به گزارش مشرق به نقل از فارس، «علیرضا شیخ عطار» سفیر کنونی جمهوری اسلامی ایران در آلمان در سالهای 1359 و 1360 به مدت 20 ماه معاون استانداری و سپس سرپرست استانداری کردستان و پس از آن به مدت چهار سال عهدهدار استانداری آذربایجان غربی بوده است.
وی که در تصویر منتشر شده در کنار مقام معظم رهبری و جاویدالاثر احمد متوسلیان ایستاده، در خصوص این تصویر و سفر مقام معظم رهبری به کردستان در آن دوران به عنوان نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع، توضیحاتی را به شرح زیر ارائه کرد.
* این عکس مربوط به چه زمانی است؟
شیخعطار: این تصویر در اسفند 1359 در مقر سپاه پاسداران در مریوان گرفته شد. در آن زمان مقام معظم رهبری نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع و امام جمعه موقت تهران بودند و دو بار به کردستان سفر کردند، یک بار در اسفند 1359 و یک بار هم در فروردین 1360.
من در آن زمان به عنوان داوطلب بسیجی از اصفهان به کردستان آمدم و در ابتدا معاون استاندار و سپس سرپرست استانداری شدم.
در آن دوران هماهنگی خوبی بین سپاه و ارتش وجود داشت و شهید صیاد شیرازی و سرلشکر رحیم صفوی عهدهدار کارها بودند و به دلیل هماهنگیهای خوبی که وجود داشت، پاکسازی در کردستان انجام و همه شهرهای این منطقه باز پس گرفته شد؛ این در حالی بود که تا پیش از آن، حاکمیت فقط در پادگانها بود و حتی نمیشد در جادهها تردد کرد.
در آن دوران به خاطر درایت امام (ره) و توجه ایشان به مسئله کردستان و علیرغم اینکه جنگ تحمیلی در جنوب کشور در جریان بود، قضیه کردستان مورد بی توجهی قرار نگرفت و از نیروهای مستقر در این مناطق کاسته نشد، چون در غیر این صورت، کردستان از کشور جدا میشد، چرا که کومله و دموکرات در آن دوران کاملاً تحت حمایت صدام بودند.
مقام معظم رهبری در آن زمان به عنوان نماینده امام (ره) در شورای عالی دفاع به منظور بازدید و اطلاع از شرایط کردستان، به این منطقه سفر کردند و در هر مرحله، حدود دو هفته در این استان حضور داشتند. ایشان در طول مدت حضورشان بررسی جامعی از وضعیت نظامی و همچنین وضعیت اداری و عمرانی کردستان به عمل آوردند.
رهبر معظم انقلاب که تا آن زمان عالیترین مقامی بودند که به کردستان سفر میکردند، در طی مدت حضورشان به میان مردم میرفتند، با آنها صحبت میکردند و در نماز جمعهها و ... حضور یافته و با مسئولان اداری و فرماندهان نظامی ملاقات میکردند و در کل سفرهای پرباری بود.
علیرغم اینکه اسفند 59 اولین سفر ایشان به این منطقه بود و تا قبل از آن سفری به کردستان نکرده بودند، ولی راهنماییهای جالبی ارائه میکردند و شناخت کاملی از منطقه داشتند. ایشان در دوران تبعیدشان در یک منطقه سنینشین (سیستان و بلوچستان) بودند و به خوبی با نحوه برخورد با این گونه مناطق آشنا بودند و به همین خاطر، همواره بر برخوردهای محبت آمیز با مردم این منطقه تأکید داشتند.
مقام معظم رهبری به جزییات نیز توجه ویژهای داشتند. مردم این خطه، در بازدیدهای ایشان نامههایی را به مقام معظم رهبری میدادند که ایشان در طی مسیر و در اتومبیل آنها را مطالعه و دستوراتی را در این زمینه صادر میکردند.
*خاطرهای نیز از آن دوران به یاد دارید؟
شیخ عطار: در زمان بازگشت از مریوان، علیرغم اینکه جاده ناامن بود، ولی ایشان ترجیح دادند که زمینی برگردیم تا وضعیت را از نزدیک مشاهده کنند. روستایی نزدیک مریوان بود به نام «شیخ عطاری». آقا مزاح میکردند و دائم به من میگفتند، این روستای شماست. در طی مسیر عدهای از روستاییان در جلوی کاروان ما جمع شدند و ایشان دستور دادند که بایستیم. من هم که چند کلمه کردی یاد گرفته بودم، به زبان کردی درباره علت حضور روستاییان پرسیدم که گفتند گوسفندهایشان بیمار شدهاند. زمانی مقام معظم رهبری از مشکل آنها با خبر شدند، سریعاً دستور دادند که برای آنها دامپزشک اعزام شود. علیرغم اینکه امکانات محدود بود و در کردستان هم دامپزشک زیادی نبود، ولی این کار انجام و دامپزشک برایشان اعزام شد.
البته ایشان علاوه بر مریوان به دیگر شهرهای کردستان نیز سفر و از نزدیک در جریان مشکلات مردم قرار گرفتند.
*خاطرهای از جاویدالاثر احمد متوسلیان دارید؟
شیخ عطار: از شجاعت و درایت نظامی حاج احمد همین بس که علیرغم اینکه هنوز چند ماهی از جنگ نگذشته بود، نه تنها مریوان که در اختیار نیروهای ضد انقلاب، دموکرات و کومله بود را باز پس گرفت، بلکه با درایت گذرگاه مشرف به عراق که در ارتفاعات مرزی بود را با نیروی اندک گرفت. در آن زمان بخشی از ارتفاعات در داخل خاک عراق به پادگان «سید صادق» مشرف بود که بعد از گرفتن آن منطقه، در آن ارتفاعات پایگاه تأسیس شد.
حاج احمد دو ویژگی مهم داشت یکی اینکه انسان خالصی بود و حتی اگر کسی در برخورد اولیه با وی اختلاف نظر پیدا میکرد، به دلیل خلوص نیتی که داشت، طرف مقابل تسلیم میشد و نظرش را میپذیرفت.
حاج احمد علاوه بر این فردی بسیار شجاع بود. گویی اینکه در طول زندگیش هیچ وقت مفهوم ترس را درک نکرده بود. هیچ آثاری از ترس در تصمیمگیریهایش مشاهده نمیشد. تصمیمات حرفهای اتخاذ میکرد و علیرغم اینکه سابقه کار نظامی نداشت، ولی تصمیمات هوشمندانهای اتخاذ میکرد.
* تصاویر شماره 6 و 7 را میشناسید؟
شیخ عطار: بله؛ عکس شماره 6 سرتیپ غفرالهی است که در آن زمان سروان و مشاور نظامی من در استانداری کردستان بود. عکس شماره 7 نیز سرگرد ستاری از همرزمان مرحوم صیاد بود که داوطلبانه از مرکز توپخانه اصفهان به کردستان آمد و عهدهدار فرماندهی پادگان مریوان شد.