* ای کاش دستگاه دیپلماسی و مسئولین آن انقلابیتر از این بودند
علی حسنزاده به نمایندگی از سوی بسیج دانشجویی به ایراد سخنانی در محضر مقام معظم رهبری پرداخت که متن کامل این سخنان به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَکْبَرَ، وَ یَا عِیدَ أَوْلِیَائِه،السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَکْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ، وَ یَا خَیْرَ شَهْرٍ فِی الْأَیَّامِ وَ السَّاعَاتِ. السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى لَیْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِی هِیَ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر
رهبر معظم انقلاب، سلام علیکم
اگر چه شوق حضور در خدمت حضرتعالی و در جمع باصفای دانشجویان و مسئولین محترم نظام را داریم، اما دلمان با مردم بحرین است که در سکوت مدعیان دروغین حقوق بشر، مظلومانه توسط حاکمیت نامشروع آل خلیفه شکنجه شده و شهید می شوند، نگاهمان به چشمان اشک آلود کودکان مظلوم عراقی و افغانستانی است که ناباورانه کشته شدن پدران و مادران خویش را به نظاره نشسته اند!
قلبمان برای ملت مظلوم سوریه می تپد که در آتش کینه شکست اسرائیل کودککش در جنگ های سی وسه و بیست و دو روزه، می سوزد. از فقر و درماندگی مسلمین سومالیایی و زنده زنده سوزانده شدن مسلمانان مظلوم میانماری در آتش بودائیان بغضمان گرفته است.
و حال می بینیم که چگونه حاکمان خائن برخی کشورهای عربی، دلارهای نفتی را برای کشتار مسلمانان و ترویج ترور و خشونت در بلاد مسلمین خرج می نمایند. الحق که اینان مروجین حقیقی اسلام ناب آمریکایی اند.
ای کاش دستگاه دیپلماسی و مسئولین آن انقلابی تر از این بودند! و ای کاش اینقدر آرزو نمی کردیم که جای فلان سفیر و فلان وزیر بودیم تا از ظرفیت پیش آمده بیداری اسلامی برای وحدت مستضعفان عالم بهره بیشتری بریم و اینقدر به دنبال تلاش برای از سرگیری روابط با کشوری نباشیم که خط و ربطش در فتنه 88 و ترور دانشمندان هسته ایمان واضح و آشکار است!
1. شرایط کنونی جهان و به تبع آن شرایط داخلی وضعیت حساسی است. از سویی با هوشیاری و تدابیر عالمانه باید مراقب نقشه های شوم شیاطین ظالم و سلطه گر باشیم و از سویی با درایت و تیزبینی، کشورمان را به قله های پیشرفت و عدالت برسانیم.
از اینکه در این مسیر پرفراز و نشیب، چنین مسئولان خدمتگزار و مخلصی داریم خدا را شاکریم؛ اما گاه شاهد صحنه هایی هستیم که در آن اخلاق شایسته یک کارگزار حکومت اسلامی مشاهده نمی شود.
طرح ادعاهای بدون سند و اثبات نشده در محاکم قضائی، تهمت، تخریب، دروغ توسط برخی مسئولان و رسانه های وابسته به آنان علیه مسئولین دیگرنظام! روزنامه ای علیه روزنامه دیگر، سایتی علیه سایت دیگر! چرا اخلاق اسلامی در هنگامه تصدی پست ها به فراموشی سپرده می شود؟
مردم، خادمین خویش را راهی مجلس نکرده اند تا در روزگاری که دشمنان اسلام شب و روز برای توطئه علیه ایران برنامه ریزی میکند در حالیکه تعطیلات چند هفته ای خود را سپری میکند دولت را به حل مشکلات مردم تشویق کند.
دولتی که علاوه بر تهاجمات دشمن باید با مسائل حاشیه ای خود ساخته اش دست و پنجه نرم کند و معدود نمایندگانی هم با استفاده از مصونیت پارلمانی هر گزافه ای را از تریبون خانه ملت، خوراک رسانه های دشمن کنند.
در رابطه با احزاب، جبهه ها و گروههای سیاسی کشور 2 نکته مهم وجود دارد
اولا: برنامه محوری باید سرلوحه حضور این جریانات سیاسی در عرصه انتخاباتی کشور باشد. آیا وقت آن نرسیده است تا احزاب سیاسی به جای تخریب و نفی دیگران، به بلوغ رسیده و با برنامه محوری به اثبات خود پرداخته و آینده کشور را تضمین نمایند؟
ثانیا: تجدیدنظرطلبانی که در انتخابات 88 کارنامه ای جز روسیاهی و سرافکندگی از خویش باقی نگذاشته اند جدا از اینکه می باید از اقدامات گذشته خویش برائت جسته و از محضر ملت ایران عذر خواهی نمایند -هرچند بسیار دیر شده است- برای قرارگرفتن در مناصب بالای حکومتی نیز هیچ وجهه ای نخواهند داشت.
2. نظام سلطه در سه دهه رویارویی خود با نظام اسلامی و ملت ایران لحظه ای از ضربه زدن و تهاجم دست برنداشته است. شکست در میدان هشت سال دفاع مقدس و در عرصه نظامی و ایمانی، تمرکز دشمن را به حوزه هایی چون فرهنگ و اقتصاد کشانده است.
ایجاد کمربند فلج کننده ی تحریم- بنابر تعبیر دشمنان- و افزایش فشار از درون حاکمیت نقشه پلیدی است که محور صهیونیستی-آمریکایی در حال اجرای آن است.
دشمنان مردم ایران بدانند که این ملت با همت مسئولین و صبر و خویشتنداری، با قوت و قدرت از این گردنه عبور خواهد کرد. دانشجویان مسلمان امروز در اندیشه تحقق این اراده هستند که هرگاه که خواستیم درب چاه های نفت خویش را ببندیم و این آرزو به فضل الهی در آینده بسیار نزدیک به بار خواهد نشست و این شدنی است.
مردم از اینکه دشمنان ما تحریم را بر ما تنگ تر نموده اند خم به ابرو نمی آورند. ما اگر لقمه نانی داشته باشیم 75میلیون نفری این لقمه را خواهیم خورد.
توصیه ما به سران کشورهای تحریم کننده این است، فکری برای مصایب مردم کشورتان کنید که بحران اقتصادی ناشی از فروپاشی لیبرال – دموکراسی غربی را متحمل شده اند. در اندیشه روزی باشیدکه ملت های غربی از خدمات شبانه روزی شما به ثروتمندان صهیونیستی پرده غفلت را برمی افکنند و ریشه اصلی فلاکت خویش را در می یابند.
همچنین نهادهای فرهنگی بویژه رسانه ملی باید سرفصل فرهنگ اقتصادی را در دستور کار خود قرار دهند. الگو سازی فرهنگ اقتصادی، اصلاح الگوهای فعلی، طراحی سنگرهای مقاومت در تهاجم اقتصادی یا همان اقتصاد مقاومتی از جمله این موارد است. چرا خانواده ایرانی باید سرمایه خود را به جای سرمایه گذاری در تولیدات مفید داخلی در بازارهای ارز و سکه و زمین و مسکن مصروف دارد؟
در شرایط نیاز شدید مردم به مسکن، 327 هزار واحد مسکونی معادل 10 درصد خانه های شهرتهران خالی است. تجمل گرایی، ریخت و پاش ها و اسراف همچنان در برخی خانواده های ایرانی رواج دارد. تبلیغات کالاهای خارجی علی رغم بخشنامه ها و مصوبات در سطح شهر موج می زند.
خصوصی سازی و اجرای سیاست های کلی اصل 44 نباید شعاری باشد. خصوصی سازی باید از باشگاههای فوتبال شروع شود که پول بیت المال مسلمین لا تعد و لا تحصی خرج می شود.
چرا باید مجموع دستمزد سالیانه اعضای یکی از تیم های لیگ برتر با مجموع حقوق سالیانه اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر برابری کند؟ آیا این بی عدالتی و اسراف در بیت المال نیست؟ آیا این موضوع موجب سرخوردگی فعالین حوزه علم و فناوری نیست؟بگذریم از نابسامانی های فرهنگی بدون کنترل و الگوسازی های هنجارشکن برخی بازیکنان.
بگذارید از درد دل مردم و خون دلی که آنان از دست زالوصفتان، مرفهان بی درد و اخلال گرانی که همچون اختاپوسی کریه بر اقتصاد و نظام بانکی ما چنبره زده اند نیز یادی کنیم. تا کی نظام اقتصادی ما بازیچه دست افرادی شود که با پول مردم مستضعف به آلاف و علوف رسیده اند.
و صد البته انتظار پایان ناپذیر مردم استمرار برخورد قاطع دستگاه قضایی با مفسدین اقتصادی و اجرای فرمان هشت ماده ای مقام معظم رهبری با کمک سایر قواست.
3. در زمینه ی مسائل آموزشی و اسلامی شدن دانشگاهها کار های خوبی آغاز شده است. حرکت های انقلابی و خیز بهجت آفرین وزارت علوم در این راستا ستودنی است. وجود دانشگاه تک جنسیتی و جلوگیری از اختلاط غیر لازم دختران و پسران دانشجو در محیط علمی امری عقلانی و مطابق با شرع مقدس است.
هرچند باید در آگاه سازی دانشجویان و اساتید تلاش بیشتری نمود. اسلامی شدن دانشگاهها همچنان از مطالبات جدی دانشجویان است که آن چنان که شایسته است پیشروی ندارد. در باب کرسی های آزاداندیشی نیز تلاش شایسته ای انجام شده است که گزارش آن خدمت حضرتعالی تقدیم می شود اما 2 مانع اصلی در راه تحقق جدی کرسی های آزاداندیشی وجود داد:
الف) محافظه کاری رئوسای دانشگاه های آموزش عالی که بی تأثیر از سیاست گذاری های وزارت مربوطه نیست
ب) و آنکه کرسی مخالف در این آزاداندیشی ها خالی مانده ومخالفین حضور پیدا نمی کنند.
نقطه حساس و مظلوم در امور آموزشی ما بحث فرهنگی و تربیتی است. چرا مدیران آموزش عالی بویژه رؤسای محترم دانشگاهها به پیوست های فرهنگی و تبعات اقدامات و تصمیم گیری های خویش دقت نظر ندارند؟
چرا بازخوردهای فرهنگی دانشجوی پولی و دکترای 50 میلیونی در کنار همه توجیهات و دلایل مقامات محترم آموزش عالی در نظر گرفته نمی شود؟ چرا خوابگاههای دانشجویی از جهت فرهنگی – تربیتی مورد غفلت واقع شده اند و چرا با خصوصی سازی خوابگاهها این ضعف موجود به عنوان خطر آینده در دید مسئولین تصمیم گیر جایگاهی ندارد؟
اگر گریزی از دل این مطلب به مباحث فرهنگی کشور نیز بزنیم، باید بگوییم اگر چه شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان قرارگاه فرهنگی کشور در ساختار تشکیلاتی نظام تعبیه شده است؛ اما همچنان، وجود نگاه عمیق و دقیق به مسائل فرهنگی کشور، وحدت جهت، هماهنگی نهادهای متولی فرهنگی و پیشرو بودن حوزه فرهنگ ایرانی- اسلامی در القای سبک زندگی انقلابی داخل و خارج کشور جزو دعاهایی است که امیدواریم به زودی مستجاب گردد. الهی آمین!
4. جنبش های دانشجویی از نعمت ها و برکات بزرگ انقلاب اسلامی ایران است. اگرچه پیش از انقلاب تشکل هایی در دانشگاه ها فعالیت می کردند اما سرزندگی، پویایی و حضور فعالانه در صحنه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مسائل داخلی و خارجی کشور از ویژگی های جنبش های فعلی دانشجویی است.
و البته اگر خویشتن را به نقد بنشینیم هنوز در ایجاد تشکیلات منسجم و ساختارمند که عهده دار تربیت جوان مؤمن انقلابی بشود، اشکالات مهمی را برخود وارد می دانیم.
ورود در حوزه های علمی-تخصصی و کمک به روز و مؤثر به نهادهای حاکمیتی نیز نیاز به کار بیشتری از سوی جنبش دانشجویی دارد.
