گروه فرهنگی مشرق - برنامه "راز" به مثابه يكي از انقلابي ترين برنامه هاي تلوزيوني است. برنامه شنبه شب ٢٩ تيرماه راز به معماري اسلامي اختصاص داشت و وقتي نادر طالب زاده، مجري برنامه، به گزارش "مسجدي كه به پاي تئاتر شهر ذبح شد" كه پيش از اين در پايگاه تحليلي خبري مشرق منتشر شده اشاره كرد، اين برنامه به سوي يك چالش در حوزه معماري سوق پيدا كرد.
مجموعه تئاتر شهر يكي از بناهاي ماندگار تهران است و شهرداري تهران در زمان آقاي احمدي نژاد طرحي براي ساخت مسجدي در ضلع جنوبي آن تهيه نمود، كه اين طرح مسجد به دليل تحت الشعاع قرار دادن تئاتر شهر مورد انتقاد هنرمندان قرار گرفت. در زمان شهرداري آقاي قاليباف براي اصلاح اين طرح تلاش شد، اما معمار آن (رضا دانشمير) براي رفع اين به اصطلاح نقيصه و حفظ حريم تئاتر شهر حالا ديگر از آن سوي بام افتاد! و طرحي ارائه كرد كه بيشتر توهين به مسجد بود تا حفظ حرمت تئاتر شهر!
حالا اين بحث پس از سالها سكوت رسانه اي، به بحث داغ برنامه شب گذشته راز تبديل شد كه به دليل ضعف هايي در دفاع از مساجد، نياز به توضيحاتي در باب آن احساس مي شود.
مجموعه تئاتر شهر يكي از آثار ملي است كه توسط علي سردار افخمي طراحي شده و که ساخت آن در سال ١٣٥١ هـ.ش به پايان رسيد و البته كسي منكر وجود ارزشهاي معمارانه و نشانه هايي از هويت ملي در معماري اين اثر نيست. اما نکته مغفول مانده آنچه كه در برنامه "راز" در باب منازعه ميانِ بناي تئاتر شهر و مسجد جديدالاحداث كنار آن مطرح شد؛ چيست؟
بناي تئاتر شهر يك ساختمان ٤٠ساله است و براي آنكه اين اثر ملي در زمره بناهاي دسته اول تاريخي بگنجد، هنوز مانده تا خاك تاريخ را بخورد(اما باز هم حفاظت از آن ضروري است). اما كساني كه مخالف ساخت مسجدى با منارهاى افراشته تر از قامت تئاتر شهر هستند؛ به يك اشتباه تاريخى مبتلایند: حفاظت از ميراث فرهنگي به معناى حفاظت از كالبد و ساختمان نيست، بلكه فرهنگي كه گذشتگان، ما را لايق ميراثداري آن ديدهاند، داراي يك جوهره ارزشمند است و بايد علاوه بر ساختمانها، از آن پاسباني نمود. گوهري كه زينت معماري اسلامي كشور ماست، "مسجد محورى" در عرصه معماري و شهرسازي است و حفاظت از "اصل مسجدمحوري" دقيقا همان امري است كه بر قلم معماران ما واجب است.

به راستي آيا چيزي ارزشمندتر است كه قدمت تاريخي بيشتري دارد، يا آن كه منعكس كننده هويت ماست؟ آيا ارزش هرچيز به قدمت تاريخي آن است يا "هويت" از آن ارزشمندتر است كه لازمان است؟ آنها كه قدمت تاريخي را مهمتر مي دانند، مسجد محوري را كه هويت ماست به پاي آن ذبح مي كنند!
پاسداشت اصل مسجدمحوري در دوران اسلامي، تا پيش از عصر پهلوي، توسط هيچ پادشاهي نقض نشد! و هيچ كاخي افراشته تر از مساجد بنا نشد. في المثل كاخ عالي قاپوي ميدان نقش جهان اصفهان هيچ گاه در كنار دو مسجد اطراف خود، گردن فرازي ننموده و همه بناهاي شهر در كنار مساجد با كوتاه تر گرفتن ارتفاع خود، افتادگي، تواضع و حفظ حرمت مساجد را سرمشق نموده اند و با تشبيه نماها، استفاده از طاق و قوس ها و مقرنس هاي مسجد شهر، به اصل مسجد محوري غنا و معنا بخشيده اند. لذا اين گزاره فرهنگي(مسجد محوري به عنوان جوهره ميراث معماري گذشته) چيزي است كه حتي بيش از داشتن قدمت تاريخي ارزش دارد و حفاظت از آن امري است واجب.
لذا مخالفت با ساخت مسجد در كنار بناي ٤٠ ساله (و البته ارزشمند) تئاتر شهر صرفاً به معناي حفاظت از ميراث فرهنگي نيست؛ بلكه اگر ايضا معماري مسجد جنب تئاتر شهر به گونه اي انجام شود كه مسجدمحور بودن ساختمان تئاتر از آن سلب شود نيز ارزشهاي معماري تئاتر شهر را نقض كرده است. چراكه بناي تئاتر تاكنون مسجد محور بوده و اكنون با ساخت مسجدي مذبوح و مظلوم و ذليل شده!، ساختمان تئاتر ديگر مسجد محور نيست.
در باب مسجد محور بودن تئاتر شهر نيز، همين بس كه هم اكنون، ساختمان تئاتر شهر بيشتر شبيه مسجد است تا ساختمان مسجد پست مدرن جديدالاحداث جنب آن. خودتان قضاوت كنيد؛ تئاتر شهر در زمان طاغوت پهلوي ساخته شده و مسجد پست مدرن جنب آن در عصر پس از انقلاب اسلامي!
مهمانان نيمه دوم برنامه شب گذشته راز، البته مقرر بود در باب معماري روستايي سخن بگويند، اما تاب نياوردند كه از "ذبح مسجد به پاي تئاتر شهر" دفاع نكنند. آنها طراحي اين مسجد پست مدرن (كه هيچ شباهتي به مسجد ندارد) را اثري موفق ناميدند، سپس به مهجوريت معماري روستايي كشور پرداخته و آن را به تعبيري واجد الگويي براي معماري بومي امروزي ايران خواندند؛ و با اين استدلال، مخاطب را در وادي سرگشتگي ميان معماري پست مدرن غربي و معماري گذشته بومي روستايي رها كردند؛ كه بالاخره آيا ساختن مساجد پست مدرن درست و موفق است، يا بايد در گريز از معماري غربي به سراغ معماري روستايي گذشته رفت؟
عجيب است كه غالبا معماران امروز ما، در ساخت بناهاي جديد يا به دامان معماري غرب درغلتيده اند و يا در فرار از آن به سوي گذشته شتافتهاند و هيچ الگوي اسلامي منطبق با شرايط امروز ندارند. البته در اين برنامه راز، با گونه سومي آشنا شديم كه به هر دو عارضه معماري امروزمان، توأمان مبتلا هستند!
به هر حال، اگرچه بايد از بناي تئاتر شهر حفاظت شود، اما با دليل حفاظت از ميراث ملي، نبايد به جنگ با مساجد رفت. مسجد محوري و پاسداري از حريم حرم خداوند، در معماري يك اولويت است؛ و هتك حرمت حرم، يك امر ...
مدعي خواست كه آيد به تماشاگه راز...
اسماعیل ارجمندی
مجموعه تئاتر شهر يكي از بناهاي ماندگار تهران است و شهرداري تهران در زمان آقاي احمدي نژاد طرحي براي ساخت مسجدي در ضلع جنوبي آن تهيه نمود، كه اين طرح مسجد به دليل تحت الشعاع قرار دادن تئاتر شهر مورد انتقاد هنرمندان قرار گرفت. در زمان شهرداري آقاي قاليباف براي اصلاح اين طرح تلاش شد، اما معمار آن (رضا دانشمير) براي رفع اين به اصطلاح نقيصه و حفظ حريم تئاتر شهر حالا ديگر از آن سوي بام افتاد! و طرحي ارائه كرد كه بيشتر توهين به مسجد بود تا حفظ حرمت تئاتر شهر!
حالا اين بحث پس از سالها سكوت رسانه اي، به بحث داغ برنامه شب گذشته راز تبديل شد كه به دليل ضعف هايي در دفاع از مساجد، نياز به توضيحاتي در باب آن احساس مي شود.
مجموعه تئاتر شهر يكي از آثار ملي است كه توسط علي سردار افخمي طراحي شده و که ساخت آن در سال ١٣٥١ هـ.ش به پايان رسيد و البته كسي منكر وجود ارزشهاي معمارانه و نشانه هايي از هويت ملي در معماري اين اثر نيست. اما نکته مغفول مانده آنچه كه در برنامه "راز" در باب منازعه ميانِ بناي تئاتر شهر و مسجد جديدالاحداث كنار آن مطرح شد؛ چيست؟
بناي تئاتر شهر يك ساختمان ٤٠ساله است و براي آنكه اين اثر ملي در زمره بناهاي دسته اول تاريخي بگنجد، هنوز مانده تا خاك تاريخ را بخورد(اما باز هم حفاظت از آن ضروري است). اما كساني كه مخالف ساخت مسجدى با منارهاى افراشته تر از قامت تئاتر شهر هستند؛ به يك اشتباه تاريخى مبتلایند: حفاظت از ميراث فرهنگي به معناى حفاظت از كالبد و ساختمان نيست، بلكه فرهنگي كه گذشتگان، ما را لايق ميراثداري آن ديدهاند، داراي يك جوهره ارزشمند است و بايد علاوه بر ساختمانها، از آن پاسباني نمود. گوهري كه زينت معماري اسلامي كشور ماست، "مسجد محورى" در عرصه معماري و شهرسازي است و حفاظت از "اصل مسجدمحوري" دقيقا همان امري است كه بر قلم معماران ما واجب است.

به راستي آيا چيزي ارزشمندتر است كه قدمت تاريخي بيشتري دارد، يا آن كه منعكس كننده هويت ماست؟ آيا ارزش هرچيز به قدمت تاريخي آن است يا "هويت" از آن ارزشمندتر است كه لازمان است؟ آنها كه قدمت تاريخي را مهمتر مي دانند، مسجد محوري را كه هويت ماست به پاي آن ذبح مي كنند!
پاسداشت اصل مسجدمحوري در دوران اسلامي، تا پيش از عصر پهلوي، توسط هيچ پادشاهي نقض نشد! و هيچ كاخي افراشته تر از مساجد بنا نشد. في المثل كاخ عالي قاپوي ميدان نقش جهان اصفهان هيچ گاه در كنار دو مسجد اطراف خود، گردن فرازي ننموده و همه بناهاي شهر در كنار مساجد با كوتاه تر گرفتن ارتفاع خود، افتادگي، تواضع و حفظ حرمت مساجد را سرمشق نموده اند و با تشبيه نماها، استفاده از طاق و قوس ها و مقرنس هاي مسجد شهر، به اصل مسجد محوري غنا و معنا بخشيده اند. لذا اين گزاره فرهنگي(مسجد محوري به عنوان جوهره ميراث معماري گذشته) چيزي است كه حتي بيش از داشتن قدمت تاريخي ارزش دارد و حفاظت از آن امري است واجب.
لذا مخالفت با ساخت مسجد در كنار بناي ٤٠ ساله (و البته ارزشمند) تئاتر شهر صرفاً به معناي حفاظت از ميراث فرهنگي نيست؛ بلكه اگر ايضا معماري مسجد جنب تئاتر شهر به گونه اي انجام شود كه مسجدمحور بودن ساختمان تئاتر از آن سلب شود نيز ارزشهاي معماري تئاتر شهر را نقض كرده است. چراكه بناي تئاتر تاكنون مسجد محور بوده و اكنون با ساخت مسجدي مذبوح و مظلوم و ذليل شده!، ساختمان تئاتر ديگر مسجد محور نيست.
در باب مسجد محور بودن تئاتر شهر نيز، همين بس كه هم اكنون، ساختمان تئاتر شهر بيشتر شبيه مسجد است تا ساختمان مسجد پست مدرن جديدالاحداث جنب آن. خودتان قضاوت كنيد؛ تئاتر شهر در زمان طاغوت پهلوي ساخته شده و مسجد پست مدرن جنب آن در عصر پس از انقلاب اسلامي!
مهمانان نيمه دوم برنامه شب گذشته راز، البته مقرر بود در باب معماري روستايي سخن بگويند، اما تاب نياوردند كه از "ذبح مسجد به پاي تئاتر شهر" دفاع نكنند. آنها طراحي اين مسجد پست مدرن (كه هيچ شباهتي به مسجد ندارد) را اثري موفق ناميدند، سپس به مهجوريت معماري روستايي كشور پرداخته و آن را به تعبيري واجد الگويي براي معماري بومي امروزي ايران خواندند؛ و با اين استدلال، مخاطب را در وادي سرگشتگي ميان معماري پست مدرن غربي و معماري گذشته بومي روستايي رها كردند؛ كه بالاخره آيا ساختن مساجد پست مدرن درست و موفق است، يا بايد در گريز از معماري غربي به سراغ معماري روستايي گذشته رفت؟
عجيب است كه غالبا معماران امروز ما، در ساخت بناهاي جديد يا به دامان معماري غرب درغلتيده اند و يا در فرار از آن به سوي گذشته شتافتهاند و هيچ الگوي اسلامي منطبق با شرايط امروز ندارند. البته در اين برنامه راز، با گونه سومي آشنا شديم كه به هر دو عارضه معماري امروزمان، توأمان مبتلا هستند!
به هر حال، اگرچه بايد از بناي تئاتر شهر حفاظت شود، اما با دليل حفاظت از ميراث ملي، نبايد به جنگ با مساجد رفت. مسجد محوري و پاسداري از حريم حرم خداوند، در معماري يك اولويت است؛ و هتك حرمت حرم، يك امر ...
مدعي خواست كه آيد به تماشاگه راز...
اسماعیل ارجمندی