«فرج‌الله خان منفصل‌السلطنه»، آخرين بازمانده از شاهزادگان قجر است که هنوز خود را شاهزاده مي‌داند، او هر هفته از اوضاع امروز ايران گزارش هايي را از پيشکارش دريافت مي کند.

مشرق- «فرج‌الله خان منفصل‌السلطنه»، آخرين بازمانده از شاهزادگان قجر است که هنوز خود را شاهزاده مي‌داند. او که نسلش در گذر از شش پشت، به شاه شهيد، ناصرالدين ميرزاي قاجار مي‌رسد، حدود پنجاه و پنج سال سن دارد و هم‌اکنون تک و تنها و بي سر و همسر در يکي از قصبات دورافتاده يکي از استان‌هاي مرکزي کشور ـ که به دلايل امنيتي نمي‌توانيم نامش را فاش کنيم ـ ساکن است و خرجش را توسط پيشکارش«برزو ب.» ، از اجاره زمين‌هاي زير کشتش در اطراف تهران و نيز دو باب مغازه که در چهارراه مخبرالدوله دارد، در مي‌آورد. اين املاک ته‌مانده ماترکي است که نسلاً بنسل از اجداد فرج‌الله خان به او رسيده است. برزوخانِ چهل و چهار ساله نيز که امينِ شش‌دانگِ فرج‌الله خان است، با درصدي که از عوايد املاک فرج‌الله خان برمي‌دارد،‌ مخارج زندگي خود و خانواده پنج نفره‌اش را تأمين مي‌کند. ضمن آنکه قلم‌زني در مطبوعات و نگارش مقالات تحليلي در موضوع ايران‌شناسي را نيز به عنوان يک دل‌مشغولي و نيز کمک‌خرج پي‌گيري مي‌کند.
فرج‌الله خان به‌جد معتقد است جمهوري رضاخاني با فريب و نامردي و دروغ و دبنگ در ايران مستقر شد و بالنتيجه سلسله پهلوي سلسله‌اي غاصب و از اساس فاقد مشروطيت سياسي بوده است. او با نظام جمهوري اسلامي مشکل بنياديني ندارد، چراکه معتقد است اين نظام بود که توانست انتقام قاجاريه مظلوم را بگيرد و بساط حکومت غصبي پهلوي‌ها را از مملکت برچيند و حکومتي مردمي را در ايران مستقر سازد. با اين‌حال هنوز که هنوز است، ايران را ايرانِ قاجار مي‌داند که موقتاً از دست باکفايت قاجاري‌ها دور افتاده است. از همين‌رو، هر سال در ايام نوروز مهماني بزرگي در يکي از هتل‌هاي تهران مي‌گيرد و تمام تخم و ترکه قاجار را که هنوز نسب خود را فراموش نکرده‌اند از چهارسوي دنيا فرا مي‌خواند و با آنها تجديد ميثاق مي‌کند. اين عزيزان هم که مثل باقي عزيزان از سورچراني و مفت خوردن و مفت گشتن بدشان نمي‌آيد، هرساله دعوت فرج‌الله خان را اجابت مي‌کنند و طوعاً يا کرهاً تجديد عهدي مي‌کنند و پس از چند شبانه‌روز خوشگذراني در هتل، برمي‌گردند سر خانه و زندگي‌شان.
فرج‌الله خان، به جز در اين مهماني سالانه، در محفل و مجلسي رؤيت نمي‌شود و تمام طول سال را در ملک اعياني‌اش در قصبه يادنشده روزگار مي‌گذراند. او با مظاهر و محصولات تمدن تکنولوژيک ميانه چنداني ندارد، اما هفته به هفته اتفاقات رخ داده در فضاي سياسي،‌ اجتماعي، فرهنگي، هنري، ورزشي و حوادث ايران را رصد مي‌کند. فرج‌الله خان اعتمادي به اخبار رسانه‌ها ـ چه رسانه‌هاي داخلي و چه رسانه‌هاي خارجي ـ ندارد و لذا از تماشاي تلويزيون، گوش کردن به راديو و مطالعه مطبوعات و سايت‌هاي اينترنتي پرهيز مي‌کند و اين پيشکار او «برزو خان ب.» است که هر هفته شرح مختصري از وقايع اتفاقيه در مملکت را به‌صورت مکتوب براي فرج‌الله خان ارسال مي‌کند و گهگاه رهنمودهايي نيز از جانب او دريافت مي‌دارد. اين مکاتبات، با استفاده از ادبياتي انجام مي‌شود که فرج‌الله خان مي‌پسندد و اين ادبيات چيزي نيست جز ادبيات مرسوم در اواخر دوره قاجار. برزوخان ملزم است نامه‌هايش را با همين ادبيات منسوخ‌شده بنويسد.
اين‌که نگارنده چگونه از وجود شخص فرج‌الله خان و برزوخان و نامه‌نگاري‌هاي ايشان مطلع شده است به کسي ارتباطي ندارد. آنچه مهم است اين است که در اين نامه‌ها چه مطالبي رد و بدل مي‌شود و اخبار اوضاع مملکت چگونه براي آخرين بازمانده جدي سلسله قاجار روايت مي‌گردد.
آقاي «برزو ب.»، اين مرد کتوم و رازدار و اين امين امور فرج‌الله خان منفصل‌السلطنه، پس از اصرار بسيار نگارنده و شنيدن استدلالات چرندش مبني بر اين‌که اين نامه‌نگاري مي‌تواند بخشي از تاريخ اين مرز و بوم باشد و مطالب اين نامه‌ها علاوه بر ارزش هنري، ارزش تاريخي هم دارند و مهم‌تر از همه اين‌که فرج‌الله خان هيچ‌گاه سايت مشرق را نخواهد ديد و از افشاي محتواي نامه‌ها باخبر نخواهد شد؛ موافقت کرد نسخه‌اي از نامه‌هايي را که هر هفته براي فرج‌الله خان ارسال مي‌کند، براي انتشار در اختيار سايت مشرق قرار دهد.
ضمن بيان اين مژده به شما خوانندگان آگاه مشرق، از اين پس در همين مکان مکتوباتي را که جناب «برزو ب.» براي «فرج‌الله خان منفصل‌السلطنه» مي‌نويسد، بدون هيچ‌گونه تغييري خواهيد خواند. حالا مي‌بينيد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس