برخی محافل دولتی به رسم تک نرخی کردن ارز، منافعی را به کام صرافان نورچشمی می‌کنند.

به گزارش مشرق، اخبار ویژه روزنامه کیهان را در ادامه می خوانید:


به نام تک نرخی کردن ارز به کام صرافان نورچشمی


برخی محافل دولتی به رسم تک نرخی کردن ارز، منافعی را به کام صرافان نورچشمی می‌کنند.
به گزارش رجانیوز، یکی از سیاستهای شبه برانگیز بانک مرکزی برای کنترل نرخ ارز، سیاست مداخله ارزی یا به اصطلاح فروش ارزان قیمت پالتهای ارزی و سکه طلا بوده است. در واقع این اعتقاد همواره در مدیران بانک مرکزی وجود داشته که می‌توان با عرضه زیر قیمت بازار، نرخ آزاد را پایین آورد و یا حداقل مدیریت کرد. این سیاست روی کاغذ و شاید در برخی از مقاطع تاریخی (عمدتاً دوره نوربخش) مؤثر بوده است. یکی از الزامات کارایی سیاست مداخله، داشتن توان عرضه پرقدرت و مستمر است که حداقل در نیم دهه اخیر چنین توانی در حوزه بازار ارز برای بانک مرکزی وجود نداشته است.
این گزارش می‌افزاید: افراد محدودی در معاونت ارزی بانک مرکزی متولی تصمیم‌گیری در مورد عرضه پالتهای ارزی هستند. اینکه پالتها با چه حاشیه‌ای زیر قیمت بازار فروخته شود و به چه صرافیهایی عرضه شود، دو نکته طلایی و رانت‌خیزی است که در اختیار همین معدود مدیران ارزی قرار دارد. متأسفانه تاکنون برای سیاست مداخله چارچوب شفافی تعریف نشده است. ملاک و معیار مشخصی برای تعیین صرافیهای هدف وجود ندارد و این امر کاملاً رانتی انجام می‌شود. برخی معتقدند معاونت اقتصادی یکی از دستگاههای نظارتی نقش تعیین کننده در انتخاب صرافیها دارد. از طرفی ضابطه‌ای برای حاشیه زیر قیمت بازار نیز وجود ندارد. هیچ ضابطه‌ای برای مدت زمان اجرای سیاست مداخله نیز تعریف نشده است و ممکن است علی‌رغم عدم تأثیر بر بازار، همچنان سیاست مداخله ادامه یابد. از همه بدتر اینکه ضابطه‌ای برای گزارشگیری از مصارف ارزی پالتها مشخص نیست. معلوم نیست صرافی هدف با چه نرخی و به چه کسی پالتها را فروخته است. جالب اینکه علی‌رغم اصرار بانک مرکزی بر استفاده صرافیها از سامانه سنا، پالتهای بانک مرکزی خارج از این سامانه فروش می‌رود!
مدیران یک صرافی وابسته به بانک خصوصی که سابقه آشنایی قبلی با برخی مدیران ارشد بانک مرکزی دارند از این رانت بهره‌مند شده‌اند. سایر رانتخواران هنوز مشخص نیستند هر چند حدس‌هایی می‌توان زد. بالاخره برخی صرافان سابق اکنون در برخی از مسئولیت‌ها حضور دارند.
این گزارش تأکید می‌کند: سیاست مداخله ارزی آنهم به این بی‌سر و سامانی از چهار جهت به ضرر کشور است؛ اولاً موجب از بین رفتن ذخائر ارزی بانک مرکزی می‌شود. ثانیاً موجب تشدید رانت و فساد اقتصادی و یک شبه پولدار شدن برخی صرافیها می‌شود. ثالثاً نظارتی بر مصرف منابع ارزی در این ساختار نیست و چه بسا منابع بانک مرکزی صرف قاچاق یا تأمین مالی انتخاباتی جریانهای سیاسی شود. رابعاً تأثیری بر مهار نرخ ارز نداشته و بیشتر قدرت بازیگری ارزی صرافان محتکر را افزایش می‌دهد.
انگیزه بانک مرکزی برای استمرار مداخله ارزی مشخص نیست. برخی هدف از مداخله ارزی در چند ماه اخیر را تک نرخی کردن ارز دانسته‌اند. وضعیت ذخائر ارزی نامناسب است. نبض بازار دست صرافیهاست و مادامی که عملکرد آنها تحت نظارت قرار نگیرد، مداخله ارزی اثری بر تک نرخی شدن ارز ندارد. هنوز سیاستهای بانک مرکزی برای ساماندهی صرافیها و تثبیت سامانه سنا 2 و پرتال ارزی به جایی نرسیده است. تحریم‌ها هنوز پابرجاست و در آینده (زمستان) هم با فرض رفع تحریمها تنها 20 میلیارد دلار ارز دست بانک مرکزی را می‌گیرد که بسیار مبلغ ناچیزی است و حداقل برای شرایط اضطراری (جنگ‌های محتمل نیابتی) باید حفظ شود. در این وضعیت تزریق پالتهای ارزی به بازار کاملاً بی‌معنی و ضربه به امنیت و اقتصاد کشور است و هیچ توجیهی ندارد.



نقیض‌های متعدد امید ظریف به برگشت‌پذیری تعهدات و لغو تحریم‌ها



وزیر خارجه در کمیسیون ویژه بررسی برجام گفت: ساز و کاری ریختیم اگر طرف مقابل به تعهداتش عمل نکرد به سرعت به برنامه هسته‌ای‌مان برگردیم.
محمدجواد ظریف در مورد بازگشت‌پذیری گفت: در این مورد به اندازه کافی صحبت کرده‌ایم. بازگشت‌پذیری مصالحه‌ای بود برای رفع تحریم‌ها چرا که آمادگی برای رفع تحریم‌ها از سوی طرف مقابل وجود نداشت.
وی افزود: اول گفتند که تحریم‌ها را تعلیق می‌کنیم و بعد رفع. سپس گفتند گروهی از تحریم‌ها را لغو می‌کنیم و گروهی را نگه می‌داریم و در نهایت ساز و کاری ریختیم که اگر طرف مقابل در همین چارچوب به تعهداتش عمل نکرد به سرعت به برنامه هسته‌ای‌مان برگردیم.
وی در رابطه با پاسخ به ادعاهای بی‌اساس آمریکایی‌ها درباره باقی ماندن اساس تحریم‌ها خاطرنشان کرد: ما به تک‌تک این اظهارات پاسخ دادیم و اعتراض کردیم. در نامه‌ای به آمانو و یا در واکنش به اظهارات مقامات آمریکایی به جان‌کری اعتراض کردیم. هنوز برجام اجرایی نشده است اما روزی که اجرایی شود همه باید این وظیفه را داشته باشیم که رصد کنیم که تعهدات به خوبی اجرا می‌شود یا نه که اگر طرف مقابل نقض مهم و اساسی صورت داد برنامه هسته‌ای‌مان را برگردانیم و برداشت ما این است که سریعتر از طرف مقابل می‌توانیم این کار را انجام دهیم.
ظریف همچنین گفته است:‌ اگر ساختمان تحریم‌ها فرو بریزد بازگشت‌پذیری تحریم‌ها آسان نیست. در عین حال بازگشت‌پذیری یک واقعیت دو طرفه است که این حق را به ما هم می‌دهد ضمن اینکه حق حاکمیتی ماست، اما ما تلاش داشتیم تا اگر روزی مجبور به بازگشت به برنامه هسته‌ای‌مان شدیم این کار مبنای قانونی داشته باشد.
وی ادامه داد: تحریم های شورای امنیت تنها تحریم‌هایی است که نیاز به تصمیم‌گیری مجدد داشت تا بازگشت‌پذیر شوند و ما در برابر این مسئله راهکار و ایده ای را به تعامل رسیدیم که امتحانش را البته در دنیا پس نداده است. ما توانستیم شرایطی را ایجاد کنیم که رسانه‌های آمریکایی نوشتند با جمله‌ای که ایران در پایان قطعنامه 2231 نوشته است مبنی بر اینکه اگر طرف مقابل نقض مهم و اساسی برجام را صورت دهد ایران این حق را برای خود در نظر دارد که به برنامه هسته‌ای‌اش بازگردد و حتی می‌تواند در همکاری‌اش با آژانس تجدیدنظر کند و اینها بازگشت‌پذیری را ناممکن می‌کند.
چند ایراد اساسی در استدلال‌های آقای ظریف وجود دارد از جمله اینکه «اگر به تعهداتشان عمل نکردند، به سرعت به برنامه هسته‌ای‌مان برمی‌گردیم» هرچند در بیان و لفظ امکانپذیر باشداما در عمل ممکن نیست. 9700 کیلوگرم از مجموع 10 هزار تن اورانیوم 3/5 درصد و غنی شده‌ای که قرار است «قبل از روز اجرای توافق» از کشور خارج شود، ظرف 10 سال به دست آمده و سؤال این است که چگونه می‌توان به سرعت این ذخیره را بازیابی و تولید کرد و با چه حجمی از اورانیوم طبیعی کمیاب؟ یا مثلا رآکتور بتون‌ریزی شده آب سنگین اراک یا زنجیره آبشار سانتریفیوژها را که در طول سالها فراهم شده، چگونه می‌توان به سرعت بازگرداند؟ به عبارت دیگر ما به ازای واقعی «برگشت‌پذیری سریع» امتیازات هسته‌ای داده شده کدام است؟
نکته دوم این است که چرا اصل روشن همزمانی اجرای تعهدات مراعات نشده و تعهدات طرف بدعهد غربی به بعد از اجرای همه تعهدات ما موکول شده است؟ وقتی ظرف 2-3 ماه 98 درصد ذخایر اورانیوم را دادیم و رفت یا 14 هزار از مجموع 19 هزار سانتریفیوژ را از هم گسیختیم و جعبه زدیم و...، چه تضمین و برگ برنده‌ای دست ما را می‌گیرد؟!
سوم؛ این چه توافقی است که اجرا نشده، طرف توافق به صراحت می‌گوید اساس تحریم‌ها باقی می‌ماند؟ و با چنین واقعیتی که مورد اعتراض وزارت خارجه صورت گرفته چگونه آقای ظریف می‌گوید:‌«اگر ساختمان تحریم‌ها فرو بریزد، بازگشت‌پذیری تحریم‌ها آسان نیست؟
نکته چهارم؛ براساس نقش‌آفرینی کنگره آمریکا، اوباما تنها می‌تواند تحریم ها را تعلیق کند و هر 6 ماه این تعلیق را تمدید کند. کجای این مکانیزم قانونی آمریکا، لغو تحریم ها را می‌پذیرد و در صورت نیاز به تمدید هر 6 ماه یک بار تعلیق تحریم ها، کدام سرمایه‌گذار خارجی ریسک همکاری با ایران را می‌پذیرد؟
و سرانجام اینکه براساس مکانیزم ماشه- تعبیه شده در برجام و قطعنامه- با کمترین شکایت ایران یا طرف غربی، موضوع اختلاف به کمیسیون مشترک ارجاع می‌شود و در این صورت باید رای اجماعی 8 عضو کمیسیون که فقط یکی از آنها ایران است، برای ادامه تعلیق تحریم‌ها مجددا اخذ شود وگرنه تحریم‌ها، به شکل اتوماتیک احیا می‌شود. کجای این روند را می‌توان لغو تحریم‌ها نام نهاد.



مونیز: توافق با ایران سخت‌گیرانه‌ترین توافق است


وزیر انرژی آمریکا می‌گوید توافق با ایران نوآورترین و سخت‌‌گیرانه‌ترین توافق است
ارنست مونیز در مصاحبه با ان‌بی‌سی گفت: شاید لازم باشد مخالفان توافق در آمریکا نامه 29 دانشمند برجسته کشور را بخوانند که به رئیس‌جمهور نوشتند و در آن توافقنامه هسته‌ای با ایران را نوآورترین و سخت‌گیرانه‌ترین توافقنامه منع اشاعه توصیف کردند که تاکنون درباره آن مذاکره شده است. من نظر آنها را خیلی مهم می‌دانم.
مونیز گفت: می‌خواهم تاکید کنم حمایت از این توافقنامه بیشتر از طرف کسانی است، چه در کنگره و چه در بخش غیردولتی، که بیشتر از بقیه وقت صرف و به دقت این توافقنامه را مطالعه کرده‌اند. دوباره می‌گویم ما معتقدیم هر چه یک فرد این توافقنامه را با ذهن باز و بدون تعصب مطالعه و آن را تجزیه و تحلیل کند، حمایت او از آن بیشتر می‌شود. در این میان مرحله اجرا بسیار حیاتی است. در واقع توافق‌های بی‌ بدیل و بسیار طولانی مدت راستی آزمایی که ما درباره آن مذاکره کرده‌ایم روی دیگری نیز دارد یعنی اینکه ما باید آماده باشیم با جدیت و قاطعیت آن را برای مدتی بسیار طولانی اجرا کنیم تا تضمین کنیم ایران فقط فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خواهد داشت.
وی افزود: این توافقنامه به هیچ‌ وجه ما را از اینکه علیه بسیاری دیگر از فعالیت‌های ایران در منطقه بسیار تلاش کنیم، بی‌نیاز نمی‌کند، فعالیت‌هایی که ما با آن‌ها به شدت مخالفیم از جمله حمایت این کشور از تروریسم که حمایت از تروریسم مهمترین نمونه آن است. آن‌ها همچنین عامل بخشی از بی ثباتی‌ها در منطقه هستند که یمن نمونه آن است. آن‌ها حقوق مدنی مردم را نقض می‌کنند.
این‌ها مسائلی هستند، همانطور که رئیس‌جمهور هم گفته است، فعالیت‌های ما را در مقابله با آن‌ها بیشتر خواهد کرد. این توافقنامه به هیچ وجه ما را در انجام این کار محدود نمی‌کند و اصلا گزینه‌های ما را در صورتیکه ایران طبق توافقنامه عمل نکند، محدود و حذف نمی‌کند.
مونیز تصریح کرد: این توافقنامه برای این است که ایران را مجبور کند آژانس را در خصوص نیازهایش به بازرسی‌ها در چارچوب زمانی بسیار کوتاه یعنی تا پانزدهم اکتبر راضی کند. این کار بی‌سابقه است. این شرط اجرای توافقنامه است. همانطور که می‌دانید آژانس به شکلی محرمانه با کشورها کار می‌کند و این کار طبق معیارها و استاندارد‌های آژانس است و مشخص می‌کند که دقیقا چه گامهایی برخواهد داشت و پروتکلهای آن چه خواهد بود. بنابر این مطمئنا کنگره همه  آن چه را که ما در اختیار داریم، در دسترس خود دارد. دوم اینکه، حتی فراتر از این اسناد، آن‌ها با جزئیات زیادی درباره آنچه که قرار است اتفاق بیفتد، اطلاعات گرفته‌اند.
 وی گفت: پیش‌بینی من این است که ما در روز تصویب که در واقع نود روز پس از امضای توافقنامه است، یعنی حدود نیمه اکتبر، بتوانیم اجرای آن را شروع کنیم. البته ایران هم کارهای بسیار زیادی دارد که باید در آن بازه زمانی انجام دهد. بنابراین ما این توافقنامه را اجرا خواهیم کرد. اگر به هر دلیلی اجرای این توافقنامه شروع نشود، و البته خیلی روشن بگویم که انتظار من این است که این توافقنامه اجرا شود، اما اگر این اتفاق نیفتد، در آن صورت حرف اسکوکرافت مشاور اسبق امنیت ملی روسای جمهور اسبق فورد و بوش پدر را تکرار خواهم کرد و خواهم گفت اگر ما از این توافقنامه کنار بکشیم و تنهایی کنار برویم، احتمالا در شرایطی قرار خواهیم گرفت که با بدترین احتمالات ممکن طرف خواهیم شد، وحدت بین‌المللی را از دست خواهیم داد، از بین رفتن وحدت بین‌المللی مطمئنا دست‌کم رژیم تحریمها را از هم فرو خواهد پاشید و ایران از همکاری‌ها و سرمایه‌گذاریهای اقتصادی بیشتری برخوردار خواهد شد بدون اینکه نیاز باشد فعالیتهای هسته‌ای خود را به میزان قابل توجهی عقب ببرد و محدود کند و بدون اینکه نیاز باشد راستی‌آزمایی‌های بی‌سابقه درباره این کشور انجام شود، راستی‌آزمایی‌هایی که در چارچوب این توافقنامه برای مدتی بسیار طولانی برقرار کرده‌ایم.

 
 
 از عملگی در آشوب نیابتی تا سردست گرفتن ارزش‌ها و جمهوریت


معاون سیاسی حزب منحله مشارکت می‌گوید نمی‌توان دم از ارزش‌های نظام زد و رأی مردم را نادیده گرفت.
آذر منصوری (عضو مرکزیت حزب تازه تأسیس و غیرقانونی اتحاد ملت) در مصاحبه با خرداد نیوز گفته است: شعار اصلی انقلاب ما استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود. طبیعتا این شعار آرمان همه انقلابیون بود، به دلیل اینکه جمهوریت سازگار با دین در کنار آزادی و حفظ استقلال می‌توانست به تعالی کشور کمک کند و ایران را به عنوان یک نماد نظام مردم‌سالاری سازگار با دین به دنیا معرفی کند. تاکیدات حضرت امام هم مبنی بر «اتکا به رای مردم» و اینکه «میزان رای ملت است»  اینکه «مردم ولی‌نعمت‌های ما هستند» کاملا روشن می‌کند که بنیانگذار جمهوری اسلامی تا چه حد تاکیدش به مردم، به رضایتمندی آنها و مشارکت آنها در صحنه است.
منصوری افزود: نمی‌شود از ارزش‌های نظام دفاع کنیم، ولی اصل جمهوریت و میزان رای مردم بودن را نادیده بگیریم.
یادآور می‌شود نامبرده جزو بازداشتی‌های فتنه سال 1388 است که در جریان آن، جریان انحصارطلب و آلوده  آشوب‌طلب 24/5 میلیون رأی مردم را زیر پا گذاشت و ضمن تقابل با جمهوریت و رأی مردم، روی عنوان جمهوری اسلامی در شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» خط کشید. بنابراین دم زدن از آرمان‌های انقلاب و شعار جمهوری اسلامی یا میزان بودن رأی ملت و...، لاف گزاف زدن و توهین به شعور مردم است به ویژه اینکه فتنه‌گران، حقارت عملگی موساد و سیا و ام‌آی سیکس در آشوب نیابتی را به جان خریدند و با جماعتی هم‌پا و همراه شدند که به صراحت می‌گفتند هدف اصل نظام است و انتخابات فقط یک بهانه است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس