گروه سیاسی مشرق - مذاکرات وین 5 روز گذشته به پایان رسید و "محمد جواد ظریف" وزیر امور خارجه ایران با بیان اینکه این مذاکرات بسیار فشرده بود و هنوز ادامه دارد، گفت: در این دور از مذاکرات وارد مرحله نگارش شدیم. البته هنوز نمیتوانیم
بگوییم متن مشترکی وجود دارد. در بعضی موارد ممکن است روی قسمتهایی از متن
توافق وجود داشته باشد، اما در بسیاری از موارد، اختلاف نظر هم در مورد
محتوا و هم در مورد نحوه نگارش وجود دارد.
از سوی دیگر لحن طرفهای مذاکره کننده به ویژه تمرکز بر اینکه اختلاف اساساً در مورد تعداد سانتریفیوژهای ایران است، این پیام را می دهد که در توافق نهائی، با هر دامنه زمانی (از 5 تا 20 سال) که باشد، تنها بر غنی سازی زیر 5 درصد تمرکز شده و گزینه غنی سازی20 درصد در تعریف «نیازهای عملی» ایران در این دامنه زمانی، صرفنظر شده است.
به واقع، غربیها با اصرار بر اینکه تعداد سانتریفیوژهای فعال ایران در چرخه غنی سازی باید از حد فعلی هم کاهش یابد (به ویژه اینکه می گویند که باید زیر 4000 عدد باشد تا توانائی گریز هسته ای ایران را به نزدیک صفر برساند)، طوری عمل کرده اند که ایران نتواند در مورد سطح غنی سازی 20 درصد مطالبه ای را مطرح کند.
اهمیت غنی سازی 20 درصد در چشم انداز صنعت هسته ای ایران، به تعریفی باز می گردد که باید از «نیازهای عملی» ایران به غنی سازی در دوره اجرای این توافق ارائه نمود. ایران بر اساس برنامه ای که برخی مسئولین صنایع هسته ای کشور اعلام نموده اند، درصدد ایجاد 4 یا 5 رآکتور تحقیقاتی جدید برای جایگزینی رآکتور تحقیقاتی تهران و همچنین تامین نیازهای آینده کشور در حوزه پزشکی هسته ای (رادیو داروها) است. از آنجا که رآکتور تحقیقاتی تهران عمری حدود 40 سال دارد و باید در آینده ای نزدیک با لحاظ ملاحظات ایمنی و طول عمر استاندارد این گونه رآکتورها، جایگزین شود، مساله اینست که نیازهای ایران در حوزه رادیو داروها که بر اساس اورانیوم غنی شده 20 درصد قابل تامین خواهند بود، در توافق نهائی به چه کیفیتی مدنظر قرار خواهند گرفت؟
اما در مورد غنی سازی 20 درصد که پیوند عمیق با راکتور تهران و رآکتورهای مشابه در آینده دارد، نحوه تامین نیاز کشور نیازمند توجه بوده و هست. در این زمینه، میزان ذخایر کشور در زمینه اورانیوم غنی شده 20 درصدی، به اندازه مصرف 4 تا 5 سال آینده است. در این زمینه، اظهارنظرهای کارشناسی و رسمی نیز وجود دارد که نشان می دهند ایران بعد از 5 سال آینده، ذخیره ای از این نوع برای تامین نیازهای صلح آمیز خود از جمله در حوزه پزشکی هسته ای ندارد. از این رو، در توافق نهائی باید حق ایران برای از سرگیری غنی سازی برای تامین نیازها مورد تاکید قرار گیرد. اساساً محدودیت های مربوط به غنی سازی باید به گونه ای باشد که سطح غنی سازی 20 درصدی را از محتوای توافق مذکور مستثنی ننماید.
از همین رو، ضمن تاکید بر نیازهای عملی ایران به غنی سازی در سطح بالا بعد از مصرف ذخایر موجود به ویژه لزوم متناسب سازی کم و کیف آن با برنامه صنعت هسته ای کشور در ایجاد رآکتورهای تحقیقاتی جدید مشابه رآکتور تهران و تامین نیازهای صلح آمیز کشور در عرصه های پزشکی، داروئی و کشاورزی هسته ای، به نظر می رسد که نباید مقوله احیای غنی سازی 20 درصد را در چارچوب زمانی معین و به ویژه در شرایطی که نظارت های پادمانی آژانس به صورت مستمر و گسترده در حال اجرا است، از نظر دور داشت. بنابراین، مراتب باید در متن توافق نهائی هسته ای گنجانده شود.
از سوی دیگر لحن طرفهای مذاکره کننده به ویژه تمرکز بر اینکه اختلاف اساساً در مورد تعداد سانتریفیوژهای ایران است، این پیام را می دهد که در توافق نهائی، با هر دامنه زمانی (از 5 تا 20 سال) که باشد، تنها بر غنی سازی زیر 5 درصد تمرکز شده و گزینه غنی سازی20 درصد در تعریف «نیازهای عملی» ایران در این دامنه زمانی، صرفنظر شده است.
به واقع، غربیها با اصرار بر اینکه تعداد سانتریفیوژهای فعال ایران در چرخه غنی سازی باید از حد فعلی هم کاهش یابد (به ویژه اینکه می گویند که باید زیر 4000 عدد باشد تا توانائی گریز هسته ای ایران را به نزدیک صفر برساند)، طوری عمل کرده اند که ایران نتواند در مورد سطح غنی سازی 20 درصد مطالبه ای را مطرح کند.
اهمیت غنی سازی 20 درصد در چشم انداز صنعت هسته ای ایران، به تعریفی باز می گردد که باید از «نیازهای عملی» ایران به غنی سازی در دوره اجرای این توافق ارائه نمود. ایران بر اساس برنامه ای که برخی مسئولین صنایع هسته ای کشور اعلام نموده اند، درصدد ایجاد 4 یا 5 رآکتور تحقیقاتی جدید برای جایگزینی رآکتور تحقیقاتی تهران و همچنین تامین نیازهای آینده کشور در حوزه پزشکی هسته ای (رادیو داروها) است. از آنجا که رآکتور تحقیقاتی تهران عمری حدود 40 سال دارد و باید در آینده ای نزدیک با لحاظ ملاحظات ایمنی و طول عمر استاندارد این گونه رآکتورها، جایگزین شود، مساله اینست که نیازهای ایران در حوزه رادیو داروها که بر اساس اورانیوم غنی شده 20 درصد قابل تامین خواهند بود، در توافق نهائی به چه کیفیتی مدنظر قرار خواهند گرفت؟
اینکه ایران برنامه مشخصی برای توسعه رآکتورهای تحقیقاتی جدید دارد و اینکه رآکتور تحقیقاتی تهران باید در سالهای آتی جایگزین شود، مقوله ای خارج از سرنوشت تامین سوخت نیروگاه بوشهر بعد از 7 سال آتی یعنی خاتمه دوره تعهد روسیه برای تامین صفحه سوخت این نیروگاه است. در این مورد، غنی سازی تا 5 درصد و توسعه توان کشور در تولید صفحه ها و میله های سوخت می تواند نیاز به بازیگران خارجی را برطرف نماید و ایران اساساً به چنین گزینه های به عنوان یکی از عناصر مهم بومی شدن صنعت هسته ای تاکید دارد.
اما در مورد غنی سازی 20 درصد که پیوند عمیق با راکتور تهران و رآکتورهای مشابه در آینده دارد، نحوه تامین نیاز کشور نیازمند توجه بوده و هست. در این زمینه، میزان ذخایر کشور در زمینه اورانیوم غنی شده 20 درصدی، به اندازه مصرف 4 تا 5 سال آینده است. در این زمینه، اظهارنظرهای کارشناسی و رسمی نیز وجود دارد که نشان می دهند ایران بعد از 5 سال آینده، ذخیره ای از این نوع برای تامین نیازهای صلح آمیز خود از جمله در حوزه پزشکی هسته ای ندارد. از این رو، در توافق نهائی باید حق ایران برای از سرگیری غنی سازی برای تامین نیازها مورد تاکید قرار گیرد. اساساً محدودیت های مربوط به غنی سازی باید به گونه ای باشد که سطح غنی سازی 20 درصدی را از محتوای توافق مذکور مستثنی ننماید.
از همین رو، ضمن تاکید بر نیازهای عملی ایران به غنی سازی در سطح بالا بعد از مصرف ذخایر موجود به ویژه لزوم متناسب سازی کم و کیف آن با برنامه صنعت هسته ای کشور در ایجاد رآکتورهای تحقیقاتی جدید مشابه رآکتور تهران و تامین نیازهای صلح آمیز کشور در عرصه های پزشکی، داروئی و کشاورزی هسته ای، به نظر می رسد که نباید مقوله احیای غنی سازی 20 درصد را در چارچوب زمانی معین و به ویژه در شرایطی که نظارت های پادمانی آژانس به صورت مستمر و گسترده در حال اجرا است، از نظر دور داشت. بنابراین، مراتب باید در متن توافق نهائی هسته ای گنجانده شود.