کد خبر 25890
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۲

چند ماه پيش معاون امور سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سينماي سياسي را حلقه مفقوده سينماي ايران خواند و بر لزوم تقويت سينماي سياسي در ايران و توليدات آثاري دراين زمينه تأکيد کرد، اما متأسفانه پس از آن ديگر خبري از اين موضوع نشد.

مشـرق- چند ماه پيش جواد شمقدري معاون امور سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سينماي سياسي را حلقه مفقوده سينماي ايران خواند و بر لزوم تقويت سينماي سياسي در ايران و توليدات آثاري دراين زمينه تأکيد نمود، اما متأسفانه پس از آن ديگر خبري از اين موضوع نشد و راهکاري ملموس مبني بر حمايت از توليد چنين فيلم‌هايي ارائه نشد.
در هرحال سينماي سياسي هم در حوزه داخلي و هم در حوزه بين‌المللي مي‌تواند منافع بسياري را براي کشورمان درپي داشته باشد. در حوزه داخلي اين سينما مي‌تواند با تاباندن نور بر نقاط تاريک و مبهم جامعه و ايجاد حساسيت در مسئولان کشور و مردم، جهت رفع معضلات اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي نقش قابل‌توجهي ايفا نموده و به روشنگري و شفافيت بپردازد و در جهت امنيت ملي مثمرثمرباشد. درحوزه جهاني که در اين نوشتار نيز تاکيد بيشتري بر آن خواهيم داشت، سينماي سياسي مي‌تواند دستاورهاي زيادي را در جهت تأمين منافع ملي حاصل آورد. با نگاهي به سينماي غرب و در رأس آن سينماي هاليوود مي‌بينيم که اين سينما سال‌هاي درازي است که به عنوان بازوي دستگاه ديپلماسي غرب عمل کرده و به شکلي ظريف و البته آشکار در جهت تامين منافع دول غربي و اروپايي و به‌خصوص آمريکا ايفاي نقش نموده است.
سينماي سياسي غرب در حوزه بين‌الملل غالبأ توجيه‌گر و جاده صاف کن سياست‌مداران خود بوده است. اگر قرار بوده در برهه‌اي از زمان کشوري در نقطه‌اي از جهان آماج حملات سياسي و نظامي غرب قرار گيرد، پيش از آن سينماي سياسي غرب با ساخت آثاري سينمايي نسبت به آداب و رسوم, مذهب و فرهنگ آن کشور به سياه‌نمايي پرداخته و افکار عمومي جهان را براي دخالت قدرت‌هاي غربي آماده ساخته است. همين سينما گاه با ساخت فيلم‌هايي سياه در زمينه حقوق بشر در کشورهاي اسلامي يا جهان سوم، زمينه صدور قطعنامه‌هاي مختلف را از سوي سازمان‌هاي مختلف بر عليه آن کشور فراهم ساخته است. با اين حال سينماي ايران علي‌رغم تمام نقاط ضعفي که در جهان غرب وجود دارد و هرکدام از آنها مي‌تواند دستمايه ساخت آثاري متعدد باشند، اما هنوز نتوانسته به ساخت آثاري تأثيرگذار و روشنگر در اين باب بپردازد و پرده از تناقضات و دسيسه‌هاي جهان غرب کنار زند.
با اين که در سي سال گذشته توطئه‌ها و اقدامات متعددي از سوي بلوک شرق و غرب بر عليه جمهوري اسلامي ايران به اجرا درآمده، اما اثري سينمايي که بتواند اين توطئه‌ها را به شکلي درست و تأثيرگذار به تصوير کشيده و به جهانيان عرضه نمايد، توليد نشده است؛ حال آن که بخشي از وظيفه سينماي سياسي اين است که نسبت به هجمه‌هاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و نظامي دشمن، از منظر هنر و تصوير موضع گرفته و به آگاه‌سازي افکارعمومي در سطح جهان بپردازد. به‌طور مثال سال‌هاي مديدي است که شاهد سقوط مکرر هواپيماهاي مسافربري در کشورمان و کشته شدن هزاران زن و مرد و کودک بي‌گناه هستيم، در کنارعوامل مختلفي که به اين سقوط‌هاي مرگبار مي‌انجامد، يکي نيز به تحريم‌هاي آمريکا عليه کشورمان برمي‌گردد، آيا اگر ما يک سينماي سياسي قوي داشتيم و ابعاد اين فاجعه را به شکلي دراماتيک تبيين نموده و عواطف ملت‌ها را نسبت به اين موضوع به‌درستي بر مي‌انگختيم، خود عاملي براي پرده برداشتن از ادعاهاي دروغين حقوق بشر کاخ سفيد و در نتيجه فشار افکارعمومي جهان به سردمداران غرب و درنهايت حتي زمينه‌سازي براي لغوبخشي از اين تحريم‌ها نبود؟
بي‌شک سينماگران ايراني در صورت حمايت متوليان فرهنگي و سينمايي کشور و روشن بودن سياست‌ها، نه تنها مي‌توانند در برابر هجمه‌هاي سينمايي غرب موضع گرفته و به دفاع برخيزند، بلکه خواهند توانست حتي فراتر از آن، در حالتي هجومي به نقد عملکرد سياست داخلي و آداب و رسوم غلط کشورهاي غربي پرداخته و آنها را در موضع انفعال قرار دهند. از سويي با توجه به اين که دستگاه ديپلماسي در مواردي به لحاظ ملاحضات ديپلماتيک نمي‌تواند بعضي مسائل را پيرامون بعضي دولت‌ها و کشورها به طور صريح و علني مطرح نمايد، لذا سينماي سياسي مي‌تواند در چنين مواقعي پا به ميدان گذاشته و با ساخت آثار سينمايي به نقد سياست‌هاي دوگانه بلکه چندگانه دولت‌هاي غربي و حتي همسايگان ايران بپردازد و همانطور که وقتي فيلمي برعليه کشورمان توسط فيلمسازان خارجي ساخته شده و دولتمردان آن کشور در برابر اعتراض ملت و دولت ايران، از زير بار مسئوليت شانه خالي کرده و فعاليت فيلمسازان خود را عملي مستقل عنوان نموده که دولت‌ها نمي‌توانند در آن دخالت کنند، دستگاه ديپلماسي ما نيز مي‌تواند با همين حربه، افشاگري فيلمسازان ايراني را نسبت به ديگر کشورها عملي مستقل عنوان نموده و درهمان حال از منافع آن بهره ببرد. به اين ترتيب سينماي سياسي مي‌تواند فراتر از ملاحظات، تعارفات و محذورات ديپلماتيک و درجهت حفظ منافع ملي به کمک دستگاه سياسي کشور آمده و در تأثيرگذاري بر افکارعمومي جهانيان و ايجاد فشار به بعضي از دولت هاي متخاصم ومغرض نقشي درخور ايفا نمايد.
البته نيل به چنين مرحله‌اي نيازمند فراهم آوردن مقدماتي است، ازجمله:
1-ايجاد همدلي بين سينماگران و مديران سينمايي و سياسي کشور.
2- محترم شمردن جايگاه فيلمسازان واعتماد به آنان از سوي دستگاه‌هاي دولتي.
3- محترم شمردن اهالي سينما و اجازه دادن به آنها درپرداختن به سينماي سياسي در حوزه داخلي به موازات پرداختن به سينماي سياسي در حوزه بين‌المللي.
4- تشکيل اتاق فکر و تشريح حوزه‌هاي مختلف سياسي در حوزه بين‌الملل توسط وزارت خارجه براي آشنايي هرچه بيشتر سينماگران با ابعاد مختلف اين مقوله.
5- حمايت جدي و ويژه از فيلمنامه‌نويسان، کارگردانان و تهيه کنندگان فيلم‌هاي سياسي.

---------

* محمد ديندار

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس