گروه سیاسی مشرق ــ یکی از عجیبترین حرف و حدیثهایی که در دولت رئیس جمهور احمدی نژاد بر سر افواه عمومی به راه افتاد، ماجرای "دوستی احمدی نژاد و جاسبی" بود.
احمدی نژاد از نخستین روزی که قبای ریاست جمهوری را بر تن کرد، بصورتی تقریباً همزمان، علم مخالفت با دانشگاه آزاد و ریاست آن را نیز برداشت.
مخالفتی که البته به صورتی تلویحی، بخشی از مهمترین انتقادهایش با تیتر مفاسد اقتصادی نیز متوجه فردی به نام "عبدالله جعفرعلی جاسبی" یا همان عبدالله جاسبی، رئیس دانشگاه آزاد بود.
عدهای حتی معتقد بودند لیست مشهوری که احمدی نژاد همیشه وعده میداد اسامی مفسدین داخل آن را افشا خواهد کرد حاوی یک نام آشنا نیز هست و آن نام "جاسبی" است.
انتقادهای احمدی نژاد از دانشگاه آزاد و مدیریت جاسبی بر این دانشگاه اما با اندکی پس و پیش، همزمان شده بود با طرح تفحص از دانشگاه آزاد که در مجلس هفتم و با مدیریت علیرضا زاکانی، انجام شده بود.
تحقیق و تفحصی که اگرچه هیچگاه مشخص نشد نتیجه اداری و قضایی آن چه بوده است اما حقایق بدست آمده توسط آن بصورتی تدریجی و گاه و بیگاه توسط شخص علیرضا زاکانی و چند تن دیگر از چهرههای عدالتخواه اصولگرا افشا شد.
ماجراهایی مثل تلاش عدهای برای وقف اموال دانشگاه آزاد، زمینخواری و ... که البته هیچگاه نیز از سوی مدیریت وقت دانشگاه آزاد پاسخ درخوری دریافت نکردند.
*آتشی که سرد شد
در کنار این رفتارها اما انتقادات احمدی نژاد نیز سیر حرکتی خود را از مدیریت دانشگاه آزاد که رو به سرد شدن بود ادامه میداد. رخدادی که تا آنجا پیش رفت که کم کم سر و صدای دولتیها را در این زمینه خواباند.
این صادق محصولی، مشاور وقت احمدی نژاد بود که در همان روزها و در یکی از جلسات محفلی خود در جمع سیاسیون کرمان، درباره چرایی ساکت شدن احمدی نژاد در قضیه انتقاد از مدیریت دانشگاه آزاد، مدعی حرفی شد که آن روزها به وفور از جانب طرفداران سیاسی و غیر سیاسی دولت شنیده میشد.
"احمدی نژاد دستور داشت. به او گفته بودند مالک برگرد."!!!
*مالکی که شمشیرش را انداخت
از روزهای مالک بودن احمدی نژاد همینطور گذشت و گذشت تا اینکه او در دولت دهم نیز توانست بر مسند ریاست قوه مجریه تکیه بزند.
به سال 90 و ماجرای خانه نشینی 11 روزه احمدی نژاد بر سر عزل و ابقای وزیر اطلاعات رسیدیم.
حواشی فراوانی در دولت بروز کرد. حواشی فراوانی که در لابهلای آنها حرفهای عجیبی هم مطرح میشد مبنی بر اینکه "احمدی نژاد و جاسبی به یکدیگر نزدیک شدهاند"، "معامله احمدی نژاد و جاسبی" و ...
کسی معنای چندانی برای این حرفها قائل نبود و آنها را جدی نمیگرفت.
در واقع، این معادله به هیچ وجه درست نمینمود. دوستی احمدی نژاد و جاسبی عجیبترین اتفاقی بود که ذهن یک تحلیلگر سیاسی میتوانست دلایلی برای اتقان آن پیدا کند.
حواشی سال 90 دولت و ماجرای مشهور "حلقه انحراف" همچنان ادامه داشت اما در کنار آن پردههای جدیدی، هر روز و هر روز از وقایع مربوط به شورایعالی انقلاب فرهنگی، هیئت امنای دانشگاه آزاد و بحث رفتن جاسبی نیز رقم میخورد.
خبرها حاکی از آن بود که آیتالله هاشمی، رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد به صورتی آشکار با کنار رفتن جاسبی مخالفت میورزد.
کسی دست آخر بصورت دقیق نفهمید که با وجود مخالفتهای شدید؛ دست آخر در پشت درهای بسته جلسات هیئت امنا و همینطور جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی چه گذشت که به ناگاه خبر معرفی رئیس جدید دانشگاه آزاد به خروجی خبرگزاریها رسید؟!
*جاسبی رفت!
گفته میشد مدارکی درباره جاسبی وجود دارد که او دیگر تاب مقاومت برای ماندن را ندارد. از سوی دیگر خبرهایی وجود داشت مبنی بر اینکه آیتالله هاشمی نظرات مثبتی نسبت به فرهاد دانشجو، گزینه معرفی شده به جای جاسبی پیدا کرده و حتی اعلام کرده است که دانشجو برخلاف تصور ما، "اهل هماهنگی" است.
عزل جاسبی از دانشگاه آزاد تقریباً قطعی شده بود که کمکم نام "احمدی نژاد" نیز در خبرهای مربوط به جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی پررنگ میشد.
رئیس جمهور در جلسات شورا مواضعی گرفته بود که بوی حمایت او از جاسبی را میدادند.
حسین کچوئیان، از اعضای شورا، در همان روزها طی مصاحبهای رسماً اعلام کرد که احمدی نژاد از عضویت جاسبی در هیئت امنای دانشگاه آزاد (پس از عزل از ریاست این دانشگاه) در جلسات شورا دفاع میکند.
*صحنههای جالبتر تراژدی هم میرسند
این تراژدی جذاب اما صحنههای گیراتری هم داشت. فرهاد دانشجو رئیس دانشگاه آزاد شد و جلسه تودیع جاسبی را هم در یک اتاق کوچک برگزار کرد. عبدالله جعفرعلی جاسبی هم بالاخره نتوانست راهی هیئت امنای دانشگاه آزاد شود اما در شورایعالی انقلاب فرهنگی ماند.
در روزهای اخیر اما معنای همزمان "احمدی نژاد"، "جاسبی" با افزوده شدن "لاریجانی" خبرساز شد.
خبر اول این بود که رئیس جمهور احمدی نژاد، بعنوان رئیس شورایعالی انقلاب فرهنگی، "جعفرعلی" را به عضویت در شورای اسلامی کردن دانشگاهها برگزیده و به نام شخصیت حقیقی وی حکم هم زده است.
اصل ماجرا را اما یکی دو روز بعد، حسین کچوئیان، عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو تشریح کرد.
او با صحّه گذاشتن بر اینکه احمدی نژاد با عضویت جاسبی در این شورای خاص! موافق بوده است، گفته بود:
"در واقع پیشنهاد ورود آقای جاسبی به شورای اسلامی شدن دانشگاهها از طرف آقای علی لاریجانی و در جلسه شورای اصلی مطرح میشود؛ به عبارت دیگر برخلاف آنچه تصور میشود، در جلسهای که آقای احمدی نژاد حضور نداشتند و ریاست جلسه به عهده آقای علی لاریجانی بوده است، ایشان حضور آقای جاسبی در شورای اسلامی شدن دانشگاهها را مطرح و پیشنهاد میکنند!
مطابق اساسنامه در مواقعی که رئیس جمهور در جلسه حضور ندارند، یکی دیگر از سران قوا ریاست جلسه را برعهده میگیرند که در آن جلسه آقای علی لاریجانی به عنوان رئیس جلسه پیشنهاد میکنند که آقای جاسبی بدلیل اینکه با تغییر ریاست دانشگاه آزاد عضویتشان در شورایعالی انقلاب فرهنگی و شوراهای اقماری آن منتفی شده است و مشغله کمتری هم دارند به عنوان شخص حقیقی عضو شورای اسلامی شدن دانشگاهها شوند!"
کچوئیان از چهرهای مثل حجتالاسلام محمدیان، رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها نیز بعنوان مخالف این عضویت در همان جلسه نام برده و البته تصریح کرده بود که علی لاریجانی با شوخی و خنده این پیشنهاد را مطرح و شخصیت حقیقی جاسبی را بعنوان عضو شورای اسلامی کردن دانشگاهها مطرح کرده و البته وقعی هم به نظر مخالفین ننهاده است.
*سه ضلعی جدید وارد میشود؛ احمدی نژاد ـ جاسبی ـ لاریجانی
ماجرا هرچه که بود به هر حال "جعفرعلی" ما سر از شورای اسلامی کردن دانشگاه درآورد.
نمیتوان گفت اصل ماجرا را باید در نحوه نگاه تعاملگونه لاریجانی به جاسبی جستجو کرد یا در حرف و حدیثهای رنگ حقیقتگرفتهای که یکصدا میگویند احمدی نژاد بصورتی ناخواسته در وادی هماهنگی با جاسبی فرو افتاده است.
اولی او را مطرح کرده و دومی هم به نامش حکم زده است.
پر واضح آنکه هماینک دو شخصیت سیاسی در ایران هستند که نظرات هیچیک از منتقدان عبدالله جعفرعلی جاسبی را قبول ندارند و مایلند به هر صورتی که شده و حتی به قیمت یک حیات نباتی، جاسبی را در عرصه نگه دارند.
در عرصهماندنی که یادآور خاطراتی مثل "تخفیف در شهریههای دانشگاه آزاد در هنگام کاندیداتوری جاسبی در سال 80"، مکلف شدن تشکلهای دانشجویی دانشگاه آزاد به حمایت از آیتالله هاشمی در سال 84 و لاغیر!"، "ماجرای خرج شدن بخشهایی از داراییهای دانشگاه آزاد به نفع جریان فتنه"، "تلاش برای وقف اموال دانشگاه آزاد که با منع صریح رهبری همراه شد" و ... است.
البته باید به این خاطرات بخشهای ناگفته فراوانی را از تجربیات 30 ساله جاسبی در زمینه اسلامی کردن "دانشگاه آزاد اسلامی" نیز افزود.
دانشگاهی که بیش از 30 سال از عمر آن گذشته است و امروز جعفرعلی قصه ما قصد دارد در کسوت عضو شورای اسلامی کردن دانشگاهها، سروقت اسلامی کردن آن و سایر دانشگاههای کشور برود.
هدفی مهم که قاعدتاً باید با حمایت علی لاریجانی و محمود احمدی نژاد پیگیری شود.
احمدی نژاد از نخستین روزی که قبای ریاست جمهوری را بر تن کرد، بصورتی تقریباً همزمان، علم مخالفت با دانشگاه آزاد و ریاست آن را نیز برداشت.
مخالفتی که البته به صورتی تلویحی، بخشی از مهمترین انتقادهایش با تیتر مفاسد اقتصادی نیز متوجه فردی به نام "عبدالله جعفرعلی جاسبی" یا همان عبدالله جاسبی، رئیس دانشگاه آزاد بود.
عدهای حتی معتقد بودند لیست مشهوری که احمدی نژاد همیشه وعده میداد اسامی مفسدین داخل آن را افشا خواهد کرد حاوی یک نام آشنا نیز هست و آن نام "جاسبی" است.
انتقادهای احمدی نژاد از دانشگاه آزاد و مدیریت جاسبی بر این دانشگاه اما با اندکی پس و پیش، همزمان شده بود با طرح تفحص از دانشگاه آزاد که در مجلس هفتم و با مدیریت علیرضا زاکانی، انجام شده بود.
تحقیق و تفحصی که اگرچه هیچگاه مشخص نشد نتیجه اداری و قضایی آن چه بوده است اما حقایق بدست آمده توسط آن بصورتی تدریجی و گاه و بیگاه توسط شخص علیرضا زاکانی و چند تن دیگر از چهرههای عدالتخواه اصولگرا افشا شد.
ماجراهایی مثل تلاش عدهای برای وقف اموال دانشگاه آزاد، زمینخواری و ... که البته هیچگاه نیز از سوی مدیریت وقت دانشگاه آزاد پاسخ درخوری دریافت نکردند.
*آتشی که سرد شد
در کنار این رفتارها اما انتقادات احمدی نژاد نیز سیر حرکتی خود را از مدیریت دانشگاه آزاد که رو به سرد شدن بود ادامه میداد. رخدادی که تا آنجا پیش رفت که کم کم سر و صدای دولتیها را در این زمینه خواباند.
این صادق محصولی، مشاور وقت احمدی نژاد بود که در همان روزها و در یکی از جلسات محفلی خود در جمع سیاسیون کرمان، درباره چرایی ساکت شدن احمدی نژاد در قضیه انتقاد از مدیریت دانشگاه آزاد، مدعی حرفی شد که آن روزها به وفور از جانب طرفداران سیاسی و غیر سیاسی دولت شنیده میشد.
"احمدی نژاد دستور داشت. به او گفته بودند مالک برگرد."!!!
*مالکی که شمشیرش را انداخت
از روزهای مالک بودن احمدی نژاد همینطور گذشت و گذشت تا اینکه او در دولت دهم نیز توانست بر مسند ریاست قوه مجریه تکیه بزند.
به سال 90 و ماجرای خانه نشینی 11 روزه احمدی نژاد بر سر عزل و ابقای وزیر اطلاعات رسیدیم.
حواشی فراوانی در دولت بروز کرد. حواشی فراوانی که در لابهلای آنها حرفهای عجیبی هم مطرح میشد مبنی بر اینکه "احمدی نژاد و جاسبی به یکدیگر نزدیک شدهاند"، "معامله احمدی نژاد و جاسبی" و ...
کسی معنای چندانی برای این حرفها قائل نبود و آنها را جدی نمیگرفت.
در واقع، این معادله به هیچ وجه درست نمینمود. دوستی احمدی نژاد و جاسبی عجیبترین اتفاقی بود که ذهن یک تحلیلگر سیاسی میتوانست دلایلی برای اتقان آن پیدا کند.
حواشی سال 90 دولت و ماجرای مشهور "حلقه انحراف" همچنان ادامه داشت اما در کنار آن پردههای جدیدی، هر روز و هر روز از وقایع مربوط به شورایعالی انقلاب فرهنگی، هیئت امنای دانشگاه آزاد و بحث رفتن جاسبی نیز رقم میخورد.
خبرها حاکی از آن بود که آیتالله هاشمی، رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد به صورتی آشکار با کنار رفتن جاسبی مخالفت میورزد.
کسی دست آخر بصورت دقیق نفهمید که با وجود مخالفتهای شدید؛ دست آخر در پشت درهای بسته جلسات هیئت امنا و همینطور جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی چه گذشت که به ناگاه خبر معرفی رئیس جدید دانشگاه آزاد به خروجی خبرگزاریها رسید؟!
*جاسبی رفت!
گفته میشد مدارکی درباره جاسبی وجود دارد که او دیگر تاب مقاومت برای ماندن را ندارد. از سوی دیگر خبرهایی وجود داشت مبنی بر اینکه آیتالله هاشمی نظرات مثبتی نسبت به فرهاد دانشجو، گزینه معرفی شده به جای جاسبی پیدا کرده و حتی اعلام کرده است که دانشجو برخلاف تصور ما، "اهل هماهنگی" است.
عزل جاسبی از دانشگاه آزاد تقریباً قطعی شده بود که کمکم نام "احمدی نژاد" نیز در خبرهای مربوط به جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی پررنگ میشد.
رئیس جمهور در جلسات شورا مواضعی گرفته بود که بوی حمایت او از جاسبی را میدادند.
حسین کچوئیان، از اعضای شورا، در همان روزها طی مصاحبهای رسماً اعلام کرد که احمدی نژاد از عضویت جاسبی در هیئت امنای دانشگاه آزاد (پس از عزل از ریاست این دانشگاه) در جلسات شورا دفاع میکند.
*صحنههای جالبتر تراژدی هم میرسند
این تراژدی جذاب اما صحنههای گیراتری هم داشت. فرهاد دانشجو رئیس دانشگاه آزاد شد و جلسه تودیع جاسبی را هم در یک اتاق کوچک برگزار کرد. عبدالله جعفرعلی جاسبی هم بالاخره نتوانست راهی هیئت امنای دانشگاه آزاد شود اما در شورایعالی انقلاب فرهنگی ماند.
در روزهای اخیر اما معنای همزمان "احمدی نژاد"، "جاسبی" با افزوده شدن "لاریجانی" خبرساز شد.
خبر اول این بود که رئیس جمهور احمدی نژاد، بعنوان رئیس شورایعالی انقلاب فرهنگی، "جعفرعلی" را به عضویت در شورای اسلامی کردن دانشگاهها برگزیده و به نام شخصیت حقیقی وی حکم هم زده است.
اصل ماجرا را اما یکی دو روز بعد، حسین کچوئیان، عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو تشریح کرد.
او با صحّه گذاشتن بر اینکه احمدی نژاد با عضویت جاسبی در این شورای خاص! موافق بوده است، گفته بود:
"در واقع پیشنهاد ورود آقای جاسبی به شورای اسلامی شدن دانشگاهها از طرف آقای علی لاریجانی و در جلسه شورای اصلی مطرح میشود؛ به عبارت دیگر برخلاف آنچه تصور میشود، در جلسهای که آقای احمدی نژاد حضور نداشتند و ریاست جلسه به عهده آقای علی لاریجانی بوده است، ایشان حضور آقای جاسبی در شورای اسلامی شدن دانشگاهها را مطرح و پیشنهاد میکنند!
مطابق اساسنامه در مواقعی که رئیس جمهور در جلسه حضور ندارند، یکی دیگر از سران قوا ریاست جلسه را برعهده میگیرند که در آن جلسه آقای علی لاریجانی به عنوان رئیس جلسه پیشنهاد میکنند که آقای جاسبی بدلیل اینکه با تغییر ریاست دانشگاه آزاد عضویتشان در شورایعالی انقلاب فرهنگی و شوراهای اقماری آن منتفی شده است و مشغله کمتری هم دارند به عنوان شخص حقیقی عضو شورای اسلامی شدن دانشگاهها شوند!"
کچوئیان از چهرهای مثل حجتالاسلام محمدیان، رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها نیز بعنوان مخالف این عضویت در همان جلسه نام برده و البته تصریح کرده بود که علی لاریجانی با شوخی و خنده این پیشنهاد را مطرح و شخصیت حقیقی جاسبی را بعنوان عضو شورای اسلامی کردن دانشگاهها مطرح کرده و البته وقعی هم به نظر مخالفین ننهاده است.
*سه ضلعی جدید وارد میشود؛ احمدی نژاد ـ جاسبی ـ لاریجانی
ماجرا هرچه که بود به هر حال "جعفرعلی" ما سر از شورای اسلامی کردن دانشگاه درآورد.
نمیتوان گفت اصل ماجرا را باید در نحوه نگاه تعاملگونه لاریجانی به جاسبی جستجو کرد یا در حرف و حدیثهای رنگ حقیقتگرفتهای که یکصدا میگویند احمدی نژاد بصورتی ناخواسته در وادی هماهنگی با جاسبی فرو افتاده است.
اولی او را مطرح کرده و دومی هم به نامش حکم زده است.
پر واضح آنکه هماینک دو شخصیت سیاسی در ایران هستند که نظرات هیچیک از منتقدان عبدالله جعفرعلی جاسبی را قبول ندارند و مایلند به هر صورتی که شده و حتی به قیمت یک حیات نباتی، جاسبی را در عرصه نگه دارند.
در عرصهماندنی که یادآور خاطراتی مثل "تخفیف در شهریههای دانشگاه آزاد در هنگام کاندیداتوری جاسبی در سال 80"، مکلف شدن تشکلهای دانشجویی دانشگاه آزاد به حمایت از آیتالله هاشمی در سال 84 و لاغیر!"، "ماجرای خرج شدن بخشهایی از داراییهای دانشگاه آزاد به نفع جریان فتنه"، "تلاش برای وقف اموال دانشگاه آزاد که با منع صریح رهبری همراه شد" و ... است.
البته باید به این خاطرات بخشهای ناگفته فراوانی را از تجربیات 30 ساله جاسبی در زمینه اسلامی کردن "دانشگاه آزاد اسلامی" نیز افزود.
دانشگاهی که بیش از 30 سال از عمر آن گذشته است و امروز جعفرعلی قصه ما قصد دارد در کسوت عضو شورای اسلامی کردن دانشگاهها، سروقت اسلامی کردن آن و سایر دانشگاههای کشور برود.
هدفی مهم که قاعدتاً باید با حمایت علی لاریجانی و محمود احمدی نژاد پیگیری شود.