کد خبر 1549179
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۴۰۲ - ۰۱:۰۳

به گزارش مشرق، جعفرعلیان‌نژادی در یادداشتی در کانال خود در ایتا نوشت:

جزئیات مهم است. بدون پرداختن به جزئیات نمی‌توان به یک شناخت قانع‌کننده رسید. البته منظور جزئی‌نگری و ماندن درون چیزها نیست. منظور درنظرگرفتن جزئیات است. پاسخ به یک سوال مهم فلسفی در این خصوص، می‌تواند مقصود ما را روشن‌تر سازد: "آیا جزئی کلی است؟" پاسخ این سوال هم بله است و هم نه.

اگر مقصود از جزئی، اجزای عینی یک شی باشد، جزئی کلی نیست و نمی‌توان حکمی که در خصوص یکی از اجزا وجود دارد، به کل اعضا تعمیم داد.اما اگر جزئی به عنوان یک مفهوم مشترک در مورد جزئیات باشد،جزئی کلی است.مقصود نویسنده برای درنظرگرفتن جزئیات همین است.

بنابراین بدون در نظر داشتن مفاهیم مشترک در خصوص جزئیات، تحلیل‌های ما بی‌پایه و اساس بوده و تبدیل به کلیاتی انتزاعی و حس‌ناپذیر خواهد شد.به بیان دیگر ماندن در یک مصداق جزئی و نرسیدن به درکی کلی از امور جزئی، تحلیل‌های ما را کم اعتبار و قابل تردید می‌کند.

بسیاری از محتواها و مطالب این روزهای عناصر فعال سیاسی بی‌نصیب از این دو آسیب نیست. آقای عباس عبدی، روزنامه‌نگار پرتلاش و پرنویس اصلاح‌طلب که روزانه یادداشت‌هایی را برای روزنامه اعتماد می‌نویسد، یکی از این افراد است که گاه و بیگاه به این آسیب مبتلا می‌شود.

به عنوان مثال وی در یادداشت چند روز پیش خود با عنوان «خدا یا انسان؟»،این خطا را مرتکب شده است. وی به بهانه سخنرانی آقای حداد عادل در هفتمین کنگره علوم انسانی اسلامی، سعی کرده، اصل ایده علوم انسانی اسلامی را زیر سوال ببرد.

عبدی در خطوط اولیه این یادداشت نوشته است:"نقد یا طرح پرسش درباره رویکردهای تحلیلی (حدادعادل) می‌تواند به درک آنچه در این جناح می‌گذرد، کمک کند."عبدی در همین یک جمله، این خطای رایج را مرتکب شده است.

او می‌خواهد با نقد رویکردهای تحلیلی حداد عادل به عنوان یک شخص یا یکی از آحاد فکری جبهه انقلابی، به فهمی کلی در خصوص آنچه او جناح غالب نامیده است، برسد.یعنی رویکردهای تحلیلی یکی از متفکرین جبهه انقلاب اسلامی را تماما مورد قبول و وفاق جبهه انقلاب اسلامی دانسته و تحلیل ایشان در خصوص علوم انسانی اسلامی را به کل جبهه منتسب کرده است.

به معنای دیگر او مرتکب خطای یکدست‌سازی یا یکدست‌پنداری کل جبهه انقلابی شده است.طبیعی است در خصوص ایده علوم انسانی اسلامی در میان جبهه انقلابی شاهد تنوع و تلون نظری باشیم که این گونه هم هست.

همین خطا زمینه ارتکاب اشتباه دیگر را ایجاد می‌کند.خطای بعدی آقای عبدی این است که سعی کرده، اصل ایده علوم انسانی اسلامی را به آقای حدادعادل نسبت دهد و با نقد جملات ایشان، این ایده را زیر سوال ببرد.

عبدی بر حدادعادل خرده می‌گیرد که "اگر گزاره شما را بپذیریم که بدون علوم انسانی مستقل از آنچه در تمدن غرب است،به تمدن نوین اسلامی نمی‌رسیم،در این صورت باید پرسید که در این حدود نیم قرن، کدام گزاره‌ها و اصول چنین علمی را تدوین و ارایه کرده‌اید"وی با طرح سوالات جزئی دیگر مشابه این،در نهایت نتیجه می‌گیرد،چنین چیزی وجود خارجی ندارد.

فرض عبدی آن است که ابتدا باید به یک تئوری کلان در خصوص علوم انسانی اسلامی رسید و بعد برای تحقق آن تلاش کرد، در حالیکه تجارب تاریخی حتی در غرب نشان می‌دهد که عموما پدیدارها و تحولات بیرونی،بر نظریات اولویت داشته و آنها بوده‌اند که مساله‌های اساسی برای نظریه‌پردازی و تئوری‌سازی فراهم آورده‌اند.

به همین اعتبار بسیاری از رخدادها نظیر پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس،پیاده‌روی اربعین، زنجیره شکست پی‌درپی جریان سلطه ‌در برابر مقاومت مردم و رخدادهای سالانه ملی و مذهبی،می‌تواند به اسبابی برای نظریه‌پردازی در خصوص علوم انسانی اسلامی تبدیل شود.

تداوم، قدرت‌یابی و صدور ایده‌های انقلابی از ایران به سایر نقاط منطقه نشانه‌ای از وجود و استقرار پارادایم جدیدی است که در حال تئوریزه شدن است.بیانیه گام دوم انقلاب که در سالگرد چهل‌سالگی انقلاب اسلامی صادر شد، موید این موضوع است.یعنی ما به آستانه‌ای رسیده‌ایم که ضرورت وجود علوم انسانی اسلامی بیشتر از قبل حس می‌شود.

به بیان دیگر،برای ما تا جایی امکان یادگیری از غرب وجود دارد، اما این یادگیری به معنی تقلید دائمی نیست.برای ایجاد تمدن نوین اسلامی گریزی از رسیدن به این حیطه مستقل نداریم.فارغ از این موضوع، تلاش‌های موفق، سنگین و عمیقی در همین چهل و چند سال گذشته صورت گرفته که بدلایل مختلف از جمله حجاب معاصرت و وجود دولت‌های بی‌اعتماد به این ایده، هنوز امکان فرازیابی و یا استقرار در محافل رسمی دانشگاهی نیافته‌اند.

اشکال تحلیل عبدی آن است که نمی‌خواهد از برآیند تمام پدیده‌ها و جزئیات پس از وقوع اسلامی به یک تحلیل منصفانه برسد.خود را درگیر جزئیات کرده و می‌خواهد با ذکر چند مصداق منفی جزئی به انکار کلی امکان وجود علوم انسانی اسلامی برسد.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 8
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • ۰۱:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۲
    12 3
    عبدی کم سواده ولی می خواد ادای دانشمندارو در بیاره و متاسفانه سر خودشو مثل کبک کرده زیر برف و فکر می کنه که بی سوادیشو کسی متوجه نیست
    • ۰۸:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۲
      1 2
      تو ولی با سواتی و ادا هم نمی خوای در بیاری ؟
  • ۰۱:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۲
    8 4
    عبدی بیچاره ازخودش چیزی نداره ازکارفرماارسال میشه این بدبخت احمق هم بلغورمیکنه بدون اینکه بفهمه چی میگه امثال عبدی راصهیونیستهابسیاردوست دارند
  • ۰۲:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۲
    1 0
    تکنیک فردی بازیکنان ضعیف بود برای همین ایران حذف شد. ولی قدرت بدنی و تاکتیک مناسب بود
    • ۱۲:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۲
      0 0
      البته این مقاله راجع به عباس عبدی بود نه حسین عبدی
  • ۰۸:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۲
    0 0
    بهمن 88 سازمانهای نظرسنجی امریکا صحت نتیجه انتخابات 88 را تایید کردند اگر مردم خبر دار میشدن این جماعت این قدر پر رو نمی شدند
  • ۱۰:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۲
    0 0
    حرف مفت و مزخرف
  • ۱۶:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۲
    0 0
    اگر در آینده اتفاقی افتاد و با گرایشات معتزلی ه مردم کم کم سکولار شدند باید همه همه همه آماده باشیم لباس عوض کنیم البته لباس عوض کردنیمون باید خیلی کمتر از بقیه باشه اما الگویی سیاسی اقتصادی چین باشه که بشه استقلال را حفظ کرد به آمریکا اجازه ورود نداد و به کسان دیگر و از مردم خودمون محافظت کرد چون اونها یا لباس عوض نمی کند یا خیلی کمتر از دیگران لباس عوض می کنند

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس