در دوره مدیریت سرسنگی با وجود حرکت خانه هنرمندان بهسوی یافتن شکلی آکادمیک و تخصصی و در کنار محاسنی که باهمت سرسنگی و شورای عالی مدیران خانه برای این نهاد فرهنگی اتفاق افتاد متاسفانه مشکلاتی هم وجود داشت که انشاالله در ادامه مسیر باید مرتفع شوند.
اما در این میان آنچه از همه بیشتر اهمیت دارد این است که مدیر جدید این نهاد مهم و تاثیرگزار چه ویژگیهایی باید داشته باشد.
مدیر جدید باید بتواند فضایی را که به همت دکتر سرسنگی و با تلاش شورای عالی مدیران به سمت تخصصی شدن و ایجاد فضایی آکادمیک رفته را به بلوغ برساند و موجبات تثبیت این فضا را فراهم کند. طبیعتا فردی که هم سابقه تحصیلات آکادمیک داشته باشد و هم حسن سابقه مدیریت در این فضا را تجربه کرده باشد میتواند از این ظرفیت مطلوب نهایت استفاده را کرده و موجب تخصصیتر شدن این نهاد شود.
شاید آنچه هنرمندان و انجمنهای تخصصی از مدیریت خانه هنرمندان میخواهند ایجاد فضایی برای پویاتر شدن و تامین نیازهای هنرمندان رشتههای مختلف باشد. در دوره سرسنگی متاسفانه به دلایل مختلف 12 انجمن مختلف خانه نتوانستند آنطور که باید و شاید امکان تحرک داشته باشند و عملا شخص مدیر خانه هنرمندان بهجای این 12 انجمن فعالیت میکرد.
در حال حاضر خانه هنرمندان به مدیری کارآزموده و بی حاشیه نیاز دارد که باوجود نگاه مبتنی بر آموزه های دینی و ارزشی توانایی گردآوردن هنرمندان با سلایق متفاوت را داشته باشد. مدیری که بتواند با تکیه بر تجارب و سوابق مدیریتی خود 12 انجمن تخصصی متفاوت را به کار گیرد و امکان حرکت تخصصی پویاتر آنها را بیش از پیش فراهم سازد.
از سوی دیگر حالا که به واسطه تلاش شورای عالی مدیران خانه هنرمندان و مدیریت سابق آن علاوه بر ساختمان شماره 2 خانه، زمینی وسیع برای صاحبخانه شدن هنرمندان از طریق تعاونی خانه فراهم شده است طبیعتا مدیری که بتواند به واسطه ارتباط و اعتبارش از شهرداری ، وزارت ارشاد و سایر نهادها و سازمانهای مرتبط بودجه جذب کند و بتواند هرچه زودتر پروژه شهرک هنرمندان و اختصاص مسکن به اهالی هنر را به ثمر برساند.
در نهایت اینکه عمدهترین مشکل خانه هنرمندان در چند سال اخیر عدم امکان برای جولان نگاههای مبتنی بر آموزههای دینی و مذهبی و عدم حضور جوانان مومن و انقلابی در این نهاد مهم بوده است. شاید در این مدت خانه بیشتر محل رجوع افرادی با نگاههای متمایل به فرهنگ غرب و نهچندان علاقمند به موضوعات ارزشی بوده است. موضوعات دینی و مذهبی هم صرفا به عنوان یک قاب و یا رفع تکلیف مختص ایام مذهبی بوده و بس.
شاید حالا به جرات بتوان گفت سالنها و بخشهای مختلف خانه هنرمندان ، از سالن های نمایش تا سینما تک و گالری ها و ...با آغوش باز پذیرای هنرمندان نهچندان متمایل به موضوعات مذهبی و ارزشی است و گریزان از جوانان مومن و انقلابی.
خانه در این سالها به نسبت دورههای قبل بهلحاظ چارت سازمانی بیجهت بزرگ شده و بیشتر به یک اداره تبدیل شدهاست.
در دوره گذشته چارت سازمانی دچار تحولی نهچندان کارشناسی شد. وجود معاونتهای متعدد که روند فرسایشی بهدنبال داشته و تعداد زیادی معاون و مدیر که بهواسطه این ساختار به خانه اضافه شد، موجب شد تا فضای هنری خانه شبیه به یک اداره بزرگ شود. شاید مدیر جدید بتواند با چابکسازی مجموعه تحت نظارتش این مشکل را مرتفع سازد.
شاید اگر مدیری با نگاه تخصصی و مبتنی بر آموزه های ایرانی و اسلامی و با گرایشات و تعلقات مذهبی و ارزشی در راس خانه قرار گیرد و درهای این خانه بهروی هنرمندان متعهد و ارزشی باز شود این خانه گلستان خواهد شد...