به گزارش مشرق ، در حدود ۹ ماه بیشتر تا پایان عمر دولت دهم و حضور محمود احمدی نژاد و
یارانش در کابینه جمهوری دهم باقی نمانده است؛ ماههایی که در انتهای آن
رخدادی به نام انتخابات وجود دارد و عدهای بر این تصور هستند که مهمترین
رخداد همین قسمت است و ماجرا پرده و سکانس دیگری ندارد.
این در
حالی است که شاید اگر تحلیل عمیقتری نسبت به وقایع و اوضاع موجود صورت
گیرد؛ این حقیقت به راحتی هویدا شود که جریانهایی وجود دارند تا با
استفاده از برخی ضعفهای دولت فعلی و همچنین وضعيتي که در پسزمینه فکری
حلقه انحراف وجود دارد، نقشه شومی را برای نظام و رئیسجمهور کشور ما طراحی
کرده باشند.
نقشه شومی که باید بی هیچ تعارفی اذعان کرد بر
ضعفهای موجود در روش و منش برخی از سیاسیون فعلی و تعدادی از ضعفهای دولت
استوار است.
پر واضح است که دشمنان ما که در حوادث فتنه سال ۸۸ با
تمام قوا به صحنه ددمنشی علیه نظام و مردم آمدند؛ هماکنون تفکراتی را در
راستای اهداف و منافع خود میبینند که برای مثال معتقد است «ما احمدینژاد
را راه ولایت میدانیم و البته راه ولایت نیز همانند خود ولایت پاک است:»
(بخشی از مضمون مصاحبه اسفندیار رحیممشایی با ویژهنامه نوروزی روزنامه
همشهری)
تفکری که در یکی دیگر از شعوب خود دستورات مقام معظم رهبری
به مجموعه دولت را به دو بخش «مولوی و ارشادی» تفکیک میکند و با تفسیر به
رایی که از این مسئله بهعمل میآورد؛ خود را از ضرورت عمل به برخی
دستورات عالیترین مقام کشور میرهاند. (اشاره به مضمون مصاحبه علیاکبر
جوانفکر، مشاور رئیس جمهور در گفتوگو با یکی از رسانهها).
در
کنار وجود این تفکرات منحط و غلط در حوالی مرام خدمتمحور دولت و شخص
رئیسجمهور احمدینژاد، اما کارنامهای سرشار از خدمتگزاری نظام به مردم و
عطش و انرژی فراوان شخص رئیس جمهور برای ادامه فرآیند خدمتگزاری قرار
دارد.
کارنامهای که سادهزیستیهای رئیس جمهور و توجه او به مشکلات معیشتی مردم از نقاط برجسته آن به حساب میآید.
مردم
ما، از رئیسجمهورشان مردی را شناختهاند که تا دورترین نقاط کشور را پا
گذاشته است و بر خلاف مرامی که در برخی دولتهای قبل گاهی مورد تاکید قرار
میگرفت؛ خجالتی از طرح شعارهای امام و انقلاب ندارد.
در واقع،
صحبت از سال آخر عمر دولتی است که رئیس جمهورش، منهای تمام انتقادات
موجود، اشارتهایی را به سمت گفتمان اولیه انقلاب اسلامی مطرح کرد. به گواه
دوستان و دشمنان، نشاط فراوانی در خدمت رسانی به مردم دارد و از سوی دیگر،
در نزد ملتهای طرفدار جمهوری اسلامی ایران به استکبارستیزی شهره است.
معادلهای سخت که اشارتهای ولیّ زمانه حل آن را ممکن میسازد
باید
پذیرفت که صورت کلی این معادله، صورتی مشکل و دارای مجهولات فراوانی
است.اما در میانه هجوم مشکلات و مجهولات فراوان نباید از راه نشان
دادنهای ناخدای فرزانه کشتی انقلاب غافل ماند.
رهبر معظم انقلاب در یکی از دیدارهای خود در سال ۸۱ با رئیسجمهور خاتمی و اعضای دولتش میفرمایند:
«هيچ
کس نبايد از اين حقيقت غفلت کند که آرزوي موفّقيت دولت، يک آرزوي انقلابي و
ملي است. همه کساني که دلسوزند و به سرنوشت کشور و نظام علاقهمندند، بايد
آرزو و دعا و تلاششان اين باشد که دولت در بخشهاي مختلف، توفيقاتي را که
شايسته زمان و شايسته نياز کشور است، به دست آورد. اگر فرض کنيم کسي به
خاطر اختلاف سليقه يا اختلاف فکر يا برخي تحليلها و استنتاجهاي سياسي طبعاً
غلط، آرزو کند دولت در کار خود موفّق نشود، يا در عمل براي عدم موفّقيت
دولت کاري بکند و حرکتي انجام دهد، اين به هيچ وجه پذيرفته نيست.»
دولت
رئیس جمهور احمدی نژاد، با تمام ضعفهایی مثل مقاومت در برابر دستور ابقای
وزیر اطلاعات، استنکاف از پذیرش دستور نهادهای قضایی، تاکید بر مبانی
انحرافی مثل «مکتب ایرانی» و سایر رفتارهای غلط و قابل نقد؛ اما به هر حال
شامل این سخن مهم و راهبردی رهبر انقلاب است.
در واقع، جایگاه
حقوقی دولت و مقامی که به مدد توجه رای اکثریت مردم به وجود آمده و یکی از
بخشهای مقوّم نظام جمهوری اسلامی ایران بهشمار میرود؛ هیچگاه نباید
تفکری در قبالش به وجود بیاید که به بهانه رفتارهای ناصحیحی که از
شخصیتهای حقیقی اعضای این نهاد حقوقی سر میزند؛ بحث سقوط دولت و احیانا
پای گذاشتن در راهی را عنوان کند که به هر دلیلی؛ رئیس جمهور کشور را از
حضور در مراسم تنفیذ رئیس جمهور بعدی باز بدارد.
درسی از حادثه بنیصدر خائن
البته
انقلاب اسلامی ما، خاطرات تلخی همچون پرونده «ابوالحسن بنیصدر» را نیز در
خاطر دارد که علیرغم تحمل ولی فقیه و تلاش منتقدان و حتی مخالفان برای
مانایی آن رئیس جمهور و آن دولت؛ چگونه دست آخر ریسمان اعتماد را پاره کرد و
با سببسازی برای سقوط دولت؛ نام خود را برای همیشه در لیست منافقین و
خائنان به انقلاب اسلامی به ثبت رساند.
اما نکته کلیدی این
پرونده نیز آن است که باید تمام همت و جسارت دلسوزان کشور و اصحاب رسانه،
برای حفظ دولت، در سایه توجه به حفاظت از نظام و منهای اشتباهات افراد شکل
بگیرد.
به هر حال شخص رئیس جمهور و شخصیت حقیقی او در هر دولتی
ممکن است دارای تفکراتی باشد که چندان صحیح نباشند و یا ارتکاب به اشتباه
از جانب مسئولان و منهای هر سمت و منصبی که دارند؛ همیشه یک گزینه محتمل
است اما اتفاق ناگوار آنجاست که این رخدادهای طبیعی و همواره موجود در
راستایی تلقی شوند که نتیجه آن برافتادن دولت و تقدیم بهانه به دست کسانی
باشد که حیات خود را در ضربه زدن به درخت تنومند نظام و استقرار آن
میجویند.
گزینهای که از حفظ دولت هم مهمتر است
در
کنار تمام موارد اشاره شده اما باید به این نکته هم اشاره کرد که وجود
توهماتی مثل «برخورداری از رای ۴۰ میلیونی»، «ارتباط مستقیم با منبع فیض!»،
«مدیریت جهانی احمدی نژاد و یارانش»، «پرکارترین، خدمتگزارترین و پاکترین
دولت تاریخ»، «محمود کبیر و معجزه هزاره بودن احمدی نژاد» و ... جملگی خبر
از وجود بیماریهای خطرناکی در اطراف احمدی نژاد میدهد.
بیماریهای
خطرناکی که هریک به تنهایی برای بروز بحران کافی هستند. و این در حالی است
که باید به بروز تخلفات اثبات شده اقتصادی و اداری از سوي برخی از نزدیکان
احمدی نژاد نیز اشاره کرد.
به گزارش یالثارات، از سوی دیگر انتشار
تحلیلهایی در رسانههای وابسته به حلقه انحراف با این حرف کلی که «مردم
(هواداران) برای حفظ مطالبات خود به صحنه اجتماع (بخوانید خیابانها)
خواهند آمد» نیز گویای مفاهیم بدی است که حلقه انحراف به آن میاندیشد.
(اشاره به یادداشتی در روزنامه ایران که همزمان با ویژه نامه موهن خاتون!
منتشر شد)
عقل سلیم از موارد اشاره شده اینطور پند میگیرد که مواظبت فراوانی لازم است تا از اتفاقات بد جلوگیری شود.
در
واقع آن هنگام که در مقابل این رویدادها؛ خبر از رئیس جمهوری میرسد که
خطی قرمز پیرامون اعضای کابینهاش کشیده است و یا معتقد به زلال بودن
افرادی در حوالی خویش است که تقریبا تمامی خواص کشور و برخی از مراجع نسبت
به انحراف فکری آنها هشدار دادهاند؛ این حوادث بیانگر است که حوادث شومی
هستند که میتوانند نقش شوند و در واقعیت رخ بنمایانند.
ایستگاه آخر
شخصیت
حقوقی«دولت» و شاکله آن باید در همه ادوار پابرجا بماند. منش رفتاری ولی
فقیه و نظام همواره بر این بوده است که این اتفاق باید به نحو احسن رخ دهد.
اما از این مسئله نیز نباید غافل شد که به هر حال هر نفسی ممکن است گاهي
راهی را در پیش بگیرد که به ناکجا نیز ختم شود.
ناکجایی که البته حتماً در مرز قانون و ضرورتهای حفظ نظام به هدمهای سخت خواهد رسید.
منبع:هفته نامه یالثارات الحسین(ع)