می‌تواند درباره حقیقت جنگ باشد، می‌تواند دسیسه‌ها و تبلیغات رسانه‌ای را زیر سوال ببرد. چیزهای زیادی در این فیلم هستند که با زندگی واقعی سر و کار دارند.فرگوسن عبارت «اگر ما بسوزیم،‌ شما هم با ما خواهید سوخت» را روی دیوارها نقاشی کردند. این‌ها با یکدیگر مرتبط هستند.

گروه فرهنگ و هنر مشرق- شاید فکر کنید گروه بازیگران و کارگردان «بازی گرسنگی» برای آخرین قسمت مسلح شده باشند. پیشاپیش سه اپیزود از جنگ همه‌گیر این مجموعه تولید و اکران شده و حالا به حرکت آخر برای به انتها رساندن سفر خود نیاز دارد. جنیفر لارنس، ستاره این فرنچایز می‌گوید: اولین آن‌ها در سال 2012 اکران شد؟ مطمئنید؟ انگار 150 سال از آن گذشته، دیوانه کننده است. می‌توانید ناباوری او را درک کنید. او آن زمان در سال 2010 در فیلم مستقل و کم بودجه «زمستان استخوان سوز» به ایفای نقش پرداخت و پس از آن برای «دفترچه خاطرات امید بخش» موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر زن شد؛ یادم است 20 سالم بود و با خودم فکر می کردم زمانی که همه این‌ها تمام شود، من 25 ساله خواهم بود و به نظرم بالغانه می‌آمد. حالا 25 ساله شدم و احساس بلوغ ندارم. اصلاً بزرگ نشده‌ام. حالا دیگر همه چیز تمام شده.

پایان راه دخترک شجاع!

برای کارگردان«زاغ مقلد» فرانسیس لارنس مجموعه «بازی گرسنگی» هنوز به پایان نرسیده امیدواریم زاغ مقلد نه تنها یک خداحافظی باشکوه باشد بلکه ماجرای رستگاری تیم را هم به تصویر بکشد. پس از موفقیت «اشتغال»،‌ «زاغ مقلد-قسمت اول» با بی‌میلی منتقدان و تماشاگران روبه‌رو شد. فروش گیشه آن در مقایسه با قسمت قبلی 100 میلیون دلار کمتر بود و منتقدان می‌گفتند نیمی از المان‌های یک فیلم کامل را در خود ندارد. لارنس کارگردان می‌گوید:‌همیشه می‌دانستم ورود به آن یکی، پر ریسک خواهد بود. لارنس ناامیدانه از فیلم خود دفاع می‌کند: آن اولین فیلمی بود که لحن کاملا متفاویت داشت. وسعت کل داستان متفاوت بود و کاراکتر اصلی به حاشیه رفته و بازی می‌خورد و در زیرزمین زندگی می‌کرد. هیچ بازی‌ای در این جا وجود ندارد، بیش‌تر سیاست است و پر و پا گاندا ... فکر می‌کنم مردمی که متوجه ایده‌ها و تم‌های فیلم شدند از آن لذت بردند.

پایان راه دخترک شجاع!

 همگی با نوعی نگاه بدبینانه و واکنش شدید با آن برخورد کردند که انگار فیلمی تبلیغاتی و تنها به قصد سودآوری ساخته شده باشد. این کمی ناامید کننده بود چرا که من واقعاً به آن فیلم افتخار می‌کنم. لارنس مکث می‌کند و دستی به موهای جو گندمی‌اش می‌کشد(موهایش قبل از ساخت بازی گرسنگی هم خاکستری بودند و فیلم‌ها این کار را با او نکردند) نمی‌دانم شما چه طور می توانید کتاب آخر را به فیلم تبدیل کنید. مگر این که با خودتان بگویید باید کاملا وارد آن شوید و به جو تبلیغاتی آن توجه نکنید، پیتا به آن توجهی نکرد.

 شما باید به درون تمام ایده‌هایش نفوذ کنید. هنوز هم از آن دفاع می‌کنم. لارنس می‌گوید: واکنش تماشاگران به فیلم سوم تأثیری بر انتخاب‌هایش در ساخت آخرین قسمت نداشته است و به ما اطمینان می‌‌دهد که نیمه دوم فیلم در همان حال و هوای دو قسمت اول فرنچایز می‌گذرد. شاید با فکر کردن به «زاغ مقلد-قسمت دوم» بهتر بتوان متوجه منظور لارنس کارگردان شد. پیتا، کتنیس و بیش‌تر شهروندان نجات یافته ناحیه‌ها برای رسیدن به کاراکتر شروری که از ابتدای ماجرا همه چیز را تحت کنترل داشته، وارد جنگ می‌شوند، با وجود این که بازی رسمی در کار نیست اما جایزه بزرگ همان زنده ماندن و دوام آوردن است. البته نه برای همه. بسیار ی از آن‌ها خواهند مرد. کارگردان می‌گوید: نمی‌خواستیم همه چیز را تنها بزرگ‌تر و شجاعانه‌تر نشان دهیم. این فیلمی است که در آن تمام رقابت‌ها و روابط صدمه می‌بینند. بنابراین از این لحاظ بسیار حماسی و احساسی است. جالب است که حالا این مجموعه رو به اتمام است و دیگر پایان باز تعلیقی در آن وجود ندارد. همه چیز تمام می‌شود.

پایان راه دخترک شجاع!

یک نفر در این میان خوشحال نیست. لیام همسوور(گیل) و جاش هاچرسن(پیتا) از تجربه خاصی که با بازی در این مجموعه با آن روبه‌رو شدند، می‌گویند. جنیفر لارنس هم زمانی که متوجه می‌شود صحبت از ترک پروژه در میان است، می‌گوید: روز آخر همگی حیرت زده بودند. من بسیار عصبانی بودم. از بابت آن توقف خوشحال نبودم و نمی‌خواستم به پایان برسد. امسال برای لارنس سال مهمی از زندگی‌اش بود.

 او پروژه‌های «بازی گرسنگی» و «مردان ایکس» را به اتمام رساند، البته او از طرفداران فرنچایز سازی است. واقعاً آن طور که انتظارش را داشتم احساس آزاد بودن ندارم. از حضور در خود پرداخت‌ها لذت می‌برم. شما هر بار با همان آدم‌ها همکاری می‌کنید. قسمت ترسناک فیلمبرداری همین است که به شهر جدیدی سفر کنید و با آدم‌هایی کار کنید که تازه با آن‌ها آشنا شدید و دست آخر با همه آن‌ها صمیمی شوید. در فرنچایزها همگی یکدیگر را می‌شناسند. این یکی از دلایل ناراحتی‌ام برای خداحافظی با این فیلم‌ها بود. دلتنگ آن خواهم شد.

پایان راه دخترک شجاع!

با این حال لارنس کارهای زیادی را در آینده پیش‌ور خواهد داشت. او حالا بزرگ‌ترین  سینماست و کارگردانان زیادی خواستار همکاری با او هستند. او در گذشته با خجالت درباره این شهرت صحبت می‌کرد و حالا به نظر نمی‌رسد در همان فضا باقی مانده باشد. لارنس با صدای نازک دخترانه‌ای به تمسخر می‌گوید: اوه، خجالت زده هستم. واقعاً آدم خجالتی‌ای هستم.

پایان راه دخترک شجاع!

 بخشی از میراث مجموعه «بازی گرسنگی» اثبات این خواهد بود که زنان هم می‌توانند در جایگاه نقش اصلی یک فیلم اکشن موفق ظاهر شوند. لارنس کارگردان اضافه می‌کند: فکر می‌کنم این فیلم راه را برای استودیوها باز کرد تا دیگر از چنین چیزی نترسند. مردم فقط خواهان داستان‌های خوب هستند. همین چند وقت پیش بود که مردم می‌گفتند نمی‌توانیم زنان را در نقش‌های اصلی فیلم‌های بزرگ داشته باشیم. بازگشت دوباره به آن زمان غیرممکن نیست. من فقط می‌خواهم فیلم‌سازان داستان‌های جالبی را وارد سینما کرده و بر سر آن صرف نظر از زن یا مرد بودن کاراکترهای اصلی قمار کنند.


در این میان بعید نیست 20 سال دیگر شاهد ساخته شدن نسخه بازسازی شده «بازی گرسنگی» باشیم؛ طوری که کسب و کار در حال حاضر پیش می‌رود، بعید نیست. این بازسازی برای لارنس بازیگر تا چه اندازه عجیب خواهد بود؟ خودش می‌گوید: فکر نمی‌کنم به هیج وجه عجیب باشد. احتمال ساخت آن وجود دارد. موفق باشند! این مجموعه هم چنین تکان اساسی‌ای به فیلم‌های نوجوان پسند دارد. شما جوان‌هایی را نمی‌بینید که درباره «دونده هزارتو»(Maze Runner) یا «ناهمگون» (Divergent) صحبت کنند اما حلقه‌های گفت و گوی بسیاری درباره «بازی گرسنگی» وجود دارد چرا که این مجموعه به تم‌های بالغانه و پیچیده‌تر بیش‌تری می‌پردازد. فرانسیس لارنس می‌گوید: شما به این داستان نگاه می‌کنید و چیزهای زیادی در آن می‌بینید. می‌تواند درباره حقیقت سلبریتی بودن باشد،‌چیزی که جاش، جن و لیام را تحت تأثیر خود قرار داده.

می‌تواند درباره حقیقت جنگ باشد، می‌تواند دسیسه‌ها و تبلیغات رسانه‌ای را زیر سوال ببرد. چیزهای زیادی در این فیلم هستند که با زندگی واقعی سر و کار دارند. مردم تایلند از مدل سلام نظامی سه انگشتی این فیلم تقلید کردند. مردم در فرگوسن عبارت «اگر ما بسوزیم،‌ شما هم با ما خواهید سوخت» را روی دیوارها نقاشی کردند. این‌ها با یکدیگر مرتبط هستند. نینا جاکوبسن، تهیه‌کننده‌ای که برای اولین بار در سال 2012 «بازی گرسنگی» را به سینماها آورد درباره دنیای سوزان کولینز نویسنده می‌گوید: دلگرم کننده‌ترین چیز این است که ببینید این آدم‌ها چه گونه به یکدیگر نزدیک شدند.

معمولا شهرت مردم را از یکدیگر دور یا آن‌ها را وارد یک فضای رقابتی می‌کند اما این آدم‌ها به چنین چیزی دچار نشدند. آن‌ها تبدیل به یک خانواده شدند و به شکل خارق‌العاده‌ای رابطه‌‌ای صمیمی را با یکدیگر تشکیل دادند. آن‌ها به شکلی کنار یکدیگر بزرگ شدند که مردم در دوران دانشجویی آن را تجربه می‌کنند اما آن‌ها در عوض این ماجرا را تجربه کردند. شاید از خودتان بپرسید جاکوبسن زمانی که تصمیم گرفت لارنس را به عنوان بازیگر اصلی انتخاب کند تا چه اندازه به توانایی‌های او بارو داشت؛ بله، فکر کردن به آن دیوانه‌ کننده است، این که جن لارنس زمانی برای گرفتن یک نقش مجبور به تست دادن بوده، تصور آن حالا غیرممکن است و توجه کنید که درباره گذشته دوری صحبت نمی‌کنیم. تست بازیگری به شکل مسخره‌ای تکان دهنده از آب درآمد و باعث شد کارگردان به گریه بیفتد. هیچ کس نمی‌توانست آن نقش را از او بگیرد. پتانسیل ستاره شدن؟ بله، البته او از همان لحظه‌ای که در «زمستان استخوان سوز» دیدمش، یک ستاره بود. مجموعه کتاب های «بازی گرسنگی» حالا کامل شده‌‌اند و در حالی که لارنس می‌گوید شاید در قسمت‌های بعدی مردان ایکس حضور داشته باشد اما هنوز مشخص نیست که یک بار دیگر تیر و کمان کتنیس را در دست بگیرد.


آیا ممکن است این مجموعه  در آینده ادامه پیدا کند؟ حتی فیلم سوم ناامید کننده هم توانست 725 میلیون دلار بفروشد. لارنس کارگردان می‌گوید: خب،‌ ببینید، همه چیز کاملاً به سوزان کولینز(نویسنده کتاب‌ها) بستگی دارد. من کاری نخواهم کرد مگر او با یک ایده جدید وارد شود بنابراین تا زمانی که این اتفاق بیفتد، چیزی مشخص نیست ... حتی اگر کولینز نویسنده هم به نوشتن کتاب‌هایش ادامه دهد اما آیا این به معنای ادامه عمر فیلم‌های «بازی گرسنگی»‌خواهد بود؟ اگر هم مایل به ادامه آن باشند، ‌من هم ساخت آن را متوقف نمی‌کنم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس