به گزارش مشرق، منصور نظری شعری سروده است به مناسبت نیمه شعبان که در زیر می خوانی:
راهِ شبِ تار، سحر کرده سد - لشکرِ حوت آمده جنگِ اسد
گشته نشانهای نهایی رصد - منتظرانیم که مهدی رسد
تختنشینِ وَلیعهدیِ عشق - اِی پسر فاطمه، مهدیِ عشق
جان زِ تمنایِ تو بر لب شده - بی تو دلِ ما، دلِ زینب شده
جانِ گلِ یاسِ علی، فاطمه - درد و غم شیعه بده خاتمه
بی تو در این وادیِ ماتمسرا – حادثه در حادثه آید فَرا
لوکِ سیه مست پلیدی رهاست - حادثه آبستنِ از فتنههاست
حال و هوایی شده بر پا عجیب – صد چو مسیحا به فرازِ صلیب
ارض سراپا شده کرب و بلا - سِرّ نهان گشته بهحق برمَلا
نیل، هوس کرده که لب واکند – بوسه به رخسارِه مسیحا کند
یاوریِ یوسف زهرا کند - حادثۀِ عشق تماشا کند
غرقه به خود قوم یهودا کند - معجزه در خاطره برپا کند
فتنۀِ صهیون ز جهان برکند - حمله به خیبر بَرد و دَر کَنَد
فتنۀِ خونبارِ عرب کرده باز - لات و عزی را ملکِ بر حجاز
قومِ ملکزادۀِ بوزینه باز – گشته وقیحانه امیر ریاض
هند جگر خواره به کین آمده - حمزۀِ دین را به کمین آمده
مکه به زنجیرِ جگرخوارها – خون نمر بر درودیوارها
کعبه که زندانیِ سفیانی است - منتظر پیر خراسانی است
طور هوسناک قبس آمده – لشکر جن سویِ طبس آمده
معجزه را وقتِ وقوع آمده – طور دوباره به رکوع آمده
شاخِه ترِ معجزه گُل کرده باز – بیرق سبزی به فلق سرفراز
یوسف جان را خبری میرسد - وارثِ شقالقمری میرسد
شاهِ لثارات به لب میرسد - خونِ خدا را به طلب میرسد
یار، قدح گیر بهدستآمده - هرچه که هست آمده مست آمده
باده تمنایِ لبش میکند - جانِ خدا مِی طلبش میکند
دستِ قدح در بغلش میرود - دل به خیالِ غزلش میرود
مژدۀِ جان میدهد اللهِ عشق – وَه چه قریب است سحرگاه عشق
قبله گه شیعه، شهنشاه عشق - یوسف گُم گشتۀِ در چاه عشق
- منجیِ آخر رسد از راهِ عشق فاطمه را مهدیِ درگاه عشق
گشته جهان تشنهلب عطر سیب - نغمه دلآشفته کند عندلیب
دمبهدم آید به دیارِ دمشق - از حلب آوایِ لثاراتَ العشق
غنچۀِ نرگس به غزلزارِ یاس – میشکفد در تبِ تندِ تقاص
منتقم فرق دوتای علی – وارث میراث ولای علی
بر سر دوشش علم انتقام – میکند آخر سحری او قیام
خاتم لعلش که نگیندارِ نور – حکشده بر آن کلمات ظهور
تیغ دو دم آمده در دست او - منتقمِ خونِ حسین است او
عصر ظهور است و برآشفته حال - خوش به ظهورش دلوجان را خیال
در یمن و شام و عراق و دمشق - جنگ جهانی شده بر پا به عشق
لشکر عُشاق علی در رَهند - از همه اسرارِ ظهور آگهاند
میرسد از سمت خراسان به شور – کوکبۀِ سبزِ سپاه ظهور
از همه سو بانگ طلب میرسد – جان به تن از شوق به لب میرسد
نعش شهیدان ز حلب میرسد – کُشتۀِ در ماه رجب میرسد
منتظران مژده سحر میرسد – این شب دِیجور به سر میرسد
پیر خراسانیِ ما میر عشق – دلنگرانِ حرمِ در دمشق
کرده روان لشکر عشاق را – تا به ظهور آورد اشراق را
شورِ ظهورانه جهان را فَرا – عطر خوش مصطفوی از حرا
منتقم کرب و بلا میرسد - وارثِ خون شهدا میرسد
گشته نشانهای ظهورش رصد - مهدیِ زهرا به خدا میرسد
عصر ظهور است مهیا شوید – لشکر توفندۀ دریا شود
سیلیِ بر یاس، تقاص آورید – شیعه از این درد خلاص آورید
عصر ظهور است و نشانها عیان - مژدۀِ وصل آمده بر شیعیان
جمله مهیای ظهورش شوید - لشکر سرسبزِ غرورش شوید
یوسف زهرا به خدا میرسد - وارث خون شهدا میرسد
آمده نزدیک زمان ظهور- یوسف زهرا رسد از راه دور
منتظرانِ به ظهورش، نوید - بانگ اَنا المهدی او بشنوید
میرسد از راه مسیحا کَسی - خونجگرِ آمدنِ او بَسی
گمشدۀِ آلِ عبا میرسد - آینۀِ روی خدا میرسد
فاطمه را منتقم اشک و آه - بر شب تنهایی زینب پناه
صاعقه سا حادثه آید ز راه - تا بدرد سینۀِ شام سیاه
به امید ظهور حضرت یار
14 شعبان المعظم 1437