مرسی فاقد کاریزمای یک رئیس‌جمهور بود و تصور می­‌کرد که رئیس یک حزب سیاسی است و ادبیات وی، ادبیات کاملاً حزبی، جناحی و غیرملی است و علاوه بر اين، اخوان‌المسلمین و سلفی‌ها پس از به قدرت رسیدن، دچار غرور شدند و مجموعه اشتباهات مرسی، اخوان‌المسلمین و افراط گری سلفی‌ها دست به دست هم داد تا سرنگونی این دولت رقم بخورد که البته این کودتا قطعاً نمی‌توانست بدون چراغ سبز آمریکا صورت بگیرد.

گروه بین الملل مشرق-- یک سال پس از به قدرت رسیدن اخوان المسلمین در مصر، فریادهای خشم و اعتراض مردم در میدان "التحریر" بار دیگر صحنه سیاسی این کشور را عوض کرد. زمزمه های "انقلاب دوم" آن قدر قوی بود که مرسی را به سرنوشت مبارک دچار کرد. رئیس جمهوری که اصرار داشت تا اخوانی و سلفی بودن خود را همواره آشکارا نشان دهد، بیش از یک سال در قدرت دوام نیاورد. اخوان نیز که بر موج انقلاب مردمی در مصر سوار شده بود، خیلی زود مجبور به پیاده شدن از قطار انقلاب شد. انحصارگرایی، تلاش برای حذف مخالفان و مصادره انقلاب مردمی، تقابل با سایر گروه‌های سیاسی و مذهبی و ... اشتباهاتی است که سران اخوان المسلمین باید در زندان، به آنها فکر کنند. ارتش مصر با عرض اندام خود در کودتا، نشان داد که هنوز اصلی ترین عامل تعیین کننده معادلات سیاسی در مصر است. در گفتگو با آقای دکتر حسن هانی زاده، کارشناس مسائل خاورمیانه به بررسی ریشه ها و عوامل اصلی سقوط دولت مرسی، پس از یک سال، پرداخته ایم.

با شروع جریان اعتراضی و گسترده تر شدن ابعاد آن در مصر، به نظر می رسید که دولت برآمده از انتخابات بتواند بحران را مدیریت کند، اما سرانجام ارتش وارد میدان شد و با سرنگون کردن دولت و دستگیر کردن مقامات ارشد دولتی، عملاً به حکومت یک ساله اخوان المسلمین در مصر پایان داد. تحلیل جنابعالی از عوامل اصلی سقوط دولت مرسی چیست؟

در طول یک سالی که از انتخاب محمد مرسی به عنوان رئیس جمهور مصر می گذرد، اخوان المسلمین و جریانات اسلام گرایی که در حلقه یاران مرسی حضور داشتند، دایره مشارکت جمعی را محدود و تنگ کردند و در نتیجه نتوانستند از همه ظرفیت نخبگان جامعه مصر استفاده کنند. به طور مثال، می توان به وضعیت شیعیان در طی یک سال گذشته اشاره کرد. در انتخاب آقای محمد مرسی، شیعیان مصر با توجه به اینکه اقلیت جامعه مصر هستند، احساس کردند که تشکیل دولتی با رویکردهای اسلامی بهتر است و فضای تعامل بیشتر خواهد شد، اما متأسفانه ما شاهد بودیم که حضور سلفی های افراطی در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی این امکان و فرصت را از بین برد. در واقع نه تنها فرصتی برای مشارکت شیعیان ایجاد نشد بلکه حملات زیادی بر علیه شیعیان مصر شکل گرفت که آخرین آن شهادت "شیخ حسن شحاته" رهبر شیعیان مصر و سه تن از همراهانش بود. این حوادث تأثیر بسیار منفی در جامعه مصر بر جای گذاشت زیرا جامعه مصر اساساً کانون همزیستی ادیان و مذاهب مختلف بوده است و در ادامه هم موضع گیری بسیار ضعیف و حتی سکوت اخوان المسلمین در مقابل جنایات سلفی ها در به شهادت رساندن شیخ حسن شحاته، سبب شد تا جامعه مصر به دو قطب موافق و مخالف مرسی تقسیم شود. از سوی دیگر، نزدیک شدن بیش از حد محمد مرسی به عربستان و قطر و چراغ سبز نشان دادن به این دو کشور برای مداخله در امور داخلی مصر موجب خشم بیشتر مردم مصر شد. با گسترده شدن ابعاد اعتراضات و خشم مردم، ارتش مصر برای جلوگیری از کشتار بیشتر مردم و تقابل دو قطب مخالف و موافق مرسی، ناچار شد تا مرسی را برکنار کند و راهی هم جز این وجود نداشت.

اخوان المسلمین یکی از گروه­های مبارز ریشه­‌دار در جهان اسلام است. اشتباه اصلی اخوان در حکومت داری را چه می­دانید؟

آقای مرسی و اخوان المسلمین تصور می کرد که اداره کردن یک جامعه 85 میلیونی مانند جامعه مصر، شبیه اداره کردن یک مؤسسه خیریه است. درست است که اخوان المسلمین سابقه مبارزاتی 85 ساله دارد و این مجموعه ریشه­‌دار تاکنون ده­‌ها شهید تقدیم کرده اند، اما هیچ برنامه مدونی برای اداره کشور نداشتند و در واقع در جریان انقلاب 25 ژانویه، موج سواری کردند و تلاش کردند تا این انقلاب را به نفع خود مصادره کنند. ادبیات تهاجمی مرسی در برابر سایر گروه های سیاسی و مذهبی، از جمله شیعیان، سبب شد تا جریان اعتراضی در مصر بیش از پیش قوت بگیرد.


رفتارهای مرسی را به عنوان رئیس جمهور مصر چگونه تحلیل می­‌‎کنید؟ این رفتارها چه میزان در سرنگونی دولت مصر تأثیر داشت؟

ناکامی دولت مرسی از یک جهت به شخصیت وی برمی­گردد. مرسی فاقد کاریزمای یک رئیس جمهور بود و تصور می­کرد که رئیس یک حزب سیاسی است و ادبیات وی، ادبیات کاملاً حزبی، جناحی و غیرملی است. از سوی دیگر، اخوان المسلمین و سلفی ها پس از به قدرت رسیدن، دچار غرور شدند و مجموعه اشتباهات مرسی، اخوان المسلمین و افراط گری سلفی ها دست به دست هم داد تا سرنگونی این دولت رقم بخورد. البته ذکر این نکته هم لازم است که این کودتا قطعاً نمی توانست بدون چراغ سبز آمریکا صورت بگیرد.

شما به دخالت و چراغ سبز آمریکا در کودتا اشاره کردید. طی یک سال گذشته سیاست های آمریکا در مصر حول چه محوری تعریف شده است؟ این سیاست در آینده چگونه خواهد بود؟

در واقع آمریکایی ها بیش از دموکراسی و آزادی، نگران امنیت پایدار رژیم صهیونیستی هستند، به این معنی که هر اتفاقی که در مصر به وقوع می پیوندد، آمریکایی ها به دقت آن را رصد می کنند و نگران این هستند که ناآرامی و ناامنی در مصر به داخل سرزمین های اشغالی منتقل نشود. لذا ما دیدیم که بلافاصله پس از کودتا، آمریکا از ارتش مصر خواست تا نیروهای زبده و وزریده خود را در صحرای سینا مستقر کند تا نیروهای حماس و جهاد اسلامی فلسطین نتوانند از این فرصت استفاده و سلاح به داخل فلسطین اشغالی منتقل نمایند. آمریکایی ها تلاش می کنند تا اسلام گراها را ناکارآمد جلوه دهند، پس از سقوط حسنی مبارک، آمریکایی ها تلاش کردند تا نیروهای افراطی و تندور را وارد ساختار قدرت در مصر کنند و تندوری هایی که ما در طی این یک سال شاهد بودیم، حاصل همین نقشه بود. آمریکا با این کار به دنبال این بود که بگوید اسلام همین حرکات افراطی است و نتیجه آن هم تقابل ادیان و مذاهب مختلف می باشد. لذا برنامه آمریکایی ها در تقویت نیروهای سلفی و ورود آنها به ساختار سیاسی مصر، یک اقدام کاملاً هوشمندانه بود و در نهایت نیز به ارتش اجازه دادند تا با کودتا، دولت را ساقط نماید. در آینده نیز آمریکا به دنبال این است که بعد از یک دوره انتقالی شش ماهه، دولتی را با حضور نیروهای لیبرال، مانند محمد البرادعی، عمرو موسی و حمدین صباحی روی کار بیاورد.


با توجه به اینکه اخوان المسلمین به عنوان اصلی ترین گروه اسلام گرا در مصر، فرصت طلایی حضور در قدرت را از دست داد، به نظر شما در آینده سیاسی مصر، گروه­های اسلام گرا تا چه اندازه از شانس حضور در قدرت برخوردار هستند؟

به نظر می آید که دولت آینده مصر حتی اگر از سوی لیبرال ها تشکیل شود، از چهره های معتدل اسلام گرا استفاده خواهد کرد. لیبرال ها بر خلاف اخوان المسلمین، حلقه مشارکت سیاسی را توسعه خواهند داد و از ظرفیت احزاب مختلف استفاده خواهند کرد و این هم به دلیل تجربه آنها در حکومت داری است.

دولت مرسی در واقع دولت برآمده از انقلاب 25 ژانویه مردم مصر بود. به عنوان آخرین سؤال بفرمایید آیا ساقط شدن این دولت به معنای شکست خوردن انقلاب مصر است؟

انقلاب مردم مصر ادامه دارد و باید توجه داشت که انقلاب شکست نخورده بلکه این طرح ها و برنامه ها است که شکست خورده است. اگر اخوان المسلمین زیرکانه عمل می کردند، همه اهرم های قدرت را در اختیار نمی گرفتند، در پارلمان در برابر نیروهای سکولار می ایستادند و برنامه طولانی مدت برای اداره کشور تدوین می کردند، بدون شک موفق می شدند حضور خود را در قدرت ادامه دهند. اما متأسفانه غرور و تلاش برای قبضه کردن اهرم های قدرت، موجب شکست اخوان المسلمین شد.

از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، متشکریم.

من هم از شما تشکر می­کنم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس