به گزارش مشرق، این روزها حال و هوای مازندران سرشار از عطر خوش 30 کبوتر پر و بال بستهای است که با بال ایمان و رشادت و ایثار به آسمان پر گشودند و به سوی معبود خویش شتافتند و بر سر سفره او نشستند.
مردم استان مازندران در این روزها درصدد تدارک استقبال از پیکرهای پاک و مطهر شهدای غواص هستند که جانانه به قلب دشمن زدند تا امروز همه ما در آرامش و آسایش زندگی کنیم.
به همین مناسبت با یکی از همرزمان شهدای گرانقدر غواص در شهرستان چالوس به گفتوگو نشستیم و از حال و هوای بچههای غواص در شبهای عملیات شناسایی گپ زدیم که در زیر میخوانید.
شهرام کیاکجوری رزمنده غواص و جانباز 49 درصدی هشتسال دفاع مقدس با اشاره به اینکه از سال 61 تا 67 در جبهههای حق علیه باطل حضور داشتم، اظهار کرد: از سال 63 در لشکر 25 کربلای مازندران وارد غواصی شدم.
این همرزم شهدای غواص با بیان اینکه اول باید غواص را تعریف کرده و بدانند که غواص چه کسانی بودند، خاطرنشان کرد: نیروهای غواص از نیروهای زبده و شنا بلد بودند که برای این کار انتخاب میشدند، نیروهایی که بسیار شجاع بودند و از هیچ چیزی هراسی نداشتند.
کیاکجوری گفت: وقتی میخواستیم با لباس غواصی برای عملیات شناسایی وارد آب شویم، هم خودمان و هم فرماندهان به ما غواصان میگفتند که انتظار بازگشت نداشته باشید و این به آن علت بود که کار شناسایی نیروهای غواص بسیار سخت بود و هر لحظه امکان به اسارت در آمدن و شهادت وجود داشت.
وی با اشاره به اینکه عملیات شناسایی چندینماه طول میکشید، اظهار کرد: هر شب قبل از رفتن به عملیات شناسایی، وصیتنامههای خود را مینوشتیم، دعای توسل و سپس به زمزمه آیه شریفه و مبارکه «وجعلنا من بین ایدیهم...» میپرداختیم و پس از آن برای شناسایی حرکت میکردیم و البته معجزهها رخ میداد به طوری که نگهبانان عراقی حتی ما را نمیتوانستند ببیند.
این جانباز 49 درصدی دوران دفاع مقدس افزود: ما غواصان قبل از آنکه به محل شناسایی دشمن برسیم با یکدیگر قرار میگذاشتیم که راس فلان ساعت در فلان نقطه حتما حاضر باشیم و با هم به عقب و نزد نیروهای خودی برگردیم و این موضوع برای ما خیلی اهمیت داشت چون اگر مورد شناسایی قرار میگرفتیم، قطعا به اسارت نیرویهای بعثی در میآمدیم و کار برای همه سخت میشد.
وی با اشاره به اینکه نیروهای غواص از شط دجله و فرات به شط خون و شهادت میرسیدند، تصریح کرد: شرکت در مراسم تشییع پیکر پاک شهدای غواص، سعادت بسیار بزرگی است و هر کس در این تشییع باشکوه شرکت کرد، بداند که شهدای غواص او را به این مراسم دعوت کردند.
کیاکجوری یادآور شد: در یکی از همین عملیاتهای شناسایی که رفته بودیم، خودم و همرزمانم به مدت 24 ساعت در منطقه فاو به اسارت نیروهای عراقی درآمدیم که نیروهای لشکر علیابنابیطالب قم آمدند و ما را نجات دادند.
وی افزود: در این 24 ساعتی که در اسارت بودیم حتی یک قطره آب هم به ما ندادند و سعی داشتند تا از ما اعتراف بگیرند اما ایمان و اخلاص بالای بچههای غواص باعث شد هیچکس یککلمه هم حرفی نزنده است.
این رزمنده دفاع مقدس درباره نحوه به شهادت رسیدن نیروهای غواص گفت: دست و پای این غواصان را بستند و با دو بلوکی که هم به آنها بسته بودند به داخل آب انداختند و از طرفی نیز یک کابل برق را هم به خودروی دیزلی وصل و پس از جریان یافتن برق در آن، به داخل آب انداختند و در نهایت غواصان ما به درجه رفیع شهادت رسیدند.
کیاکجوری در پایان با بیان اینکه 6 ماه در کنار همین بچههای غواص بودم اما حالا که آنها را کنار خود نمیبینم خیلی ناراحت هستم، گفت: سعادت نداشتم تا من هم با شهدای غواص بروم و از همین جا باید به همرزمان شهید خود بگویم شرمنده آنها هستم و من لایق نبودم تا به شهادت برسم و اینگونه از قافله شهادت جا ماندم.