به گزارش مشرق، استقلال درحالی به سفر ارمنستان برای اخذ ویزای آمریکا رفت که یک نگاه به برنامه سفرها و مسابقات این تیم مشخص می کند که این یک بار اضافی روی شانه های آبی پوشان بوده و از دیدگاه کارشناسی این سفر می تواند برای استقلال هزینه امتیازی هم داشته باشد. به ویژه آنکه به یاد بیاوریم که 6 بازیکن این تیم در لیسبون پرتغال با تیم ملی بوده اند و دو بازیکن در تهران جاماندند و عملا استقلال تمرینات خوبی را پشت سر نگذاشته است.
برنامه مسابقات و سفرهای استقلال را مرور می کنیم: سفر به ارمنستان، بازگشت به تهران، سفر به اهواز و تقابل با فولاد نوین در این شهر، سفر به مشهد و دیدار با پدیده، بازگشت به تهران، دیدار مقابل صبای قم، سفر به تبریز و تقابل با تراکتور لیگ و بازگشت به تهران و تقابل با پرسپولیس!
برنامه شلوغی است، بسیار شلوغ و پرسفر و البته که استقلال شانس این را دارد که امسال درگیر بازیهای جام باشگاههای آسیا نیست وگرنه فشار در نیمه دوم مسابقات هم ادامه پیدا می کرد! به اینها اضافه کنید چند تکه شدن استقلال را در تهران و لیسبون و ایروان!
سود سفر به آمریکا چیست؟
با این توضیح وارد بحث می شویم و سوال می پرسیم که سفر به ارمنستان چقدر ضروری بود که مسئولان استقلال خودشان تیمشان را روی پل بردند؟ آیا باید این سفر به سفرهای استقلال اضافه می شد؟ یا اگر این تیم و مسئولانش در تهران بودند و به جای سفارت آمریکا مشکلات کرار را حل می کردند کار به اینجا نمی رسید که امروز رسیده و کرار حداقل به بازی با فولاد می رسید!
نه اینکه خود مدیرعامل بگوید که او به این بازی نمی رسد! و البته معلوم هم نیست که حتما به بازی های بعدی برسد. اصالتا باید پرسید عایدی این سفر دقیقا چه بود و چه کسی مسئولیت دیدار های آتی و سفرهای مارکوپولویی استقلال در صورت نتایج بد احتمالی را بر عهده می گیرد؟ نمی توان پیشگویی کرد اما می توان فهمید که این سفر باری اضافی را به استقلال وارد کرده که می تواند در بازیهای آتی به ضرر این تیم تمام شود.
مدیر فنی بود مجوز سفر می داد؟
در واقع اردوی تیم ملی و حضور 6 بازیکن استقلال در تیم ملی به خودی خود استقلال را دو تکه کرده بود و در این شرایط شاید باید تیم مدیریت می شد نه اینکه اینگونه رفتار می شد و سفر آنهم با هدف گرفتن ویزای آمریکا در دستور کار قرار می گرفتدر حالیکه کرار و عمران زاده در تهران باقی ماندند و کار کرار بیخ هم پیدا کرد!
پرسش بعدی ما این است: آیا اگر استقلال یک مدیر فنی داشت باز هم مجوز فنی این سفر را صادر می کرد؟ یا با بررسی بازیهای سخت استقلال و سفرهای فراوانش این سفر غیر ضروری را حذف می کرد؟
دعوت عجیب
از دید دیگری هم می توان به این ماجرا نگاه کرد و آن دید این است: اگر استقلال به آمریکا دعوت شده است خود مسئولان دعوت کننده از استقلال باید ویزای بازیکنان استقلال را میگرفتند و به تهران می آوردند این چه جور دعوتی است که هزینه یک سفر اضافی به یک کشور دیگر را در بدترین و حساسترین شرایط به استقلال تحمیل کند؟
برنامه مسابقات و سفرهای استقلال را مرور می کنیم: سفر به ارمنستان، بازگشت به تهران، سفر به اهواز و تقابل با فولاد نوین در این شهر، سفر به مشهد و دیدار با پدیده، بازگشت به تهران، دیدار مقابل صبای قم، سفر به تبریز و تقابل با تراکتور لیگ و بازگشت به تهران و تقابل با پرسپولیس!
برنامه شلوغی است، بسیار شلوغ و پرسفر و البته که استقلال شانس این را دارد که امسال درگیر بازیهای جام باشگاههای آسیا نیست وگرنه فشار در نیمه دوم مسابقات هم ادامه پیدا می کرد! به اینها اضافه کنید چند تکه شدن استقلال را در تهران و لیسبون و ایروان!
سود سفر به آمریکا چیست؟
با این توضیح وارد بحث می شویم و سوال می پرسیم که سفر به ارمنستان چقدر ضروری بود که مسئولان استقلال خودشان تیمشان را روی پل بردند؟ آیا باید این سفر به سفرهای استقلال اضافه می شد؟ یا اگر این تیم و مسئولانش در تهران بودند و به جای سفارت آمریکا مشکلات کرار را حل می کردند کار به اینجا نمی رسید که امروز رسیده و کرار حداقل به بازی با فولاد می رسید!
نه اینکه خود مدیرعامل بگوید که او به این بازی نمی رسد! و البته معلوم هم نیست که حتما به بازی های بعدی برسد. اصالتا باید پرسید عایدی این سفر دقیقا چه بود و چه کسی مسئولیت دیدار های آتی و سفرهای مارکوپولویی استقلال در صورت نتایج بد احتمالی را بر عهده می گیرد؟ نمی توان پیشگویی کرد اما می توان فهمید که این سفر باری اضافی را به استقلال وارد کرده که می تواند در بازیهای آتی به ضرر این تیم تمام شود.
مدیر فنی بود مجوز سفر می داد؟
در واقع اردوی تیم ملی و حضور 6 بازیکن استقلال در تیم ملی به خودی خود استقلال را دو تکه کرده بود و در این شرایط شاید باید تیم مدیریت می شد نه اینکه اینگونه رفتار می شد و سفر آنهم با هدف گرفتن ویزای آمریکا در دستور کار قرار می گرفتدر حالیکه کرار و عمران زاده در تهران باقی ماندند و کار کرار بیخ هم پیدا کرد!
پرسش بعدی ما این است: آیا اگر استقلال یک مدیر فنی داشت باز هم مجوز فنی این سفر را صادر می کرد؟ یا با بررسی بازیهای سخت استقلال و سفرهای فراوانش این سفر غیر ضروری را حذف می کرد؟
دعوت عجیب
از دید دیگری هم می توان به این ماجرا نگاه کرد و آن دید این است: اگر استقلال به آمریکا دعوت شده است خود مسئولان دعوت کننده از استقلال باید ویزای بازیکنان استقلال را میگرفتند و به تهران می آوردند این چه جور دعوتی است که هزینه یک سفر اضافی به یک کشور دیگر را در بدترین و حساسترین شرایط به استقلال تحمیل کند؟