گروه فرهنگی مشرق- چندی پیش برنامه "راز" که به همت نادر طالب زاده از شبکه چهارم سیما پخش می شود، گفت گویی زنده با سینتیا مک کنی نماینده سابق کنگره از ایالت جورجیا داشت که بصورت صریح به نکاتی از درون جامعه آمریکا می پرداخت که توسط رسانه های آمریکایی دیده نمی شوند و در دنیای بیرون از آمریکا بازتاب داده نخواهند شد.
تبعیض نژادی یکی از این واقعیات است که مک کنی در این بخش از گفت و گو به آن پرداخته است.
تبعیض نژادی یکی از این واقعیات است که مک کنی در این بخش از گفت و گو به آن پرداخته است.
مشرق این گفت و گوی مفصل را به مرور و به صورت موضوعی منتشر خواهد کرد.

مجری: "سینیتا مک کنی" از اینکه به برنامه ما اومدی سپاسگذارم. ما قصد داریم یک گفتار دوستانه با شما داشته باشیم. خب، سفر چطور بود؟
سینتیا: فوقالعاده بود. این اولین سفر من به تهران و به ایران. من در واقع ارتباطی با یه کهنه دوست جدید برقرار کردهام. چون مرضیه را از پرس تیوی میشناسم. اما فقط در فضای مجازی. و حالا رودررو میبینمش. و برام فوقالعادهست. الان یه خواهر و یه دوست دارم.
مجری: به ایران خیلی خوش اومدی. امیدوارم بازم در ایران ببینیمت امیدواریم همچنین در سطح دانشگاه مهمان ما باشی و از دانشگاههای مختلف در شهرهای مختلف ایران دیدن کنی. و این فرصت رو برای دانشجویان و جوانان فراهم کنی که ازت سؤال کنند. میلیونها سؤال در ذهن این جوانها که قضیه چیه؟ راستی قضیه چیه؟ بذار با این سؤال آغاز کنیم. به نظرت چرا این خلاء ایجاد شده که رسانهها همدیگرو نمیبینند، و این دیوسازی از ایران و....
سینتیا: بله،
مجری: به نظرت کسی مسئول این دیوسازی و حفظ این خلاء؟
سینتیا: خب، من تا حدی دیوسازی رو درک میکنم. این حرکت را از نقطه نظر سیاسی درک میکنم، و همچنین از نقطه نظر فردی درک میکنم.
پدرم که در جورجیا در سیاست بود. از او یک دیو ساختند، چون قوی بود و سازشناپذیر. و مدافع حقوق مردم. مردمی که از حقوق خودشون محروم شده بودند، او به من آموخت که پا جای پای او بگذارم. و در کنارش از حقوق مردمی دفاع کنم که حقشون نادیده گرفته شده. هرکسی دورانی دارد که باید در آن انتخاب کند. شما انتخاب میکنی به ایستادن و صدای مردم شدن و یا انتخاب میکنی که ساکت بمونی. و بگذاری بیعدالتی باقی بماند. خب، پدرم به من نشان داد بسیار مهم است که هرگز اجازه ندهی بیعدالتی باقی بماند. همیشه قیام کنی و با بیعدالتی درگیر بشوی. چون ما شنیدیم مارتین لوترکینگ چه گفت. گفت عدالت بخششناپذیره و بیعدالتی در هرجا که باشد تهدیدیست برای عدالت در همه جا. اگر واقعاً به این باور داشته باشی معنایش این است که رفتارت باید از این باور پیروی کند. و این باز یعنی گاهی انسانها از این حمایتهای تو ناراحت میشوند، از مبارزاتی که میکنی ناراحت میشوند. و اگر در موضع قدرت باشند و تو هم باشی، از سرمشقی که تو قرار می دهی ناراحت میشوند. چون باعث میشوی سرمشق بد آنها رسوا بشود. بنابراین این دیوسازی، بخشی از قلمروی موضعگیری است. و از آنجایی که من با آن بزرگ شدهام،[آن را درک می کنم] در ایالات متحده قهرمانان من کسانیاند که قیام میکنند. از دکتر مارتین لوترکینگ که همشهری خودم بود، از ایالت خودم بود تا تمام قهرمانان حقوق مردم. تا ملکم ایکس. و اعضاء حزب پلنگ سیاه که هنگامی به جامعه خود خدمت کردند که هیچکس نکرد. اعضاء کمیته هماهنگ کننده دانشجویان مسالمتطلب تا کسانی که خود رو فدا کردند، تا کشور ما را مکانی بهتر کنند. آنها قهرمانهای من هستند. و من از آنها پیروی میکنم.

