کد خبر 62022
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۰ - ۱۶:۴۶

«معاویه، حسن و حسین» نام سریالی است که سازندگان آن منافقانه با سر دادن شعار وحدت بین فرق مختلف اسلامی دست به تهیه‌ی آن زده و اصولی‌ترین پایه‌های هویتی جهان اسلام را هدف قرار داده‌اند. در خصوص نقد و بررسی این سریال با دکتر «محمد حسین ساعی» عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به گفتگو نشسته‏ایم.

به گزارش مشرق، برهان نوشت: «معاویه، حسن و حسین» نام سریالی است که شرکت فیلم سازی کویتی «المها» با سرمایه‌ای بیش از 7 میلیون دلار و با همکاری شرکت «نور»، تولید کرده است و در آن سعی نموده چهره‌های «معاویه» و «یزید» را تطهیر کرده و حکومت حضرت علی(علیه‌السلام) را به توطئه‌ی یک یهودی، نسبت دهد. این سریال به رغم مخالفت‌های بسیار، از روز اول ماه رمضان در شبکه‌های عربی مانند: روتانا و الحیات «التحریر» ، «النهار»، «السادسه»، «النسمه»، «ال بی سی» به نمایش درآمده است.
 
این سریال با تحریف در تاریخ صدر اسلام برای اولین بار چهره‌ی معصومین(علیه‌السلام) و ائمه‌ی شیعه را نمایش داده است. تولید کنندگان این سریال که پیش از این نام‌هایی چون «الاسباط» به معنی نوه‌ها، «معاویه و فتنه‌های بزرگ»، «فتنه‌های بزرگ» و «مشعل‌های نور» را برای این سریال انتخاب کرده بودند، منافقانه با شعار وحدت بین فرق مختلف اسلامی و گفت‌وگو بین مذاهب دست به تهیه‌ی این سریال زده و اصولی‌ترین پایه‌های فکری و هویتی جهان اسلام را هدف قرار داده‌اند.
 
آقای ساعی، چه کشورهایی در پشت پرده‌ی تولید این سریال حضور دارند؟
 

تولید این سریال در سطح تولید فیلم و سریال عربی، یک تولید خاص محسوب می‌شود و تهیه کنندگان آن، 7 میلیون دلار هزینه صرف تولید این فیلم کرده‌اند که در قالب فیلم و سریال عربی کم نظیر است. شاید این هزینه در کشور ما با توجه به پروژه‌های عظیم سینمایی مانند: «مختارنامه» با هزینه‌ی 30 تا 40 میلیون دلاری، قابل توجه نباشد اما در کشورهای عربی چنین هزینه‌ای برای تهیه و تولید یک سریال، بسیار نادر است. عوامل تهیه‌ی این سریال نیز ازکشورهای مختلف عربی انتخاب شده‌اند. کارگردان این سریال اهل کشور سوریه و با باورهای کمونیستی و ضد اسلامی است که انتخاب چنین فردی برای کارگردانی این سریال خود جای تأمل دارد. تهیه کننده‌ی این سریال نیز یک شرکت فیلم سازی کویتی به نام «المها» است و گروه بازیگری این سریال از کشورهای سوریه، مصر، اردن و سایر کشورهای عربی انتخاب شده‌اند. در این میان بازیگران نقش امام حسن(علیه‌السلام) و امام حسین(علیه‌السلام)، دو بازیگر اردنی ناشناخته در جهان عرب هستند در حالی که بازیگران نقش «معاویه» و «ابن ملجم» از بازیگران معروف و محبوب جهان عرب به شمار می‌روند.
 
هزینه‌های این سریال را چه کسانی بر عهده گرفته‌اند؟
 
تأمین کننده‌ی مالی این سریال، شرکت ثروتمند «نور» و از اصلی‌ترین شبکه‌هایی است که این سریال را پخش می‌کند و هم‌چنین شبکه‌ی «روتانا»، حمایت لوجستیک از این سریال را برعهده دارد. این شبکه متعلق به یک شاهزاده‌ی سعودی به نام «وحید بن طلال» است که از بزرگ‌ترین ثروتمندان جهان و صاحب مجموعه رسانه‌هایی چون «MBC» و «العربیه» می‌باشد که غالب برنامه‌هایی که از این شبکه‌ها به نمایش در می‌آید در راستای القای بی‌دینی و سکولاریسم انتخاب شده و پخش می‌گردد. وحید بن طلال هم‌چنین با «رابرت مرداک» نیز روابط و سرمایه‌گذاری‌های مشترکی داشته است. شبکه‌ی روتانا که مختص پخش کلیپ‌های موسیقی است، در میان این برنامه‌ها در ماه مبارک رمضان امسال اقدام به پخش سریال «معاویه، حسن و حسین» کرده است.
 
