به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از تسنیم، مجید شاه حسینی در ابتدای بحث گفت: قبل از هر چیز باید ژانر بودن یا نبودن سینمای دینی را بپذیریم. از آغاز تولد سینما اولین فیلمساز زن آمریکایی در دوره 15 ساله اول عمر سینمای صامت فیلمی درباره مسیح(ع) دارد و بعد از آن هم فیلم هایی با این مضمون می بینیم. حتی بعضی فیلم ها مثل«تولد یک ملت» اثر گریفیث که دغدغه دینی نداشته اند، تکه هایی از فیلمش را به مسیح(ع) و مصلوب شدن آن اختصاص می دهد و نشان می دهد دین یک دغدغه مهم سینما است.
شاه حسینی ادامه داد: نمی توانیم نماینده یک انقلاب دینی باشیم و اذعان کنیم سینمای دینی نداریم؛ پس باید بتوانیم سینمای دینی را برای کشورها تئوریزه کنیم.
نادر طالب زاده نیز عنوان کرد: صنعت سینما هیچ گاه در دست افراد معناگرا نبوده است. مایکل جونز معتقد است یک سوم تاریخ سینمای آمریکا در بخش اول به دست کاتولیک ها، در بخش دوم به دست پروتستان ها و در بخش سوم از 1973 به دست یهودی ها می افتد. هر کدام از این سه بخش کششی شدید نسبت به ضد معنویت داشتند. برهنگی موجود در غرب حاصل همین هجمه سینمایی است.
طالب زاده افزود: در عکس های اوایل قرن 20 به خصوص در اروپای شرقی خانم ها پوشیده اند اما وقتی سینما قدرت پیدا می کند از هم می پاشد و هیچ وقت دین فرصت رشد و ترقی پیدا نمی کند و حتی فیلمسازانی که در این زمینه گرایش جدی داشتند مستقل عمل کردند.مل گیبسون با بودجه شخصی«مصائب مسیح» را ساخت و پس از آن وی را مجبور کردند چند قسمت از کلام مسیح(ع) را در انجیل حذف کند. افرادی که گرایش معنوی داشته اند در مقاطعی دیگر اجازه فعالیت به آنها نداده اند.
وی در پاسخ به اینکه این خصیصه به ماهیت سینما باز می گردد یا ابزار آن، گفت: باید بررسی کنیم چه کسی ابزار سینما را کنترل می کند. بسیاری در آمریکا معتقدند هالیوود یک ماشین تبلیغاتی است و میان این طوفان، دین گم می شود. در دهه 70 یک فیلمساز ایتالیایی درباره مسیح(ع) فیلم ساخت و بعد از او هیچ فردی در غرب درباره زندگی مسیح(ع) فیلم نساخت.
شهاب شهرزاد کارشناس-مجری برنامه با طرح مسأله ای بیان کرد: نظریه ای وجود دارد که سینما شبیه ظرفی است که ما هر چیزی مثل دین، اخلاق یا بی اخلاقی را می توانیم درون آن جای دهیم و نظریه دیگر هم عکس نظریه اول معتقد است ماهیت سینما مادی گراست و معنویت و دین همساز نیستند و خود به خود موفق نمی شوند.
طالب زاده توضیح داد: هر وقت حرکتی دیدیم، به شخصی برگشته که گرایش هایی داشته و کشورش هم حامی وی بوده است. هیچ گاه این نوع کارها در هالیوود نمی تواند رشد کند چون سیستمی که از هالیوود حمایت می کند معنوی نیست تا شخص بتواند در حوزه تاریخ انبیاء کار جدی انجام دهد. از قسمتی متوجه می شویم که هالیوود ابزار دست صهیونیست هاست که هیچ گاه کاری جدی درباره انبیاء انجام نداده اند.
مجید شاه حسینی با اشاره به مباحث طرح شده، درباره ظرفیت جایگیری دین در سینما تشریح کرد: نمی شود به شیوه تساهل گرایانه به دین نگاه کرد که هر دیدگاهی را در درون خود جای می دهد و از جهت دیگر هم نمی توانیم اذعان کنیم که سینما با مفاهیم دینی نسبتی ندارد. تعریف سوم معتقد است سینما محتوای دینی را با زحمت و تأویل هنری بیشتر می پذیرد.
شاه حسینی در خصوص ژانربودن یا نبودن دین در سینما توضیح داد: تعریف ژانر عمدتا اروپایی است و آمریکایی ها به تأسی از منتقدان اروپایی آن را پذیرفته اند. اگر چیزی ژانر نباشد به معنای مفقود بودن یا موجود نبودن آن نیست. مفهوم ژانر از یک جهان بینی شروع می شود که به باوری می انجامد و تبدیل به یک شیوه زیستی می شود و نهایتا هم مدلی از شمایل نگاری و ژانر به وجود می آید.
وی افزود: ما موضوعی فطریتر از دین نداریم. انسان متدین صرف نظر از نوع دینش، باور و ایدئولوژی خاص خودش را دارد و این باور الزامات رفتاری و شیوه زندگیش را شکل می دهد. برای ساخت فیلم دینی نیازی به مراجعه تاریخ نیست بلکه انسانی که کنترل دینی و درونی دارد، هر تصمیمی را نمی گیرد و کارهایی انجام می دهد که با اهداف فرصت طلبان همسو نیست.
این مدرس سینما یادآور شد: ژانر براساس تصاویر مشترک میان انسان ها بنا می شود که می تواند به گونه سینمایی تبدیل شود. این تصاویر مشترک در سینمای دفاع مقدس خاکریز، پلاک و چفیه است. ممکن است کسی برای این مفاهیم احترام قائل نباشد و به نام سینمای دفاع مقدس، ضد دفاع بسازد اما منظور اصلی چگونگی پدید آمدن یک ژانر است. در دین هم تصاویر مشترک به خصوصی وجود دارد و نمی شود به دلیل مهم بودن دین معتقد به این باشیم که دین در سینما جای نمی گیرد.
شهاب شهرزاد کارشناس-مجری گفت: سینمای دینی می تواند نمایش زندگی دین مدارانه و یک ژانر باشد و سؤال این است که ما می توانیم فیلم پلیسی یا کمدی دینی داشته باشیم؟
نادر طالب زاده پاسخ داد: امکان این وجود دارد که کارگردانی فیلمی با موضوع دین نسازد اما دیدگاه آن معنویت گرا و مبارزه با شیطان باشد. در دوره شوروی به دلیل فشارهای دولت، فیلمسازان به سمت دین گرایش پیدا کردند و آثار تارکوفسکی از این جنس بود.
وی افزود: سینما نوعی آینه زمان است. در مقطعی فیلمسازان آمریکایی دوره سیاه آمریکا یعنی جنگ ویتنام را نقد می کردند. آمریکایی ها بعد از گذشت 50 سال از جنگ ویتنام نتوانستند متوجه چگونگی شروع جنگ ویتنام شوند. همین نقد نوعی نقد اخلاقی است و تبدیل به آیینه ای برای آمریکایی ها شد و معتقدم سینما این خصوصیت را دارد.
طالب زاده بیان کرد:هیچ کشوری مثل ایران نیست که در زمینه دینی احساس رسالت کند. در دهه اول سینمای ایران مختص سینمای دفاع مقدس بود، در دهه دوم سراغ تاریخ انبیای بنی اسرائیل رفتیم و پس آن به سراغ زندگی حضرت رسول(ص) رفتیم تا کاری بین المللی در زمینه تاریخ دین انجام دهیم. تلویزیون بیشتر پرچمدار تاریخ انبیاء است چون بودجه بهتری نسبت به سینما دارد اما در سینما موارد استثنا دیده می شود. امروز ایران در زمینه سینمای دینی رسالتی دارد که باید آن را با بهترین تجهیزات و بازیگران تأمین کند.
مجید شاه حسینی نیز عنوان کرد: دین به معنای باور آن قدر بزرگ است که می تواند در هر گونه ای حضور داشته باشد اما اصراری که اذعان کنیم دین آن قدر بزرگ است که نمی تواند ژانر باشد، غلط است. دین می تواند در تمام گونه ها حضور داشته باشد و به طور تخصصی گونه خاص خودش را داشته باشد.
این مدرس هنر افزود: مصادیق بسیاری وجود دارد که به زندگی دینی انسان ها می پردازد و تاریخی نیستند. آلفرد هیچکاک دو فیلم به نام«ورشکسته» و «مرد عوضی» دارد که هر دو سوژه روز هستند و وقتی که فردی از سیستم قضایی آمریکا رنج می بیند، به مسیح(ع) متوسل می شود. در سینمای ایران نیز کار«ترنج» مجتبی راعی بدون تاریخی بودن، دینی است. سینمای دینی هم می تواند یک ژانر و هم یک موضوع باشد.
مجتبی راعی نیز در پایان روی خط«نگاه نقره ای» آمد و درباره سینمای دینی گفت: به نظرم دین مقوله ای است که وقتی در وجود ما جاری باشد، به هرچه که نگاه کنیم هویت دینی پیدا می کند. موضوع دین می تواند دستاویز هرشخصی قرار بگیرد و حتی گونه های مختلف ضد دینی شکل بگیرد اما نهایت دیدگاه افراد مقدم بر موضوع است. ما در تئوری پردازی سینمای دینی 30 سال است که کاهلی کردیم و بزرگان ما قابلیت سینمای ایران را کمتر از آن دانستند که بخواهند تئوری پردازی کنند و جوانان هم از این تئوری پیروی کنند.
گفتنی است «نگاه نقره ای» به تهیه کنندگی فرهاد دهنوی و با اجرای شهاب شهرزاد کارشناس-مجری سه شنبه ها ساعت 21:00 روی موج اف.ام ردیف 103.50 از رادیو گفتگو پخش می شود.
شاه حسینی ادامه داد: نمی توانیم نماینده یک انقلاب دینی باشیم و اذعان کنیم سینمای دینی نداریم؛ پس باید بتوانیم سینمای دینی را برای کشورها تئوریزه کنیم.
نادر طالب زاده نیز عنوان کرد: صنعت سینما هیچ گاه در دست افراد معناگرا نبوده است. مایکل جونز معتقد است یک سوم تاریخ سینمای آمریکا در بخش اول به دست کاتولیک ها، در بخش دوم به دست پروتستان ها و در بخش سوم از 1973 به دست یهودی ها می افتد. هر کدام از این سه بخش کششی شدید نسبت به ضد معنویت داشتند. برهنگی موجود در غرب حاصل همین هجمه سینمایی است.
طالب زاده افزود: در عکس های اوایل قرن 20 به خصوص در اروپای شرقی خانم ها پوشیده اند اما وقتی سینما قدرت پیدا می کند از هم می پاشد و هیچ وقت دین فرصت رشد و ترقی پیدا نمی کند و حتی فیلمسازانی که در این زمینه گرایش جدی داشتند مستقل عمل کردند.مل گیبسون با بودجه شخصی«مصائب مسیح» را ساخت و پس از آن وی را مجبور کردند چند قسمت از کلام مسیح(ع) را در انجیل حذف کند. افرادی که گرایش معنوی داشته اند در مقاطعی دیگر اجازه فعالیت به آنها نداده اند.
وی در پاسخ به اینکه این خصیصه به ماهیت سینما باز می گردد یا ابزار آن، گفت: باید بررسی کنیم چه کسی ابزار سینما را کنترل می کند. بسیاری در آمریکا معتقدند هالیوود یک ماشین تبلیغاتی است و میان این طوفان، دین گم می شود. در دهه 70 یک فیلمساز ایتالیایی درباره مسیح(ع) فیلم ساخت و بعد از او هیچ فردی در غرب درباره زندگی مسیح(ع) فیلم نساخت.
شهاب شهرزاد کارشناس-مجری برنامه با طرح مسأله ای بیان کرد: نظریه ای وجود دارد که سینما شبیه ظرفی است که ما هر چیزی مثل دین، اخلاق یا بی اخلاقی را می توانیم درون آن جای دهیم و نظریه دیگر هم عکس نظریه اول معتقد است ماهیت سینما مادی گراست و معنویت و دین همساز نیستند و خود به خود موفق نمی شوند.
طالب زاده توضیح داد: هر وقت حرکتی دیدیم، به شخصی برگشته که گرایش هایی داشته و کشورش هم حامی وی بوده است. هیچ گاه این نوع کارها در هالیوود نمی تواند رشد کند چون سیستمی که از هالیوود حمایت می کند معنوی نیست تا شخص بتواند در حوزه تاریخ انبیاء کار جدی انجام دهد. از قسمتی متوجه می شویم که هالیوود ابزار دست صهیونیست هاست که هیچ گاه کاری جدی درباره انبیاء انجام نداده اند.
مجید شاه حسینی با اشاره به مباحث طرح شده، درباره ظرفیت جایگیری دین در سینما تشریح کرد: نمی شود به شیوه تساهل گرایانه به دین نگاه کرد که هر دیدگاهی را در درون خود جای می دهد و از جهت دیگر هم نمی توانیم اذعان کنیم که سینما با مفاهیم دینی نسبتی ندارد. تعریف سوم معتقد است سینما محتوای دینی را با زحمت و تأویل هنری بیشتر می پذیرد.
شاه حسینی در خصوص ژانربودن یا نبودن دین در سینما توضیح داد: تعریف ژانر عمدتا اروپایی است و آمریکایی ها به تأسی از منتقدان اروپایی آن را پذیرفته اند. اگر چیزی ژانر نباشد به معنای مفقود بودن یا موجود نبودن آن نیست. مفهوم ژانر از یک جهان بینی شروع می شود که به باوری می انجامد و تبدیل به یک شیوه زیستی می شود و نهایتا هم مدلی از شمایل نگاری و ژانر به وجود می آید.
وی افزود: ما موضوعی فطریتر از دین نداریم. انسان متدین صرف نظر از نوع دینش، باور و ایدئولوژی خاص خودش را دارد و این باور الزامات رفتاری و شیوه زندگیش را شکل می دهد. برای ساخت فیلم دینی نیازی به مراجعه تاریخ نیست بلکه انسانی که کنترل دینی و درونی دارد، هر تصمیمی را نمی گیرد و کارهایی انجام می دهد که با اهداف فرصت طلبان همسو نیست.
این مدرس سینما یادآور شد: ژانر براساس تصاویر مشترک میان انسان ها بنا می شود که می تواند به گونه سینمایی تبدیل شود. این تصاویر مشترک در سینمای دفاع مقدس خاکریز، پلاک و چفیه است. ممکن است کسی برای این مفاهیم احترام قائل نباشد و به نام سینمای دفاع مقدس، ضد دفاع بسازد اما منظور اصلی چگونگی پدید آمدن یک ژانر است. در دین هم تصاویر مشترک به خصوصی وجود دارد و نمی شود به دلیل مهم بودن دین معتقد به این باشیم که دین در سینما جای نمی گیرد.
شهاب شهرزاد کارشناس-مجری گفت: سینمای دینی می تواند نمایش زندگی دین مدارانه و یک ژانر باشد و سؤال این است که ما می توانیم فیلم پلیسی یا کمدی دینی داشته باشیم؟
نادر طالب زاده پاسخ داد: امکان این وجود دارد که کارگردانی فیلمی با موضوع دین نسازد اما دیدگاه آن معنویت گرا و مبارزه با شیطان باشد. در دوره شوروی به دلیل فشارهای دولت، فیلمسازان به سمت دین گرایش پیدا کردند و آثار تارکوفسکی از این جنس بود.
وی افزود: سینما نوعی آینه زمان است. در مقطعی فیلمسازان آمریکایی دوره سیاه آمریکا یعنی جنگ ویتنام را نقد می کردند. آمریکایی ها بعد از گذشت 50 سال از جنگ ویتنام نتوانستند متوجه چگونگی شروع جنگ ویتنام شوند. همین نقد نوعی نقد اخلاقی است و تبدیل به آیینه ای برای آمریکایی ها شد و معتقدم سینما این خصوصیت را دارد.
طالب زاده بیان کرد:هیچ کشوری مثل ایران نیست که در زمینه دینی احساس رسالت کند. در دهه اول سینمای ایران مختص سینمای دفاع مقدس بود، در دهه دوم سراغ تاریخ انبیای بنی اسرائیل رفتیم و پس آن به سراغ زندگی حضرت رسول(ص) رفتیم تا کاری بین المللی در زمینه تاریخ دین انجام دهیم. تلویزیون بیشتر پرچمدار تاریخ انبیاء است چون بودجه بهتری نسبت به سینما دارد اما در سینما موارد استثنا دیده می شود. امروز ایران در زمینه سینمای دینی رسالتی دارد که باید آن را با بهترین تجهیزات و بازیگران تأمین کند.
مجید شاه حسینی نیز عنوان کرد: دین به معنای باور آن قدر بزرگ است که می تواند در هر گونه ای حضور داشته باشد اما اصراری که اذعان کنیم دین آن قدر بزرگ است که نمی تواند ژانر باشد، غلط است. دین می تواند در تمام گونه ها حضور داشته باشد و به طور تخصصی گونه خاص خودش را داشته باشد.
این مدرس هنر افزود: مصادیق بسیاری وجود دارد که به زندگی دینی انسان ها می پردازد و تاریخی نیستند. آلفرد هیچکاک دو فیلم به نام«ورشکسته» و «مرد عوضی» دارد که هر دو سوژه روز هستند و وقتی که فردی از سیستم قضایی آمریکا رنج می بیند، به مسیح(ع) متوسل می شود. در سینمای ایران نیز کار«ترنج» مجتبی راعی بدون تاریخی بودن، دینی است. سینمای دینی هم می تواند یک ژانر و هم یک موضوع باشد.
مجتبی راعی نیز در پایان روی خط«نگاه نقره ای» آمد و درباره سینمای دینی گفت: به نظرم دین مقوله ای است که وقتی در وجود ما جاری باشد، به هرچه که نگاه کنیم هویت دینی پیدا می کند. موضوع دین می تواند دستاویز هرشخصی قرار بگیرد و حتی گونه های مختلف ضد دینی شکل بگیرد اما نهایت دیدگاه افراد مقدم بر موضوع است. ما در تئوری پردازی سینمای دینی 30 سال است که کاهلی کردیم و بزرگان ما قابلیت سینمای ایران را کمتر از آن دانستند که بخواهند تئوری پردازی کنند و جوانان هم از این تئوری پیروی کنند.
گفتنی است «نگاه نقره ای» به تهیه کنندگی فرهاد دهنوی و با اجرای شهاب شهرزاد کارشناس-مجری سه شنبه ها ساعت 21:00 روی موج اف.ام ردیف 103.50 از رادیو گفتگو پخش می شود.