شلیک نخستین موشک اسکاد به مراکز نظامی عربستان/فرار مالیاتی 900 میلیارد تومانی با اسناد جعلی/آمریکایی‌ها به دنبال تمدید 10 ساله تحریم‌های کنگره علیه ایران
گروه سیاسی مشرق - روزنامه‌ها در لابه‌لای گزارش‌ها و سرمقاله‌ها، قسمتی از صفحات خود را به اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها اشاره می‌کند.


** کیهان
بازتاب گسترده بیانات رهبر انقلاب در رسانه‌های جهان: آیت‌الله خامنه‌ای هم آمریکا را شیطان بزرگ می‌داند

روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» در گزارش خود با تمرکز بر سخنان مقام معظم رهبری درباره عدم اعتماد به قدرت‌های مستکبر به ویژه آمریکا و مرتبط کردن آن با مهلت تعیین شده برای حصول توافق نهایی هسته‌ای نوشت: فرماندهی کل قوای ایران در سخنان پنجشنبه خود به مناسبت بیست و ششمین سالگرد درگذشت امام تاکید کردند که آمریکا و دیگر قدرت‌های مستکبر قابل اعتماد نیستند.
به نوشته این روزنامه آمریکایی،‌ آیت‌الله خامنه‌ای در سخنان خود تاکید کردند که رهنمودهای امام خمینی به معنای قطع رابطه با دیگر کشورهای جهان نبوده است.
وال استریت ژورنال در خاتمه نوشت: سخنان آیت‌الله خامنه‌ای به خاطر در پیش بودن مهلت تعیین شده 30 ژوئن برای  حصول توافق نهایی هسته‌ای به شدت مورد توجه و رصد قرار گرفته است.
تاکید رهبر عالی ایران بر بی‌اعتمادی به آمریکا
«کریستینا پامر» خبرنگار  شبکه خبری آمریکایی «سی‌بی‌اس نیوز» نیز در گزارشی از تهران نوشت: آیت‌الله خامنه‌ای، رهبری ایران که حمایت خود از گفت‌‌وگوهای هسته‌ای را اعلام و البته مدام نسبت به صداقت آمریکا و کشورهای غربی حاضر در مذاکرات ابراز شک می‌کند، روز پنجشنبه نیز  مجددا شک و بدگمانی به طرف غربی (آمریکا) را در سخنرانی به مناسبت سالگرد درگذشت امام خمینی بیان کرد.
«خبرگزاری فرانسه»  نیز در گزارشی در این رابطه نوشت: آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده کل قوای ایران روز پنجشنبه خواهان اتحاد مسلمانان جهان برای مقابله با ظلم و ستم غرب شد.
خبرگزاری فرانسه در ادامه گزارش خود نوشت: در این مراسم که به مناسبت بیست و ششمین سالروز رحلت آیت‌الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در تهران برپا شد،‌ آیت‌الله خامنه‌ای نسبت به برقراری هرگونه رابطه با آمریکا، یکی از چند قدرت جهانی در حال مذاکرات هسته‌ای با ایران، هشدار داد.
آمریکا همچنان شیطان بزرگ است
این منبع خبری در خاتمه ضمن اشاره به ستایش رهبر انقلاب از نقش امام خمینی در نسبت دادن لقب «شیطان بزرگ» به آمریکا نوشت: رهبری ایران در سخنان خود نسبت به صداقت قدرت‌های جهانی در مذاکره هسته‌ای با ایران اظهار شک و بدگمانی کرد.
«شین‌هوا» خبرگزاری رسمی چین نیز در گزارشی از تهران نوشت: آیت‌الله خامنه‌ای رهبر عالی‌رتبه ایران مخالفت خود را با حملات هوایی ائتلاف عربستان علیه یمن اعلام کرد.
این خبرگزاری به نقل قول سخنان رهبر معظم انقلاب پرداخت و از قول ایشان  نوشت: «ما بمباران یمن را محکوم کرده و حمایتمان را از ملت رنج‌کشیده این کشور اعلام می‌کنیم.»
خبرگزاری لبنانی «المنار» نیز در گزارشی تاکید کرد: آیت‌الله خامنه‌ای در سخنانشان نسبت به دسایس دشمنان هشدار دادند.
المنار نوشت: رهبر انقلاب در سخنان خود بر پایبندی مردم ایران به اصول و مبنای امام خمینی تاکید و افزودند که یکی از این اصول این است که آمریکا  کماکان «شیطان بزرگ» محسوب می‌شود.
المنار در خاتمه نوشت: رهبر انقلاب اسلامی نسبت به سیاست‌های تفرقه‌انداز برخی گروهک‌های تکفیری در عراق، سوریه و لبنان علیه شیعه و سنی هشدار داده و خواهان عدم در ورطه افتادن مسلمانان در دام آن‌ها شدند.
تروریست‌های داعش ربطی به اسلام ندارند
وبگاه لبنانی «العهد» نیز در گزارشی در خصوص سخنان رهبر انقلاب نوشت: «آیت‌الله خامنه‌ای تاکید کرد که گروهک‌های تروریستی مانند داعش هیچ ارتباطی با اسلام ندارند و مورد حمایت آمریکا و اسرائیل هستند.»
به گزارش این منبع خبری، رهبر جمهوری اسلامی ایران افزودند: «ما نمی‌توانیم به وعده‌های مستکبران به ویژه در مسائل خاص اعتماد کرده و تنها به خدا اعتماد داریم».
روزنامه عرب‌زبان «الحیات» چاپ لندن نیز در گزارش خود در این باره نوشت: رهبر ایران خواستار وحدت ملی داخلی و جهانی برای مقابله با استکبار جهانی خصوصا آمریکا شد.

به گزارش الحیات، آیت‌الله خامنه‌ای نسبت به توطئه‌های کنونی برای اختلاف‌افکنی میان شیعه و سنی اشاره  و از آمریکا در خصوص تحریکاتش برای اختلاف‌افکنی در کشورهای اسلامی انتقاد کرد.
شبکه تلویزیونی «المیادین» لبنان نیز  بخش بیشتر سخنان آیت‌الله خامنه‌ای مربوط به فلسطین را بازتاب داد و از قول ایشان نوشت: «آرمان فلسطین هرگز از دغدغه‌های ما خارج نخواهد شد. همان‌گونه که با بمباران یمن مخالفیم با محاصره غزه نیز مخالف هستیم. امام خمینی نیز با آمریکا مخالف و حامی فلسطین و آرمان فلسطین بود. ایشان اعتقاد داشت که آمریکا «شیطان بزرگ» است. دشمن می‌خواهد که به وضعیت اول و تسلط بر ایران برگردد و ملت سدی محکم در برابر آن خواهند بود».
نمی‌توان به وعده‌ها اعتماد کرد
روزنامه «القدس العربی» نیز با تمرکز بر سخنان آیت‌الله خامنه‌ای در زمینه «وحدت ملی» به نقل از ایشان نوشت: « از خصوصیات بارز امام خمینی عدم اعتماد بر قدرت‌های استکباری بود. آنچه امروز در خصوص ایران و آنچه درباره آن اعلام می‌شود، حاکی از آن است که نمی‌توان به وعده‌ها اعتماد کرد».
به نوشته القدس العربی، رهبر ایران همچنین ضمن اشاره به توطئه‌ها برای تفرقه‌افکنی دینی، تحرکات آمریکا را در این خصوص مورد انتقاد قرار داد.

پایگاه خبری الفرات عراق نیز با انتشار سخنان مقام معظم رهبری در سالروز ارتحال امام خمینی(ره) به بخش‌هایی از بیانات معظم له درباره جریان‌های تکفیری داعشی در سوریه و  عراق اشاره کرد.
الفرات نوشت: آیت‌الله خامنه‌ای اعلام کرد به همان اندازه که با جریان‌های داعشی در سوریه و عراق مخالفیم، با رفتارهای ظالمانه پلیس آمریکا هم مخالف هستیم.
این رسانه نوشت: آیت‌الله خامنه‌ای تاکید کرد صحت مواضع  امام خمینی(ره) مبنی بر عدم  اعتماد به وعده‌های قدرت استکباری برای ما اثبات شده است. دشمن می‌خواهد بار دیگر ایران را تحت سلطه خود قرار دهد، اما ملت همچون سد مستحکمی در برابر آن خواهد ایستاد.
پلیس آمریکا شبیه تروریست‌های داعش
آروتز شوا یکی از رسانه‌های رژیم صهیونیستی که به سه زبان عبری، عربی و انگلیسی برنامه پخش می‌کند نیز ضمن بازتاب بیانات رهبر انقلاب تاکید کرد: آیت‌الله خامنه‌ای پلیس آمریکا را شبیه تروریست‌های داعش دانستند.
دیلی استار نیز در گزارشی از بیانات آیت‌الله خامنه‌ای گزارش داد: رهبر عالی ایران خواستار اتحاد مسلمانان علیه غرب شد.
ال مانیتور نیز به سخنان رهبر معظم انقلاب پیرامون تحریف امام پرداخته و به نقل از آیت‌الله خامنه‌ای گزارش داد: امام خمینی لیبرال نبود!

شلیک نخستین موشک اسکاد به مراکز نظامی عربستان

خبرگزاری رسمی عربستان «واس»، اعلام کرد، انصارالله یمن یک فروند موشک اسکاد به سمت شهر «خمیس مشیط» واقع در مناطق جنوبی عربستان شلیک کرده است. به گزارش ایرنا، منابع محلی یمنی اعلام کردند که صبح دیروز (شنبه) پس از شلیک موشک اسکاد توسط نیروهای مقاومت مردمی یمن به پایگاه هوایی «خمیس مشیط» صدای آژیر خطر در جنوب عربستان شنیده شد.  عربستان به دنبال شلیک این موشک پایگاه نظامی را کاملاً تخلیه کرده است. منابع سعودی ادعا کردند این موشک را رهگیری  و منهدم کرده‌اند ولی منابع یمنی این موضوع را کاملا رد می‌کنند. این در حالی است که عربستان اعلام کرد که همه پروازهای رفت و برگشت ابها و جازان به دلایل امنیتی لغو شده است. سعودی‌ها به ندرت اقدام به انتشار خسارات و تلفات خود می‌کنند آن هم با سانسور شدید آمارها.
«اسکاد» خانواده‌ای از موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد ساخت روسیه است. اگرچه در مورد نوع اسکاد شلیک شده به عربستان اطلاعات دقیقی منتشر نشده است اما  براساس گزارش‌های موجود، یمن از جمله کشورهایی است که  «اسکاد-بی» که رایج‌ترین مدل این موشک است و برد آن به ۳۰۰ کیلومتر افزایش و خطای آن به ۴۵ متر کاهش یافته است را در اختیار دارد. پیش از این نیز شلیک موشک‌های «زلزال» و «گراد» یمن به عربستان باعث ایجاد رعب و وحشت در مرزهای جنوبی سعودی‌ها شده بود.
از سوی دیگر درگیری‌های مرزی عربستان و یمن همچنان ادامه دارد. به گزارش واحد مرکزی خبر، سعودی‌ها به کشته شدن چهار نظامی خود در این درگیری‌ها را تأیید کرده‌اند. همزمان رسانه‌ها از آماده باش کامل پایگاه‌های سعودی در نجران و دیگر مناطق مرزی در تمام ساعات شبانه روز  خبر می‌دهند. از سوی دیگر نیروهای ارتش یمن و کمیته‌های مردمی در عملیات ویژه‌ای با حمله به پاسگاه الردیف سعودی‌ها توانستند کنترل خود را بر این موضع نظامی تثبیت کنند و تاسیسات و خودروهای نظامی زرهی در آن را منهدم نمایند. نیروهای سعودی اواسط ماه گذشته میلادی نیز پس از حمله نیروهای یمنی به پاسگاه مرزی «الردیف» با بیش از ده دستگاه خودروی زرهی و نفربر و تانک بازگشته بودند اما نیروهای یمنی بار دیگر این پاسگاه را به کنترل خود در آوردند.
متجاوزان سعودی با سلاح‌های سنگین از این پاسگاه مناطق شهرهای یمن را هدف قرار می‌دادند. همچنین سه افسر و شش نظامی سعودی در جریان بمباران مراکز استقرار ارتش این کشور از سوی نیروهای کمیته مردمی یمن در جنوب شهر صامطه و شرق شهر الطوال در جیزان در مرز دو کشور کشته شدند.
این در حالی است که «سلیمان الغولی» یکی از رهبران بلندپایه جنبش انصارالله یمن تاکید کرد که این جنبش خواهان بازپس‌گیری استان‌های نجران، عسیر و جیزان از عربستان است.
وی با اعلام این خبر تاکید کرد: «در حال حاضر بین اهالی نجران و انصارالله همکاری وجود دارد.»
تظاهرات گسترده در یمن
از سوی دیگر عصر جمعه صدها هزار نفر از قشرهای مختلف مردم یمن در یک تظاهرات بسیار گسترده در صنعا خواستار تحقیق بین‌المللی فوری درباره جنایات آل‌سعود در جنگ ویرانگری که علیه یمن به راه  انداخته است شدند.  شرکت کنندگان در این تظاهرات با صدور بیانیه‌ای تحت عنوان «همه با هم بر ضد تجاوز می‌ایستیم» بار دیگر مخالفت خود  را با تجاوز وحشیانه سعودی‌ها و نیز محاصره ظالمانه یمن مورد تاکید قرار دادند. براساس این بیانیه، مردم یمن اعلام کردند با آمادگی و بسیج عمومی و با تمام وسایل و امکاناتی که در اختیار دارند، با تجاوزگری سعودی آمریکایی مقابله می‌کنند.
حصر ناجوانمردانه
در همین حال سازمان‌های امدادرسان می‌گویند حصر دریایی یمن، توسط ائتلاف تحت رهبری عربستان و مورد حمایت آمریکا و انگلیس باعث شده ۲۰ میلیون نفر در این کشور فقیر عربی با کمبود آب، غذا و کمک‌های پزشکی روبه‌رو شوند.
براساس گزارش گاردین، هم‌اکنون ۸۰ درصد از جمعیت این کشور در شرایط «فاجعه انسانی» به سر می‌برند و چنان‌که سازمان‌های امدادرسانی بین‌المللی می‌گویند حصر دریایی، وضعیت را برای آنها بیش از پیش دشوار کرده است.
همچنین به گزارش فارس،  یکی از رهبران جنبش انصار الله یمن از اعتراف افسر بازداشت شده ارتش عربستان به استخدام دزدان دریایی سومالیایی برای تدارک حملات تروریستی به یمن خبر داد.
بنا به اظهارات «عیسی ولد حسن العمری»،عربستان اطلاعات نظامی و جغرافیایی مهمی درباره یمن در اختیار دزدان سومالیایی قرار داده تا حملات تروریستی از جمله انفجار دانشگاه صنعا را سازماندهی کنند.


فرار مالیاتی 900 میلیارد تومانی با اسناد جعلی

داود آرضایی در گفت‌وگو با فارس با اشاره به موضوع فرار مالیاتی و راه‌های پیشگیری از آن اظهار داشت: اخیراً یک مورد فرار مالیاتی به مبلغ 900 میلیارد تومان در یکی از استان‌های کشور کشف شد.
دادستان سازمان امور مالیاتی خاطرنشان کرد: یکی از مؤسسات مالی که اقدام به صدور فاکتورهای صوری و غیر واقعی می‌کرد، توسط اداره کل امور مالیاتی استان مربوطه کشف و عوامل آن شناسایی شد.
وی افزود: در این راستا پرونده‌ای در دادسرای عمومی و انقلاب اسلامی استان تشکیل و متهمان تحت پیگرد قرار گرفتند و پرونده مذکور در مرحله مقدماتی است.
این مقام مسئول با اشاره به فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری، فرار مالیاتی را جرم دانست که طبق ماده 274 اصلاحی قانون مالیات‌های مستقیم که هم‌اکنون در مرحله اظهارنظر شورای نگهبان قرار دارد، فراریان از پرداخت مالیات تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت.
دادستان سازمان امور مالیاتی با تشریح اقدامات صورت گرفته توسط دادستانی انتظامی مالیاتی به استقرار دادیاران در ادارات کل امور مالیاتی سراسر کشور اشاره کرد و گفت: از مؤدیان مالیاتی و سایر شهروندان می‌خواهیم، هرگونه تخلف از سوی مأموران مالیاتی و یا امور مرتبط با وظایف سازمان امور مالیاتی کشور را به واحدهای دادستانی انتظامی مالیاتی گزارش دهند.
آرضایی به فعالان اقتصادی و مردم توصیه کرد: مراقب سودجویان به اسم مأمور مالیاتی باشند، زیرا افراد کلاهبردار به شیوه‌های مختلف از مردم اخاذی می‌کنند.
به گزارش فارس، مخاطبان و عموم جامعه
 می‌توانند از طریق سایت این سازمان به نشانی www.intamedia.ir/dadsetai و تلفن مرکز ارتباط مردمی سازمان امور مالیاتی کشور 1822 و تلفن مستقیم دادستان انتظامی مالیاتی با کد تهران و شماره 33967819 و 39903545 تماس برقرار کنند.
تخفیف 25 درصدی مالیاتی به تعاونی‌ها
همچنین رئیس سازمان امور مالیاتی در نشست مشترک با معاون وزیر تعاون گفت: به منظور ایجاد وحدت رویه در اعمال تخفیف 25 درصد مالیات تعاونی‌ها، بخشنامه‌ای طی روزهای آینده برای واحدهای مالیاتی سراسر کشور ابلاغ می‌شود.
عسکری از اتحادیه‌ها و شرکتهای تعاونی درخواست کردتا به سازمان امور مالیاتی به عنوان دستگاه مجری در رفع مسایل شرکتهای تعاونی در حوزه مالیات کمک کنند.
وی شفافیت رویدادهای مالی شرکتهای تعاونی را به عنوان مزیتی برای اعمال بخشودگی جرائم مالیاتی تعاونیها بیان و تأکید کرد: برای بخشودگی آنها با نظر مساعد با توجه به اختیارات سازمان اقدامات و مساعدت‌های لازم به عمل خواهد آمد و صدور گواهی ارزش افزوده در صورتی که شرکت‌های تعاونی مشکل بدهی مالیاتی نداشته باشند پروسه در حداقل زمان صورت می‌گیرد.


** وطن امروز
خیلی دور، خیلی نزدیک!

سر مردمان را می‌برند و آب بر تشنگان می‌بندند؛ این تنها وصفی است که این روزها از شنیدن اخبار بسته شدن آب فرات بر مردم عراق و بریدن سر ده‌ها خانواده عراقی و سوری توسط  داعشی‌ها به ذهن متبادر می‌شود. وحوش دواعش اگر یزیدهای زمانه ما نباشند اما بی‌شک شمرهای عصر مدرنیته هستند که به نام اسلامی استحاله شده، به کام اربابان مدرنیته، در کربلایی به وسعت عراق و شام و چه بسا کل تمدن مشرق زمین خون می‌ریزند. این همان اسلام آمریکایی مورد اشاره امام(ره) است که پیش‌تر در غرب وحشی بار آمده و حالا  در مکتب اشغالگران کودک‌کش اسرائیلی جری‌تر هم شده و به جان مسلمانان افتاده است. تاریخ نقش یزیدها را پشت سر شمرها نادیده نمی‌گیرد. گویی جنایت‌های جرار داعش، جبهه‌النصره و دیگر تکفیری‌های مورد حمایت غرب، پژواک مصاحبه‌های پیاپی شارون، قصاب صبرا و شتیلا و جانشینان او در وزارت جنگ رژیم صهیونیستی است که پس از آخرین شکست در لبنان(2006) مدام در مصاحبه‌هایشان می‌گفتند: «آنها را به عصر حجر بازمی‌گردانیم.» و منظورشان مشخصا ملت‌های خاورمیانه بود. کمتر از یک ماه پیش رادیوی رسمی تل‌آویو در خبری عجیب به نقل از یک مقام امنیتی که تیتر یک اغلب رسانه‌های جهان نیز شد، اعلام کرد «داعش تهدیدی برای ما نیست»!

طبیعی است که این فتنه تکفیری گزندش به اروپا و آمریکا نرسد، مگر تروریسم کارتونی و کارگردانی شده شارلی ابدویی‌اش. حالا حتی حامیان غربی - عربی داعش دیگر حوصله پرده‌پوشی با روی پرده بردن آثار نمایشی به بزرگی فیلم هالیوودی 11 سپتامبر یا نسخه‌های کوچک‌تر اروپایی‌اش مثل متروی لندن و ایستگاه قطار مادرید را ندارند.

تشت داعش دست‌کم 3 سال است از بام کاخ سفید افتاده است یعنی از زمانی که هیلاری کلینتون در کتاب خاطراتش – انتخاب‌های دشوار‌– از دوره افتادنش در جهان به عنوان وزیر وقت خارجه آمریکا برای به رسمیت شناساندن گروهی به نام خلافت اسلامی عراق و شام(داعش) سخن گفت. هفته پیش هم روزنامه‌ای به اعتبار گاردین در انگلیس مقاله می‌زند که  گروه تروریستی دولت اسلامی در حقیقت ساخته کاخ سفید است: «جریان فرقه‌ای - تروریستی گروه داعش هرگز توسط همان نیروهایی که در تشکیلش نقش داشتند - یعنی آمریکا و همپیمانان غربی و عربی‌اش در خلیج فارس ــ شکست نمی‌خورد. به نظر می‌رسد کمپین مبارزه با تروریسم که بانی ایجاد آن جورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهور سابق آمریکا از 14 سال پیش بوده است، پایانی نداشته باشد. پیامدهای این حمایت‌ها به‌اندازه کافی روشن است. پس از گذشت یک سال از بحران سوریه، آمریکا و همپیمانان آن تنها به حمایت‌های مالی و تسلیحاتی از گروه‌های معارض تندرو بسنده نکردند بلکه آماده شدند برای تضعیف ارتش سوریه، گروه داعش را نیز حمایت کنند».

اگر هم تا پیش از سقوط توأم با سر بریدن‌های ماه گذشته  الرمادی در عراق و پالمیرا و ادلب در سوریه به دست این جانیان، عده‌ای فرضیه جنگ نیابتی آمریکا و اسرائیل  و متحدان غربی- عربی‌شان را علیه محور مقاومت به رهبری ایران مطرح می‌کردند، دیگر این فرضیه خریدار ندارد.
پرورش سگ‌های درنده وهابی و انداختن‌شان به جان مردم منطقه اعلان جنگی است از طرف استعمار صهیونیستی به هر نژاد و فرهنگ و مذهب مستقلی در منطقه تمدن‌خیز ما. هدف فقط شیعیان نیستند بلکه بیشترین قربانیان داعش را سنی‌ها، مسیحیان، کردها، ارمنی‌ها و ترکمن‌ها تشکیل می‌دهند. حال اگر شکم‌گنده‌های آل‌سعود و شاه انگلیسی‌زاده اردن و راهزنان نوعثمانی ترکیه – شیوخ خلیج فارس هم فقط دکور هستند- از مجاورت و معاشرت با این حرامی‌ها کک‌شان هم نمی‌گزد، تکلیف‌شان با تمدن و فرهنگ روشن است.

  شاخه جهادی ناتو
امروز تحلیلگران مستقل جهان عرب نیز داعش و جبهه النصره را نه نیروهای نیابتی بلکه بازوی جهادی - تروریستی ناتو می‌خوانند، چرا که شیوخ خلیج فارس همانگونه  که در تجاوز به یمن دیدیم، از تشکیل یک ناتوی عربی کارآمد عاجز مانده‌اند.
فقط یکی از موارد آشکار شده حکایت از آن دارد که چطور جنگنده‌های آمریکایی، سعودی، اسرائیلی و ترکی در هدایت هوایی و گرا دادن و حمایت لجستیکی پیاده‌نظام تکفیری ناتو در خاک عراق و سوریه  نقش ایفا کرده‌اند.

جدا از حملات آشکار هواپیماهای ترکیه و اسرائیل به خاک سوریه، گفته‌های اخیر تحلیلگر سیاسی عراقی «عصام الجلبی» درباره نحوه حمایت هوایی داعش توسط ائتلاف آمریکایی بسیار جالب توجه بود: «آمریکا به تروریست‌های داعش کمک می‌کند و از جمله این کمک‌ها دادن اطلاعات از تحرکات نیروهای امنیتی و مردمی است. اشغال مناطقی از مرزهای سوریه و اردن در راستای طرح حمایت آمریکا از داعش است و اطلاعاتی که هواپیماهای آمریکایی به داعش داده‌اند شامل تصاویر و نقشه‌های حساس از نیروهای ارتش و مردمی در عراق است».

«تیری میسان»، روزنامه‌نگار افشاگر فرانسوی در مقاله‌ای با عنوان «جهادطلبان در خدمت امپریالیسم» با اشاره به محافل غربی حامی تکفیری‌ها می‌نویسد: «امارت اسلامی (داعش)  از قرآن فاصله گرفته و به نئومحافظه‌کاران(آمریکا) نزدیک می‌شود و بر این باور پافشاری می‌کند که دشمنان اصلی که در اولویت هستند مسلمانان دیگر هستند؛ یعنی شیعیان و متحدان آنها. متحدان شیعیان چه کسانی هستند؟ جمهوری عربی سوریه (ناسیونالیست) و جهاد اسلامی فلسطین
(اهل سنت). به عبارت دیگر امارت اسلامی به طریق اولی علیه محور مقاومت ضد امپریالیستی می‌جنگد و عملاً نقش همپیمان ایالات متحده و اسرائیل را در «خاورمیانه بزرگ» به عهده دارد، حتی اگر از دیدگاه نظریه‌پرداختی خود را دشمن آنها معرفی می‌کند».
اما تهدید تکفیری‌ها به خاورمیانه و آفریقا ختم نمی‌شود. قطعا هدف بعدی داعش مرزهای ایران خواهد بود و تقویت تحرکات عناصر تروریستی این گروهک پیرامون فلات ایران در افغانستان، پاکستان و آسیای میانه بی‌دلیل نیست. ضمنا فراموش نکنیم همین حالا طیف وسیعی از داعشی‌ها چینی، چچنی یا اهل شبه قاره هند هستند و ردپای این فتنه در اندونزی و مالزی و استرالیا نیز مشاهده شده است. پیغام اخیر یکی از مقامات عراقی برای همتایان روس و چینی و هندی به این مضمون که اگر امروز در عراق و شام تکلیف‌تان را با داعش روشن نکنید تا کمتر از 2 سال دیگر باید در خاک خودتان، در قفقاز و سین‌کیانگ و پنجاب و کشمیر با آن بجنگید، عمق چشم‌انداز تهدید تمدن مشرق زمین به‌واسطه این فتنه ساخته و پرداخته غرب وحشی را نشان می‌دهد.

  داعش؛ اسرائیلی دیگر
داعش نه‌تنها تهدیدی برای اسرائیل نیست بلکه در حالی که بدل حرامی‌اش جبهه النصره رسما به همکاری با اسرائیل اعتراف می‌کند، خود الگویی از اشغالگری و قتل و غارت ملت‌ها و کشورها به شیوه اسرائیلی را دنبال می‌کند تا جایی که قطب‌های تمدنی مشرق‌زمین هر یک به فلسطینی دیگر تبدیل شوند.
پروژه تشکیل و توسعه امارت اسلامی عراق و شام، مشخصا نقشه‌ای صهیونیستی برای بی‌ثبات کردن دولت‌ها و تجزیه خاورمیانه است که در اتاق فکر نوچه‌های نومحافظه‌کار راکفلرهای آمریکا کشیده شده است.
طرح خاورمیانه نوین یا خاورمیانه بزرگ عبارت است از تقسیم دولت‌های منطقه به دولت‌های کوچک‌تر که مطمئناً دائمی نخواهند بود و ثبات تاریخی نخواهند داشت. علاوه بر این همسان‌سازی قومی این کشورهای تازه تأسیس، یعنی موردی که مستلزم پاکسازی قومی و جابه‌جایی اجباری مردم محلی خواهد بود به همین طرح تعلق دارد.
نخستین بار سرهنگ «رالف پیترز» از نظامیان نومحافظه‌کار بود که درمقاله شگفت‌انگیزی که به تاریخ 13 سپتامبر 2001 در مجله  ارتش نیروی زمینی «پارامترز» منتشر کرد، نوشت: واشنگتن نباید از تروریسم هیچ ترسی داشته باشد و در بهره‌برداری و استفاده از آن نیز نباید هیچ تردیدی به خود راه دهد. او در همین متن درباره  طرح ترسیم مجدد «خاورمیانه  بزرگ» به دولت بوش پیشنهاد کرد نباید از هرج و مرج عمومی جهان عرب بترسد، در نهایت، وقتی اعراب به کشورهای کوچک‌تر تقسیم شدند دیگر نمی‌توانند در مقابل درندگی اسرائیل از خودشان دفاع کنند و اجباراً به ایالات متحده پناه خواهند برد.

قتل عام کردها در یک قدمی خاک ترکیه و محاصره کوبانی مثال روشنی بود از رویکرد  حامیان این گروهک تکفیری از جمله دولت نوعثمانی اردوغان و متحد واشنگتن و تل‌آویو که به هر قیمتی و در روز روشن داعش را در داخل خاک خود تجهیز و  نیرورسانی می‌کنند. حامیان داعش هم مثل خود تکفیری‌ها هر موجودیتی غیر از موجودیت متوهمانه و ضدبشری خود را نفی می‌کنند.
این همان چیزی بود که سیدحسن نصرالله 2 هفته پیش در سخنرانی سالگرد روز پیروزی لبنان به طوایف عربی و فرقه‌های سنی گوشزد کرد: «اگر پای تکفیری‌ها به لبنان برسد اولین قربانی آنها  جریان 14 مارس (که از گروه تروریستی جبهه النصره حمایت می‌کند) خواهد بود... تکفیری‌ها هر کسی جز خودشان را حتی از اهل سنت قبول ندارند و حذف خواهند کرد».

همان روز بود که دبیرکل حزب‌الله پروژه «تکفیری وحشی» در سراسر منطقه را تکرار اشغالگری اسرائیل دانست و گفت: «نمونه بارز آن، داعش است. این پروژه خونریزی و قتل‌عام می‌کند و سر می‌برد، سرقت می‌کند و وحشیگری‌های خود را در قبال تمدن و بشریت نشان می‌دهد.‬‎ داعش یک گروه کوچک نیست، بلکه این گروه، گسترده شده است و مساحتی از سوریه، عراق، صحرای سینا، یمن، افغانستان، پاکستان، لیبی و شمال آفریقا و نیجریه را در بر می‌گیرد‬‎ و همین 2 روز قبل (حمله به مسجد شیعیان قطیف) بود که این گروه میدان فعالیت خود را حتی تا عربستان سعودی گسترش داد و ممکن است در هر جای دیگری از حضورش خبر دهد‬‎».

او  جبهه النصره یا همان جیش‌الفتح شاخه القاعده (تحت حمایت شیخ قطر) را نیز همچون داعش دانست و هشدار داد: «ما در برابر خطری بی‌سابقه از نظر تاریخی هستیم... این وضعیت وحشیگری تکفیری، موضعی است که در برابر تمام ملت‌های منطقه است».
سیدحسن نصرالله کمی پیش از آن شب، در دیدار فرماندهان حزب‌الله تنها راه‌حل برابر این نقشه غرب وحشی را مقاومتی جانانه دانسته بود که «حتی اگر نصف یا سه‌چهارم ما در آن شهید شوند، بازماندگان در صلح و آرامش زندگی خواهند کرد».

چندی پیش «یوناتن بت‌کلیا»، نماینده آشوریان در مجلس شورای اسلامی، داعش را دست‌نشانده و عامل کشورهای غربی در منطقه دانسته و گفته بود: «داعش با دستاویز قرار دادن ادعاهایی مانند تاسیس حکومت اسلامی در واقع به دنبال اجرای طرح جدید تقسیم خاورمیانه است، حال آنکه چنین هدف‌گذاری‌هایی پوچ و عبث است. کشتار دسته‌جمعی و تجاوز به دختران و زنان جوان به بهانه‌ها و عناوین گوناگون مانند جهاد نکاح موجی از وحشت را در بین مردم مظلوم منطقه به راه انداخته است».

پس از سقوط الرمادی همه دنیا حرف‌های سردار قاسم سلیمانی را درباره بی‌عملی جنگنده‌های ائتلاف آمریکایی به پیشروی کاروان داعش در روز روشن روی دشت‌های باز الانبار و به سمت الرمادی شنیدند، آن هم در حالی که پایگاه هوایی آمریکایی‌ها در عین‌الاسد تنها 30 کیلومتر از الرمادی فاصله دارد و محال است هواپیماهای ائتلاف در گشت‌زنی‌های روزانه‌شان این کاروان را ندیده باشند. اما مساله فقط این نیست که کاخ سفید و متحدانش شریک دزد و رفیق قافله هستند بلکه آنها رؤسای دزدها هستند.

آخرین سخنرانی سیدحسن نصرالله به‌خوبی مشابهت ماهیت داعش و اسرائیل را مشخص می‌کند: «اینکه رژیم صهیونیستی آمده است و می‌گوید ویران می‌کنیم و منفجر می‌کنیم و با خاک یکسان می‌کنیم و صدها هزار یا یک و نیم میلیون نفر را آواره می‌کنیم، چیز جدیدی نیست. این رژیم از لحظه‌ای که تأسیس شده بر قتل و ویرانی و کوچاندن و منفجر کردن و کشتار استوار است. این سخنان به لبنانی‌ها و ملت‌های منطقه یادآور می‌شود که‌ ای مردم! دشمنی به نام اسرائیل وجود دارد و ماهیت و خلق و خو همان ماهیت و خلق و خو است و تغییر نکرده است و تجاوزکاری و تروریسم ماهیت آن است و (رژیم صهیونیستی) با مطرح کردن این سخنان این را بیان می‌کند».
منطقه تحت اشغال داعش هم‌وسعت بریتانیا

سازمان دیده‌بان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن که از مخالفان بشار اسد حمایت می‌کند،  اعلام کرده داعش توانسته است  با گسترش سیطره خود بر خاک سوریه  هم‌اکنون بیش از 95 هزار کیلومتر مربع از خاک این کشور را تصرف کند در حالی که  کل مساحت سوریه 185 هزار کیلومتر مربع است. این یعنی با سقوط  اخیر شهر تاریخی تدمر(پالمیرا) به دست داعش و سقوط کامل استان و شهر ادلب در شمال به دست ائتلافی از تکفیری‌های جبهه النصره و ارتش موسوم به آزاد بیش از نیمی از سوریه در چنگال جانیان و آدمکشان افتاده است.

نیروهای عمدتا خارجی (چچنی، لیبیایی، تونسی، اروپایی، ترک و سعودی) داعش به تنهایی در 10 استان سوریه یعنی حمص، رقه، دیرالزور، حسکه، حماه، حلب، دمشق، ریف دمشق، سویدا و درعا حضور دارند. تروریست‌های داعش با استیلا بر مرزهای سوریه با ترکیه و اردن عملا مقادیر گسترده‌ای حمایت مالی و نظامی از رژیم‌های آنکارا، ریاض، دوحه و امان دریافت می‌کنند. در عراق هم داعش شهر بزرگ موصل، مرکز استان شمالی نینوا، 2 شهر فلوجه و الرمادی و بیشتر بخش‌های استان بزرگ الانبار و بخش‌هایی از استان‌های کرکوک و تکریت را در اشغال خود دارد. همچنین موسسه مطالعات جنگ، اخیرا با ارائه نقشه‌ای از مناطق تحت تصرف داعش اعلام کرده تروریست‌های تکفیری هم‌اکنون مساحتی به وسعت بریتانیا را در 2 کشور عراق و سوریه اشغال کرده‌اند.

نکته مهم اینجاست که اگرچه مناطق تحت نفوذ داعش عمدتا بیابانی و خالی از سکنه است اما  با سقوط آخرین پاسگاه‌های مرزی دولت‌های سوریه و عراق در امتداد مرزهای طرفین، عملا حدفاصل 2 کشور در اشغال تکفیری‌هاست و آنها شهر رقه را در همین
حد فاصل پایتخت خود اعلام کرده‌اند. این درست همان شبه کشوری است که در نقشه آمریکایی - اسرائیلی جدید خاورمیانه در سال 2006 مشخص شده بود و باید از عراق و سوریه تجزیه می‌شد.

با توجه به حضور پررنگ نیروهای بسیج مردمی در عراق و حمایت‌های معنوی علمای این کشور از جهاد علیه تکفیری‌ها بعید است داعش در این کشور چشم‌انداز طولانی‌مدتی داشته باشد اما در سوریه وضع متفاوت است، چرا که اولا بسیاری از مردم این کشور از زمان آغاز جنگ داخلی متواری شده‌اند و ثانیا حمایتی معنوی و مذهبی از جهاد ضد تکفیری‌ها و معارضان شبیه آنچه در عراق شاهد هستیم در سوریه صورت نگرفته است. ارتش سوریه دیگر قدرت روزهای نخست را ندارد و اگر توسط همپیمانانش تقویت نشود آینده تاریکی در انتظار شامات یعنی  مرکز ثقل جغرافیای سیاسی جهان در حد فاصل مغرب‌زمین و مشرق‌زمین خواهد بود. بدون تردید جلوگیری از سقوط سوریه جلوگیری از برپا شدن آتش جنگ سوم جهانی است.

    
فراپروتکل به روایت دیپلمات فرانسوی
همه بلایای جعبه پاندورا

مجتبی اصغری: بحث پذیرش بازرسی‌های بی‌سابقه و رفتار فراپروتکلی آژانس انرژی اتمی و کشورهای طرف مذاکره توسط ایران در توافق لوزان، به حدی برای تحلیلگران آمریکایی و اروپایی عجیب است که عملا در مقالات خود اذعان داشته‌اند پذیرش توافق نهایی مبتنی بر چنین رویه‌ای توسط مردم و رهبر عالی ایران با توجه به اتفاقات تاریخی و تجربیات تلخ قدیمی غیرممکن است.
«فرانسوا نیکولو» دیپلمات برجسته فرانسوی که در فاصله سال‌های 2001 تا 2005 سفیر این کشور در ایران بوده در یادداشت «فراتر از پروتکل الحاقی از نقطه‌نظر سیاسی و حقوقی» به تناقضات و تفاوت‌های موضوع بازرسی‌های هسته‌ای مورد بحث در پروتکل الحاقی و بحث PMD پرداخته و در ذیل فصل «خاطرات بد و ترس‌ها»ی ایرانی‌ها، پیشنهاد غربی‌ها را به «جعبه پاندورا» تشبیه می‌کند.
 جعبه پاندورا به روایت افسانه‌های یونانی با تمام بلا‌ها و شوربختی‌های ناشناخته بشریت پر شده و از جانب «زئوس» خدای خدایان یا به عبارتی «کدخدای جهان» به بشر اهدا شد اما به انسان‌ها توصیه کرد هرگز آن را نگشایند اما انسان جعبه را گشود و زمینی که از هر بلا و بدبختی به دور بود نابود شد و در جعبه تنها «امید» به عنوان تسلا‌بخش انسان توسط کدخدا یا زئوس باقی ماند! داستان هولناکی است، نه؟! همراه باشید!
دیپلمات فرانسوی بلاهای تاریخی‌ای را که پس از اجرای بازرسی‌ها و مفاد فراتر از پروتکل الحاقی در دوره قبلی مذاکرات حسن روحانی و تیمش بر سر ایرانی‌ها آمد به این ترتیب برمی‌شمارد:
الف- استقلال... پر!
 نیکولو با اشاره به ماجراهایی که پس از پذیرش رژیم بازرسی‌های ویژه برای عراقی‌ها ایجاد شد و منجر به نابودی همه زیرساخت‌های نظامی آنها به واسطه افشای اطلاعات محرمانه عراق توسط آژانس شد، از دست رفتن «استقلال» را اولین بلای تن دادن به رفتار خشن و بی‌انضباطی اطلاعاتی- امنیتی بازرسان آژانس انرژی اتمی برمی‌شمارد که به گفته وی «برای هر کشور مستقلی تحقیرآمیز تلقی می‌شود».
ب- استاکس‌نت در خانه!
«استاکس‌نت» دومین هدیه آژانس به ایران بود. دیپلمات فرانسوی می‌گوید: «اگرچه آژانس به صورت رسمی در ماجرای آلودگی استاکس‌نتی سانتریفیوژهای ایران دست نداشته اما حقیقت این است که آژانس زمینه تجاوز دولت‌های خارجی به تاسیسات محرمانه ایران را به واسطه  برنامه کامپیوتری «نظارت بر سانتریفیوژهای ایران» (1) با  آلودگی به ویروس خطرناک استاکس‌نت به واسطه دستگاه‌های شرکت آلمانی زیمنس فراهم ساخت». (2)
هنوز به صورت رسمی میزان خسارات وارده به کشور پس از حمله استاکس نت اعلام نشده اما کلان شرکت امنیت رایانه سیمنتک اعلام کرده این ویروس برای حمله به تاسیسات نطنز طراحی شده بود تا دریچه‌هایی را که گاز هگزافلوراید اورانیوم را به سانتریفیوژها هدایت می‌کنند، بدون اطلاع اپراتورها باز و بسته کند.
«جان بومگارنر»، کارشناس سلاح‌های سایبری می‌گوید: این گزارش حتی شواهد بیشتری را ارائه می‌کند مبنی بر اینکه آمریکا در تلاش بوده تا برنامه هسته‌ای ایران را بعد از اینکه در دولت سابق مجددا از سر گرفته شد، از مسیر خود خارج کرده و دست کم 2 سال به تعویق بیندازد. روزنامه جروزالم‌پست اسرائیل نیز سال 1389 در گزارشی ادعا کرد استاکس‌نت حداقل 1000 سانتریفیوژ ایران را از کار انداخت.
جالب توجه است که براساس توافق لوزان، برنامه مونیتورینگ نظارتی آژانس با شکلی جدید و دامنه‌ای وسیع‌تر از سر گرفته خواهد شد و مشخص نیست جنگ‌های سایبری آینده چه بر سر تاسیسات اتمی و دیگر صنایع ایران خواهد آورد!
پ- راستی‌آزمایی با طعم ترور
 سومین بلای حاصل از همکاری با آژانس انرژی اتمی برای ایران به گفته نیکولو، «ترور دانشمندان هسته‌ای» بود. او معتقد است: «در این مورد هم سند رسمی درباره ارتباط قتل‌ها و برنامه راستی‌آزمایی آژانس انرژی اتمی وجود ندارد اما به احتمال زیاد ترورها مرتبط با همکاری‌های بین‌المللی در پروژه سزامی و روابط ناپاک آژانس با سرویس‌های اطلاعاتی غربی  است».
پروژه سزامی یک شتابگر سینکروترون است که در سال 1378 طرح آن توسط یونسکو پایه‌گذاری شد. آلمان پس از به پایان رساندن ساخت سینکروترون جدید خود، به منظور کاهش هزینه‌ها، تصمیم به تعطیلی دستگاه قدیمی و از رده خارج خود گرفت و با هدف تاثیرگذاری بر روابط سیاسی اعراب و ایران با اسرائیل به نام «پروژه صلح و رفع تخاصم»، شتابگر خود را به خاورمیانه اهدا کرد! به این ترتیب در قالب همکاری‌های علمی، با دستور دولت اصلاحات و تایید کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم، مجموعه‌ای از دانشمندان عالیرتبه کشور را عملا در اردن میهمان سرویس موساد کرد!
جالب توجه است که پس از روی کار آمدن دولت نهم، عضویت ایران در سزامی به واسطه عدم پرداخت حق عضویت معلق شد اما با فشار رسانه‌های اصلاح‌طلب و برخی محققان قدیمی سیاست نخوانده، دولت تنها چند روز مانده به پایان مهلت اولتیماتوم سزامی لایحه دوفوریتی عضویت ایران در سزامی را به مجلس فرستاد و در نهایت 12 تیر 1386 مجدداً ایران عضو سزامی شد و تصاویر وزیر علوم در کنار راغب مجادله، وزیر وقت رژیم صهیونیستی در افتتاح ساختمان سزامی در اردن منتشر شد!
دیپلمات فرانسوی می‌نویسد: «به این ترتیب 3 نفر از شرکت‌کنندگان در به‌اصطلاح سرمایه‌گذاری‌های علمی منطقه‌ای ایران، قربانی شدند، چرا که به واسطه سفرهای اجباری به اردن تبدیل به هدف مناسبی برای سرویس‌های جاسوسی منطقه برای جمع‌آوری اطلاعات از محل اقامت، روابط شخصی و سایر داده‌های مورد علاقه شدند».
برخلاف آرزوها و خوش‌خیالی‌های اصلاح‌طلبان، سزامی عملا سال‌هاست تعطیل شده است چرا که جز دانشمندان ایرانی، هیچ یک از کشورهای منطقه سرمایه‌گذاری علمی و مالی لازم را ادامه ندادند اما اسرائیل موفق شد با تجمیع داده‌های حاصل از مصاحبه‌های به دست آمده از آژانس انرژی اتمی با دانشمندان کشورمان و جاسوسی از سزامی، برترین سرمایه‌های انسانی ایران را ترور کند.
شهید گمنام هسته‌ای
دکتر مجید شهریاری، عامل موفقیت ایران در مهار حمله سایبری استاکس‌نت، از اعضای شورای ملی سزامی و از مشاوران ایران در این پروژه بود. دکتر علیمحمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران نیز نماینده ایران در این پروژه علمی منطقه‌ای بود اما نفر سوم مورد اشاره دیپلمات فرانسوی کیست؟ به احتمال زیاد اشاره نیکولو به دکتر «اردشیر حسین‌پور» اولین دانشمند هسته‌ای ترورشده ایرانی است. دکتر حسین‌پور دی‌ماه 1385 در 45 سالگی، به واسطه مسمومیت با گاز رادیواکتیو ترور شد؛ هر چند به دلایلی نامعلوم، به‌رغم تایید موضوع ترور وی توسط موساد در رسانه‌های غربی، شهادت حسین‌پور هرگز به صورت رسمی اعلام نشد.  استاد بزرگ فیزیک اتمی ایران در حال کار روی پروژه هسته‌ای اصفهان بود. وی از جمله محققان کارخانه فرآوری اورانیوم اصفهان، یکی از تاسیسات محوری معاونت تولید سوخت سازمان انرژی اتمی ایران که دارای ۶۰ واحد تولیدی و ۱۵۰۰۰ دستگاه تحقیقاتی و تولیدی است، به شمار می‌رفت. همچنین تدوین طرح ساخت بزرگ‌ترین مجتمع فیزیک اتمی خاورمیانه را برعهده داشت که پس از درگذشت وی بررسی این طرح ادامه نیافت. دکتر حسین‌پور پروژه‌های تحقیقاتی بسیار مهمی همچون موتور و پیشرانه‌های موشک شهاب 3 و ساخت موفقیت‌آمیز رنگ ضدرادار با قدرت جذب امواج الکترومغناطیس را به پایان رسانده بود.
پس از انتشار خبر درگذشت او، روزنامه‌های ساندی‌تایمز، فیگارو، تایمز اسرائیل و برخی سایت‌های خبری متعلق به کارشناسان اطلاعاتی در آمریکا از جمله سایت اندیشکده معتبر «استراتفورد» مدعی شدند دانشمند هسته‌ای ایرانی، دکتر اردشیر حسین‌پور توسط سازمان اطلاعات اسرائیل (موساد) به وسیله گاز رادیواکتیو مسموم و ترور شده ‌است.
اجازه می‌دهید؟!
امروز دشمن در وضعیتی مشابه، بازگشایی جعبه پاندورا را در معامله با «گزینه پوچ امید به هیچ» بدون ارائه یک برگ سند یا یک تاریخ مشخص یا حتی برنامه‌ای با زمانبندی معلوم برای برداشته شدن تحریم‌ها به دیپلمات‌های قدیمی دوره قبل پذیرش شروط فراپروتکلی، پیشنهاد کرده است. آیا باید به قول نیکولوی فرانسوی یک بار دیگر به بازنمایش «خاطرات بد» رای بدهیم و گوهرهای نایابی همچون دکتر حسین‌پور مظلوم و گمنام را به بهانه «همکاری‌های بین‌المللی» بر پایه اعتماد به دشمن، به خزان موساد و آژانس انرژی اتمی بسپاریم؟!  بازرسان آژانس و کشورهای طرف مذاکره، پس از ترور‌های مکرر دانشمندان ایرانی حتی در ظاهر نیز رای به محکومیت تروریسم علمی ندادند؛ حتی دویچه‌وله نوشت: «ترور‌ها در ایران به امری عادی و روزمره تبدیل می‌شوند... به ‌تدریج تامین امنیت در جامعه‌ ایران مشکل‌تر می‌شود و نیروهای امنیتی و دولت ایران به طور کلی از حفظ جان شهروندان، ناتوان می‌مانند».
واقعیت این است که اروپا و آمریکا هرگز مقابل همدستی آژانس و موساد و مدیران سزامی و موارد مشابه نخواهند ایستاد چراکه اخلاق و انصاف و اصول حقوق بین‌الملل بخشی از فانتزی‌های زندگی در جهان با نظم ظالمانه فعلی است. پس چطور انتظار می‌رود امروز با فراموشی دیروز، چشم امید به درون جعبه جهانی پاندورا داشته باشیم؟! از شما می‌پرسیم کدام دیپلمات ایرانی به خود اجازه می‌دهد حکم ترور دانشمندی دیگر را صادر ‌کند؟ کدام جوانمرد ایرانی رای به بازنویسی فصل تاریخی پلمب و ترور و تحقیر و تعطیلی تحقیق و توسعه می‌دهد؟ بی‌شک ما اجازه نمی‌دهیم.
.............................................................................................
پی‌نوشت‌ها
1- centrifuge-monitoring program produced by Siemens
2- ویروس تنها نوع خاصی از دستگاه‌های زیمنس را آلوده می‌کرد که در نطنز نصب شده بود؛ شرکت آلمانی زیمنس کدهای محرمانه دستگاه‌ها را در اختیار تیم مشترک اسرائیل و آمریکا برای طراحی ویروس استاکس‌نت قرار داده بود.


آمریکایی‌ها به دنبال تمدید 10 ساله تحریم‌های کنگره علیه ایران
ادامه تحریم‌ها تا 2026 ؟!

گروه سیاسی: آمریکایی‌ها دست‌بردار نیستند. سناتورها با آنکه با تصویب طرح نظارت کنگره بر توافق هسته‌ای با ایران، توانستند حرف آخر را درباره توافق با ایران بزنند و در همان مصوبه نیز به صراحت تاکید کرده‌اند که تحریم‌های مصوب کنگره علیه ایران لغو نخواهد شد، باز هم از کار ننشستند و اکنون با پیشنهادی دیگر، نه‌تنها دنبال حفظ تحریم‌های کنگره آمریکا علیه ایران هستند بلکه می‌خواهند  تحریم‌های کنگره آمریکا را تا سال 2026 تمدید کنند!

به گزارش «وطن امروز»، براساس گزارش روزنامه هافینگتن پست، مارک کرک و باب منندز 2 سناتور آمریکایی با ارائه یک متمم جدید در بودجه دفاعی آمریکا خواهان تمدید 10 ساله تحریم‌های کنگره علیه تهران شدند. این قانون که تا پایان سال 2015 به پایان می‌رسد، برای سال 2016 انشا می‌شود و در صورت تصویب طرح منندز و کرک، تحریم‌ها علیه ایران تا سال 2026 تمدید خواهد شد.  این طرح درحالی است که کمتر از یک ماه دیگر (10 تیر) به پایان زمان تعیین‌شده ایران و 1+5 برای حصول توافق نهایی وقت باقی است و به نظر می‌رسد می‌تواند مذاکرات را با دردسر مواجه کند. اوباما چندی پیش، طرح نظارت کنگره بر توافق هسته‌ای احتمالی با ایران را امضا کرد.

 براساس این طرح، در صورت توافق احتمالی، حداقل تا 52 روز پس از توافق، هیچ تحریمی علیه ایران برداشته نخواهد شد. یکی دیگر از مهم‌ترین نکات این طرح، تاکید آن بر عدم لغو تحریم‌های کنگره بود.  با امضای اوباما، این طرح اکنون به یک قانون معتبر در ایالات متحده تبدیل شده است. در چنین شرایطی، طرح مشترک منندز و کرک، می‌تواند یک مشکل بزرگ برای مذاکرات باشد. البته ناگفته نماند که این طرح به هیچ عنوان با طرح نظارت کنگره بر توافق مغایرتی ندارد چراکه همانگونه که گفته شد در طرح نظارت کنگره بر توافق، تاکید شده فرآیند برداشته شدن تحریم‌های کنگره، فرآیندی متفاوت و منفک از توافق هسته‌ای است، بنابراین تحریم‌های کنگره به‌عنوان یک مورد متفاوت در نظر گرفته شده است. به هر حال، در روزهایی که مذاکرات با ماجرای عجیب شکستگی لگن جان کری دچار شوک شده است، آیا طرح منندز - کرک می‌تواند به قانون تبدیل شود؟

** ایران
پرونده ریزگردها روی میز دبیرکل

 با پذیرش پیشنهاد ایران مبنی بر معرفی گرد وغبار‌ها به عنوان یک معضل جهانی، سازمان ملل مسئولیت حل این بحران را عهده دار شد جنگل‌های آتش‌گرفته جزو مناطق حفاظتی محیط زیست نبود و مسئولیت آن با سازمان جنگل‌ها بود، اما ما نیز در مهار آن کمک کردیم وضعیت بحرانی و ناامن عراق (به عنوان منبع اصلی گرد و غبار) مانع عقد هر توافقنامه و تفاهمی برای مقابله با این پدیده می‌شود ابتکار با اعلام اینکه شعار امسال روز جهانی محیط زیست«هفت میلیارد رؤیا و یک سیاره؛ با احتیاط مصرف کنیم» است برنامه‌های دولت اعتدال را در کاهش و مهار بحران‌های زیست محیطی تشریح کرد

سازمان ملل پیشنهاد ایران را مبنی بر این‌که «مسأله مقابله با گرد وغبار‌ها را به عنوان یک معضل جهانی در دستور کار تفاهمات بین‌المللی قرار دهد» پذیرفته است.
 این خبر را «معصومه ابتکار» معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در نشست خبری نخستین روز از هفته محیط زیست به رسانه‌ها داد:« یکی از آثار خشکسالی، گرد و غبار است. این گرد و غبار کشورهای مختلف جهان از جمله چین و آسیای میانه را در بر گرفته است.»

به گفته ابتکار  اکنون ایران با معضل گرد و غباری که از کشورهای همسایه وارد می‌شود، مواجه است که مشکل اصلی ما در انجام مفاد تفاهمنامه مشترک با کشور عراق (که منبع اصلی گرد و غبار است) ناامنی، جنگ و درگیری است که مانع عقد هر توافقنامه و تفاهمی برای مقابله با این پدیده می‌شود.  ابتکار درباره  طعمه حریق شدن 100 هکتار از جنگل‌های ایلام نیز گفت: «جنگل‌های آتش‌گرفته جزو مناطق حفاظتی محیط زیست نبود و مسئولیت آن با سازمان جنگل‌ها بود، اما ما نیز در مهار آن کمک کردیم.»

او  به 20 ساعت کار بسیار سنگین مشترک برای خاموش کردن این آتش اشاره کرد و علت عمده آتش‌سوزی جنگل‌های ایلام را روشن کردن آتش از سوی گردشگران در فضای باز عنوان کرد.
ابتکار با اشاره به شعار روز جهانی محیط زیست اظهار کرد: «هفت میلیارد رؤیا و یک سیاره؛ با احتیاط مصرف کنیم»، شعار روز جهانی محیط زیست است.
مطالعات نشان می‌دهد کره‌زمین براثر برداشت بی‌رویه منابع و آلودگی گسترده، بیمار و دچار مشکلات متعدد شده است.او  در ادامه در پاسخ به اینکه آیا دولت برای حل مشکل سد گتوند برنامه‌ای دارد؟ گفت: کارگروه خاصی با مسئولیت رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور تشکیل شده و مشغول بررسی موضوع است از نظر ما آبگیری این سد به صلاح نبود و اگر قرار باشد هرگونه دخل و تصرفی صورت بگیرد باید تأییدیه سازمان دریافت شود. در حال حاضر تخریب این سد موکول به تأیید نهایی و ارزیابی کامل زیست‌محیطی است.ابتکار در واکنش به اینکه چرا 10 سال پیش مجوز احداث سد را صادر کرده‌اید، گفت: مجوز احداث سد شرایطی داشته که رعایت نشده، بعدها هم مخالفت شد اما با‌وجود همه مخالفت‌ها، آبگیری از این سد انجام شد.

 در مذاکرات هسته‌ای غوغاها را کنار می‌گذاریم

رئیس مجلس گفت: ما منطق تندروها را در مذاکرات هسته ای کاملاً شناخته‌ایم و غوغاها را کنار می‌گذاریم.
علی لاریجانی درگفت و گویی با «الوفاق» روزنامه عربی زبان  مؤسسه «ایران» نقطه نظرات خود درباره مذاکرات هسته ای و تحولات منطقه ای را بیان کرد. او درباره  مواضع طرف های امریکایی در مذاکرات هسته‌ای گفت: آنها می‌خواهند از تبلیغات استفاده کنند، البته آنان مشکلات داخلی نیز دارند یعنی لابی صهیونیست‌ها مزاحمت‌هایی برای آنها ایجاد کرده و لذا برای بستن دهان تندروها مقامات امریکایی حرف‌هایی می‌زنند. کارهای آنان تأثیر منفی در ایجاد فضا خواهد داشت اما ما منطق آنها را کاملاً شناخته‌ایم و در مذاکرات هسته‌ای غوغاها را کنار می‌گذاریم و می‌گوییم اصل مطلب را بگویید چون مطلب برای ما روشن است.

رئیس مجلس در بخش دیگری از این گفت‌و‌گو تصریح کرد: امام خمینی(ره) یک موضوع را جدی دنبال می‌کردند و تأکید داشتند که فضای تفکر مسلمانان از نگاه فردگرایانه به  سمت توجه به سرنوشت جمعی مسلمانان سوق داده شود. لاریجانی یادآور شد: دغدغه امام خمینی(ره) این بود که مسلمانان به سرنوشت خود حاکم شوند و این امر بسیار مهمی است. البته این به معنای آن نیست که ایران یا کشور دیگری حاکم بر مسلمانان شوند بلکه مردم لبنان سوریه، یمن و... به سرنوشت خود حاکم شوند. این سیمای خوشایندی برای مسلمانان ترسیم می‌کند. ان‌شاءالله این مسیر ادامه پیدا کند.
رئیس مجلس شورای اسلامی همچنین درباره تحولات یمن گفت: در دنیای امروز نمی‌توان یک کشور پهناور را محاصره کرد چون مردم راه‌هایی پیدا می‌کنند که سر پا بایستند.

لاریجانی درباره ممانعت از ارسال  کمک‌های جمهوری اسلامی ایران به یمن افزود: مشکل یمن برای مسلمانان دردآور است. محاصره مردم یمن توسط عربستان یک اتفاق عجیب و غریب است که جز بدنامی در تاریخ، چیزی برای آنها باقی نخواهد گذاشت. وی افزود: فکر می‌کنم راه کمک‌رسانی به مردم یمن در آینده باز خواهد شد و هیچ کس قدرت پایداری در مقابل یک ملت را ندارد. به گفته لاریجانی، حمله عربستان به یمن  ناشی از اشتباه سعودی‌ها در ارزیابی مسائل منطقه بوده است، شاید به دنبال سلطه در منطقه بودند حال آنکه امریکایی‌ها که قدرت بزرگ‌تری از سعودی‌ها هستند، فهمیده‌اند نمی‌شود در منطقه سلطه ایجاد کرد.
وی ادامه داد: امریکایی‌ها با 140 هزارنیرو عراق را گرفتند اما با صرف هزینه‌های زیاد در طول 5 سال با خجالت این کشور را ترک کردند.  پرتاب کفش خبرنگار عراقی به سوی جرج بوش نماد غیرت مردم عراق بود که از امریکایی‌ها و رفتار بوش عصبانی بودند. لاریجانی ادامه داد: حال سؤال این است که آیا کشور دیگری به صرف بمباران کشور همسایه، قدرتش از امریکایی‌ها بیشتر است؟ یا حرف مهم‌تری دارد؟ حتماً این حمله به ضرر سعودی‌ها خواهد بود بخصوص که لطمه‌ای به حیثیت این کشور اسلامی وارد می‌شود که شهرهای مقدس مکه مکرمه و مدینه منوره در آن واقع است.

منطق جمهوری اسلامی وحدت اسلامی است نه امپراتوری‌گری

رئیس مجلس با بیان اینکه گاهی مدعی می‌شوند حمله به یمن به خاطر دخالت ایران است، گفت: این بهانه است همان طور که  یکی گفته بود ایران به دنبال هلال شیعی است. اما باید توجه داشت منطق جمهوری اسلامی ایران وحدت امت اسلامی است که  برای آن جان‌مان را می‌دهیم و میراث گرانقدر امام خمینی(ره) نیز تأکید بر وحدت امت اسلامی است.
لاریجانی ادامه داد: منطق ما  درست در مقابل گرایش وهابی است به دلیل آنکه آنها فرقه‌های اسلامی را کافر می‌دانند اما ما می‌گوییم آنها برادر هستند و  پیامبر(ص) فرمود همه مسلمانان مثل دانه‌های شانه هستند چگونه اینها را کافر بدانیم. متأسفانه آنها آتش درگیری فرقه‌های مختلف را دامن زدند اما فکر می‌کنم سیاستمداران و علمای اسلامی به این نتیجه می‌رسند که منطق ایران امپراتوری‌گری نیست و ما مخالف آن هستیم چون انقلاب اسلامی ضد سلطه‌‌گری است.
وی تصریح کرد:  اگر به عراقی‌ها کمک می‌کنیم، به دلیل پاسخ به درخواست آنان بوده و قصد سلطه به این کشور را نداریم همان طور که کمک به مقاومت به دلیل مبارزه با رژیم صهیونیستی است که از نظر ما  ریشه  مشکلات منطقه صهیونیست‌ها و استکبار هستند.  لاریجانی افزود: عده‌ای به جای مبارزه با صهیونیست‌ها دعوا را به درون کشورهای اسلامی کشاندند که این خیانت است و نباید فراموش کرد صهیونیست‌ها و امریکایی‌ها پشت این صحنه هستند.

با کشورهای عربی مشکلی نداریم

وی درخصوص چشم‌انداز روابط ایران و جهان عرب به الوفاق گفت: ما با کشورهای عربی و مسلمان مشکلی نداریم گاهی فضاسازی‌هایی برای تأثیر منفی انجام می‌شود اما ما مراودات اقتصادی با کشورهای همسایه داریم. البته در برخی از موضوعات شاید اختلاف نظر داشته باشیم به طور مثال با ترکیه با وجود داشتن روابط اقتصادی بالا اختلاف نظر هم داریم ولی این اختلافات دلیلی برای کنار گذاشتن دوستی‌هایمان نمی‌شود.
لاریجانی افزود: در کل آینده منطقه به سمتی می‌رود که کشورهای مستکبر و قدرتمند در آن ضعیف خواهند شد، یک سیالیتی از نظر شرایط منطقه وجود دارد اما این سیالیت به سمت رشد و نمو کشورهایی است که آرام آرام به فهم منطقی برای سرنوشت خود می‌رسند. قدرت‌گرایی نظامی برای مدتی رنگ می‌بازد و آنچه می‌ماند، خمیرمایه بیداری است بنابراین آینده منطقه به سمت کاهش سلطه قدرت‌ها است.
 
** شرق
از ‌خوئيني‌ها به هاشمي رسيدم

به «شیخ قدرت» شهرت دارد. هیچ‌گاه یک «اصلاح‌طلب گفتمانی» نبوده است؛ اما شاید بتوان او را «اصلاح‌طلب خودمانی» نامید. معمولا همراه و همگام آیت‌الله هاشمی بوده است. گرچه ورودش به دنیای سیاست را مدیون آیت‌الله موسوی‌خویینی‌ها بوده؛ اما بعدها همواره کنار هاشمی بوده است. نماینده سه دوره مجلس‌شورای‌اسلامی پس از اینکه به مجلس نهم راه نیافت، باز هم به‌عنوان مشاور پارلمانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در کنار هاشمی مأمن گزید. پشت بام خانه‌اش در خیابان یاسر چشم‌انداز زیبایی دارد. می‌گوید پیش از انتخابات سال ٩٢ کوچه آنان، کوچه ورشکستگان سیاسی بود و پس از آن شرایط دگرگون شده است. مانند بسیاری از اطرافیان آیت‌الله، انتقاد به او درباره دهه‌های پیشین را قبول ندراد. در همان پشت بام زیبای منزلش با قدرت‌الله علیخانی به گفت‌وگو نشستم. از هر دری سخنی گفتیم و حتی دوران زندان پیش از انقلاب را مرور کردیم. 

 

  شما از آن دسته روحانیونی هستید که سابقه فعالیت سیاسی‌شان به پیش از انقلاب بازمی‌گردد. نحوه ورود شما به فعالیت‌های سیاسی چگونه بود؟ 
سال ٤١ در قزوین طلبه بودم و آقای موسوی‌خویینی‌ها در آن دوران روحانی شاخصی بود. ایشان اکثر اوقات در قم بودند و در تابستان گاهی به قزوین می‌آمدند. ارتباط و آشنایی با ایشان باعث شد به مبارزات امام علاقه‌مند و به‌مرور زمان وارد جریانات سیاسی شوم. کم‌کم مبارزات رونق گرفت و در توده‌های مردم تأثیر گذاشت و مردم آگاه شدند. دراین‌راستا با تعدادی از دوستان تلاش می‌کردیم این تفکر و این مبارزه و این راه را در مقابل طاغوت زمان تا جایی که در توان داشتیم و با وجود موانعی مثل تبعید و دستگیری در مسیر، ادامه دهیم. این موضوع با جمعی از دوستان ادامه پیدا کرد، حوادث تلخ و شیرینی در رابطه با مبارزات و معرفی امام(ره) به مردم به‌وجود آمد، چراکه مردم اوایل شناختی از امام نداشتند؛ حتی شورای تأمین استان در آن‌ زمان مانع از ورود افراد شاخص مبارز به قزوین می‌شدند؛ البته ما به طرق و بهانه‌های دیگر وارد شهر می‌شدیم. پس از آن چند سالی را در شهر قم گذراندیم؛ البته در همان قزوین با سید احمد خمینی و شیخ حسن صانعی آشنا شدیم که در دفتر امام همه‌کاره بودند. با آقای کروبی و امام جمارانی و ناطق‌نوری هم که از مدت‌ها پیش از آن رفت‌وآمد داشتیم. ما تبدیل به عناصر فعال با محوریت شخصیت‌های مختلف شده بودیم در طول دوران مبارزه در شهر قزوین با آقای هاشمی رفسنجانی ارتباط پیدا کردیم. 
  ارتباط شما با آقای هاشمی چگونه آغاز شد؟ 
ایشان، آقای مطهری، خزعلی و امامی کاشانی به دعوت بچه‌های مبارز برای سخنرانی به قزوین می‌آمدند. این دلیل آشنایی ما بود. زمانی که به قم رفتیم با بیوت تعداد زیادی از جامعه مدرسین، مانند مرحوم آیت‌الله طاهری، آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله منتظری، آیت‌الله ابطحی‌کاشانی ارتباط پیدا کرده بودیم، همچنین شهید قدوسی که جریان مفصلی داشت و به او ظلم‌های بی‌شماری شد. 
  با خود امام هم ارتباط نزدیکی داشتید؟ 
زمانی‌که امام از زندان آزاد شدند، آقای موسوی‌خویینی‌ها من را به ایشان معرفی کردند. از آن ‌زمان به بعد دیگر ایشان را ندیدم تا وقتی که از پاریس بازگشتند. در قم به «شیخ قدرت» معروف بودم. در بعضی مواقع، آقای ربانی و طاهری اگر نیاز به ارتباط با بیت آیت‌الله شریعتمداری داشتند، من را واسطه قرار می‌دادند. بارها دستگیر شدیم. البته در قم به طلبه‌ها تقسیمی می‌دادیم؛ تقسیمی همان شهریه بود؛ یعنی آقای هاشمی و بعضا آقای مهدوی کنی توسط آقای شیخ حسن عطایی، پول می‌فرستادند. جناب آقای کروبی از نظر مالی بسیار به نهضت کمک می‌کردند. این پول‌ها را صرف خانواده کسانی می‌کردیم که یا دستگیر می‌شدند یا در راه مبارزات آسیب می‌دیدند. یکی، دو مرتبه آقای هاشمی سند بیش از صد قطعه زمین را فرستاد که هنوز بعضی از طلبه‌های آن دوران این سندها و زمین‌ها را در اختیار دارند. آنها را هم برای خود و هم برای کسانی‌که در مسیر مبارزه زندان بودند یا در معرض آسیب قرار گرفتند، تقسیم می‌کردیم. کمک‌هایی هم آیت‌الله پسندیده، اخوی حضرت امام می‌کردند. ایشان اهل احتیاط بود و به‌راحتی به کسی پول نمی‌داد. برای مثال آیت‌الله مشکینی با وجود اینکه خیلی محتاط بود به ما کمک می‌کرد و حتی پدر آقایان لاریجانی‌ها مبلغ زیادی (٩٠٠ یا ١٠٠٠ تومان که در آن ‌زمان مبلغ زیادی بود) می‌داد. 
  در زندان با چه افراد شاخصی هم‌بند یا هم‌سلول شدید؟ 
یکی، دو بار آزاد شدیم. بار آخر بعد از حادثه فیضیه در دادگاه اول به چهار سال و در دادگاه دوم به پنج سال محکوم شدم. حدود یک‌سال در اوین بودم. بعد ما را به قصر بردند. در زندان قصر با آقای کروبی، اسدلله لاجوردی، کچویی و بادامچیان بودم. همچنین گروه اباذر نهاوندیان، محمدی گرگانی، جعفری گیلانی و آقای سیدهادی خامنه‌ای، اما ایشان در بند دیگری بودند. 
  از گروه‌های چریکی چه کسانی با شما در زندان بودند؟ 
هواداران مجاهدین در زندان قصر و سران آنها در اوین بودند. یکی از آن روزها از بلندگو هفت نفر را صدا زدند، من، آقای کروبی، اسدالله بادامچیان، اسدالله لاجوردی، کچویی، طالبی، محمدی‌گرگانی و وحید پسر آیت‌الله لاهوتی. به ما گفتند وسایل خود را جمع کنید و ما را با آمبولانسی با چشمان بسته به کمیته مشترک بردند. شب قبل از آن به آقای کروبی گفته بودند قرار است شما به اوین بروید. آن شب در کمیته مشترک به بهانه‌ای، شهید لاجوردی را به باد کتک گرفتند. وقتی چشمان‌مان را باز کردند، در راهرویی مانند مدرسه بودیم. هفت نفر از علما از جمله آقای طالقانی، منتظری، مهدوی‌کنی، هاشمی، لاهوتی، گرامی، انواری و ربانی شیرازی آنجا بودند. آنها را به ‌بندی برده بودند که طبقه بالایش سران چپ بودند. بعد از مدتی عسگراولادی و شهید عراقی و ابوالفضل حیدری را از زندان مشهد آوردند. بعد از مدتی آقای شیبانی و پس از آن معادیخواه را آوردند. تعداد ما به حدود ١٨ نفر می‌رسید. در زندان قصر، بهداشت خیلی ضعیف بود، اما اوین تازه ساخته شده بود. از طرفی من هم دچار وسواس بودم و استفاده از آفتابه در دستشویی برايم بسیار سخت بود. در حیاط شیلنگ آبی افتاده بود که تصمیم گرفتم مقداری از شیلنگی که در حیاط افتاده بود را بردارم، اما گفتند که برای این کار باید از آقای هاشمی اجازه بگیرید. با وجود اینکه مسن‌ترهایی مثل مرحوم آیت‌الله منتظری در آنجا بودند، اما باید از آقای هاشمی اجازه می‌گرفتیم. ما از ایشان درخواست کردیم و جواب دادند که بلامانع است. شهید کچویی اعتراض کرد که چرا شیلنگ را بریدی؟ گفتم آقای هاشمی اجازه دادند. اختلاف من و کچویی به سفره علما کشیده شد. مرحوم انواری گفتند عجله نکنید تا من امتحان کنم شاید خوب شده باشد. رفت و بعد از امتحان، گفت به‌به. سه‌تا از دستشویی‌ها را شیلنگ‌دار کنید. 
  شرایط شما در دوران زندان چگونه بود؟ 
 در زندان اوین و زیر سایه علما خوش می‌گذشت. درس، تفسیر و سیاست داشتند. بعضی شب‌ها همه جمع می‌شدند و مجبور به شعرخوانی بودیم. آقای هاشمی از همه بدصداتر بود و زیربار نمی‌رفت، اما بالاخره مجبور به خواندن شدند. خاطرات شیرینی بود. در ایام آخر من و عسگراولادی، کچویی و لاجوردی به بند بالا در جوار مجاهدین منتقل شدیم. رجوی، خیابانی، بهزاد نبوی و شهید رجایی در آنجا حضور داشتند. درواقع سران راست و چپ بالا بودند. هم مذهبی‌ها و هم منحرف‌شدگان بودند. خیابانی و رجوی را در آنجا به یاد دارم. البته ما با هم فاصله فکری بسیاری داشتیم. در آن مقطع رجوی شخص بزرگی محسوب نمی‌شد بلکه بزرگ آنها عزت شاهی بود. در واقع قهرمان تحمل شکنجه و مقاومت بود. رجوی هم در گوشه‌ای زیر پتو می‌خوابید و وانمود می‌کرد که به چیزی کاری ندارد. قبل از اینکه به بند بالا برویم زمزمه حقوق‌بشر و کارتر مطرح شد. تا جایی‌که بادامچیان از باب مزاح می‌گفت جیمی جون برای آزادی ما آمده است. در همان مقطع تصمیم گرفتند اولین گروه حدودا ٥٠ نفری را آزاد کنند. من، انواری، آقای کروبی، عسگراولادی، شهید عراقی، کچویی، لاجوردی، اسدالله بادامچیان و پسر لاهوتی جزء این گروه بودیم. 
 چه سالی بود؟ 
حدودا یک‌سال به انقلاب مانده بود. ما را به سالن شهربانی بردند و به‌عنوان عفو ملوکانه عکس گرفتند. تعدادی از چپی‌ها صحبت کردند. کم‌کم موج تظاهرات و حضور مردم در صحنه منجر به آزادی بقیه شد. 
  بعد از انقلاب به چه کاری مشغول شدید؟ 
به نظرم رسید که مردم روستاها خیلی محرومند و از نعمت‌های الهی بی‌بهره‌اند، بنابراین شروع به اقدامات عمرانی کردم. در این رابطه نزد آقای هاشمی رفتم و گفتم که ما می‌خواهیم در روستاها خدمت کنیم. ایشان به وزیر راه و چند جای دیگر نامه نوشتند. در این رابطه ما حدود دو یا سه هزار پروژه انجام دادیم. بعد از آن از حاج احمد آقا و چند فقره هم از کمک‌های امام در این زمینه بهره گرفتیم. از آقای زرگر، مسئول مبارزه با موادمخدر، هاشمی رئیس‌جمهور و کروبی رئیس بنیاد شهید نیز استفاده کردیم. من هم‌زمان اداره کمیته را هم در دست داشتم، تا زمان بنی‌صدر که علیه من بود. در آن زمان همه علیه بنی‌صدر بودند. الان دعوا بین خودی‌ها و راست و چپ است. در آن زمان دعوا بین جریان خط امام و بنی‌صدر بود. بنی‌صدر در یک سخنرانی گفت: «این خان کیست؟ من به تهران بروم او را بیرون خواهم کرد». آقای مهدوی وزیر کشور و رئیس کمیته‌ها بود. من روزی بعد از روی‌کارآمدن بنی‌صدر تصمیم گرفتم از بنی‌صدر پیش آقای کنی گله کنم. ساختمان وزارت کشور در خیابان بهشت بود. به محض اینکه از در وارد شدم به من گفت الان بنی‌صدر تماس گرفت و علیه شما حرف زد. ایشان از من حمایت کرد و نسبت به بنی‌صدر موضع گرفت. درواقع من همان‌طور که علیه احمدی‌نژاد بودم علیه بنی صدر هم بودم. بعد از آن مسئولیت کمیته‌ها، امداد، بنیاد شهید، بازرسی نیروی انتظامی و نمایندگی آقا در نیروی انتظامی قزوین را داشتم. اوایل انقلاب از جانب امام خمینی برای سرپرستی کمیته‌ها و رسیدگی به امور روستاها و مردم حکم داشتم. 
  در قزوین یا سراسر کشور؟ 
قزوین؛ اما زیر پوشش زنجان بودیم. البته آقای مهدوی‌کنی خاطر اعتمادی که به من داشت در این جریان بسیار همراهی می‌کرد و نامه‌ای نوشته بود که در کارهای عمرانی به آقای علیخانی کمک کنید و به این واسطه اجازه داده بود از تمام امکانات کمیته استفاده کنم. 
  رابطه شما با آقای موسوی‌خویینی‌ها بعد از انقلاب به چه شکل بود؟ 
بعد از انقلاب ارتباط ما باقی ماند تا انتخابات ریاست‌جمهوری سال ٧٦. من از آقای ناطق‌نوری حمایت کردم و ایشان با آقای خاتمی بودند. ارتباط ما از آن زمان به بعد کمی دور شد؛ چراکه از من انتظار نداشتند از آقای ناطق هواداری کنم. ضمن اینکه شایعاتی به دروغ درباره من به آقای موسوی‌خویینی‌ها گفته بودند که نمی‌خواهم اکنون آن را باز کنم؛ اما به‌هر‌روی آقای موسوی‌خویینی‌ها حق استادی به گردن من دارند و دلیل ورود من به انقلاب ایشان بودند. 
  استدلال شما برای حمایت از آقای ناطق‌نوری در سال ٧٦ چه بود؟ 
رفاقت برای من خیلی مهم است. آقای ناطق‌نوری رفیق بسیار نزدیک من بود و هست. الان هم ممکن است حادثه‌ای پیش بياید که از طرفی خط من و در طرفی دیگر رفاقت باشد. من خط را رها می‌کنم و به سمت رفاقت می‌روم. 
  به همین دلیل تا به حال عضو هیچ حزبی نبودید؟ 
تفکر من مشخص است، اما این‌گونه نیست که متعلق به یک حزب خاص باشم؛ چراکه من دیدگاه به‌خصوصی دارم. من برای همه شخصیت‌ها احترام قائل هستم و در عین حال بسیاری افراد از نظر من به لحاظ شم سیاسی و مبارزات و... کمتر از دیگران نیستند. من چشم‌بسته هوادار هیچ گروهی نبوده و نیستم. اما اساسا جریان اصلاح‌طلب را بیشتر می‌پسندم. از زمان مرحوم حاج احمدآقا در اردوگاه چپ بودم و اکنون نیز هستم؛ اما ارتباط دوستانه‌ام با آقایان مهدوی و ناطق‌نوری هم در جای خود بود. همین الان هم گاهی جلساتی بین ما و سیدحسن آقای خمینی، آقا یاسر، آقای ناطق، آقای موسوی بجنوردی و دیگر دوستان در منازل برگزار می‌شود. سالی یک یا دو بار جلساتی با آقای لاریجانی داریم؛ بنابراین اگر در یک جریان هستم به این معنا نیست که از ارتباطات دیگر به دور باشم. 
  ظاهرا ارتباط شما با آقای روح‌الله حسینیان هم خیلی خوب است؟ 
بله، آقای حسینیان قابل احترام هستند و ایشان برخلاف برخی که تحریک می‌شوند، خودش است. درست است که الان مخالف این دولت است. آقای حسینیان روزی در همین مجلس به من گفت همان‌طور که تو مخالف احمدی‌نژاد بودی ما هم مخالف روحانی هستیم. این حرف صداقت او را می‌رساند. این از محاسن آقای حسینیان است که از کسی خط نمی‌گیرد. حسینیان مردانگی‌هایی دارد که در جای خود قابل احترام است. اگر سخنرانی من بعد از انتخابات سال ٨٨ در صحن مجلس را به‌خاطر بیاورید حسینیان در آن سخنرانی کنار میکروفن من آمد و گفت من از علیخانی اعلام بیزاری می‌کنم. او اعتراض کرد؛ اما ارتباط ما پس از آن هم ادامه داشت. گاهی در مجلس سر یک میز می‌نشینیم و او همچنان روضه مخالفت می‌خواند. ما با افراد زیادی هم‌فکر نبودیم؛ مثل سردار کوثری. در کمیسیون امنیت ملی تندترین افراد را داشتیم. احمدی بی‌غش، کرمی کرمانشاه و کریمی قدوسی که فاصله فکری ما از زمین تا آسمان است. هر هفته یا هر دو هفته دعوای جدی می‌کردیم؛ ولی از در که خارج می‌شدیم با هم گپ و شوخی داشتیم. من همیشه به کریمی‌قدوسی می‌گویم تو هنوز زنده‌ای؟ او هم همین جمله را به بنده می‌گوید. البته من با برادر کریمی‌قدوسی دوستی دارم که مرید آقای هاشمی است و قائم‌مقام آقای طبسی. گاهی به برادرش می‌گویم نتوانستی برادرت را هدایت کنی؟ جواب می‌دهد نه. برادرم هست اما من راه خود را می‌روم. بنابراین هم دعوا هم اختلاف، هم دیدگاه توأم با قطع‌نشدن رابطه. 
  در مجلس ششم هم به همین شکل بود؟ 
در مجلس ششم هم موسوی‌خویینی‌ها به من گفت می‌توانی به محسنی بگویی که برای رفتن من به خارج از کشور کمک کند؟ به‌طور کلی دعوای خط و خطوط سرجای خود و رفاقت هم سرجای خود. آقای احمد سالک، زمانی فرمانده بنده بود که آقای ناطق ایشان را به‌عنوان فرمانده کمیته تعیین کرده بود. ما آدم‌های مختلفی در مجلس داریم. برای مثال، من از رسایی عصبانی بودم، آقای حسینیان خواستند گذشت کنم و قبول کردم. 
  رابطه شما با آقای هاشمی هم براساس همین رفاقت است؟ 
این یک مورد خیر. ارادت من به ایشان کاملا عقیدتی است. ما آقای هاشمی را در کنار امام و همراه امام می‌دانیم. من به دو نفر ارادت داشتم و دارم و خواهم داشت که آن دو نفر رهبری و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هستند. برای هر دو حریم قائل هستم. 
  در موضوع حمله به علی مطهری در مجلس، یک سایت اصولگرا نوشته بود این اتفاق طبیعی است و در مجلس ششم هم بود. آقای علیخانی از طیف اصلاح‌طلبان به سمت علی‌اکبر موسوی خوئینی حمله کرد و قصد زدن او را داشت. 
در یک جمله، هر اقدام من در مجلس ششم اعتقادم بود. آن عمل هم براساس اعتقاد و دفاع از رهبری بود. 
  مجلس ششم از نظر شما چگونه مجلسی بود؟ 
مجلس پویایی بود؛ اما معلوم بود که اگر عاقلانه عمل می‌کردند اصلاحات به آن روز نمی‌افتاد. ولی متأسفانه درست عمل نشد. اگر عاقلانه و منطقی عمل شده بود احمدی‌نژاد پیدا نمی‌شد. مجلس ششم احمدی‌نژاد را آورد. 

یعنی از آن عمل خود در مجلس ششم دفاع می‌کنید؟ 

من عقب‌نشینی نمی‌کنم. برخورد با منافقین در زمان کمیته از طرف بنده جزء افتخارات من است. اینها و هر کاری در مسیر امام انجام داده‌ام اعتقادم بوده است. در مجلس ششم از رهبری دفاع کردم اعتقادم بوده است و برای دوستانم هم ایستادگی می‌کنم. یعنی اگر کسی علیه موسوی‌خویینی‌ها، آقای هاشمی یا دیگر دوستانم صحبت کند من دفاع می‌کنم. نمونه‌اش هم پاسخم برای رحیم‌صفوی بود؛ آزادی و حریت من این‌گونه است. ضمن اینکه در طیف اصلاح‌طلب و چپ هستم و مدیریت آنان را قبول دارم و ترجیح می‌دهم. به بسیاری از اصولگراها اعتقاد ندارم، مخصوصا بعد از جریان احمدی‌نژاد که امتحان خود را پس دادند. اصولگرایان اواخر دوره دولت دهم به مخالفت با احمدی‌نژاد برخاستند درحالی‌که این را افتخار خود می‌دانستند. اما ما از روز اول قبل از اینکه انتخاب شود مخالفت کرده بودیم و هشدار داده بودیم که اگر احمدی‌نژاد بیاید چه اتفاقاتی خواهد افتاد. بشر جایزالخطاست و فرد سیاسی ممکن است خطا کند اما تا جایی که توانستم زیربار سیاسی‌کاری نرفتم. ممکن است صحبت‌های من به ضررم تمام شود و برخی نپسندند. شاهد بودید در مجلس از آقای خاتمی چقدر دفاع کردم. از اهانت به مهندس موسوی، سیدحسن آقا و آقای هاشمی دفاع کردم؛ جزء اعتقاداتم بود و پشیمان نیستم. 
  در مجلس چهارم، سال ٧١ جریان چپ کلا حذف می‌شود. گفته می‌شود آقای هاشمی باعث رد صلاحیت‌های مجلس چهارم بود یا حداقل سکوت کرد و این رد صلاحیت‌ها دامن خود او را در سال ٩٢ گرفت. 
کسانی که از شما می‌خواهند چنین سؤالاتی را بپرسید، بیمار هستند. 
  اتفاقا این سؤال خودم بود. 
به‌تازگی شنیدم یکی از این بچه‌های بیمار که اصلاح‌طلب و دوست شما هم هست یک مقاله راجع به آقای هاشمی نوشته است. من به یکی از دوستان که اسم او را نمی‌برم و شما می‌شناسید پیغام دادم که حاضر هستی راجع به اشتباهات فلان آقا هم که از هوادارانش هستی بنویسی؟ آقای کرباسچی به من گفت به او پیغام دادم که تو حاضری علیه آقای موسوی‌خویینی‌ها بنویسی؟ پاسخ داد نه. آن آقا ناراحت بود که چرا در زمان هاشمی دستگیر شده است. خیلی اتفاق‌های زیادی در گذشته افتاده است. 
  هرکجا آقای هاشمی بایستد شما آنجا هستید؟ 
نه، رهبری مقدم هستند. 
  منظورم بعد از رهبری است. 
البته این‌طور هم نیست که چشم‌بسته بگویم آقای هاشمی. من آقای هاشمی را رکن انقلاب می‌دانم و حدود ٥٠ سال از آشنایی من با ایشان می‌گذرد. معتقدم که به او ظلم شده و مظلوم واقع شده است. من در مقابل همه هجمه‌ها و تهمت‌هایی که به او می‌زنند، می‌ایستم. 
  تکلیف شما با این شجاعت و صراحت و رفاقت که می‌گویید، با دولت آقای روحانی چیست؟ 
آقای روحانی می‌توانست بهتر عمل کند. 
  در چه زمینه‌ای؟ 
اکنون نمی‌خواهم درباره دولت صحبت کنم. 
  انتخابات مجلس دهم را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟ 
شرایط خوبی نیست؛ زیرا برخی اجزای دولت در این زمینه درست عمل نکرده‌اند. 
  عملکرد شورای نگهبان درباره مجلس دهم چطور خواهد بود؟ 
شورای نگهبان کوتاه نمی‌آید و مشخص است. اما متأسفانه باید بگویم با این روند فعلی بسیاری از نامزدهای انتخاباتی در هیأت‌های اجرائی رد‌صلاحیت می‌شوند. خیلی از وزرا در مقابل مجلس ضعف نشان دادند. بسیاری از استانداران و وزرا ضعیف هستند و به نمایندگان باج می‌دهند. از ترس نمایندگان نمی‌توانند مدیر انتخاب کنند و در بسیاری از موارد مدیران را نمایندگان انتخاب می‌کنند. من در دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد نماینده مجلس بودم. احمدی‌نژاد برای نمایندگان ارزش قائل نبود، اصلا او ما را آدم حساب نمی‌کرد. نه آن‌قدر افراط و نه این‌قدر تفریط. یکی از اشخاص مسئول دولت که شما هم می‌شناسید حدود هشت ماه قبل می‌گفت یکی از این وزرا در مجلس رابط گذاشته است که هرچه نمایندگان می‌خواهند بدهند ولی به مجلس احضار نشوند. 
  سرانجام مذاکرات چه می‌شود؟ 
خوشبین نیستم. 
  یعنی به نظر شما توافق نهایی حاصل نمی‌شود؟ 
به‌هرحال خوشبین نیستم. آنچه مسلم است این است که احتمالا تا انتخابات مجلس به جایی نمی‌رسد. 
  می‌دانید که اخیرا رئیس دولت نهم و دهم فعالیت‌های گسترده‌ای را آغاز کرده است. اگر احمدی‌نژاد دوباره بخواهد کاندیدا شود، رأی می‌آورد؟ اصلا صلاحیتش تأیید می‌شود؟ 
هر چیزی ممکن است. احمدی‌نژاد دیگر نمی‌تواند رئیس‌جمهور شود اما می‌دانیم که او طرفدارانی دارد. او بانی کارهایی بود که موجبات بیچارگی را فراهم کرد. در شرایطی دشوار پرداخت یارانه را باب کرد و ظاهرا به ماهی سه‌هزارو ٧٠٠ میلیارد تومان می‌رسد و الان دولت قادر به پرداخت آن نیست. بنابراین قشر روستایی و ضعیف با اوست. اما قشر روشنفکر و نخبه و دانشجو در گروه طرفداران احمدی‌نژاد نیستند. اما در طبقاتی دیگر هوادارانی دارد و نمی‌توان منکر آن شد. 
  برخی معتقدند اگر مجلس نهم علی مطهری را نداشت، ضعیف‌ترین مجلس بود. 
البته باید این را هم حساب کرد که دوستان دیگر ما هم در مجلس هستند؛ ازجمله آقای پزشکیان و آقای تابش و بعضی دوستان دیگر. اما به‌هرحال اکثریت در دست گروهی دیگر است. نقطه مقابل مجلس ششم، مجلس نهم است. آقای مطهری واقعا انسان حق‌طلب و فرزند خلف شهید مطهری است؛ شجاع و دارای محبوبیت است. اگر بازهم کاندیدا شود رأی بالایی خواهد آورد. 
  شما هم در انتخابات شرکت می‌کنید؟ 
بله. اگر انتخابات استانی شود، از قزوین می‌آیم در غیر این‌صورت از تهران ثبت‌نام خواهم کرد. 
  رد‌صلاحیت نمی‌شوید؟ 
چرا باید رد‌صلاحیت شوم؟ 
  وقتی آقای هاشمی رد‌صلاحیت می‌شود ممکن است برای شما هم این اتفاق بیفتد. 
آقای هاشمی برای ریاست‌جمهوری رد‌صلاحیت شدند. 
  اما شما با آن سوابق، قبلا هم رد‌صلاحیت شد‌ه‌اید. 
من دوبار رد‌صلاحیت شدم. در شورای نگهبان و هیأت اجرائی قزوین همه با من مخالف هستند. 
  الان هم همین‌طور است؟ 
شورای نگهبان که حتما مخالف است. احتمالا آنها هم مخالف‌اند. من دوبار رد شدم و به دستور آقا برگشتم. 
  پس ممکن است دوباره ردصلاحیت شوید؟ 
من دلیلی برای ردشدن نمی‌بینم، اما اگر رد شوم به رهبری نامه می‌نویسم که چرا من را رد کردند؟ من اگر در جایی قدم بگذارم، تلاش می‌کنم موانع را بردارم. 
  این‌روزها صحبت‌های زیادی از حضور آقای ناطق‌نوری در انتخابات آتی مجلس می‌شود. شما به‌عنوان دوست نزدیک ایشان از تصمیم او برای حضور در انتخابات خبر دارید؟ 
آقای ناطق دیگر در هیچ انتخاباتی حاضر نخواهند شد.

 نمونه‌برداری پارچین در دولت احمدی‌نژاد

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، از اعضای برجسته کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجالس هفتم و هشتم بود؛ چهره‌ای که بیشتر در حوزه سیاست ‌خارجی فعال بود و از نظر رویکردی نیز نگاهی نزدیک به اصولگرایانی همچون ولایتی داشت. او به دلایلی، که شاید میانه‌‌روی در روزهای تندروی اصولگرایان یکی از آنها بود، از راهیابی به مجلس نهم بازماند و از خرداد ٩٢ نیز در جمع اصولگرایان حامی دیپلماسی دولت روحانی، حضوری فعال داشته است. فلاحت‌پیشه در گفت‌وگو با «شرق»، از روند نظارت‌های آژانس بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران و حدود اطلاع نمایندگان مجلس از این نظارت‌ها در دوره دولت سابق می‌گوید.
   آن‌گونه که این روزها مطرح شده، بازرسی‌های آژانس از تأسیسات هسته‌ای ما در زمان دولت سابق و تیم مذاکره‌کننده قبلی هم وجود داشته است. شما به‌عنوان عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجالس هفتم و هشتم در جریان جزئیات این بازرسی‌ها قرار داشتید؟
برای پاسخ به این سؤال لازم است مقدمه‌ای عرض کنم، ببینید روند بازرسی‌های آژانس از تأسیسات هسته‌ای ایران به قبل از انقلاب برمی‌گردد. زمانی‌که ایران عضو NPT شد، سه قدرت هسته‌ای آن روز دنیا، یعنی آلمان و فرانسه و آمریکا، سه سایت در ایران ساختند؛ آلمانی‌ها در بوشهر و فرانسوی‌ها در دارخوین اقدام به ساخت تأسیسات هسته‌ای کردند و رآکتور امیرآباد هم از طرف آمریکا به ایران اهدا شد که تنها سایت فعال هسته‌ای ما در آن زمان بود و هنوز هم مشغول فعالیت است. قبل از انقلاب بلوک ‌شرق به رهبری شوروی سابق مدعی بود چون ایران سرشار از منابع انرژی نظیر نفت و گاز است، نیازی به انرژی هسته‌ای ندارد و قطعا هدفش از ایجاد این تأسیسات، بهره‌برداری نظامی از انرژی هسته‌ای است. طنز تاریخ اینجاست که در آن زمان بلوک غرب، به‌ویژه سه کشور بزرگ هسته‌ای وقت، یعنی آلمان و فرانسه و آمریکا در مقابل این اتهام از ایران دفاع می‌کردند و می‌گفتند فعالیت‌های هسته‌ای ایران، صلح‌آمیز است، اما بعد از انقلاب، دو سایت بوشهر و دارخوین نیمه‌کاره از سوی آلمان و فرانسه رها شد و آمریکایی‌ها هم سایت تهران را رها کردند، حتی آمریکایی‌ها از حدود سال ٢٠٠٠، تحویل سوخت به رآکتور تهران را قطع کردند.
   یعنی در فاصله پیروزی انقلاب تا سال ٢٠٠٠، سوخت رآکتور تهران را تأمین می‌کردند؟
چون ایران عضو آژانس بود و رآکتور تهران هم تحقیقاتی بود، آژانس متعهد بود سوخت آن ‌را تأمین کند، اما با شروع دوره آقای جلیلی، آمریکا مانع تحویل سوخت به رآکتور تهران شد.
  در فاصله بین انقلاب تا سال ٢٠٠٠ بازرسی هم از تأسیسات ما انجام می‌شد؟
در زمان جنگ ایران و عراق، ادعاهایی مبنی‌بر احتمال استفاده ایران از انرژی هسته‌ای در فعالیت‌های نظامی مطرح شد. بعد از جنگ، این ادعاها بیشتر مطرح شد و ایران هم به طور عادی به همکاری خود با آژانس ادامه می‌داد. در سال ١٩٩١ هم‌زمان با دور دوم ریاست‌جمهوری آقای خاتمی، سازمان‌ملل تحریم‌هایی در رابطه با فناوری‌های دارای احتمال استفاده دومنظوره تصویب کرد. در این مقطع ایران هم برای اعتمادسازی، بازرسی‌ها را پذیرفت. در آن زمان مجلس هفتم تشکیل شده بود و مسئولیت مذاکرات هم با آقای دکتر روحانی بود. در جریان مذاکره با سه کشور اروپایی، اجرای داوطلبانه پروتکل بر اساس تصمیم شورای‌عالی امنیت ملی پذیرفته شد و درواقع این کار چون داوطلبانه و بدون پذیرش پروتکل الحاقی بود، در آن مقطع، در مجلس هم برای تصویب آن، نیازی تشخیص داده نشد. این برای اولین‌بار بود که یک کشور بدون پذیرش پروتکل الحاقی و به صورت کاملا داوطلبانه نظارت‌های اين پروتكل را می‌پذیرفت.
   چرا قانون عدم اجرای پروتکل در مجلس هفتم تصويب شد؟
عدم پایبندی سه کشور اروپایی به توافق‌ها، باعث تصویب دو قانون در مجلس هفتم شد. یکی الزام دولت به ازسرگیری فعالیت‌های هسته‌ای و دیگری پایان اجرای داوطلبانه مفاد پروتکل الحاقی. علت هم این بود که در آن زمان در مقابل همکاری‌های ایران، مقدمات ارجاع پرونده به شورای حکام درحال آماده‌شدن بود و بعد هم همین کار را کردند و به‌جای اعلام تعلیق داوطلبانه فعالیت‌های هسته‌ای، «توقف فعالیت‌های هسته‌ای ایران» را اعلام کردند که باعث شد در آخرین هفته کار دولت آقای خاتمی، پلمب‌ها شکسته و فعالیت‌ها از سرگرفته شود.
  از این مرحله به بعد، وضعیت نظارت‌ها و بازرسی‌ها چگونه بود؟
بعد از ازسرگیری فعالیت‌ها، ما همچنان نظارت‌های پادمانی را داشتیم. یعنی بازرسان آژانس با اطلاع قبلی می‌توانستند از تأسیسات هسته‌ای بازرسی کنند و ما این اختیار را داشتیم که به آنها اجازه بازرسی ندهیم. در این نوع نظارت که به آن نظارت اظهارنامه‌ای هم گفته می‌شود، اختیار با میزبان است. درحالی‌که در پروتکل الحاقی، اختیار با آژانس است.
  درواقع چیزی که در شرايط فعلي مورد انتقاد مخالفان است، همان اجرای داوطلبانه پروتکل است که در مجلس هفتم هم پذیرفته شده و بعد از مدتي رد شد؟
در دوره اخیر، در ژنو یک نقشه راه تعیین شد و در لوزان پذیرفتند ایران اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را قبول کند. من همان زمان هم گفتم که این یک وجه قضیه است و وجه دوم، قطع‌نامه‌ای است که باید در شورای امنیت تصویب شود. محتوای آنچه که قرار است تصویب شود، عملا باید اجرای تحریم‌ها را متوقف کند و معنایش این است که پرونده ایران دیگر مشمول تحریم‌های شورای امنیت نباشد. در این صورت همان خواسته مجلس هفتم که می‌خواست پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع نشود، برآورده می‌شود و در چنین شرایطی امکان بازگشت ما به اجرای داوطلبانه پروتکل، مانند دوره مجلس هفتم قابل قبول است. اما اتفاقی که افتاده این است که به نظر می‌رسد، به‌جای تصویب قطعنامه ذیل ماده ٤١ فصل هفتم که تحریم‌های ایران ذیل همین ماده تصویب شده بود، قصد دارند قطعنامه‌ای ذیل ماده ٤٢ فصل هفتم تصویب کنند. اگر این اتفاق بیفتد معنایش این است که پروتکل الحاقی برای ما نزدیک به الگوی «آنسکام» خواهد ‌بود. الگوی آنسکام در عراق اجرا شد و بازرسی‌های آن ذیل ماده ٤٢ فصل هفتم انجام می‌شد. این الگو را به عنوان بازرسی‌های پیشگیرانه برای کشورهایی که تهدید نظامی محسوب می‌شوند به کار می‌برند. درحالی‌که بازرسی‌های عادی طبق رژیم نظارتی پروتکل الحاقی برای کشورهای عادی مثل کره‌جنوبی صورت می‌گیرد.
  در دورانی که بازرسی‌های پادمانی انجام می‌شد، شما به عنوان نمایندگان مجلس در جریان جزئیات این بازرسی‌ها قرار داشتید؟
مجلس در جریان جزئیات بازرسی‌ها نبود. چون دلیلی برای این کار وجود نداشت. در آن موقع این مسئله مشخص بود که بحث هسته‌ای مقوله کلان سیاست خارجی بود و در شورای‌عالی امنیت ملی درباره آن تصمیم‌گیری می‌شد. بنابراین بنایی برای نظارت مجلس بر روند مذاکرات و بازرسی‌ها وجود نداشت.
  درباره بازرسی‌هایی که زمان اجرای داوطلبانه پروتکل انجام شد هم  مجلس از جزئیات باخبر نمی شد؟
اکثر بازرسی‌ها به‌صورت اظهارنامه‌ای بود و نیازی هم نبود مجلس در جریان آنها باشد. دوره اجرای داوطلبانه پروتکل هم خیلی کوتاه بود و به سرعت لغو شد.
  درباره سابقه گفت‌وگوی بازرسان آژانس با دانشمندان هسته‌ای هم اخبار و گزارش‌هایی منتشر شده است. مجلس در جریان این مصاحبه‌ها هم قرار نداشت؟
از انجام مصاحبه‌ شخصا بی‌اطلاع هستم، اما بخشی از این گفت‌وگوها طبیعی است. بالاخره بازرسان ضمن بازدید با مهندسان مربوطه صحبت‌هایی می‌کنند و مذاکراتی درباره سؤالات و ابهامات احتمالی بازرسان انجام می‌شود، اما نکته‌ این است که هیچ‌کدام از این گفت‌وگوها حالت بازجویی نداشت، بلکه گفت‌وشنودهای کارشناسی بود.
  اینکه می‌گویید حالت بازجویی نداشته است، یعنی از اینکه با چه کسانی گفت‌وگو شد و چه مسائلی مطرح شده بود، اطلاعی دارید؟
مثلا در جریان اولین بازرسی‌ها، بازرسان خواستار گفت‌وگو با کارشناسان ما شده بودند. آنها اوایل می‌گفتند کارشناسان اداره‌کننده برنامه هسته‌ای ایران، افراد مسنی هستند که ایران آنها را پنهان کرده است، چون باور نمی‌کردند همه فعالیت‌های ما توسط همین کارشناسان جوان اداره شود، اما بعد از مدتی گفت‌وگو با دانشمندان و کارشناسان هسته‌ای ما، درنهایت خودشان اعلام کردند میانگین سنی دانشمندان و کارشناسان هسته‌ای ما ٣٢ سال است. درواقع این سطح از گفت‌وگوها برای اینکه مطمئن شوند ما چیز پنهانی نداریم و درباره ابهاماتشان هم به‌طور مستقیم با کارشناس‌های هسته‌ای ما صحبت کنند، انجام شده، اما درباره این گفت‌و‌گوها گزارشی به مجلس داده نشده و نیازی به این کار نبوده است.
  با این حساب، الان هم این اتفاق می‌تواند بیفتد؟
همان‌طور که گفتم، باید به شرایط زمان مجلس هفتم؛ یعنی خروج پرونده ایران از شورای امنیت برسیم تا بتوان درباره شرایط اجرای داوطلبانه پروتکل حرف زد. اما آنها درحالی‌که هنوز تکلیف آن بخش ماجرا روشن نشده، برای اجرای مفاد پروتکل، فهرستی ٢٣نفره اعلام کرده‌اند که بیشتر به بازجویی شبیه است تا گفت‌وگوهای کارشناسی. 

-----------------------------

نمونه‌برداری از پارچین در دولت احمدی‌نژاد

اگرچه این‌روزها، به نظر می‌رسد بازرسی از مراکز نظامی و هسته‌ای ایران به خط قرمزهای مذاکراتی تبدیل شده اما این اقدام در دوره‌های پیشین مذاکرات نمونه‌ها و مصادیقی دارد که با بررسی اینترنتی کوتاهی می‌توان آنها را یافت. 
موضوع بازرسی از مراکز نظامی و هسته‌ای و مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای جزء راه‌های پیشنهادی مذاکره‌کنندگان ١+٥ با ایران است برای رفع «پی‌ام‌دی» یا مطالعات ادعایی نظامی؛ آنچه مذاکره‌کنندگان ایرانی آن را مسائل گذشته و حال می‌نامند و به نظر می‌رسد اکنون مذاکرات هسته‌ای به آن گره خورده است. اگرچه از ابتدای مذاکرات هسته‌ای در دولت یازدهم، مذاکره‌کنندگان تأکید کرده‌اند که «به هیچ‌وجه اجازه بازرسی از تاسیسات نظامی خود را به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نخواهند داد». علاوه برآن تأکید شده که «اجازه داده نخواهد شد که با ایران به‌ شکل استثنا برخورد شود»؛ نکته‌ای که البته تاکنون سابقه داشته‌ است. بدیهی است هر کشوری تأکید داشته باشد بازرسی از تاسیسات نظامی‌اش ممنوع باشد و آنچه در این تاسیسات وجود دارد جزء اسرار آن کشور باقی بماند. اما مسئله اینجاست که مذاکره‌کنندگان هسته‌ای برای رفع «مطالعات ادعایی نظامی» که از مذاکره‌‌کنندگان پیشین باقی‌مانده‌ است به چه راه‌حلی دست می‌یابند. مهم‌ترین نقطه تمرکز غرب بر «پارچین» قرار دارد؛ مرکزی نظامی در اطراف تهران که تاکنون دوبار اجازه بازدید از این مرکز داده شده و تأکید شده که این‌بار آخر خواهد بود. 
به‌عنوان مثال در گزارش مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در دسامبر ٢٠٠٥ به صراحت از بازدید بازرسان آژانس و نمونه‌برداری‌هایی که انجام گرفته، نوشته شده است: «ایران در نوامبر ٢٠٠٥ (یعنی حدود آبان‌ماه ١٣٨٤، در زمان دولت نهم) موافقت کرد که به آژانس اجازه بازدید از سایتی در تأسیسات نظامی پارچین را بدهد. آژانس توانست برای اثبات نبود مواد هسته‌ای در آن سایت نمونه‌برداری‌های لازم را انجام دهد».
همچنین مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش ماه ژوئن ٢٠٠٦ (تابستان ١٣٨٥، در زمان دولت نهم) از بازدید آژانس از یک دانشگاه فنی به تاریخ ژانویه ٢٠٠٥ گزارش می‌دهد و خواهان توضیحات بیشتری از ایران در خصوص نتایج بازرسی است».
در همین‌حال نباید از یاد برد که نمونه‌های متعددی از امکان مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای در دوران زعامت علی لاریجانی و سعید جلیلی بر مذاکره هسته‌ای وجود دارد. 
در این حال اکنون برای رفع این مشکل تنها راه‌حل باقیمانده استمداد جستن از مفاد پروتکل الحاقی است. حمید بعیدی‌نژاد، عضو تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای چندی پیش تأکید کرده که «پروتکل الحاقی به هیچ‌وجه شامل مفادی در خصوص تعهد کشورها نسبت به پذیرش بازرسی از تاسیسات نظامی خود یا ضرورت بازجویی از دانشمندان هسته‌ای نمی‌شود. نهایت چیزی که در پروتکل الحاقی آمده است، دسترسی مدیریت‌شده به سایت‌های غیرهسته‌ای با هدف انجام نمونه‌گیری‌های محیطی برای اثبات عدم فعالیت هسته‌ای در سایت‌های اعلام‌نشده است». اگرچه روزهای گذشته بارها توضیحات عراقچی در مورد دسترسی مدیریت‌شده به تمسخر گرفته شد اما قواعد پروتکل نشان می‌دهد انجام بازرسی‌ها تنها به شرط موافقت تهران عملی می‌شود و در صورت ایجاد، دسترسی مدیریت‌شده و موردی خواهد بود. 

 واکنش علی مطهری به اخلال در حرم امام(ره)

علی مطهری با اشاره به اقدامات برخی افراد در مراسم سالروز رحلت امام(ره) و سردادن شعارهایی برضد رئیس‌جمهوری گفت: توهین به ریاست‌جمهوری می‌تواند پیگرد قانونی داشته باشد و باید ریشه این اقدامات خلاف سوزانده شود.
علی مطهری گفت: اینکه آن گروه رئیس‌جمهوری را متهم به نفاق یا ضدیت با ولایت‌فقیه کردند، نوعی دروغ و تهمت است که می‌تواند پیگرد قانونی داشته باشد.

نماینده تهران گفت: حتی نفس شعار غیرمرتبط‌دادن در بین صحبت‌های رهبر انقلاب، صرف‌نظر از اینکه چه شعاری باشد، کار درستی نیست.
او گفت: البته کار این افراد برنامه‌ریزی‌شده است، یعنی اینها به جایی متصل و پشت‌گرم هستند و به همین دلیل هراسی از عواقب اعمالشان ندارند که باید این معضل هرچه‌سریع‌تر در کشور ما حل شود.

او ادامه داد: اینها گروهی هستند که معمولا با اتوبوس به حرم امام (ره) آورده می‌شوند و دستوری را اجرا می‌کنند. مطهری افزود: به‌هرحال این‌طور نیست که این‌گونه اتفاقات توسط مردم و به صورت خودجوش رخ دهد.

اسامی ٢ نفر به‌عنوان آمر در پرونده شیراز مطرح است

مطهری درباره آخرین روند پرونده حوادث شیراز نیز گفت: کیفرخواست صادر شده و در شرف ارسال به دادگاه است و ما منتظر تشکیل و صدور احکام دادگاه هستیم. او گفت: البته در این پرونده اسامی دو نفر به‌عنوان آمر و دستوردهنده وجود دارد و عاملان اعتراف کرده‌اند که دستور گرفته‌اند که از ورود من به شیراز جلوگیری کنند و آنها دستور را اجرا کرده‌اند ولی هنوز این دستوردهندگان احضار و بازجویی نشده‌اند و امیدوارم در ادامه رسیدگی به پرونده، این کار انجام و طراح و دستوردهنده اصلی نیز معرفی شود.



نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس