سرویس سیاست مشرق- در تاریکی بامداد هجدهم دیماه سال ۹۸ بوئینگ ۷۳۷ متعلق به خطوط هواپیمایی اوکراین سقوط کرده و تمامی ۱۷۶ سرنشین آن جان خود را از دست دادند، اما این واقعه در شرایط طبیعی رخ نداد زیرا آن روزها کشور در وضعیت جنگی قرارگرفته بود.
چند روز قبل از سقوط پرواز اوکراینی، گروهک تروریستی سنتکام در یک اقدامی ناجوانمردانه فرمانده سپاه قدس سردار حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی مهندس معاون حشدالشعبی عراق و نیز همراهان این دو شهید را در فرودگاه بغداد طی اقدامی تروریستی به شهادت رسانده بودند. ایران پس از روشن شدن ابعاد این ترور اعلام کرد که انتقامی سخت از دشمن گرفته و به اقدامات تروریستی در منطقه پاسخ میدهد.
موشکباران پایگاه تروریستی نیروهای آمریکایی در عینالاسد عراق اولین فاز انتقام از اقدام تروریستی گروهک سنتکام بود، پایگاه هوایی عین الاسد بزرگترین پایگاه آمریکاییها پس از اشغال عراق است که توسط یگانهای موشکی سپاه پاسداران مورد هدف قرارگرفته است. سردار حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران درباره آن شب اینگونه روایت کرده است که بلافاصله پس از حمله موشکی، دشمن سعی کرد با هواپیما C-۱۳۰ و نیروهای زمینی از خود حفاظت کند، اما همانطور که مشخص بود جمعیت کثیری که حدود ۲ هزار نفر بودند به بیابانها فرار کردند و تجهیزات فراوانی منهدم شد.
این عملیات در ساعت یک و نیم بامداد آغاز شد؛ در آن لحظات تمامی یگانهای پدافندی کشور نیز در وضعیت عملیاتی قرار گرفت تا در صورت اقدام متقابل از سوی آمریکاییها و تحرک اضافی در جانب دشمن پاسخ درخور داده شود؛ اما در ساعت اولیه پس از حمله به عینالاسد ناگهان خبر سقوط هواپیمای اوکراینی در سرخط خبرها قرار گرفت؛ در همان ساعات اولیه تصاویر و فیلمهای منتشر گردید که گفته میشد به سقوط این هواپیما مربوط است.
از روی همین فیلمها شایعاتی شکلگرفته و هجمههای گستردهای شروع شد مبنی بر اینکه پدافند هوایی ایران این هواپیما را هدف قرار داده است، اما در آن لحظات هیچ منبعی قادر نبود این خبر را تائید و یا تکذیب کند. به دلیل حجم شدید شایعات مسئولین مختلف از جمله مدیران سازمان هواپیمایی کشور قادر به پاسخگویی به شبهات نبوده و در اولین واکنش احتمال چنین اشتباهی را رد کردند، بهویژه که هواپیمای ساقطشده، یک مدل از بوئینگ آمریکایی است که در ایجاد سانحه هوایی بدنام و شهره عام و خاص شده بود.
تعداد زیاد سوانح هوایی در هواپیمای بوئینگ و نیز انتشار گزارشی از سوی رسانههای آمریکایی پیرامون استفاده از قطعاتی با اشکالات فنی باعث شده بود ظن همه بهسوی سقوط هواپیمای اوکراینی بهواسطه نقص فنی برود. فاجعه بوئینگ در حدی بود که سیانان در گزارشی نوشت که بوئینگ را دلقکها طراحی کردهاند!
ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه یعنی کمتر از ۲ ساعت پس از شلیک موشک و سقوط هواپیما، فرمانده نیروی هوافضای سپاه موضوع را به فرمانده کل سپاه اطلاع میدهد و فرمانده کل سپاه نیز مقامات ستادکل نیروهای مسلح را در جریان این واقعه قرار میدهد.
در ستاد کل نیروهای مسلح ابتدا مقاومتهایی درزمینهٔ پذیرش این مسئله وجود دارد؛ چراکه اتفاق رخداده آنچنان غیرقابلباور و برخلاف پروتکلها و دستورالعملهاست که احتمال بروز آن اگر نگوییم غیرممکن، اما بسیار کم است؛ طبیعی بود در این فضای سیاسی ضد ایرانی فضای مجازی مرجع خوبی برای بررسی این سانحه هوایی خاص نباشد. از نگاه کارشناسان سامانه تور-ام ۱ که در سیستم نامگذاری ناتو با اسم SA-۱۵ شناخته میشود، یک سامانه دفاع هوایی نقطهای برد کوتاه است که در آن سیستم رادار و پرتاب موشک روی یک شاسی شنیدار یکپارچهشده است و برد درگیری آن بین ۸ تا ۱۲ کیلومتر است.
این سامانه ۲ رادار کشف و ردگی دارد که رادار کشف اطلاعات اولیه هدف را به کاربر میدهد و کاربر پس از کشف هدف برای ردگیری آن اقدام به چرخاندن رادار ردگی به سمت هدف میکند. این سامانه ازآنجاکه یک سامانه درگیری دربرد کوتاه است، رادار آن قابلیت تشخیص نوع هدف را ندارد و اپراتور باید با هماهنگی مرکز اقدام به شلیک کند؛ بااینحال برای آنکه کاربر بتواند هدف را بهصورت چشمی هم شناسایی کند، یک سامانه الکترواپتیکی نیز در تور-ام ۱ تعبیهشده تا کاربر بتواند هدف را ببیند، لیکن این سامانه ازآنجاکه از نوع مرئی و اپتیکی است، در زمان تاریکی هوا یعنی در زمان وقوع حادثه هواپیمای اوکراینی کاربرد ندارد و کاربر نمیتواند در تاریکی هدف خود را ببیند.
بااینحال از غروب روز چهارشنبه ۱۸ دی تیم بررسی سانحه در معاونت بازرسی ستادکل نیروهای مسلح تشکیل میشود، اما تشکیل تیم بررسی سانحه به معنای قطعیت در وقوع سانحه نبود، بلکه این تیم به دنبال بررسی شواهد و قرائن گشت تا قطعیت ساقط شدن هواپیما با شلیک سامانه پدافندی را اثبات یا رد کنند.
روز شنبه (سه روز پس از ماجرای سقوط) ستاد کل نیروهای مسلح طی یک بیانیه اعلام میکند که عامل انسانی باعث سقوط این هواپیما شده است، حسین طائب که در آن روزها در سمت فرماندهی سازمان اطلاعات سپاه فعالیت میکرده است درباره سقوط هواپیمای اوکراینی در جمع دانشجویان دانشگاه مشهد میگوید:
این سانحه از نظر عاطفی و اجتماعی روی مردم اثر گذاشت؛ اما باید توجه کرد که سازمان هواپیمایی کشور و مسئولان ذی ربط نظامی به هیچ عنوان به دنبال پنهانکاری دراینباره نبودند؛ بلکه از نخستین ساعات وقوع حادثه تا زمان انتشار بیانیه به دنبال حقیقت یابی رفته و تشکیل دادگاه و پرداخت دیه (غرامت) به بازماندگان نشانی از همین شفافیت درباره سرنوشت هواپیمای اوکراینی است.
طائب در ادامه این جلسه یک نکته قابل توجه را بیان کرده و میگوید:
آیا [چنین واقعهای] دفعه اول است؟ یا در دنیا در چندین کشور پیشرفته حوادث مشابه اتفاق افتاده اما نیامدهاند صادقانه بگویند. بعضی موقعها بعد از چندین سال، بیست سال، سی سال آمدهاند گفتهاند. بعضی موقعها بعد از پنجاه سال گفتهاند که آن هواپیمایی که آن دفعه خورد، اینطور بود...
اما منظور فرمانده سابق اطلاعات سپاه از لاپوشانی کشورهای پیشرفته کدام موارد بوده است؟
پرواز شماره ۹۰۲ کره جنوبی
در تاریخ ۲۰ آوریل ۱۹۷۸ هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ کرهای از مبدأ پاریس به مقصد شهر سئول پایتخت کره جنوبی در حال پرواز بود؛ مسیر هوایی انتخابشده از دریای شمال، اقیانوس اطلس شمالی به سمت فرودگاه Anchorage در آللاسکا بود تا پس از یک توقف در این فرودگاه به سمت مقصد نهایی که شهر سئول بود به پرواز درآید؛ اما در میانه مسیر و براثر خطای ناوبری، هواپیما بهاشتباه وارد مسیری با زاویه تند به سمت جنوب شرقی شده و بهتدریج به حریم هوایی شوروی در نزدیکی مرز فنلاند نزدیک میشود.
بنابر گزارشها موجود رادارهای دفاع هوایی شوروی نزدیک شدن هواپیمای ناشناس را از فاصله حدود ۴۰۰ کیلومتری ثبت میکنند؛ با نزدیکتر شدن هر چه بیشتر هواپیما به حریم هوایی این کشور، دستور به پرواز درآمدن هواپیمای شکاری رهگیر سوخو ۱۵ نیروی هوایی این کشور صادر میشود.
خلبان جنگنده شوروی بارها تلاش میکند از طریق خطوط مختلف ارتباط و گردش به سمت راست و چپ هواپیما، خلبان کرهای را از ورود اشتباه به حریم هوایی این کشور مطلع کند اما هواپیمای کرهای نه تنها پاسخی به پیامهای ارسالشده نمیدهد بلکه چرخش شدید ۹۰ درجهای به سمت مرز شوروی و فنلاند انجام میدهد؛ درنهایت فرماندهی دفاع هوایی شوروی به خلبان جنگنده سوخو ۱۵ دستور شلیک موشک و سرنگونی هواپیمای ناشناس را میدهد.
خلبان روسی تلاش میکند تا فرماندهان خود را قانع کند هواپیمای مذکور از مدلهای جاسوسی متعلق به سازمان ناتو نبوده و یک هواگرد غیرنظامی است اما فرماندهان پدافند شوروی اصرار بر سرنگونی آن داشتند.
درنهایت خلبان جنگنده ۲ تیر موشک حرارت یاب R-۶۰ ب سمت هواپیمای کرهای شلیک میکنند؛ هواپیما منهدم یا سرنگون نمیشود اما کنترل آن برای خلبان بهسختی انجام میشد و درنهایت با خوششانسی محض موفق به فرود اضطراری روی یک دریاچه یخزده در نزدیکی مرز شوروی با فنلاند شد.
اما واکنش رهبران شوروی به این اقدام چه بود؟ اگرچه هواپیمای کرهای براثر خطای ناوبری به شکل غیرقانونی وارد حریم هوایی شوروی شده و اقدام برای رهگیری آن کاملاً قانونی محسوب میشد اما با توجه به اینکه خلبان جنگنده رهگیر کاملاً از غیرنظامی بودن پرواز مطمئن بوده و آن را به فرماندهان خود گزارش کرده بود، اصرار بر شلیک و سرنگونی هواپیما که درنهایت با خوششانسی منجر به فرود اضطراری و کشته شدن تنها ۲ سرنشین از مجموع ۹۷ سرنشین شد میتوانست تبعات سیاسی سنگینی برای مسکو داشته باشد؛ مسافران پرواز به مدت ۲ روز و خلبان و خدمه پروازی به مدت ۹ روز در خاک شوروی نگهداری شدند.
خدمه پرواز کرهای ناچار به اعتراف مکتوب در خصوص حادثه و اعلام عدم تبعیت از دستورات پدافند هوایی شوروی شدند؛ همچنین این کشور از دولت کره جنوبی درخواست ۱۰۰ هزار دلار وجه نقد بابت مراقبت و نگهداری از سرنشینان پرواز کرهای کرد.
اتحاد جماهیر شوروی هرگز حاضر به همکاری با کارشناسان هوانوردی بینالمللی نشد؛ جعبه سیاه هواپیما را به مقامات کرهای تحویل نداد؛ هواپیما اوراقشده و به یک مرکز نگهداری ضایعات هوانوردی منتقل شد و بهطورکلی هیچگونه اطلاعاتی در خصوص علت سانحه بهجز روایت رسمی خودشان منتشر نشد؛ البته اگر نویسندگان فکت نامه" کشور شوروی بهعنوان رهبر بلوک شرق و یکی از دو ابرقدرت دوران جنگ سرد را "غیر پیشرفته" محسوب نکنند.
پرواز ایتاویا ۸۷۰
در تاریخ ۲۷ ژوئن ۱۹۸۰ هواپیمای DC-۹ از مبدأ فرودگاه بولونیا به سمت پالرمو در جنوب ایتالیا در حال پرواز بود در نزدیکی جزیره پونزا در دریای تیرنی سقوط کرده و کلیه ۸۱ سرنشین آن کشته میشوند.
همزمانی این حادثه با برگزاری یک رزمایش هوایی بزرگ در جنوب ایتالیا میان چند کشور عضو ناتو (امریکاف انگلیس، ایتالیا) و لیبی موجب شد تا از همان زمان فرضیاتی در خصوص احتمال سرنگونی این هواپیما با شلیک موشک مطرح شود؛ فرضیاتی که به مدت ۳ دهه قویاً از سوی مقامات رسمی کشور ایتالیا رد میشدند تا اینکه در دهه اول ۲۰۰۰ این پرونده مجدداً از سوی چند ارگان رسمی و غیر رسمی این کشور پیگیری شده تا شواهد مربوط به این حادثه جمعآوری شود. بر اساس گزارش منابع داخلی ایتالیا در حین عملیات شبیهسازی نبرد هوایی نزدیک میان دو جنگنده متعلق به ناتو و لیبی، موشک شلیکشده از جنگندهها به هواپیمای مسافربری ایتالیایی اصابت کرده و منجر به سرنگون شدن آن میشود.
درنهایت در ۲۳ ژانویه ۲۰۱۳، دادگاه کیفری عالی ایتالیا حکم داد که شواهد واضحی وجود دارد که نشان میدهد هواپیما توسط موشک ساقطشده است، اما باگذشت ۱۰ سال از همین دادگاه هنوز هیچکدام از عواملی که در این فاجعه دخیل بودند شناسایی یا محاکمه نشدهاند.
پرواز ۰۰۷ کره جنوبی
در تاریخ ۱ سپتامبر ۱۹۸۳ هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ کرهای از مبدأ فرودگاه جان اف کندی نیویورک به سمت شهر سئول پایتخت کره جنوبی در حال پرواز بود که مشابه با حادثه ۵ سال قبل، براثر خطای ناوبری بهاشتباه وارد حریم هوایی شوروی در شبهجزیره کامچاتکا میشود؛ در این مورد نیز دفاع هوایی شوروی ۲ فروند جنگنده سوخو ۱۵ را به پرواز درمیآورند تا با اسکورت بوئینگ ۷۴۷ شلیک اخطار با گلولههای توپ و ارسال پیامهای رادیویی هواپیمای کرهای را از مسیر اشتباه خارج کنند اما خدمه پروازی کرهای از هیچکدام از این اقدامات آگاه نمیشوند.
یکبار دیگر علیرغم اینکه غیرنظامی بودن هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ برای خلبانهای روس و پدافند هوایی شوروی واضح و قطعی بود، دستور شلیک صادر میشود؛ با شلیک دو موشک کوتاه برد R-۶۰ این بار بوئینگ کرهای کنترل خود را بهطور کامل ازدستداده و سرنگون میشود که منجر به مرگ ۲۶۹ سرنشین این هواپیما شد.
بنابر اسنادی که پس از فروپاشی شوروی منتشر شد، یوری آندروپف رهبر وقت شوروی به توصیه وزیر دفاع "دمیتری آستینوف" قصد داشته تا هیچ گونه اطلاعیه رسمی در خصوص این سانحه منتشر نکند زیرا با توجه به سقوط هواپیما در دریا، شواهد خاصی از این موضوع در اختیار کشورهای دیگر قرار نمیگرفت اما بعدها به توصیه وزیر امور خارجه وقت، تصمیم به اعلام سرنگونی به دلیل ورود غیر قانونی هواپیما، عدم تبعیت از دستورات و ترس از اقدام نظامی علیه شوروی میگیرند.
پرواز ۶۵۵ ایران ایر
در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ هواپیمای ایرباس A-۳۰۰ ایرانی از مبدأ تهران به مقصد دوبی پس از توقف کوتاه در بندرعباس به مسیر پروازی خود به سمت امارات متحده عربی ادامه میداد که با شلیک دو فروند موشک RIM-۶۶ استاندارد از ناوشکن امریکایی "وینسنس" از کلاس تایکاندروگا سرنگون شده و کلیه ۲۹۰ سرنشین آن به شهادت میرسند.
امریکاییها علی رغم پذیرش مسئولیت این حادثه، توجیهات عجیبی در خصوص این حادثه مطرح کردند؛ از جمله اینکه رادار ناوشکن امریکایی هواپیمای ایرانی را با یک فروند جنگنده F-۱۴ نیروی هوایی ایران اشتباه گرفته و آن را خطری برای ناوشکن تلقی کرده بودند در حالی که رادار پیشرفته AN-SPY۱ ناوشکنهای کلاس تایکاندروگا که با گذشت ۴ دهه همچنان ستون فقرات نیروی دریایی امریکا را تشکیل میدهند احتمالاً قادر به تشخیص تفاوت سطح مقطع راداری یا سرعت یک جنگنده با هواپیمای مسافربری بوده است و همچنین امریکاییها به عنوان سازنده این جنگنده به خوبی میدانستند F۱۴ توانایی حمله به اهداف زمینی و دریایی و شلیک موشک ضد کشتی را ندارد و طبیعتاً نمیتواند خطری برای ناوشکن آنها باشد.
تحلیلگرانی که حاضر به رعایت جنبه انصاف و در نظر گرفتن مسائل فنی نیستند معتقدند ناوشکن امریکایی با رادار فوق پیشرفته و تکنولوژی برتر غربی میتواند دچار اشتباه در تشخیص جنگنده از هواپیمای مسافربری شود اما رادار یک سامانه پدافندی روسی با برد بسیار کم نباید دچار اشتباه در تشخیص ورود موشک کروز به محدوده عملیاتی خود شود (یا اینکه احتمالاً امریکا را در دسته "کشورهای پیشرفته" محسوب نخواهند کرد).
دو سرنگونی در اوکراین
در تاریخ ۴ اکتبر ۲۰۰۱ یک فروند هواپیمای مسافربری توپولوف ۱۵۴ از مبدأ تلآویو به سمت شهر نووسیبرسک در خاک روسیه در حال پرواز بر فراز دریای سیاه بود.
همزمان پدافند هوایی کشور اوکراین با همراهی ارتش روسیه در حال برگزاری یک رزمایش مشترک پدافندی در شبهجزیره کریمه بودند؛ پرسنل پدافندی ارتش اوکراین با سامانه پدافندی S-۲۰۰ و روسها با سامانه S-۳۰۰ به سمت یک هدف پرونده بدون سرنشین شلیک میکنند؛ موشک اس ۳۰۰ روسی موفق به سرنگونی هدف میشود اما موشک اس ۲۰۰ اوکراینی با اختلاف از کنار هدف عبور کرده و بهجای اینکه مکانیزم خودانهدامی آن فعال شود، به سمت هواپیمای مسافربری Tu-۱۵۴ خطوط هوایی سیبریا رفته و به آن اصابت میکند. کلیه ۷۸ سرنشین هواپیما کشته میشوند؛ مقامات و رسانههای اوکراینی در ابتدا به دنبال انکار کامل دست داشتن خود در سرنگونی هواپیما بودند؛ برخی نیز تلاش میکردند این حادثه را به نیروهای روسی حاضر در این منطقه مرتبط کنند اما سرانجام باگذشت ۲۰ روز از این حادثه، لئونید کوچما رئیسجمهور وقت اوکراین با حضور در تلویزیون رسمی این کشور مسئولیت حادثه را پذیرفته و دولت اوکراین بدون اینکه دادگاه کیفری برای عوامل این فاجعه برگزار کند به خانواده قربانیان این حادثه ۲۰۰ هزار دلار غرامت پرداخت میکند (مقایسه شود با اعلام رسمی جزئیات حادثه پرواز ۷۵۲ در ایران پس از گذشت ۳ روز و برگزاری چندین دادگاه رسمی در خصوص جزئیات حادثه).
همچنین در تاریخ ۱۷ جولای ۲۰۱۴ یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۷۷ خطوط هوایی مالزی از مبدأ آمستردام به سمت کوالالامپور در حال پرواز بود که بر فراز آسمان شرق اوکراین و استان لوهانسک هدف اصابت یک تیر موشک پدافندی Buk-M۱ قرارگرفته و سرنگون میشود که منجر به کشته شدن ۲۸۳ سرنشین آن شد.
با توجه به اینکه هر دو کشور روسیه و اوکراین بهعنوان طرفهای درگیر در استان لوهانسک کاربر سامانه پدافندی "بوک" ساخت شوروی سابق بودند، هیچگاه مشخص نشد کدام طرف مسئول سرنگونی پرواز MH-۱۷ مالزیایی بوده است و باگذشت بیش از ۸ سال از این ماجرا مسکو و کییف یکدیگر را متهم به سرنگونی این هواپیما میکنند و هیچ دادگاه بینالمللی نیز موفق به تشکیل پرونده رسمی و مشخص کردن جزئیات این حادثه نشده است.
اواخر بهمن سال ۱۳۹۹ سازمان هواپیمایی کشور گزارش فنی سقوط هواپیمای اوکراینی را منتشر کرده و علاوه بر آن تیم تحقیقاتی از کشور اوکراین به ارزیابی صحنه و بقایای این هواپیما پرداختهاند؛ این سطح از شفافیت و نیز برگزاری جلسات علنی دادگاه باعث شده است تا این تراژدی بهصورت کامل کالبدشکافی شده و تمامی ابعاد آن قابلبررسی باشد؛ در برابر آن نزدیک به نیمقرن است که بسیاری از کشورهای غربی حاضر نیستند درباره چند پرونده جنجالی توضیح داده و در برخی موارد چون سقوط پس از سالها پرواز ایتالیایی بدون هیچ توضیحی تنها حاضر به دادن غرامت شدهاند. این استاندارد دوگانه از سوی رسانههای غربی؛ خطی است که لاشه پرواز اوکراینی را به راب مکایرسفیر انگلیس در تهران وصل کرد!