به گزارش مشرق، کانال تلگرامی مطالعات رسانه های بین المللی به نقل از گروه بینالمللی بحران نوشت:
گروه بینالمللی بحران در گزارش جدیدی هشدار میدهد که نزدیک به یکسال پس از سقوط بشار اسد، شکستهای امنیتی مانند خشونتهای ماههای مارس و ژوئیه در مناطق ساحلی و سویدا، گذار سوریه را تهدید میکند. این گزارش تأکید دارد که مقامات جدید باید با «ادغام گروههای مسلح در ارتش»، «اعمال نظم» و «حسابرسی برای سوءاستفادهکنندگان»، به سراغ چالشهای داخلی بروند تا اعتماد بخشهای بیگانهشده جامعه را بازگردانند.
چکیده راهبردی (بخشهای مهم):
نزدیک به یکسال پس از سقوط بشار اسد، رهبری تازه سوریه پیشرفت چشمگیری در بازسازی نمای جهانی خود داشته، اما با چالشهای حکمرانی و امنیتی درون مرزی روبروست. این چالشها به همان اندازه توجه متمرکزی که به روابط بیرونی شده نیازمندند.
در سال ۲۰۲۵، دو مداخله بزرگ امنیتی به بیراهه کشید و به خشونتهایی گسترده انجامید. نخستین مورد در مناطق ساحلی و میانی سوریه که بسیاری از علویان در آن میزیند، رخ داد. دومین مورد در استان جنوبی سویدا، حتی اسرائیل را درگیر کرد.
این خونریزی شکافهای جامعه سوریه را ژرفتر کرده و این پندار را بهویژه در میان گروههای هدف خشونت نیرو بخشیده که مقامات تازه از همه شهروندان سوری به یکسان پاسداری نمیکنند. این روندها تهدید میکنند که به ستیزش بیشتر دامن زده و گذار به یک نظم با ثبات پس از جنگ را منحرف کنند.
دمشق باید گروههای مسلح را در ارتش در هم آمیزد، بر آنان انضباط بگذارد، از سوءاستفادهکنندگان پاسخ بخواهد و جامعههای بومی را در ترتیبهای امنیتی شریک کند. هر چند شرطگذاری راستآشکار بسنده به نظر نمیرسد، پشتیبانان باید بر بهبودهای عینی در این زمینهها پافشاری ورزند.
پذیرش گرم از رییسجمهور احمد الشرع در مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر و در کاخ سفید در نوامبر، نمایانگر کامیابی چشمگیر دولت تازه سوریه در آراستن چهره جهانی آن است – ولی کارهای بسیار دیگری نیز مانده است. نزدیک به یکسال پس از سقوط بشار اسد، فروپاشیهای امنیتی گذار سوریه را خدشهدار کرده است. در ماه مارس، کوششهای دولت برای خواباندن شورشیان وفادار به رژیم سرنگونشده، به کشتار فرقهای انجامید. سدها شهروند بیسلاح، بیشتر از اقلیت مذهبی علوی که خانواده اسد به آن وابسته بود و در رژیم پیشین حضوری چشمگیر داشت، کشته شدند.
از زمانی که گروه پیشین جهادی هیئت تحریر الشام در پایان ۲۰۲۴ به سوی دمشق رژه رفت و زمام قدرت را گرفت، این احساس میان علویان و دیگران نیرو گرفته که سامان تازه سوریه جایی برای آنان ندارد. در پایان ژانویه، فرمانروایان تازه دستگاه امنیتی رژیم کهن را که علویان در آن سهمی ناموزون داشتند، یکسره برچیدند. این کار شمار زیادی مرد بیکار با آموزش رزمی و چشمانداز اندک، در کشوری که هنوز انباشته از سلاحهای سبک است، پدید آورد. شورش ماه مارس نمیبایست شگفتانگیز میبود.
درگیریهای مارس پس از سه ماه خشونت جوشان در میانه و سواحل سوریه رخ داد. بیشتر قربانیان علوی بودند، که بسیاری از سوریها آنان را در مجموع پاسخگوی فرمانروایی ستمگر رژیم سرنگونشده میدانند. به نگر میرسد انتقامجویی پشت بسیاری از این تازشها بوده، در حالی که زبان و کردار کنندگان این کارها بارها انگیزههای فرقهای را نشان میداد. برای بسیاری از میان اقلیتهای کشور، این رویداد این احساس را استوار کرد که فرمانروایان تازه سوریه ناتوان یا شاید حتی بیمیل به پاسداری از آنان هستند.
سپس در ژوئیه، کوشش دولت برای پایان دادن به درگیریهای میان بادیهنشینان و دروزیها در سویدا باعث شد که دومی دمشق را همپیمان دشمنان خود ببینند. گزارشهایی از سوءاستفاده فرقهای از سوی نیروهای دولتی، آتش انتقام را تیزتر کرد. شمار کشتهشدگان بسی فراتر از هزار تن رفت، سدها شهروند بیسلاح در میان قربانیان بودند و نزدیک به دویست هزار نفر آواره شدند. اسرائیل که از دسامبر ۲۰۲۴ دست به یورشهای رزمی به خاک سوریه و انجام حملههای هوایی به جایگاههای راهبردی زده بود، وارد میدان شد.
اگرچه برانگیزندههای این دورههای خشونت گوناگون بودهاند، کاستیها در رویکرد امنیتی دولت یک درونمایه پایدار بوده است. از زمانی که مقامات به میدان درآمدند، از نیروی فراسو بهره بردند، اما نیروهایی که فرستادند بارها بیانضباط بودند. کوششها برای در بند کشیدن تخطیها، اگر وجود داشت، ناکافی بود. روی هم رفته، این کاستیها سهمی چشمگیر در دامنزدن به ناآرامیِ مهارشدنی به خونریزی سنگین داشت. چالشهای بزرگتر شاید هنوز در پیش باشد.





۱۸:۴۲ - ۱۴۰۴/۰۹/۱۹