داستان این سریال مربوط به چه برهه‌ای از تاریخ اسلام است؟
 
داستان سریال «معاویه، حسن و حسین» از قتل خلیفه‌ی سوم آغاز می‌شود. آن‌جا که مسلمانان منزل «عثمان» را محاصره کرده و آب را بر روی وی می‌بندند و در فضایی که برضد عثمان است، حضرت علی(علیه‌السلام) به امام حسن(علیه‌السلام) و حسین(علیه‌السلام) می‌گوید که برای عثمان آب ببرند و داستان بر این نکته تأکید دارد که خود آن حضرت مخالف کشتن عثمان بود. تهیه کنندگان این سریال با نشان دادن این مسایل به دنبال اثبات این موضوع هستند که حضرت علی(علیه‌السلام) با عثمان، ابوبکر و عمر مشکلی نداشته و خلافای پس از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) مورد تأیید اهل بیت(علیه‌السلام) بوده‌اند. داستان سریال حتی به جایی می‌رسد که معاویه و یزد را با ائمه هم عقیده می‌داند.
 
داستان ساختگی این سریال چه اهدافی را دنبال می‌کند؟
 
یکی از مهم‌ترین اهداف این سریال، تبرئه‌ی یزید در ماجرای کربلا و قتل امام حسین(علیه‌السلام) و 72 تن از یارانش می‌باشد. در جریان سریال زمانی که داستان بردن اسرا به شام و سخنرانی حضرت زینب(سلام‌الله) و امام سجاد(علیه‌السلام) فرا می‌رسد، یزید به میان مردم می‌آید و اظهار می‌دارد که من قصد کشتن امام حسین(علیه‌السلام) را نداشته‌ام و دستور کشتن او از سوی من صادر نشده است و تقصیر را بر گردن «عبید الله ابن زیاد» و «عمر سعد» می‌اندازد. محور اصلی این داستان شخصیتی است به نام «عبدالله ابن سبا»، که این فرد براساس تواریخ اهل شیعه و برخی از اهل سنت، شخصیت افسانه‌ای است. بسیاری از علما معتقد‌اند که این شخصیت از قرن دوم هجری ساخته شده است که بسیاری از ظلم‌های خلفا و پادشاهان اموی برضد اهل بیت را توجیه کند. براساس داستان ساختگی این سریال، عبدالله ابن سبا، یک یهودی یمنی بوده که منافقانه اسلام می‌آورد، در بین مسلمانان اختلاف می‌اندازد و به دفاع از امام علی(علیه‌السلام) به مقابله با عثمان می‌پردازد. حتی جنگ «جمل» در این سریال بر پایه‌ی فتنه‌ی عبدالله سبا نمایش داده می‌شود و بیعت مردم با حضرت علی(علیه‌السلام) نیز در راستای فعالیت‌های او نمایانده می‌شود.
 
این سریال قصد دارد نشان دهد عقایدی که امروزه شیعیان دارند با باورهایی که خود حضرت علی(علیه‌السلام) و امام حسن(علیه‌السلام) و امام حسین(علیه‌السلام) داشته‌اند، در تضاد است و نفرت زیادی که شیعیان در طول تاریخ نسبت به معاویه و یزید داشته‌اند، در حالی است که خود حضرت علی(علیه‌السلام) و حسنین این احساس را نسبت به آن‌ها نداشته‌اند. تولید کنندگان این سریال با سوء استفاده از نسبت خانوادگی میان ائمه و معاویه داستان را به گونه‌ای تعریف کرده‌اند که اهل بیت(علیه‌السلام) با معاویه و یزید، هم خون بودند و هیچ مشکلی با یک‌دیگر نداشتند.
 
یکی از مهم‌ترین اهداف این سریال، تبرئه‌ی یزید در ماجرای کربلا و قتل امام حسین(علیه‌السلام) و 72 تن از یارانش می‌باشد. در جریان سریال زمانی که داستان بردن اسرا به شام و سخنرانی حضرت زینب(سلام‌الله) و امام سجاد(علیه‌السلام) فرا می‌رسد، یزید به میان مردم می‌آید و اظهار می‌دارد که من قصد کشتن امام حسین(علیه‌السلام) را نداشته‌ام و دستور کشتن او از سوی من صادر نشده است و تقصیر را بر گردن «عبید الله ابن زیاد» و «عمر سعد» می‌اندازد.
 
بازخوردهای این سریال در سطح کشور و سطوح بین‌المللی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
یکی از مهم‌ترین وظایفی که مراکز پژوهشی و دانشگاهی در یک جامعه بر عهده دارند این است که بتوانند اتفاقاتی که در درون و اطراف آن جامعه رخ می‌دهد را رصد کرده و پیش از آن‌که یک اتفاق تبدیل به یک بحران شود، راهکارهای مقابله با آن را تعیین کنند. در عرصه‌ی رسانه به خصوص حوزه‌ی رسانه‌های بین‌المللی و جهان اسلام نیز باید این رصد پیرامون به صورت گسترده انجام گیرد. پخش این سریال در یکی دو ماه اخیر در جهان عرب بازتاب گسترده‌ای داشته اما متأسفانه در کشور ما آن طور که باید و شاید به آن پرداخته نشده است. پخش این سریال دو مسأله‌ی اساسی برای شیعیان به وجود آورده، مسأله‌ی اول این است که برای اولین بار در جهان در یک سریال با تصویر سازی از امام حسن(علیه‌السلام) و امام حسین(علیه‌السلام) و در کنارشان حضرت زینب(سلام‌الله‌علیه) مواجه می‌شویم. نکته‌ی بعدی نمایش دادن یک تاریخ تحریف شده از تاریخ صدر اسلام به گونه‌ای است که پایه‌ی هویتی جهان تشیع را هدف قرار داده است.
 
بسیاری از کشورها از لحاظ نظامی تحرکات دشمن را به صورت دقیق رصد می‌کنند، اما در حوزه‌ی جنگ نرم این اتفاق نمی‌افتد. در مقابل پخش این سریال که مبانی پایه‌های هویتی شیعه را نشانه گرفته است و یک تهدید هویتی برای جهان تشیع محسوب می‌شود، ما با بی‌توجهی از سوی مسؤولان روبه‌رو هستیم. این سریال با یک سکوت خبری تولید شد. خبرهای اولیه‌ی تولید آن در بهار سال 88 به صورت کوتاه منتشر شد تا این‌که در ماه‌های اخیر درگیری‌ها آغاز گردید و واکنش‌های گسترده‌ای از سوی علمای شیعه و برخی از علمای اهل سنت به این موضوع بروز داده شد، مانند شکایت «آیت‌الله مهری» ـ که وکیل تمامی مراجع در کویت است ـ به محاکم کشور کویت. اعتراض‌های مراجع به این سریال باعث گردید، غیر از شبکه‌ی «6 مراکش»، هیچ شبکه‌ی دولتی دیگری اقدام به پخش این سریال نکند و شبکه‌های پخش کننده‌ی این سریال، شبکه‌های خصوصی باشند.
 
در کشور خودمان نیز واکنش «آیت‌الله مکارم شیرازی»، «آیت‌الله سیستانی» و «آیت‌الله نوری همدانی» را شاهد بودیم. در میان علمای اهل سنت، «شیخ الازهر» نیز موضع‌گیری شدیدی داشت. افزون بر این، اشراف مدینه نیز نامه‌ای به پادشاه عربستان نوشتند و خواستار جلوگیری از پخش این سریال شدند. در چنین فضایی، تهیه کننده‌ی این سریال ادعاهایی مطرح کرده و گفته است: «از 18 مرجع از علمای اهل تسنن که در رأس آن‌ها «یوسف قرضاوی» رییس اتحادیه‌ی جهانی کمیته‌ی علمای اسلامی قرار دارد، مجوز پخش این سریال را گرفته است.» نکته‌ی جالب توجه این بود که تولید کنندگان این سریال مدعی شدند که از چند مرجع شیعی نیز استفتا کرده‌اند، مانند: مرحوم «علامه فضل الله» از لبنان و حتی «آیت‌الله سیستانی!» در آخرین مصاحبه‌ی تولید کننده‌ی این سریال در شبکه‌ی روتانا، ادعای کذبی مطرح شده است مبنی بر این‌که با دفتر آقای «خامنه‌ای» نیز مکاتبه‌ای رسمی داشته و اجازه‌ی پخش سریال را از دفتر ایشان نیز اخذ کرده است!
 
واکنش مراجع در مقابل ادعاهای کذب تهیه کنندگان این سریال چه بود؟
 
آقای «کربلایی» که نماینده‌ی «آیت‌الله سیستانی» در کربلا است، در مقابل ادعای تهیه کنندگان این سریال درباره‌ی این‌که آیت‌الله سیستانی اجازه‌ی ساخت این سریال را داده‌اند، در نماز جمعه حضور می‌یابد و واکنش نشان می‌دهد. به اعتقاد مراجع کشور ما به خصوص آیت‌الله سیستانی، نشان دادن چهره‌ی ائمه و معصومین(علیه‌السلام) به ذات به نظر نمی‌آید حرمت داشته باشد، اما تبعاتی در پی دارد که به آن حرمت می‌دهد. به این معنا که بازیگری که نقش معصومین(علیه‌السلام) را بازی می‌کند، پیش از آن چه سابقه‌ای داشته است یا این‌که نقش‌هایی که پس از برعهده گرفتن نقش معصومین(علیه‌السلام) ایفا می‌کند و یا در زندگی شخصی خودش، قداست نقش ائمه(علیه‌السلام) را در اذهان عمومی خدشه‌دار نمی‌کند و حرمت آن را زیر سؤال نمی‌برد؟
 
قائم مقام مرکز افکارسنجی و رصد فرهنگی می‌افزاید: ‌«آیت‌الله سیستانی اگر فتوای عام داده شرایطی را برای آن در نظر گرفته است.» پسر علامه فضل الله هم با عباراتی مشابه ادعاهای تولید کنندگان این سریال را تکذیب کرده است. اما این موضوع در ایران تکذیب نشد و نکته‌ی مهم این است که اکنون یک فضای درگیری در جهان عرب به وجود آمده است و میلیون‌ها عرب شیعه منتظر واکنش جمهوری اسلامی ایران به پخش این سریال هستند.
 
علما، حوزویان و مسؤولان در ایران چگونه می‌توانند با این تحریف‌ها و بدعت گذاری‌ها مقابله کنند؟
 
راهکارهای مقابله با این اتفاق و رخدادهای مشابه آن را می‌توان در پنج حوزه تحلیل کرد که اولین حوزه‌ی مقابله، حوزه‌ی فقهی است. پیش از هر کاری، حوزه‌های علمیه و علما باید در خصوص پرده‌برداری از چهره‌ی معصومین(علیه‌السلام) حکم مشترکی بدهند. این موضوع مرزها را در نوردیده و چندی پیش هالیوود نیز از تولید فیلمی از زندگی حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به تهیه کنندگی «باری.ام اسبورن» که تهیه کننده‌ی سه گانه‌ی «ماتریکس» و «ارباب حلقه‌ها» نیز بوده، خبر داده است. سریال «معاویه، حسن و حسین» باید درس عبرتی برای ما باشد تا نگذاریم اتفاقات مشابه و در سطح جهانی تکرار شود. به عنوان مثال سریال مختار نامه و تصویر حضرت ابوالفضل(علیه‌السلام) که محل اختلاف شد و یا فیلمی که قرار است «مجید مجیدی» درباره‌ی کودکی حضرت محمد(علیه‌السلام) بسازد، همه و همه باعث می‌شود که از لحاظ فقهی در این خصوص رویکرد مشخصی برای تصویر سازی معصومین(علیه‌السلام) داشته باشیم و در غیر این صورت ممکن است در آینده دچار مشکل شویم.
 
اگر در نقطه‌ی اول ما به عنوان مهد تشیع در جهان به اجماع نرسیم، مشکلات بین‌المللی ایجاد می‌شود. از سوی دیگر این سریال یک سری تحریف‌های تاریخی را نیز ایجاد کرده مانند شخصیت عبدالله سبا و تمام مشکلات صدر اسلام را بر گردن او انداخته در حالی که این شخصیت از نظر ما افسانه‌ای است و پیش از قرن دوم هجری به هیچ وجه وجود خارجی نداشته و بعدها در تاریخ طبری نقل شده است. حتی «برنارد لوییس» اسلام شناس غیر معتقد هم، وجود عبدالله سبا را آشکارا تکذیب کرده است.
 
زمانی «علامه امینی» دنیا را گشت برای این‌که کتاب «الغدیر» را برای دفاع از هویت شیعه بنویسد. امروز هم جمهوری اسلامی باید در حوزه‌هایی تاریخی که مربوط به مبانی هویتی شیعه است فعالیت و سرمایه‌گذاری بیش‌تری داشته باشد و در دانشگاه‌ها، رسانه‌ها و حوزه‌های علمیه در سطح جهان اسلام، این سریال را از لحاظ تاریخی تحلیل و بررسی کند و پاسخ ادعاهای تاریخی کذب این سریال داده شود. باید توجه داشت که سریال «معاویه، حسن و حسین» واکنشی است که اعراب در مقابل سریال سازی اسلامی در ایران نشان داده‌اند.
 
سریال‌های ایرانی با موضوع بزرگان دین و استقبال گسترده از آن در کشورهای اسلامی مانند سریال مختار و یوسف پیامبر که پر بیننده‌ترین سریال‌های جهان عرب نام گرفتند، فضایی ایجاد کرد که کسانی که فکر می‌کردند از این سریال‌ها ضربه می‌خورند تصمیم به ساخت چنین سریالی بگیرند. این نشان می‌دهد ما در این حوزه از جایگاه برتری برخورداریم و باید با سرمایه‌گذاری بیش‌تر، اثرات جدی‌تری را تولید کنیم.
 
در اتحادیه‌ی رادیو تلویزیون‌های جهان اسلام که 200 رادیو تلویزیون با 8 زبان، برنامه پخش می‌کنند و 30 کشور در این اتحادیه عضویت دارند، فضای رسانه‌ای ایجاد شده است که ما می‌توانیم با ساخت سریال‌هایی استراتژیک که هویت ما را تبلیغ کند و هم‌چنین تهیه‌ی برنامه‌های گفت‌وگو با محور شبهات تاریخی، مواضع فقهی، مباحث سیاسی و امنیتی این سریال را بررسی کنیم. این ظرفیت در صدا و سیما کشور ما وجود دارد که هر سال یک سریال استراتژیک در حد مختارنامه در کنار 4 تا 5 فیلم سینمایی استراتژیک تولید شود تا باعث تقویت باورهای شیعی در سطح جهان اسلام گردد.
 
سریال‌های ایرانی با موضوع بزرگان دین و استقبال گسترده از آن در کشورهای اسلامی مانند سریال مختار و یوسف پیامبر که پر بیننده‌ترین سریال‌های جهان عرب نام گرفتند، فضایی ایجاد کرد که کسانی که فکر می‌کردند از این سریال‌ها ضربه می‌خورند تصمیم به ساخت چنین سریالی بگیرند. این نشان می‌دهد ما در این حوزه از جایگاه برتری برخورداریم و باید با سرمایه‌گذاری بیش‌تر، اثرات جدی‌تری را تولید کنیم.
 
چرا دولت‌های عربی در مقابل ایران شمشیر را از رو بسته‌اند و از هر راه قصد تخریب باورهای شیعی و ایرانی را دارند؟
 
سال‌ها است که اعراب یک رقابت ناسالم در حوزه‌ی روابط بین‌الملل در مقابل ایرانی‌ها داشته‌اند. از وقتی که مفهوم ناسیونالیسم عربی در میان اعراب در مقابل ناسیونالیسم ایرانی ترویج شد، فضای نامناسبی بر روابط ایران و کشورهای عربی حکم فرما گردید که عمدتاً این تحریک از سوی کشورهای عربی صورت می‌گرفت. به عنوان مثال اصرار بر عرب بودن خلیجی که قرن‌ها به نام فارس بوده است. جنگ میان ایران و عراق نیز بر این فضا تأثیر به سزایی داشت.
 
نقش عبدالله سبا در این سریال به عنوان یک یهودی که به دروغ اسلام آورده، نشان دهنده‌ی تلاش کشورهای عربی برای منحرف ساختن دشمن جهان عرب از اسراییل به سمت ایران است. یکی از مهم‌ترین اهداف این سریال زمینه سازی برای ایجاد این تفکر است که به حکومت رسیدن حضرت علی(علیه‌السلام) به عنوان پشتوانه‌ی شیعیان در ادامه‌ی توطئه‌ی یک فرد یهودی است و می‌خواهند تشیع را باقی مانده‌ی یک توطئه‌ی یهودی نشان دهند. اعراب با زیرکی به دنبال این هستند که روابط و مفاهیم 60 ساله‌ی ناسیونالیسم عرب برضد ایران را رنگ بوی مذهبی دهند.
 
از آن‌جا که در سال‌های اخیر ایران به یکی از محبوب‌ترین کشورها در میان اعراب بدل شده است دولت‌های عربی با تکیه به اختلافات شیعه و سنی به دنبال این هستند که ایران را دشمن دیگر اعراب در کنار اسراییل بدل کنند و در این بین ایران را خطر اول و اسراییل را خطر دوم معرفی نمایند. دولت‌های عربی از راه تشدید تقابل بین اعراب و ایرانی‌ها در پی بازسازی مشروعیت برای حکومت‌های خود هستند و با ساخت چنین سریال‌هایی می‌خواهند شیعیان را حاصل توطئه‌ی یهودیان بدانند.
 
در مقابل این تخریب، مسؤولان ایرانی چگونه می‌توانند از باورها و اعتقادهای تشیع دفاع کنند؟
 
نقطه نظر مورد توجه دیگر در این میان موضوع وحدت فرق اسلامی و گفت‌وگوی بین مذاهب اسلامی است. انقلاب اسلامی ایران حرکتی بود که می‌توانست در جهان اسلام منتشر شود. این‌که عده‌ای در جهان اسلام توانسته بودند حکومتی به نام اسلام تأسیس کنند برای خیلی از افراد در جهان اسلام، جذاب بود و دولت‌های عربی برای این‌که انقلاب اسلامی را در چارچوب مرزهای خود محدود کنند و از انتشار انقلاب در سایر کشورهای عربی جلوگیری نمایند، بلافاصله پس از وقوع انقلاب، بحث شیعه و سنی را مطرح کردند و ایران را در تقابل با اعراب قرار دادند.
 
سیاستی که انقلاب اسلامی برای مقابله با این رویکرد اتخاذ کرد، شعار وحدت اسلامی بود و در چارچوب همین وحدت اسلامی می‌باشد که ما باید به این سریال پاسخ دهیم. برخورد ما با این سریال نباید به گونه‌ای باشد که به جنگ و درگیری بین مذاهب اسلامی ختم شود و اگر به این نکته توجه نکنیم شاید پاسخمان باعث تحریک بیش‌تر و افزایش اختلافات و درگیری‌های فرقه‌ای شود. درست است که این سریال حمله‌ی‌ شدیدی به مبانی هویتی ما کرده است ولی ما با فجایع سنگین‌تری مانند تخریب حرمین امام عسگری(علیه‌السلام) و امام هادی(علیه‌السلام) روبه‌رو بوده‌ایم که حادثه‌ی بسیار دردناکی برای شیعیان به شمار می‌رود، اما چون می‌دانستیم که هدف افرادی که این عمل را انجام داده‌اند، ایجاد جنگ میان شیعه و سنی در سطح جهان بوده است، این رفتار نابخردانه تحمل شد و نوع مواجهه با این حادثه در چارچوب اصول وحدت اسلامی انجام گرفت. در مقابل سریالی که تولید کنندگانش منافقانه ساخت آن را در راستای وحدت اسلامی می‌دانند اگر پاسخ هوشمندانه‌ای داده نشود، می‌تواند حرکتی در راستای اهداف تفرقه افکنانه‌ی آن‌ها باشد.(*)
 
*دکتر محمدحسین ساعی؛ عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و معاون پژوهشی دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۲۳:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
    0 0
    ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست/ عرض خود می بری و زحمت ما می داری

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس