به گزارش مشرق، صفحه شخصی حجت الاسلام قرائتی در خاطره ای از استاد از سفرش به کشور آفریقایی موزامبیک می نویسد:
يك وقتى به آفريقا رفته بودم. در بین این کشورها سفری به موزامبيك داشتم. آنجا احوال مسلمانها را پرسيدم، مسلمانها زياد بودند. اما بيشتر اهل سنت بودند. جویای احوال شیعیان شدم.
گفتند: اینجا فقط يك زن و شوهر شيعه وجود دارد. گفتم: برويم این زن و شوهر شيعه را پيدا كنيم. گفتند: دكانى دارند. دم دكانش رفتیم، ديديم به خانه رفته است. با يك راهنما به خانهاش رفتيم. در زديم. آمدند!
گفتم: شما شيعه هستى؟ گفت: بله گفتيم: تنها هستى؟ گفت: نه من هستم با خانم و بچههايم فقط يك خانواده شيعه هستيم.
گفتم: خوب. شيعه شب عاشورا مىخواهد گريه كند. شيعه آتش دارد، شب عاشورا منقلب مىشود، شما شب عاشورا چه كار مىكنى؟
گفت: من يك تقويمى دارم از روى تقويم شب عاشورا را پيدا مىكنم، بعد با بچهها و خانم مى نشينیم، خودم روضه مىخوانم و خانم و چهار تا بچهام هم گريه مىكنند.
يعنى يك زن و شوهر شيعه در كشور موزامبيك شب عاشورا آرام نيستند.
این شور حسینی است که زمان و مکان نمیشناسد...
نظر شما
نظرات
- انتشار یافته: 10
- در انتظار بررسی: 0
- غیر قابل انتشار: 0
-
خداوند به آقای قرائتی سلامتی عنایت کند.خاطره زیبا بود لذت بردم
-
عالی بود
-
خداوند این معلم قران و عامل به قران را برایمان حفظ کند
-
اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه ي اوست
-
یاحسین
-
جانم به فدایت
-
اشک ریختم خدا کنه محرم زود تر بیاد
-
دل فدای لب عطشان حسین
-
سلام برامام حسین وبرپیروانش باد.
-
امام حسین امضاء کن تا بیایم در حرمت