تکنوکرات‌ها در اولین دولت هاشمی رفسنجانی می‌گفتند: «حتی اگر در فرآیند تعدیل، 15 درصد جمعیت کشور که عموما دهک‌های محروم جامعه بودند در زیر چرخ‌های توسعه له شوند، اشکال ندارد.»

گروه سیاسی مشرق - بعد از رحلت حضرت امام (ره) و همزمان با پایان جنگ تحمیلی رویکرد و نگاهی جدید در عرصه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور با انتخاب اقای هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس جمهور آغاز شد. فعالیت این دولت با هدف سازندگیِ خرابی‌های بعد از جنگ و با آغاز اولین برنامه پنج ساله توسعه همراه بود. رویکرد دولت جدید به سازندگی، طبعا سیاست‌های برنامه توسعه اول را که تعدیل شده ی برنامه ششم توسعه قبل از انقلاب بود را تحت الشعاع قرار داد.

اما این برنامه چگونه تهیه شده و چه اهداف کلانی را دنبال می‌‌کرد؟

برنامه اول توسعه که از سال 68 شروع و تا 72 ادامه داشت، توسط دولت هاشمی رفسنجانی نوشته شده و در مجلس شورای اسلامی که ریاست آن را مهدی کروبی برعهده داشت، مورد تصویب قرار گرفت. اهم اهداف این برنامه را می‌توان اینگونه برشمرد:

· بازسازی و دفاع و تأمین نیازهای ضروری آن بر مبنای اهداف دفاعی تعیین شده.

· بازسازی و نوسازی ظرفیتهای تولیدی و زیربنایی و مراکز جمعیتی خسارت دیده در طول جنگ تحمیلی در چهارچوب اولویتهای برنامه.

· گسترش کمّی و ارتقاء کیفی فرهنگ عمومی تعلیم و تربیت

· ایجاد رشد اقتصادی در جهت افزایش تولید سرانه، اشتغال مولد و کاهش وابستگی اقتصادی با تأکید بر خود کفایی محصولات استراتژیک کشاورزی و مهار تورم.

· تلاش در جهت تأمین عدالت اجتماعی اسلامی.

· تأمین حداقل نیازهای اساسی آحاد مردم.

· تعیین و اصلاح الگوی مصرف در جهت تعیین نیازهای انسان و جامعه در جریان رشد و تکامل مادی و معنوی با حفظ کرامت و آزادگی انسان.

· اصلاح سازمان و مدیریت اجرایی و قضایی کشور در ابعاد مختلف.

· تلاش در جهت ایجاد امنیت قضایی و تحکیم مبانی نظری و عملی تساوی عموم در برابر قانون و اجرای عدالت و حمایت از آزادی‌های مشروع فردی و اجتماعی.

· سازماندهی فضایی و توزیع جغرافیایی جمعیت و فعالیتها، متناسب با مزیتهای نسبی هر منطقه به استثنای مواردی که ملاحظات سیاسی و نظامی ایجاب می‌نماید.

حال این سوال مطرح می‌گردد که دولت تا چه اندازه توانست اهداف برنامه اول توسعه را محقق سازد؟

و اینکه دولت چه نوع زیر ساخت اقتصادی مبتنی بر برنامه توسعه را معماری و مهندسی کرد و چه تاثیری بر اقتصاد امروز کشور گذاشته است؟

یکی از محورهای مهمی که آقای هاشمی رفسنجانی مطرح کردند سیاست تعدیل اقتصادی بود. طرح تعدیل به معنای آزادسازی قیمت‌ها بود. این طرح باعث بروز پدیده‌ی تورم بی‌سابقه‌ای شد که ثبت رکورد تورم پنجاه درصدی را دربرداشت و فشار شدیدی به طبقات محروم و مستضعف جامعه وارد کرد. (در این برهه شاهد بودیم که کلید واژه‌های توحیدی حضرت امام (ره) نیز دچار استحاله و تغییر لفظ شد از جمله، کلمه مستضعف که به قشر آسیب پذیر تغییر یافت).

حتی این جمله معروف هم از سوی مسئولان دولت سازندگی شنیده شد که «حتی اگر در فرآیند تعدیل، 15 درصد جمعیت کشور که عموما دهک‌های محروم جامعه بودند در زیر چرخ‌های توسعه له شوند، اشکال ندارد»

آقای هاشمی معتقد بود که این سیاست ها قربانی‌های خاص خودش را دارد و نمی‌شود برای آن‌ها کاری کرد. زیرا هزینه و بهای توسعه است و لاجرم باید آنرا پذیرفت. و این درصورتی است که یکی از اهداف برنامه توسعه تأمین حداقل نیازهای اساسی آحاد مردم است و حال آنکه ما می بینیم مردم به سختی و تحت فشارهای شدید به امرار معاش می پردازند. آثار و تبعات سیاست تعدیل طبیعتاً فشار روی قشر ضعیف جامعه آورد و قدرت خرید مردم را کاملاً کاهش داد. تا اینکه کار به جایی رسید که رهبری مانع ادامه طرح تعدیل اقتصادی شدند.

یکی از اهداف برنامه توسعه اول، تلاش در جهت تأمین عدالت اجتماعی اسلامی بود، اما با رویکردی که دولت در پیش گرفته بود نه تنها خبری از عدالت اجتماعی نبود بلکه نتایجی کاملا عکس حاصل شد.

یکی دیگر از اهداف برنامه، تعیین و اصلاح الگوی مصرف بود که ما شاهد موج اول اشرافیت سالاری دولتی بعد از انقلاب و دامن زدن به مصرف گرایی را شاهد هستیم که این جریان نشان از توسعه منهای عدالت دارد. این تز کاملا با اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی در تضاد است.

از دیگر اهداف برنامه می‌توان به گسترش کمّی و ارتقاء کیفی فرهنگ عمومی تعلیم و تربیت اشاره کرد که در دولت سازندگی، رویکرد فرهنگ پراگماتیسمی و عمل گرایانه بر رویکرد فرهنگ انقلابی و جهادگونه غلبه پیدا کرد و در نتیجه ارزش‌های حامل در انقلاب از جمله اخلاص، ایثار، ساده زیستی و ... جای خود را به ارزش‌هایی داد که برآمده از مدیریت تکنوکراتیک بودند و روحیه رشادت و فداکاری و عدالت خواهی و تکلیف گرایی رنگ باخت و روحیه نتیجه‌گرایی و سوددهی و اقتصادی انگاری در عرصه فرهنگ و تعلیم و تربیت پا به عرصه وجود گذاشت؛ که تاریخ خود بهترین گواه بر این گفتار است.

خلاصه با مطالعه و بررسی و تحلیل برنامه اول توسعه به این نتیجه خواهیم رسید که سیاست تعدیل در برنامه اول توسعه وجود نداشت و دولت بر خلاف نظر رهبری و مجلس این سیاست را به شدت دنبال می‌کرد. به نظر می‌رسد دولت سازندگی برنامه پنج‌ساله را کاملاً کنار گذاشته بود و اصلا تن به اجرای برنامه نمی داد و علت آن را چنین بیان می‌کرد که اکنون برنامه اول قابلیت اجرایی ندارد و ما باید سیاست ها را پیاده سازی کنیم.

سعید اسراری کارشناسی ارشد مدیریت

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس