کد خبر 390522
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۳:۰۸

یک عضو اپوزیسیون خارج کشور ضمن سفر به کوبا گزارش‌ جالبی از نگاه افکار عمومی این کشور به آمریکا منتشر کرد.

به گزارش مشرق، یک عضو اپوزیسیون خارج کشور ضمن سفر به کوبا گزارش‌ جالبی از نگاه افکار عمومی این کشور به آمریکا منتشر کرد.

محمد برقعی در مطلبی که از سوی سایت‌های گویانیوز و ملی- مذهبی منتشر شده، ضمن روایت سفر به پایتخت کوبا می‌نویسد: خسته از قدم زدن به میدان مرکزی برگشتم و روی یکی از نیمکت‌هایی که در کنار باغچه‌های کوچک وسط میدان گذاشته بودند، به لذت معمولم که تماشای مردم است، مشغول شدم. در میان پارک مجسمه بزرگترین قهرمان ملی کوبا است. قهرمانی که ده‌ها مجسمه‌اش در محل‌های مختلف شهر دیده می‌شود و چندین خیابان و ساختمان‌های عمومی به نام اوست. خوزه مارتی پرز (1853-1895) شاعر، نویسنده، مترجم، فیلسوف انقلابی، استاد دانشگاه و ناشر. وی قهرمان مبارزه با استعمارگران اسپانیا و رهبر جنگ‌های استقلال کوبا بود که خود اهل رزم نبود. هنرش تهییج مردم با نوشته‌ها و اشعارش، و متحد کردن نیروهای اپوزیسیون به ویژه مهاجرین کوبایی در فلوریدا بود. به هرحال این روشنفکر بنام آن روزهای آمریکای لاتین، یک بار در جنگ شرکت کرد و همان روز اول هم کشته شد.

وی می‌افزاید: شانس آوردم و جوانی در کنارم نشست که انگلیسی می‌دانست. از او درباره خوزه مارتی پرسیدم. با خشمی که نمی‌توانست پنهانش کند گفت، این آمریکایی‌ها بسیار زورگو و بی‌ادب هستند. زمانی که ظاهرا به کمک کوبایی‌ها برای نجات از دست اسپانیایی‌ها آمدند، سربازان پیروزشان که مست کرده بودند از این مجسمه بالا رفتند و روی آن [...]ند. روزهای بعد این داستان را بارها شنیدم و کسی را ندیدم که از یاری آمریکایی‌ها در جنگ با اسپانیایی‌ها سپاسگزار باشد.

برقعی می‌افزاید: به عنوان یک ایرانی برایم جالب بود که کسی را مشتاق رفتن به آمریکا ندیدم. و اگر موردی بود به امید درآمد و رفاه بود، تا شیفتگی به فرهنگ و تمدن آن. از آن شیفتگی به غرب، به ویژه به آمریکا، که در برخی جوانان ایرانی بسیار دیده می‌شود، در اینجا خبری نبود. این وازدگی از آمریکا تا بدان اندازه بود که از روز سوم بهتر دیدم خود را ایرانی معرفی کنم تا آمریکایی.  زیرا اگر ایران را می‌شناختند با روی خوش پذیرایم می‌شدند و اگرنه حداقل برخورد منفی نداشتند. البته این عدم شیفتگی نسبت به آمریکا و زندگی در آن، در آمریکای لاتین فراگیر است، زیرا همه آنان خاطرات تلخی از توسعه‌طلبی آمریکا، در حیاط خلوت خود دارند.

این چهره نزدیک به گروه ملی- مذهبی می‌نویسد: چرایی این عدم شیفتگی مطالعه بسیار می‌خواهد، اما چند عامل اولیه را می‌توان برشمرد. کوبا خاطرات تلخ بسیاری از آمریکا دارد. از استقلال کوبا از اسپانیا که در حقیقت آمریکا در نیمه اول قرن بیستم، آن را تبدیل به جانشینی خود و وابستگی از نوع دیگری کرد. استعمار کلاسیک اسپانیا را نداشت، اما دولت دست‌نشانده فاسدی را بر سر کار آورد که نه تنها دیکتاتور بی‌رحمی بود بلکه کوبا را محل عیش و عشرت کرد. از آمریکا آنچه نصیب اینان شد مافیا بود و فسادشان. تا آن که با انقلاب 1959، کوبائیان به جان آمده خود را از شر آن خلاص کردند. دو سال بعد هم سازمان سیا لشکری از ضد انقلابیون کوبایی را با هدف سرنگونی دولت انقلاب به آنجا فرستاد که به دست مردم به سختی سرکوب شدند. بعد هم تحریم شدید آمریکا.

مردم کوبا مردمی وطن‌پرست و مغرورند که به استقلال خود بسیار می‌بالند. مرتب می‌گویند ما شیلی، آرژانتین یا السالوادور نیستیم که آمریکا بتواند با کودتایی ما را نوکر خود کند. توجه شود کوبا نه تنها انقلابی غرورانگیز داشت که از حمایت وسیع مردمی برخوردار بود، بلکه سال‌ها برای نجات کشورهای دیگر، در مبارزه آزادیخواهانه‌شان مشارکت فعال داشته و نیروهای رزمنده خود را به یاری آنان فرستاده است...  همه جا شعارهای ضد امپریالیستی بر دیوارها و میدان‌ها به چشم می‌خورد.



*کیهان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس