به گزارش مشرق، در ادامه مخالفتهای داخلی با مواضع سیاست خارجی دولت آمریکا در خاورمیانه، یک روزنامه غربی در مطلبی تاکید کرده که سیاست او در سوریه، «سراب» است.
روزنامه واشنگتن پست در مطلبی نوشته است: «روز دوشنبه صدمین سالگرد توافق سایکس- پیکو است؛ واقعهای که کنفرانسها در اندیشکدههای واشنگتن و یادداشتهای ژورنالها توجه کمی به آن کردهاند. مارک سایکس و فرانسوا جورجز پیکو دیپلماتهای بریتانیایی و فرانسوی بودند که بر سر طرحی محرمانه برای تقسیم بندی امپراطوری در حال فروپاشی عثمانی توافق کردند. نتیجه آن بود که بعد از چند سال دسیسههای امپریالیستی، عراق، سوریه، اردن و لبنان به وجود آمد همانجاهایی که اکنون قلب آشوب خونین در خاورمیانه مدرن است».
«جکسون دیل» نویسنده این مطلب ادامه داد: «سالگرد این توافق برای بحث درباره اینکه چه کاری باید برای اینکه داعش از نظر نظامی شکست بخورد و یا اینکه چه کاری میتوان کرد، زمینهای ایجاد کرده است. آیا عراق و سوریه باید به همان مرزهای کنونیشان و سیستمهای سیاسی متمرکزشان بازگردند؟ لبنان چطور؟ آیا باید توافقات تقسیم قدرت در این کشور که سبب بن بست سیاسی غیرقابل مهار شده، ادامه یابد؟».
این تحلیلگر آمریکایی تصریح کرد: «یک دسته از نظرات بر این اساس است که عراق و سوریه باید به عنوان دولتهای ملی باقی بمانند چرا که آنها از موجودیت آنها از مدتها قبل از توافق سایکس پیکو بوده است و طی یک قرن گذشته وفاداریهای ملی و فرقهگرایی مختص به خود را ایجاد کردهاند. به همین دلیل تلاش برای ترسیم مجدد مرزها به جای حل مشکلات، سبب ایجاد مشکلات بیشتری خواهد شد».
وی همچنین نوشت: «یک مکتب فکری دیگر وجود دارد که میگوید این فکر که این دو کشور میتوانند بار دیگر مثل سابق باشند، حماقت است. رهبران کردستان عراق برای پیش بردن استقلالشان به نظر مصمم میرسند اگرچه بر سر اینکه آرام ارام این کار را بکنند یا به سرعت، اختلاف دارند».
در ادامه این مطلب آمده است: « برخی رهبران و تحلیلگران عربی میگویند غرب باید از این بحث دور باشد و نباید یک تهاجم غربی دیگر حادث شود چون سایکس پیکو و نسلهای استعمارگران آن تا دوره جورج بوش به اندازه کافی آسیب زدهاند. برخی دیگر ادعا میکنند که منطقه تنها با اقدام و مداخله خارجی ثبات مییابد البته نه تهاجم دیگر به منطقه بلکه اقدام تحت نظارت سازمان ملل شبیه به آنچه در یوگسلاوی پس از جنگ انجام شد».
دیل افزود: «دولت اوباما هدف و گزینه "خارج ماندن" را در آغوش گرفته است. آنچنان که برت مگ گورک گفته هدف آن است که "از منافع خود دفاع کرده و روی حصول به اهدافمان تمرکز کنیم". در عراق این یعنی سرمایهگذاری سنگین بر روی بقای دولت مرکزی و حیدر العبادی نخستوزیر ضعیف آن. امید آن است که العبادی پوشش و حمایت سیاسی کافی برای بازسازی ارتش عراق توسط ائتلاف به رهبری آمریکا برای بازپسگیری موصل با کمک کردها فراهم کند».
در این مطلب میخوانیم: «وزیر خارجه جان کری به طرز خستگی ناپذیر در تلاش برای حصول به سراب دولت "انتقالی" است که تا حدی رژیم اسد را با قربانیانش متحد میکند. دیپلماسی، برگ درخت انجیری است که اوباما از آن استفاده میکند تا حمایت نکردن از اقدام موثر برای حذف بشار اسد را موجه نشان دهد».
تحلیلگر آمریکایی ادامه داد: «مشکل این رویکرد تقلیل گرایانه آن است که مانع از ایجاد بحث واقعی برای حصول به اجماع درباره آینده این دو کشور شده است. هیچ طرح واقعگرایانهای درباره ساختارهای سیاسی جایگزین مرزها وجود ندارد. عدم پذیرش اوباما برای تعامل سیاسی در این موضوع سبب شده که حتی دسترسی به اهداف محدود او هم، دست نیافتنی شود».
در پایان این یادداشت هم آمده است: «البته تعداد نه چندان زیادی در عراق و سوریه معتقدند که نمیتوانند در شکل کنونی (مرز و دولت عراق و سوریه) بتوانند بقا بیابند. حداقل اینکه آنها باید به شکل فدراسیونهایی نه چندان سفت و سخت تبدیل شوند».
روزنامه واشنگتن پست در مطلبی نوشته است: «روز دوشنبه صدمین سالگرد توافق سایکس- پیکو است؛ واقعهای که کنفرانسها در اندیشکدههای واشنگتن و یادداشتهای ژورنالها توجه کمی به آن کردهاند. مارک سایکس و فرانسوا جورجز پیکو دیپلماتهای بریتانیایی و فرانسوی بودند که بر سر طرحی محرمانه برای تقسیم بندی امپراطوری در حال فروپاشی عثمانی توافق کردند. نتیجه آن بود که بعد از چند سال دسیسههای امپریالیستی، عراق، سوریه، اردن و لبنان به وجود آمد همانجاهایی که اکنون قلب آشوب خونین در خاورمیانه مدرن است».
«جکسون دیل» نویسنده این مطلب ادامه داد: «سالگرد این توافق برای بحث درباره اینکه چه کاری باید برای اینکه داعش از نظر نظامی شکست بخورد و یا اینکه چه کاری میتوان کرد، زمینهای ایجاد کرده است. آیا عراق و سوریه باید به همان مرزهای کنونیشان و سیستمهای سیاسی متمرکزشان بازگردند؟ لبنان چطور؟ آیا باید توافقات تقسیم قدرت در این کشور که سبب بن بست سیاسی غیرقابل مهار شده، ادامه یابد؟».
این تحلیلگر آمریکایی تصریح کرد: «یک دسته از نظرات بر این اساس است که عراق و سوریه باید به عنوان دولتهای ملی باقی بمانند چرا که آنها از موجودیت آنها از مدتها قبل از توافق سایکس پیکو بوده است و طی یک قرن گذشته وفاداریهای ملی و فرقهگرایی مختص به خود را ایجاد کردهاند. به همین دلیل تلاش برای ترسیم مجدد مرزها به جای حل مشکلات، سبب ایجاد مشکلات بیشتری خواهد شد».
وی همچنین نوشت: «یک مکتب فکری دیگر وجود دارد که میگوید این فکر که این دو کشور میتوانند بار دیگر مثل سابق باشند، حماقت است. رهبران کردستان عراق برای پیش بردن استقلالشان به نظر مصمم میرسند اگرچه بر سر اینکه آرام ارام این کار را بکنند یا به سرعت، اختلاف دارند».
در ادامه این مطلب آمده است: « برخی رهبران و تحلیلگران عربی میگویند غرب باید از این بحث دور باشد و نباید یک تهاجم غربی دیگر حادث شود چون سایکس پیکو و نسلهای استعمارگران آن تا دوره جورج بوش به اندازه کافی آسیب زدهاند. برخی دیگر ادعا میکنند که منطقه تنها با اقدام و مداخله خارجی ثبات مییابد البته نه تهاجم دیگر به منطقه بلکه اقدام تحت نظارت سازمان ملل شبیه به آنچه در یوگسلاوی پس از جنگ انجام شد».
دیل افزود: «دولت اوباما هدف و گزینه "خارج ماندن" را در آغوش گرفته است. آنچنان که برت مگ گورک گفته هدف آن است که "از منافع خود دفاع کرده و روی حصول به اهدافمان تمرکز کنیم". در عراق این یعنی سرمایهگذاری سنگین بر روی بقای دولت مرکزی و حیدر العبادی نخستوزیر ضعیف آن. امید آن است که العبادی پوشش و حمایت سیاسی کافی برای بازسازی ارتش عراق توسط ائتلاف به رهبری آمریکا برای بازپسگیری موصل با کمک کردها فراهم کند».
در این مطلب میخوانیم: «وزیر خارجه جان کری به طرز خستگی ناپذیر در تلاش برای حصول به سراب دولت "انتقالی" است که تا حدی رژیم اسد را با قربانیانش متحد میکند. دیپلماسی، برگ درخت انجیری است که اوباما از آن استفاده میکند تا حمایت نکردن از اقدام موثر برای حذف بشار اسد را موجه نشان دهد».
تحلیلگر آمریکایی ادامه داد: «مشکل این رویکرد تقلیل گرایانه آن است که مانع از ایجاد بحث واقعی برای حصول به اجماع درباره آینده این دو کشور شده است. هیچ طرح واقعگرایانهای درباره ساختارهای سیاسی جایگزین مرزها وجود ندارد. عدم پذیرش اوباما برای تعامل سیاسی در این موضوع سبب شده که حتی دسترسی به اهداف محدود او هم، دست نیافتنی شود».
در پایان این یادداشت هم آمده است: «البته تعداد نه چندان زیادی در عراق و سوریه معتقدند که نمیتوانند در شکل کنونی (مرز و دولت عراق و سوریه) بتوانند بقا بیابند. حداقل اینکه آنها باید به شکل فدراسیونهایی نه چندان سفت و سخت تبدیل شوند».