کد خبر 17277
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۸۹ - ۰۰:۱۰

امام علي(ع) تربيت شده رسول‌الله (ص) است و به طبع افرادي مانند ميثم‌تمار قابليت اين را دارند که به چنين جايگاهي از ايمان و تقوا برسند، در نهايت استاد وقتي علي باشد شاگردش ميثم مي‌شود.

 به گزارش مشرق، ميثم تمار مردى از فرزانگان و چهره‏اى آشنا براى طالبان ارزش‌هاى معنوى و سالکان مسير حق است. وي که دست‌پروده مکتب عشق اميرالمؤمنين علي(ع) است با شهادت خود ولايت‌مداري را ترجمه کرد، به همين منظور فارس گفت‌وگويي با آيت‌الله نجم‌الدين طبسي مدرس حوزه علميه قم و مولف کتاب «امام حسين(ع) در مکه» ترتيب داده‌ که در ذيل مي‌آيد:

 

*  لطفا شخصيت و منزلت ميثم تمار را تشريح بفرمائيد؟

- ميثم تمار يکي از شهداي گمنام است، اين بزرگوار بيست روز قبل از شهادت امام حسين(ع) در ضمن دستگيري‌هاي ابن زياد در کوفه، تاخت و تازها به نيروهاي ارزشي و طرفداران اهل بيت (ع) دستگير مي‌شود.
ايشان در همان بالاي چوبه دار در اجتماع مردم به نقل فضايل اهل بيت(ع) به خصوص فضايل اميرالمومنين(ع)مي‌پردازد، اين در حالي بود که نقل فضايل و آگاه کردن مردم به جايگاه اهل بيت(ع) به شدت از ناحيه حکومت جبار اموي ممنوع بود.
ميثم تمار در همان چوبه دار در اجتماع مردم فضايل اميرالمومنين(ع) را بازگو مي‌کند، ابن زياد براي اينکه اين قضيه متوقف شود، دستور مي‌دهد زبان او را قطع کنند.
اين ماجرا جرياني دارد که به اين قرار است؛ وقتي که ميثم‌تمار را به پاي ميز محاکمه کشاندند، ابن زياد که جسارت‌هاي زيادي به علي‌بن ابيطالب (ع)کرد، ميثم تمار متقابلاً به او گفت اميرالمومنين(ع) تمام اين صحنه‌ها را خبر دادند که من بوسيله تو (ابن زياد) محکوم به اعدام مي‌شوم بعد از آن هم دستور مي‌دهي زبان مرا ببرند که ابن زياد گفت من خلاف اين را انجام مي‌دهم تا دروغ بودن حرف علي (ع) را ثابت کنم، ميثم‌تمار گفت که اين کار را نمي‌تواني بکني و هرچه را که علي(ع) فرموده بالاخره اجرا مي‌کني.
لذا هنگامي‌که بر روي چوبه دار به نقل از فضايل علي(ع) پرداخت، جاسوس‌ها خبر دادند که ميثم از اين تريبون آزاد براي نقل فضايل استفاده مي‌کند که ابن‌زياد هم دستور داد زبانش را قطع کنند و با اين اقدام فرمايش علي (ع) اثبات شد.

 

**ميثم تمار ايراني‌الاصل است

*  آيا از سوابق ميثم تمار در تاريخ چيزي بيان شده‌است؟

- از سوابق ميثم تمار کمتر اطلاع داريم، ايشان ظاهراً ايراني و اهل دماوند هستند؛ وي بعد از اعمال عمره هنگامي‌که به مدينه آمده بود، با ام‌المؤمنين «ام سلمه» ديدار کرد، «ام سلمه» از پشت پرده به ايشان فرمودند که چه شب‌هايي بود که پيامبر اکرم (ص) ياد تو بود و راجع به تو با علي (ع) صحبت مي‌کرد، بعد از آن دستور دادند عطر به محاسن ميثم تمار بزنند که ميثم به ام‌سلمه گفت که اين محاسن من در راه ولايت و دفاع از امام حسين (ع) غرق در خون مي‌شود.
ميثم تمار خبر شهادت امام حسين (ع) و روز شهادت امام حسين (ع)، توطئه جباران اموي در اعلام کردن روز عيد در روز شهادت آن حضرت (ع) را بيان مي‌کرد که مردم از وي مي‌پرسيدند که اين نقل‌ها را از کجا مي‌گويي که ميثم پاسخ مي‌داد: اين‌ها را از امام بزرگوارم علي بن ابيطالب (ع) شنيده‌ام.
ابن عباس معروف به عالم امت در برابر عظمت ميثم تمار سر تعظيم فرو مي‌آورد چرا که ميثم مطالبي را راجع به شهادتش به ابن عباس گفته بود و ابن عباس که شاگرد امام علي (ع)بود، در اوايل فضائل ميثم را باور نمي‌کرد و برگه‌هاي حوادث آينده نقل شده از ميثم را پاره کرد که ميثم به او گفت برگه‌ها را پاره نکن و با خود داشته باش که خواهي ديد من چه مي‌گفتم، که همين طور هم شد.

 

**ميثم تمار لايق شاگردي امام علي(ع) بود

*  چه شد که ميثم‌تمار اين گونه عزيز علي(ع) شد؟

- مولي(ع) در دم مغازه خرمافروشي‌ ميثم مي‌‌نشست و او چنان شخصيتي داشت که امام او را لايق مي‌دانست و همين کنار در مغازه نشستن امام علي(ع) او را دگرگون و متحول کرده بود و همين اکنون قبر ايشان در نزديکي کوفه، ضمن اينکه سيل مشتاقان زيارت به آنجا روان است، حاجت روا نيز هست و کساني که متوسل مي‌شوند به قبر ميثم تمار، معمولا دست خالي بر نمي‌گردند.
مسئله‌اي را خودم شاهدش بودم در نجف اشرف، يک شخصي به نام «خواجه رشا ميرزا» از تجار نجف اشرف که ماشين وارد مي‌کرد، گرفتار ‌سرطان مي‌شود، دکترهاي عراق او را جواب مي‌کنند، وي براي ادامه معالجه به لندن مي‌رود که دکترهاي آنجا نيز جوابش مي‌کنند و به او مي‌گويند به عراق برگردد و او را از ادامه معالجه مايوس مي‌کنند.
هنگامي‌که برمي‌گردد، مستقيم به کنار قبر ميثم تمار رفته و در اثر توسل به ميثم خوب مي‌شود، بعدبه لندن بازگشته و پزشک‌ها با ديدن عکس‌ها و پرونده پزشکي باور نمي‌کنند، به او مي‌گويند چه کار کردي؟ مي‌گويد به شاگرد علي ابن ابيطالب(ع) متوسل شده‌ام، بعد از اين واقعه تاجر عراقي به خرج خودش گنبد اميرالمومنين(ع) را از نو طلاکاري مي‌کند که شهيد دستغيب در کتاب «داستان شگفت» آن را نقل کرده است. ميثم تمار شخصيت بزرگي است و بايد راجع به او خطبا و منبري‌هاي محترم و مداحان و سخنوران صحبت‌ کنند.

 

** استاد وقتي علي باشد؛ شاگرد ميثم مي‌شود

*  ويژگي‌هاي امام علي (ع) را در تربيت چنين شاگردي شرح دهيد؟

- علي ابن ابيطالب(ع) کسي است که دست پرورده رسول‌الله (ص) و مؤدب از آداب رسول‌الله (ص) و رسول‌الله(ص) که خودش مؤدب از آداب خداست، خداوند عزوجل پيامبر اکرم (ص) را تاديب کرد و او را ساخت و پيامبر اکرمي(ص) که دست پرورده و مودب به آداب خداوند است، علي ابن ابيطالب(ع) را ساخته و پرداخته کرده است، پيامبر مي‌فرمايد: خدا مرا ادب کرد و به من آداب ياد داد و خوب آدابي را به من آموخت.
بنابراين کسي که تربيت شده رسول الله (ص) است و طرف مقابل وي امثال ميثم تمار داراي قابليت باشند تربيت، متعالي خواهد داشت، بالاخره استاد وقتي علي باشد؛ شاگرد ميثم مي‌شود.

 

* ميثم تمار با اينکه از عاقبت کار خود باخبر بود چرا همچنان بر عقيده خودش پافشاري مي‌کرد؟

_ افرادي که از مرگ خودشان باخبرند، افراد معمولي نيستند، افراد خود ساخته‌اند و افراد خود ساخته، آينده را مي‌بينند، دنيا در نظر کساني که مانند ميثم تمار يک قفس و يک زندان است و کسي که خودش را از زندان آزاد مي‌بيند و در آستانه آزادي است و مي‌بيند به سوي به الله حرکت مي‌کند، «انا لله و انا اليه راجعون»؛ و به سوي عالم ابدي به سوي همنشيني با رسول خدا(ص) و ائمه طاهرين(ع) با شهدا و صلحا گام برمي‌دارد، طبيعتاً نه تنها دست و پايش نمي‌لرزد، بلکه خوشحال است.

 

** ميثم تمار با تمام وجود به مولاي متقيان(ع) اعتقاد داشت

*  با توجه به شرايطي که در دوران امام علي (ع) وجود داشته و ويژگي بارز ميثم تمار در دفاع از ولايت، در اين ايام فتنه بزرگان و خواص ما چگونه بايد راه ايشان را ادامه بدهند؟

- امروز تاکيد بر رهبريي که پرچمدار نظام مقدس ماست، از اوجب واجبات است و حفظ شئون و مقامات و حرمت و حريم رهبري در واقع حفظ آبرو و حيثيت يک نظام و يک ملت است، لذا بايد از اين به بعد دنبال اين باشيم که افراد اعلام توبه ‌کنند و در همين راستا کسي که ملتش را مي‌خواهد، بايد از رهبري به عنوان پرچمدار و سکاندار انقلاب حمايت کند، آنچنان که ميثم تمار با تمام وجود خود به مولاي متقيان(ع) اعتقاد داشت که نه تنها در برابر تهديدات دشمن احساس ترس نمي‌کرد، بلکه وقتي تهديدات آنها عملي مي‌شد، باز هم بي‌تفاوت بود.
در کتاب «امام حسين (ع) در مکه»، دفاعيات حضرت ميثم تمار را نقل کردم که دفاعيات ميثم تمار در دوراني که حکومت دست جباران بود و استاندار کوفه از پست‌ترين انسان‌هاي روي زمين، خونخوار، بي‌دين، بي‌اعتقاد، دشمن حزب‌الله و دشمن طرفداران ولايت، وي با آرامش خاطر به گونه‌اي که هيچ تزلزلي، در برابر جباري ايستاد که از اسم اميرالمومنان علي (ع) اظهار بيزاري مي‌کرد، در برابر چنين جباري اسم مولا اميرالمومنين (ع) با عظمت ياد مي‌کند و اصلاً از اين خون‌آشام‌ احساس ترس نمي‌کند، اين نيست مگر اعتقاد سرشار به ولايت و ولايت‌پذيري ميثم‌تمار.

 

** نسبت به عظمت مقام ميثم تمار، احدي از شيعه بحثي نکرده است

*  تمايز شخصيت ميثم تمار و مختار را بازگو کنيد.

- هر کدام از اين بزرگواران يک خصوصيتي دارند، در مجله «زيارت» که زير نظر بعثه مقام معظم رهبري چاپ مي‌شود، درس‌هاي من راجع به مختار آنجا چاپ شده است.
نسبت به عظمت مقام و شخصيت ميثم تمار، احدي از شيعه بحثي نکرده است، اما نسبت به مختار يک اختلافاتي بين علماي ما از قديم و تا به امروز بوده است، هرچند که نظر من نسبت به مختار اين است که ايشان صددرصد مثبت است که وي از طرفداران ولايت اهل بيت (ع)بود، از همان زمان معاويه، در بصره مبلغ امام حسين (ع) بود که بعدها ابن زياد او را دستگير مي‌کند، شلاق مي‌زند و خلع لباس کرده و به طائف تبعيد مي‌کند، انصافاً مختار کاري کرد که دل شيعه را شاد کرد، دل ائمه معصومين (ع) را شاد کرد.
مختار در عرصه سياست و جهاد به صورت جباران مانند ابن زياد سيلي زد، هيبت و شکوه و ابهت امويان را شکست و سران فتنه را زير پا له کرد.
کار مختار در آن موقعيت بسيار کار با ارزشي و کار ميثم تمار هم در ظرفيت خودش کار بسيار مهمي بود، هر دوتا در يک راستا گام بر مي‌داشتند و آن شکستن شخصيت پوشالي جباران اموي و تاسي از اهل‌بيت(ع)بود، مزار هر دو بزرگوار در کوفه داراي گنبد و بارگاه است و هر دوي آنها از نظر ما محترم هستند.

 

*  در ملاقات بين ميثم تمار و مختار در زندان چه گذشت؟

- در آن دوران حکومت کوفه به دستور حکومت شام به دستگيري عناصري اقدام کردند که ولايت‌مدار بودند و به اصطلاح امروز حزب‌اللهي‌ها، بسيجي‌ها و کساني که با يک اشاره امام ممکن بود؛ حکومت جبار را از بين ببرند، من الجمله ميثم تمار و مختار را دستگير کردند، در زندان ميثم تمار از شهادت خود و آزادي مختار خبر داد و گفت: تو آزاد مي‌شوي و ابن زياد به دست تو به هلاکت مي‌رسد و همين طور شد.

 

*  چگونه ميثم تمار تاثير روحي در مختار گذاشت که بعد از آزادي از زندان به فکر انتقام باشد؟

- نفس پاکان در طرف مقابل اثر مي‌گذارد، هرچقدر نفس پاک باشد، پاکتر مي‌شود؛ شکي در آن نيست، ولي حرکت مختار ريشه‌دار بوده و مختار از اول نسبت به حکومت جبار اموي موضع داشته، ذهبي از عالمان اهل سنت در کتاب «سير علي من نو بلاء» در شرح حال مختار مي‌گويد: مختار در زمان معاويه که هنوز يزيد روي کار نيامده بود، در بصره براي اهل بيت (ع) و امام حسين (ع) تبليغ مي‌کرد، يعني به مردم بصره اعلام مي‌کرد که اي مردم! رهبر و امام امت، امام حسين(ع)است نه معاويه، اين مطلب را سريع رد مي‌کند چون آنها نسبت به مختار نظر سوئي دارند، البته بعيد نيست نفس جناب ميثم تمار هم در او اثر خود را گذاشته باشد.
مختار از چهره‌هاي شيعه است، او هيمنه حکومت ننگين اموي را شکست و به ديگران جرات داد در برابر اين حکومت بياستند، مورد حمايت ائمه (ع) از جمله امام باقر(ع)، امام صادق(ع) قرار گرفته است و در نقطه مقابل دشمنان با جعل روايت در مذمت او سعي در تخريب چهره او داشتند که موفق نشدند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس