به گزارش مشرق به نقل از ايلنا ، آيت الله محمدتقي مصباح يزدي، چهارشنبه شب در ادامه سلسله نشست‌هاي شرح خطبه فدکيه در دفتر مقام معظم رهبري در قم، اظهار داشت: اصرار حضرت زهرا(س) در خطبه فدکيه هم اين بود که مردم از راه صحيح خداپرستي منحرف شده‌اند.
عضو خبرگان رهبري گفت: متأسفانه بعضي از انديشمندان معروف مسلمان، به تفکرات کثرت‌گرايي و پلوراليسم ديني گرايش پيدا کرده‌اند. حرف اين‌ها اين است که در روح همه اديان، گرايش به معنويت وجود دارد و چيزي که مهم است همين معنويت است که بشر به آن نياز دارد؛ چرا که انسان‌ها با درک معنويت، و دل بستگي به آنها، از اين قيدهاي مادي رها مي‌شوند.
وي خاطرنشان کرد: اين تفکرات سابقه‌اي به مدت چند قرن دارد و از زمان فراماسونري‌ها تقويت شد که شعارش برابري و برادري بود، اما معني اصلي‌اش اين بود که اديان با هم فرقي نمي‌کند و هيچ کدام بر ديگري برتري و ارجحيت ندارد.
مصباح يزدي، يادآور شد: متأسفانه امروزه هم چنين نغمه‌هايي، گاهي در مقامات رسمي هم به گوش مي‌رسد و مي‌گويند که بايد بر ارزش‌هاي مشترک ديني تکيه کرد و آنها را مطرح کرد. بايد برابري، عشق به همه انسان‌ها، عدالت و ... مطرح شود و ديگر سخني از خداپرستي نشود، که اين به شعار فراماسونري‌ها خيلي نزديک و با منطق پلوراليسم مذهبي خيلي سازگاري دارد.
وي با بيان اين که بايد احتياط کنيم، گفت: نشود يک وقتي، بعد از چند سال معلوم شود که از 20سال قبل، دست بيگانگان يک مهره‌اي را در درون دستگاه‌هاي ما قرار داده است.
وي با بيان اين سؤال که اصلا تعدد اديان چه ضرري دارد؟ گفت: وجود اديان يک امر انکارناپذيري است، که هم امروزه و هم در گذشته وجود داشته است و هيچ کدام هم يکديگر را تأييد نمي‌کنند و هر‌کدام دين خود را بهترين اديان مي‌دانند.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، با يادآوري اين نکته که تعدد اديان امري انکارناپذير است، و طرح اين سؤال که روش برخورد صحيح با اينها چگونه بايد باشد؟، گفت: برخورد با هرکدام از اين اديان، تابع شرايط خاصي است.
وي خاطرنشان ساخت: در دنيا گرايش‌هاي مختلفي است که متأسفانه در اثر ارتباطات فرهنگي به کشور ما هم سرايت کرده و حتي عده‌اي از نوانديشان ما نيز به بعضي از آنها تمايل پيدا کرده‌اند.
آيت‌الله مصباح يزدي، ادامه داد: در ميان بعضي از اين گرايشات، بعضي معتقدند که دين اصولا يک مقوله سليقه‌اي، مانند هنرهاي تجسمي، غذاها و ... است که هر انساني هر چه را که دوست داشت آن را انتخاب کند؛ که بنابراين اعتقاد، اعتقاد به خدا و اعتقاد به دين يک چيز ميلي است، که هر انساني هر چه را دوست داشت، بگويد هست يا نيست.
وي با بيان اين که تفکر فوق در بسياري از نقاط از جمله در مغرب زمين گسترش يافته است، گفت: کساني که اين تفکر را دارند، اصلا براي شان معني ندارد که دين حق و دين باطل کدام است، چرا که معتقدند که هر انساني هر ديني را که دوست داشته باشد بايد انتخاب کند؛ بر اين اساي يک تفکر و يک مکتب خاصي به نام کثرت‌گرايي به وجود آمده است که علاوه بر دين، شاخه‌هاي مختلفي هم در دين و هم در سياست و ديگر معارف بشري ايجاد کرده است.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، گفت: اگر يادتان باشد، چندين سال پيش، در کشور ما بودجه‌اي توسط دولت، براي تأسيس احزاب گذاشته شد. در تمام دنيا، احزاب پول مي‌گذاشتند، تا نماينده مجلسي از آنها بيرون بيايد، اما در کشور ما برعکس شد و دولت بودجه براي احزاب تعريف کرد و اسمش را هم تکثرگرايي و جامعه چندصدايي گذاشتند.
وي گفت: اصلا چند صدايي خوب است، اما آنها علاوه بر اين که در سياست اين چندصدايي را دنبال مي‌کردند، در دين هم همين برنامه را داشتند، و مي‌گفتند در دين هم بايد چند صدايي باشد، و هرکس بيايد و دين خودش را تبليغ کند و توجيه هم مي‌کنند که اگر چند صدايي باشد، زمينه انتخاب افراد تحقق مي‌يابد، کما اين که در مسايل سياسي هم همين‌طور است، اما پشت پرده چيز ديگري بود.
مصباح يزدي، خاطرنشان ساخت: کل بودجه‌اي که براي احزاب مي‌دادند، با بودجه‌اي که براي يک حزب داده مي‌شد، برابري نمي‌کرد، چرا که اين برنامه‌ها، همه بهانه‌اي بود تا بودجه آن حزب تأمين شود.
وي اضافه کرد: اسم اين کثرت‌گرايي را در غرب پلوراليسم مذهبي گذاشته‌اند که روي آن بحث‌هاي بسيار زيادي صورت گرفته و بيش از هزاران مقاله و کتاب در باره آن نوشته شده است.
رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، گفت: به هرحال از نظر اسلام، حق يکي است، اما متأسفانه گاهي در دنياي امروز با تمام پيشرفت‌ها حتي شاهد بت‌پرستي بعضي از انسان‌ها هستيم.
وي با طرح اين سؤال که حال که بسياري از انسان‌ها، غيرمسلمان‌ها هستند، و ما هم با آنها ارتباط داريم، بايد ارتباط‌مان چگونه باشد؟، گفت: مسئله اعتقاد يک حرف است و مسئله عمل حرف ديگري است که لازم است، بين اين دو فرق گذاشت.
مصباح يزدي، گفت: از نظر اعتقادي، اسلام به هيچ وجه، تفکرات باطل را حتي به صورت مجازي و خيالي نمي‌پذيرد؛ براي مثال اعتقاد مسيحيت مبني بر اين که پدر و پسر خواندن خداوند قابل قبول نيست؛ در فکر و اعتقاد من مسلمان، آن چنان بايد در فکر من بين تفکر توحيدي و تفکر شرک، يک حجاب آهنين باشد، که حتي در خيال من افکار شرک‌آميز خطور نکند.
وي افزود: اما در هر حال در مقام برخورد با اينها بايد نهايت اخلاق خوب و انساني را با همه مردم داشته باشيم، الا کساني که علنا بخواهند در مقابل اسلام بايستند.
استاد حوزه علميه قم، گفت: ما در بحث رابطه با فرق اسلامي هم، همين عقيده را داريم، و معتقديم همانگونه که "تولي" مهم است، "تبري" هم مهم است، اما اعتقاد يک چيز و عمل چيز ديگري است؛ اعتقاد ما به ما مي‌گويد در مقام عمل و رابطه با فرق اسلامي، در صف اول نماز آنها شرکت کن و در ميان آنها با رفتار محبت‌آميز، آنها را به خود و مذهبت متمايل کن، اما در ذهن و اعتقاد خود، آن چنان محکم باش، که يک به هزار هم احتمال ايجاد تشکيک در عقايدت در تو پيدا نشود.
وي گفت: نبايد عمل ما به گونه‌اي باشد که به مخالف عقيده، مذهب و دين خويش فحش دهيم، بلکه بايد بگوييم همه ما خدا را مي‌پرستيم؛ با آنها گفت‌وگو کنيم، تا بطلان عقايد آن‌ها و حق خود را ثابت کنيم.