
به گزارش مشرق، اظهارات دادگان در حالي بيان شد که از زمان آغاز جنگ رسانة اي رسانه اي غربي درباره برنامه هاي هسته ايران در سال 2003 تاکنون چندين زمان مختلف براي دستيابي ايران به بمب اتم اعلام شده بود.اولين زمان سال 2008،سپس 2010، بعد ازآن 2012 و2014 واکنون 2015.
مئير داگان با ورق زدن آخرين برگ از دوران هشت ساله رياست خود بر تشکيلات جاسوسي اسرائيل ميگويد که «به دليل مشکلات فني در برنامه هستهاي و عواقب تحريمها، ايران دست کم تا سال ???? به بمب هستهاي نخواهد رسيد».
به گزارش آينده به نقل از خبرگزاريها، داگان پنجشنبه در آخرين ساعات حضور خود در موساد و در حال تحويل اين پست به جانشينش، تامير پاردو، ارايه مجموعه پيشنهادهاي تازه و مشترکي را از سوي اسرائيل و آمريکا براي سختتر کردن تحريمها عليه ايران ضروري دانست.
داگان در ژوئن ????، يک سال و نيم پيش، به کميسيون دفاعي و سياست خارجي کنست گفته بود که ايران ممکن است نخستين کلاهک هستهاي خود را در سال ???? به دست آورد. زماني که اکنون آقاي داگان به عنوان موعد احتمالي دستيابي ايران به توانايي هستهاي با ماهيت نظامي مطرح ميکند، دست کم يک سال ديگر به تعويق افتاده است، و به نظر ميرسد که وي اين امر را نيز يکي از «دستاوردهاي موساد» به شمار ميآورد.
به گزارش رسانههاي اسرائيل و خبرگزاري رويترز، مئير داگان پنجشنبه به هنگام تحويل پست خود به تامير پاردو تأکيد کرد که با حمله نظامي به ايران مخالف است مگر هنگامي که «کارد به استخوان رسيده باشد».
آريل شارون، نخستوزير اسبق اسرائيل، از زماني که از برنامه هستهاي ايران احساس «خطر» کرد، بيشترين اختيارات را براي مقابله با اين «چالش» به داگان و موساد داد و همه نهادهاي ديگر اسرائيل تنها ابزاري براي پيشبرد هدفهاي موساد در اين زمينه بودند و همين امر سبب شد که نخستوزيران بعدي اسرائيل؛ اهود اولمرت و بنيامين نتانياهو، شديداً علاقهمند باشند که داگان همين اختيارات گسترده را حفظ کند.
روزنامه يديعوت آخرونوت جمعه نوشت که داگان معتقد است حتي اگر تلاشهاي غرب در مبارزه با برنامه هستهاي ايران کاملاً موفقيتآميز نباشد، هنوز ايران در آينده نزديک از توانايي هستهاي نظامي برخوردار نخواهد شد و اگر هدفش بمب هستهاي بوده، در سال ???? يا حتي ???? به آن ميرسد. بدين ترتيب، برنامههاي احتمالي اسرائيل براي يک حمله نظامي به تأسيسات هستهاي ايران را بايد غير محتمل دانست.
به نوشته يديعوت آخرونوت، داگان در حالي رياست موساد را ترک ميکند که ديگر ميان اسرائيل و آمريکا بر سر ماهيت برنامه هستهاي ايران اختلافي نيست هرچند که اسرائيل چالش هستهاي ايران را «خطر حياتي» براي خود ميبيند درحالي که حتي اگر ايران چنين توانايي نظامي هم داشته باشد، چالشي حياتي براي آمريکا نخواهد بود. اما در هرحال، دولت آمريکا نگرانيهاي اسرائيل را «کاملاً درک ميکند».
به نوشته يوسي ملمن، کارشناس امور جاسوسي و اطلاعاتي روزنامه هآرتص، داگان در آخرين روزهاي رياست بر موساد به کشورهايي (عمدتاً در غرب) سفر کرد که هدف از آن، معرفي شخصي جانشينش به روساي سرويسهاي جاسوسي و اطلاعاتي اين کشورها بود. به نوشته هاآرتص، اين سفرها تلاش داشت که از ناخشنودي کشورهاي غربي در استفاده موساد از گذرنامههاي اين کشورها در ماجراي از پاي در آوردن مبحوح کم کند تا زمينه براي همکاري سازمانهاي جاسوسي اين دولتها با تامير پاردو فراهمتر باشد.
سخنان علني که در آخرين ساعت حضور مئير داگان در ساختمان موساد منتشر شد، بيانيه پوزشخواهي او از ملت اسرائيل به خاطر چند موضوع است: آزاد نشدن گيلعاد شاليط، سرباز اسرائيلي اسير در دست حماس، آزاد نشدن رون آراد، کمک خلبان اسرائيلي که سال ???? در لبنان اسير شد، و روشن نشدن سرنوشت سه سرباز اسرائيلي که رد پايشان در نبردهاي اوايل دهه هشتاد ميلادي با چريکهاي فلسطيني درلبنان ناپديد شده بود.
مئير داگان درحالي که براي آخرين بار تنباکو و پيپ خود را از دست منشياش گرفت و در حالي که کيف سياه رنگش خالي از هر گونه برگ بود، از ساختمان موساد در نقطهاي در مرکز اسرائيل، سوار اتومبيلي با رانندهاي شد که او را به خانهاش در شمال اسرائيل بازگرداند و اين آخرين رفتن او از موساد بود، و بدين ترتيب، درهاي موساد پشت سرش بسته شد.
داگان يکشنبه گذشته از دولت اسرائيل خداحافظي کرده بود. در اسرائيل، مقاماتي که چنين پستهاي حساسي را ترک ميکنند، ديگر هرگز نميتوانند به اسناد و مدارک و گزارشهاي محرمانه آن سازمان دسترسي يابند و مقامهاي بلندپايه سازمان حق ندارند که با آنها در تماس کاري باشند و فرد کنار رفته به شهروندي کاملاً عادي و به دور از هرگونه دسترسي به گزارشهاي طبقهبندي تبديل ميشود.