به گزارش مشرق، الاخبار نوشت: تاریخ عربستان سعودی مملو از کمک گرفتن از مزدورانی است که امروز نیز نمونه ای از آن را در عربستان سعودی شاهد هستیم، در این راستا شرکت بلک واتر که پیش از این در چندین جنگ از جمله در عراق شرکت کرده، پای خود را تحت عنوانی جدید یعنی "آکادمی" به عرصه یمن گذاشته تا شاید بتواند مأموریتی که کشورهای حاشیه خلیج فارس در رسیدن به آن ناکام بودند را محقق سازد. متجاوزان به دنبال یک پیروزی هستند، حتی اگر قرار باشد این پیروزی به دست عناصر مزدور به دست آید.
در زمان هجوم بی سابقه غرب به خلیج فارس در جریان حمله عراق به کویت در سال 1990، اختلافات دینی در زمینه جواز استفاده از کفار بر ضد دشمنان از مسلمانان افزایش پیدا کرد. این اختلافات باعث شد عربستان سعودی فتوایی را صادر کرده بود که در آن استفاده از غیر مسلمان در این درگیری ها را مجاز می دانست، اما در برابر این فتوا اعتراضاتی از سوی اخوان المسلمین و سازمان القاعده مطرح شد. حتی فهد بن عبدالعزیز پادشاه وقت سعودی پیشنهاد اسامهبنلادن رهبر القاعده در جذب عناصر مبارز این گروه برای دفاع از اراضی عربستان سعودی در مقابل عدول از ایده استفاده از نیروهای آمریکایی را رد کرد. در ادامه این روند فتوای شیخ عبدالعزیز بن باز مفتی اعظم وقت رژیم آل سعود صادر شد که در آن اعلام کرده بود هیچ مشکلی در استفاده از برخی دولتهای کافر برای کمک به مظلومان مسلمان بر ضد ظالمین وجود ندارد!
"جرمی سکاهیل" روزنامه نگار آمریکایی با اشاره به برخی پشت پرده تحولات در این زمینه در کتاب خود با عنوان «بلکواتر ، خطرناکترین سازمان محرمانه در دنیا» نوشت که وزارت دفاع آمریکا که در آن زمان دیکچنی را در رأس خود داشت در کنار اعزام نیروهای نظامی این کشور به خلیجفارس، حدود 10 شرکت پیمانکاری خصوصی را به منطقه اعزام کرد و مأموریتهای متعددی را در جنگ توفان صحرا به آنها واگذار نمود.
به این ترتیب بر اساس تجربه آزادسازی کویت از سوی جورج بوش پدر ، عملیات توسعه گسترده شرکتهای خصوصی خدمات نظامی و امنیتی آغاز شد. چنی روند سریع خصوصیسازی را در بروکراسی نظامی دنبال کرد و اندکی قبل از ترک این سمت پژوهشی را به شرکت " براون روت سرویس" یکی از شرکتهای فرعی هالیبرتون در مورد نحوه اجرا این طرح واگذار کرد.
بلک واتر ساخته و پرداخته فعالیتهای دیک چنی در این زمینه بود. این شرکت از سوی اریک برانس میلیونر افراط گرای آمریکایی تأسیس شد که ید طولایی در تأمین مالی فعالیتهای انتخاباتی جورج بوش و هیئت استراتژیست های راست گرایان افراطی داشت. نام بلک واتر نیز از آب های راکد و سیاه باقیمانده در زباله دانی بزرگی در شرق ویرجینیا گرفته شده بود که تا شمال شرقی کارولینای شمالی امتداد داشته و این منطقه در نزدیکی ساختمانی بود که ارتش مزدوران در آن احداث شده بود.
شرکت بلک واتر در فوریه سال 2000 به اولین قرارداد خود با دولت آمریکا دست پیدا کرد تا این قراردادها بارها تکرار شده و تا سال 2010 حجم آن ها به مبلغی بیش از 500 میلیون دلار برسد. اشغالگری جورج بوش پسر در عراق فرصت طلایی به اریک لارنس داد تا بتواند به صورت انحصاری حمایت از نیروهای اشغالگر در عراق از جمله شخص پل برمر را بر عهده بگیرد. در همین کشور بود که بلک واتر شهرت زیادی برای خود دست و پا کرد ، شهرتی که البته با انجام جنایتهای مختلف به ویژه جنایت میدان النسور در سپتامبر 2007 با رسوایی هایی نیز همراه شد. دولت عراق در این جنایت خواستار توقف فوری اقدامات این شرکت و اخراج آن از این کشور شد.
تاریخ ننگین مزدوری آل سعود
در سال 1962 جنگ یمن در اثر کودتای عبدالله السلال بر ضد امام محمد حمید الدین آغاز شد. وی بعد از این انقلاب بلافاصله به عربستان سعودی فرار کرد و تلاش هایی را بر ضد این انقلاب با حمایت و توجه ویژه حاکمان آل سعود آغاز نمود. عربستان سعودی در سالهای مختلف پس از دهه هشتاد حمایت های این چنینی را تغییر نداده و به آن عادت کرده بود. ریاض همواره به استراتژی مبارزه به دست مزدوران و شمشیرهای خارجی پایبند بود.
برخی مورخان در مورد انقلاب 26 سپتامبر روایت میکنند که عربستان سعودی در ماههای اولیه این جنگ (در دوره حاکمیت سعود بنعبدالعزیز ) 15 میلیون دلار برای جذب مزدوران اروپایی و کشاندن آنها به میدان مبارزه در یمن در برابر جمهوری خواهان و متحدان آن ها هزینه کرد. بنابه گزارش مورخان، این مزدوران از فرانسه و بلژیک و انگلیس به یمن آورده شدند و از تجربههای آنها در جنگهای متعدد در کرودیسیا و جزایر مالاوی و هند و چین و الجزایر استفاده شود. این مزدوران که روزنامههای مصری تعداد آنها را بالغ بر 15 هزار نفر ارزیابی کردند، مأموریتهای متنوع را برعهده داشتند که شامل برنامهریزی و آمادهسازی و آموزش عناصر مبارز در استفاده از سلاحهای ضد زره و کاشت مین ها بود.
تاریخنگاران مصری اعتقاد دارند اسرائیل در آن زمان دور از این جنگ نبود و مزدورانی را به یمن می فرستاد. محمد حسنین هیکل در این زمینه مستنداتی را از انقلاب یمن مطرح کرده و می نویسد که اسرائیل تماسهایی را با صدها نفر از مزدوران اروپایی برقرار کرده است. در همین راستا هارت دیویس نویسنده اروپایی در کتاب " جنگی که وجود نداشت " نوشت که نیل بیلی مکلین مشاور مزدور اروپایی ها در سفری به تلآویو رفت و با عامیت مائیر رئیس وقت موساد دیدار کرده و تعهدی را از وی به دست آورد که این رژیم به پادشاهی عربستان و مزدوران آن با سلاح و مهمات کمک کند. روزنامه عبری زبانهاآرتص نیز این موضوع را به نقل از آرشیو مرکزی اسرائیل بیان کرده و مینویسد که اسرائیل در طول دو سال از جنگ یمن پروازهایی را برای حمایت از اردوگاه عربستان سعودی در این کشور طی عملیاتی موسوم به " Porcupine Operation " انجام میداد.
فصل دیگری از استفاده رژیم آل سعود از مزدوران خارجی در اواخر دهه 70 قرن گذشته میلادی رقم خورد. مقامات سعودی در سال 1979 به وزارت دفاع فرانسه پناه بردند تا بتوانند انتفاضه حرم مکی را که نیروهای گارد ملی عربستان در محاصره و مهار آن ناتوان بودند و در نتیجه آن صدها کشته داده بودند را مهار کند. به این ترتیب کاپیتان پول بریل یکی از برجستهترین افسران یگان مبارزه با تروریسم فرانسه در رأس نیروهایی که ایون بورژی وزیر دفاع وقت این کشور برای کمک به عربستان اعزام کرد، وارد ریاض شد. این نیروها شورش جهیمان العتیبی را به صورت خونباری سرکوب کردند. این اقدام در حالی صورت گرفت که بر اساس تعالیم دینی ورود غیر مسلمانان به حریم مکه حرام است، اما عربستان این موضوع را به صورت محرمانه انجام داد تا نیازمند صدور فتوای موسسات دینی وابسته به خود در جهت مشروع جلوه دادن آن نیز نباشد.
انقلاب های عربی، بستر پر سود ارتشهای مزدور
تجربه بلکواتر در عراق به افول ستاره این گروه و پایان دوران طلایی آن منجر میشد واریک برانس حتی در موفق کردن شرکت خود از طریق تغییر نامش به «XE» ناکام بود، اما بروز انقلابهای عربی زمزمههای خوبی برای فعالیتهای مزدوری به شمار میرفت ، چرا که رژیمهایی که نگران سرایت حوادث عربی به کشورهای خود بودند ، سعی کردند از طریق مزدوران بلکواتر و استفاده از آنها در تقویت سامانههای امنیتی خود، تاجوتخت قدرت خود را حفظ کنند.
به این ترتیب بلکواتر با عنوان جدید که آکادمی بود، بار دیگر وارد منطقه شد. این شرکت امنیتی مقر خود را در اطراف شهر نظامی زاید در حومه ابوظبی قرار داد. اطلاعات وارده در روزنامههای غربی از جمله نشریه تایمز انگلیس نشان میدهد که محمد بن زاید آل نهیان ولیعهد ابوظبی چند سال پیش قراردادی را با شرکت بلکواتر به ارزش 500 میلیون دلار امضا کرده است. براساس این قرارداد شرکت مذکور مأمور انجام برخی وظایف از جمله حمایت از لولههای نفتی و آسمانخراشها و ارائه کمکهای لجستیک برای ارتش امارات و سرکوب اعتراضات داخلی بود. البته اخیراً گفته میشود که نقش اریک برانس در این پروژه به پایان رسیده و مسئولیت نظارت بر این اردوگاه به ارتش امارات واگذار شده است.
گزارش شبکه خبری ولتر ایتالیا در همین راستا فاش کرد که عناصری از اردوگاه مزدوران در ابوظبی در سرکوب انتفاضه مردمی در بحرین شرکت داشته اند. این عناصر در کنار هزاران نفر از کارشناسان نظامی سابق که موسسه الفوجی پاکستان آن ها را برای کمک به رژیم حاکم بحرین اعزام کرده بود، در سرکوب انقلاب مردمی این کشور نقشآفرینی کردند.
خطرناکتر از همه اینکه شرکتهای اسرائیل نقش قابل توجهی در سرمایهگذاریهای امنیتی در خلیج فارس برای خود دست و پا کردند. گزارشهای متعدد عبری زبان مملو از اطلاعات زیادی در مورد نفوذ اسرائیل در کشورها و امارتهای مختلف عربی است. یوسی میلمان تحلیلگر مسائل امنیتی و نظامی اسرائیل و یکی از نزدیکترین افراد به سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی چند ماه پیش اعلام کرد که ده شرکت امنیتی خصوصی اسرائیلی و چندین شرکت دیگر وابسته به وزارت امنیت این رژیم فعالیتهای خود را در دولتهای عربی و اسلامی که مناسبات دیپلماتیک با اسرائیل ندارند، گسترش دادند.
مهمترین این شرکتها شرکت " G4S " و شرکت" AGT" است که ایتان بن الیاهو فرمانده سابق نیروی هوایی اسرائیل در آن کار میکند. روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت در این رابطه مینویسد که شرکتهای مذکور تحت اسامی مستعار اروپایی و غربی فعالیت میکنند که هویت عاملان آنها ناشناخته باقی بماند و زندگی آنها به خطر نیفتد.
از آنچه که گفته شد به نظر میرسد که دولت امارات بیشترین سابقه را در نحوه تعامل با مزدوران بینالمللی دارد، این سابقه باعث شده سردمداران ابوظبی طرح روی کار آوردن مزدوران کلمبیایی و کشاندن آنها به یمن برای کمک به تجاوز گری سعودی را مطرح کنند. به نظر میرسد محمد بن زاید در قانع کردن متحد سعودی خود نسبت به این ماجراجویی هنگامی موفق شد که بر همه مشخص شد که افق تحولات میدانی یمن مسدود است.
چرا مزدوران کلمبیایی به یمن آمده اند؟
بررسی تحقیقات جرمی سکاهیل ریشه های انتخاب کلمبیایی ها برای ورود به یمن را نشان میدهد. اواخر آگوست سال 2006 دهها تن از نظامیان کلمبیایی مرتبط با قراردادهای بلکواتر در عراق مدعی شدند که این شرکت به هر کدام از آنها تنها 34 دلار در روز حقوق میدهد، این در حالی بود که همتایان آمریکایی آن ها مبالغ قابل توجهی دریافت میکنند.
کم بودن حقوقهای پرداخت شده به آنها در کنار تجربه نظامیان کلمبیایی که از طریق نیروهای آمریکایی برای مقابله با گروهکهای چپگرای معارض معروف به فارک آموزش دیده بودند و همچنین تجربه آنها در انجام عملیات مبارزه با تروریسم در جنگلها و رودخانههای کلمبیا عواملی بود که باعث شد "آکادمی" یا همان بلک واتر سابق مأموریتهای خود را به مزدوران کلمبیایی بسپارد.
البته کلمبیایی ها تنها مزدوران حاضر در عرصه مبارزات یمن نیستند ، بلکه اسامی انگلیسی ، استرالیایی ، آمریکایی ، ایتالیایی و آفریقای جنوبی نیز در میان تلفات نیروهای خارجی در یمن دیده میشوند. فهرستی که نیروهای یمن بعد از هر مبارزه آنها را به روزرسانی میکنند. تازهترین اطلاعات نشان دهنده کشته شدن عناصری از ایتالیا و آفریقای جنوبی و یک ستوان آمریکایی پاکستانی الاصل است که در جریان تلاش آنها برای پیشروی در منطقه حبیل سلیمان و گشت زنی در تعز کشته شده اند. در همین جبهه آرتور کینستون سرهنگ بازنشسته انگلیسی و فیلیب استریتمان افسر استرالیایی و ماسیاس باکبناه نظامی مکزیکی و یک فرانسوی نیز کشته شده اند.
اطلاعات مذکور نشان میدهد که نظامیان غربی فرماندهی یگان های مبارزه در یمن را بر عهده دارند ، این در حالی است که مجموعههای مبارزاتی آنها غالباً از میان کلمبیایی ها و دیگر مبارزان وابسته به کشورهای جهان سوم تشکیل شده است.
"أمین أبوراشد" دیگر تحلیلگر مسایل منطقه ای نیز در مقاله ای در سایت شبکه المنار لبنان نوشت: روش زندگی مردم بعضی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باعث شده است که ارتش این کشورها مجبور شوند از زمان تأسیس، مردم کشورهای فقیر همسایه را به خدمت بگیرند، به صورتی که نیروهای و سربازان ارتش آنان از کشورهای عمان، یمن، پاکستان و اردن هستند، البته در مقابل افسران و درجه داران و کارمندان ارشد دولتی از شهروندان اصلی تعیین می شوند.
طبق گزارش خبرگزاری فرانسه، یکی از همین کشورها که عضو ائتلاف متجاوز عربستان در جنگ یمن است، صدها مزدور و جنگجوی کلمبیایی را به خدمت گرفته است تا به جای نیروهای ارتش خود در یمن بجنگند.
این خبرگزاری همچنین تأکید کرد که این کشور، در آغاز قصد داشت 800 کلمبیایی را جذب کند، ولی این جنگجویان مخالفت کردند. آنان اظهار داشتند که جنگ در یمن برخلاف بندهای قرارداد آنها است و آنان برای جنگ در خارج از مرزهای کشوری که با آن قرارداد بستهاند، آمادگی ندارند. 500 نفر از این عناصر با وجود تلاشها برای تطمیع آنها و پیشنهاد پرداخت 120 دلار اضافی برای هر روز جنگ، با این موضوع مخالفت کردند.
وارد کردن مزدوران برای جنگ در یمن، از حجم داعشیهایی که عربستان، قطر و یا کشورهای دیگر عضو شورای همکاری به کار گرفته تا آنان را در سوریه، عراق، لیبی و یمن به خدمت بگیرند، پرده برمیدارد؛ کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس اکنون سیاست آمریکا را در جنگ در پیش گرفته اند. "ترکی الفیصل" شاهزاده سعودی معارض چند ماه قبل از مقر اقامت خود در سوییس گفته بود که نظام سعودی در جنگ علیه یمن از خلبانان هندی، پاکستانی و انگلیسی استفاده می کند.
اگر امارات 65 هزار و عربستان هم 234 هزار نیروی نظامی دارند، کارایی 300 مزدور جنگجوی کلمبیایی در یمن چه می تواند باشد. پیش از آنها نیز صدها سودانی به این جنگ اعزام شدند. دلیل این امر در تنگنا قرار گرفتن کشورهای عربی از تعداد کشتهها و همچنین نارضایتی نیروها و مردم کشورهایشان است. آنان به دنبال سپری کردن زمان و کاهش تلفات و همچنین در انتظار پایان مذاکرات یمنی - یمنی در سوییس هستند.
بنابراین، تأسیس "نیروی مشترک عربی" که به موجب تصمیم های رسمی و حمایت اتحادیه عرب صورت گرفت، تنها در حد جوهر بر روی کاغذ باقی ماند؛ زیرا اعراب درباره دسته بندی تروریسم و گروه های تروریستی با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
تأسیس "ائتلاف نظامی اسلامی" بیانگر سردرگمی سعودی ها است؛ این ائتلاف در نتیجه فشار اتاقهای تاریک کاخ سفید تشکیل شد تا به تجاوز به یمن مشروعیت ببخشد. "محمد بن سلمان" وزیر دفاع عربستان این ائتلاف را از طریق تماس تلفنی با بعضی کشورها انجام داد. اما بعضی از این کشورها از اینکه بدون اطلاع به این ائتلاف پیوسته اند، ابراز نارضایتی کردند به صورتی که با ارسال نامه هایی از این ائتلاف خارج شدند.