
به گزارش مشرق، یکی از حجاج اهل زاهدان که خود را عبدالعزیز ریگی معرفی می کرد، در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی حج گفت: من 63 سال سن دارم و تاکنون 22 سال به تمتع آمده ام و 17 عمره مفرده را به جا آورده ام. الان هم مدیر کاروان عمره اهل تسنن هستم. خاطرات فراونی از عمره مفرده و تمتع دارم، در حقیقت هر کسی که به این سرزمین مقدس می آید، همه آنچه را که می بیند خاطره است؛ زیرا یاد خدا و پیغمبر در این سرزمین وجود دارد.
وی افزود: تاکنون که حدود 40 مرتبه توفیق یافتم به این سرزمین بیاییم خاطرات زیادی از آن ها در ذهن دارم؛ یک بار که به عمره مفرده آمدیم، پس از این که وارد شهر مدینه منوره شدیم برای زیارت به سوی حرم مطهر راهی شدیم، هنوز به مسجد نرسیده بودیم که یکی از همراهان من آخوند اهل سنت بود و در صحن مسجد النبی قلبش ایستاد و همانجا دعوت حق را لبیک گفت در همین لحظه من ایشان را به آغوش گرفتم تا ببینم چه شد که بروی زمین افتاد، متوجه شدم که جان داده است، سریع به بیمارستان انتقالش دادیم؛ ولی فایده ای نداشت کار تمام شده بود. از همین جا بود که به من گفتند، شما آخوند کش هستید؛ البته ماجرا به همین جا ختم نمیشه، در طول ایامی که بنده زائران بیت الله الحرام را به این سرزمین می آورم تاکنون هفت نفر دیگر هم کشته شده اند. این فرد بسیار باتقوا و فعال بود به مدت دو روز از سوی بعثه مقام معظم رهبری در مدینه منوره برایش بزرگداشت برگزار کردیم. و ایشان را در بقیع به خاک سپردیم.
به یاد دارم یک بار که خدا توفیق داد و به این سرزمین مقدس مشرف شدم، در فرودگاه جده بودیم و آن زمان صف های طولانی برای بازرسی تشکیل می دادند و مردم مدت ها در انتظار بودند تا وارد مدینه یا مکه شوند در همین حین بود که یکی از برادران اهل اهواز خواست زودتر از دیگران برود و از کنار من عبور کرد و بهش تذکر دادم که حق دیگران را رعایت کن. ایشان به صراحت به من گفت، برو گم شو مشرک. من هم در پاسخش گفتم هر چی می گی قبول دارم. ایشان به همین جمله اکتفا نکرد و تا چهار بار بر همین موضع خود اصرار داشت، تا این که یکی از برادران با ایشان برخورد و او را کتک زد. در همین حین من گریه کردم و گفتم ما آمده ایم که وحدت داشته باشیم نه این که دعوا به راه بیاندازیم. ما آمده ایم تا بیداری اسلامی را که امام خمینی(ره) می گفت به جهانیان انتقال بدهیم؛ زیرا ما انقلاب کردیم و به غرب و شرق نه گفتیم و تنها به جمهوری اسلامی ایران رای دادیم تا انقلاب به جهان صادر شود نه این که در این سرزمین دعوا به راه بیاندازیم. این جملات من بسیار تاثیر داشت و دیگران را بسیار متاثر کرد به نظرم ما باید با رفتارمان انقلاب و اسلام را صادر کنیم.
عبدالعزیز ریگی درباره آشنایی اش با عبدالمالک ریگی گفت: عبدالمالک از طائفه خود ما بود و 530 نفر را کشت که دو نفر از آنان از نزدیکان خود ما بود، ایشان اصلا به دنبال اجرای برنامه های آمریکا بود و برایش شیعه و سنی فرقی نمی کرد و همه را به کشتن می داد و ما خودمان باعث شدیم که سربازان گمنام ایشان را بگیرند.