مجری: پدرت عضو کنگره بود؟
سینتیا: پدرم در مجلس قانونگذاری جورجیا بود.
مجری: و هردو همزمان در کنگرهاید؟
سینتیا: هردو همزمان در مجلس قانونگذاری جورجیا بودیم. اولین گروه پدر- دختر در کشور بود.
مجری: تبعیض نژادی بخش مهمی از آنچه هست که در ایالات متحده میگذرد. از آغاز تاکنون. الان چقدر حیاتیست؟ الان چقدر واقعیست؟ و الان چقدر تأثیرگذاره؟ یا اینکه کاملاً از بین رفته؟
سینتیا: مسلماً از بین نرفته و خواهرم مرضیه میتواند گواهی بدهد. در بعضی موارد تبعیض نژادی امروز بسیار بدتر از زمانی است که دکتر مارتین لوترکینگ کشته شد. مرگ نوزادان یکی از این موارد است، همچنین طول عمر متوسط، همینطور می توانیم نام ببریم و میتوانید ببینید که تبعیض نژادیای که امروز وجود دارد، میتوانست از بین برود، اگه یک سیاست عمومی برای از بین بردن این تبعیضات داشتیم. ولی این به نوبه خود بدین معناست که باید رهبران منتخب داشته باشیم. سیاستگذارانی داشته باشیم که اراده کنند بایستند و بگویند این صحیح نیست، برای مثال، در شهر رئیس جمهور یعنی شیکاگو، مدتی پیش تحقیقاتی صورت گرفت، که نگاهی داشت به کیفیت زندگی سیاهان در شیکاگو و آن را با کیفیت زندگی سفیدپوستان مقایسه کرد، آنچه این تحقیقات آشکار کرد این بود که بدون داشتن یک سیاست عمومی و اعمال آن دویست سال طول میکشد تا کیفیت زندگی سیاهان با کیفیت زندگی سفیدپوستان برابر بشود. من دویست سال وقت ندارم. یک تحقیق دیگر که اتحاد برای اقتصاد عادلانه انجام داده؛ که نگاهی کرده به مالکیت خانه؛ و آنچه یافتهاند، این بود که برای اینکه نسبت سیاهانی که خانه دارند با نسبت سفیدهایی که خانه دارند مساوی بشود هزار و ششصد و نود سال طول میکشد. من هزار سال وقت ندارم تا عدالت برقرار شود و همچنین تحقیقات جدیدی، که به تازگی توسط میشل الکساندر انجام شده، کسی که کتاب جیم کِروی جدید را نوشته، آنچه او کشف کرده این است که امروز مردان سیاهی که در زندان هستند، و در سیستم ناعادلانه ایالات متحده به جرم خلافکاری دستگیر میشوند. بیش از سیاهانی است که در دوران بردهداری در هزار و هشتصد و پنجاه در زندان بودند.
بنابراین مسائل جدیای داریم که به آنها توجه نشده، نه حزب دموکرات به آنها توجه کرده، و نه حزب جمهوریخواه. هنگامی که جامعه خلاء پر شدهای چون جامعه سیاه دارید. حدس بزن نسخه سیاست امروزی چی هست؟ در رأس این بیعدالتی، بیعدالتی علیه لاتین نژادها است. بیعدالتی علیه مهاجرین، بیعدالتی علیه مسلمانان. بنابراین ایالات متحده تبدیل شده به یک میدان مطالعه درباره بیعدالتی. یک نفر باید اعتراض کند. یک نفر باید به خروش بیاید و در ایالات متحده بسیاری هستند که چنین میکنند.
مجری: مرضیه! سؤال بعدی رو شما میکنی؟
مرضیه هاشمی: من فقط میخواهم نکتهای را به آنچه گفتی اضافه کنم و آن اینکه بنظرم آنچه تغییر کرده موافق باشی یا نه، این ظاهر است که اکنون تغییر کرده. چون ما جاهای متفاوتی میرویم بسیاری فکر میکنند که شما رئیس جمهور سیاه دارید و این سمبل این است که شما به مقصد رسیدید و دیگر تبعیضی وجود ندارد و نمی دانیم با من موافقی یا نه سینتیا. ولی در واقع وقتی ظاهر به این شکل درمی آید وضعیت خیلی خطرناک میشود چون بسیاری از مردم بیتفاوت میشوند. و با خودشان می گویند آن رئیس جمهور خودش مشکلات ما را حل میکند. که ما این را پس از انتخاب اوباما شنیدیم. بسیاری از آمریکاییهای آفریقاییتبار احساس کردند موفق شدند، شما هم همین نظر را داری؟ چی می گویی؟
سینتیا: کاملاً. این دوگانگی هست. در یک تحقیق که توسط دانشگاه هاروارد در بنیاد خانواده کایزر انجام شده، در این تحقیق تفکرات سفیدپوستان نسبت به سیاهپوستان مورد مطالعه قرار گرفته، و آنچه که یافتهاند. این است که سفیدها واقعاً بر این باورند که سیاهها موفق شدند. حالا، اگر سفیدها بر این باور باشند که سیاهها فائق آمدند، آنوقت اگر زمان آن برسد که مشکلی را بخواهند با نسخه سیاسی حل کنند هرگز موفق نخواهند شد، زیرا سفیدها بر این باورند که لزومی ندارد و احتمالاً ناگوارترین جنبه این ظاهر این است که علیرغم این حقیقت که سیاهان در چنین شرایطی زندگی میکنند. و لاتین تبارها در چنین شرایطی زندگی میکنند. متأسفانه بسیاری از همینها هم فکر میکنند فائق آمدند. و هر مشکلی را که دارند در زندگی فردی و خصوصی خود تجربه میکنند. تقصیر خودشان است، در حالی که اینگونه نیست.
مرضیه هاشمی: چرا فکر میکنی چنین احساسی دارند؟ این نکته بسیار مهمی چرا اینگونه احساس میکنند در حالیکه بیشتر آنها انسانهای سختکوش و پرکاریاند، ولی در انتها این احساس را میکنند که چیزی هست که من اشتباه نمیکنم. آن چیست؟
سینتیا: خب من فکر میکنم. ظاهر، تبلیغات، بازاریابی، بگونهای بوده که اگه شما تلویزیونهای آمریکا را تماشا کنی فقط سیاهپوستان خوشبخت رو میبینی. علیرغم این حقیقت که در بیعدالتی زندگی میکنند. برای مثال لاتین تبارها و جامعه سیاهان فقط در دوران اوباما از دوران سناتوری و ریاست جمهوری بیش از دویست و سی میلیارد دلار ثروت از دست دادهاند. حیرت آور است، چون شما درباره جوامعی صحبت میکنی که هیچ ثروتی نداشتند. و بویژه سیاهان که از بردگی درآمدند و هرآنچه پس از بردهداری بوجود آمد هر آنچه توانستند جمع کنند یک دفعه در یک مدت کوتاه از آنها گرفته شد و این اتفاقی بود که درون ایالات متحده افتاده، امروزه بوسیله سیاستهایی که توسط اوباما اعمال میشود، نهتنها اقتصاد مارا به گروهسالاری تبدیل کرده بلکه سبب فقر مردم شده است.
ادامه دارد...