل از تختروانچی میخوانیم: «[این سفر] آغاز فصلی جدید در روابط میان ایران و آمریکای لاتین [خواهد بود[9]] ... از نظر سیاسی، ما در مجموع روابط خوبی با یکدیگر داریم و مشکل عمدهای در راه گسترش این روابط نمیبینیم.» البته تختروانچی تصریح میکند: «در عرصه اقتصادی نیز زمینههای فراوانی برای ما در جهت همکاری و فعالیت مشترک وجود دارد، اما هنوز نتوانستهایم از این ظرفیتها به طور کامل بهره ببریم.»
قطعاً بخشی از نگرانیهای مطرح شده در رسانههای آمریکایی درباره سفر ظریف به منطقه استراتژیک آمریکای لاتین، اغراقآمیز و بلکه مطلقاً دروغ است، اما همین فضاسازیها هم به خوبی نشان میدهد که این سفر چه اندازه اهمیت دارد و منافع واشنگتن را به خطر میاندازد. از همین جهت هم هست که غفلت وزارت خارجه از این منطقه جای انتقاد دارد.
با این وجود، امیدواریم سفر اخیر ظریف به آمریکای لاتین اولین گام در سفر طولانیای باشد که اگرچه دیر آغاز شده، اما آغاز شدنش نوید آینده خوبی را میدهد. هم ما و هم بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین که جمهوری اسلامی را ستون مقاومت نه تنها در خاورمیانه، بلکه در تمام دنیا میدانند، امیدوار هستیم که اظهارات کاملاً درست مقامات وزارت خارجه از جمله شخص محمدجواد ظریف در آینده نزدیک عملی شود و روابط مستحکم میان اعضای جبهه مقاومت علیه استکبار جهانی در خاورمیانه و آمریکای لاتین منجر به تأمین منافع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنها گردد.
[7] Iranian minister's trip to Cuba, Latin America raises concern about its influence in region Link