جنبش دانشجویی علاوه بر خویش انتقادی از ابراز گلایه در مورد نحوه مواجهه نهادهای مسئول با خود نمی هراسد.
برخورد با دانشجو و تشکل های دانشجویی باید با سعه صدر و آستانه تحمل بالا باشد. ما علاوه بر دعوت خویش به رعایت قانون، از این که قوه قضائیه قاطعیت لبریز خویش را در قلع و قمع سایت ها و وبلاگ ها، فعالین دانشجویی و تشکل های آنان به کار می برد ابراز تأسف شدید می کنیم.
امری که پس از حمایت صریح معظم له از فرزندان انقلابیتان در سخنرانی ابتدای امسال نیز اصلاح نگردیده است. چرا ریاست محترم قوه قضائیه در کنار مسئولین دو قوه دیگر، مدیران رسانه ملی و سایر مسئولین مربوطه از حضور در مجامع دانشجویی و تشکل ها امتناع می ورزند و پاسخگوی مطالبات دانشجویی نیستند؟
چرا محدودیت های جدید علیه جنبش دانشجویی اعمال می شود؟ چرا برخی نهادها به دلایل نامشخص بیش از 9 ماه است که از صدور مجوز برای برگزاری تجمعات دانشجویی اجتناب می ورزند؟ آیا ما اجازه نداریم اعتراض خود را به جنایات و مظلوم کشی آل فلان و آل بهمان در مقابل سفارت خانه آن کشور به تصویر کشیم؟
و در خاتمه یک دغدغه همیشگی. امر به معروف و نهی از منکر. مسئولین محترم نظام، سران قوا، و آحاد ملت می بایست آنقدر دعوت به معروف و پرهیز از منکر را به یکدیگر تذکر دهیم تا این فریضه الهی نهادینه گردد. وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ إِلَّا کَنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی.
و باز هم از همه ی مسئولین می خواهیم با کنار گذاشتن اختلافات و سلیقه ها فکری برای حجاب و عفاف دختران و جوانان مؤمنی کنید که تنها نیاز به هدایت و آگاه سازی دارند و صد البته این نافی برخورد با هنجارشکنان عفت عمومی نمی باشد.
والسلام علی عبادالله الصالحین
* امیدواریم خطوط قرمز در قوه قضائیه رنگ و بوی دیگری نگیرد
علی جمشیدی دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل به نمایندگی از این اتحادیه دانشجویی به بیان نظرات خویش پرداخت.
متن کامل این سخنرانی به شرح ذیل است:
خالصانهترین سلامها و درودهای اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل را خدمت رهبر فرزانه انقلاب تقدیم مینمایم؛ و آرزو دارم که شما، فرزندانتان در دانشگاه را همچون قبل فراموش نفرمائید که ما همواره محتاج دعای خیر حضرتعالی هستیم. به امر حضرتعالی مرقومهای از نظراتمان آماده کردهایم که خدمتتان قرائت میکنم.
ابتدا در باب بیداری اسلامی
باید از موهبتی بگوئیم که به سبب مجاهدتهای بنیانگذار انقلاب اسلامی اکنون فرازهای دیگری از رشد و بالندگی خود را سپری میکند و آن به فعلیت رسیدن حقیقتی است که امروز مرزهای ایران اسلامی را در نوردیده و با عبور از خاورمیانه و آفریقا، دیری نخواهد گذشت که شاخ آمریکا را نیز بشکند!
نظامی که از همان ابتدا با هجمههایی از سوی نظام استکبار مواجه شد.
آنها اول از همه فاز «ترور» را پیش گرفتندکه امروز برخلاف ادعای غربیها، ایران اسلامی با تقدیم قریب 17 هزار شهید، خود اولین قربانی ترور در جهان است و در فاز دوم بیش از چهل کشور دنیا جنگی هشتساله را به ملت مظلوم ایران تحمیل کردند، در حالی که در نهایت حتی یک وجب از خاک این مرز و بوم به دست بیگانگان نیفتاد.
آنچه با عنوان عصاره جمهوری اسلامی برای ملتهای دیگر جهان قابل الگوگیری است، عنصر مقاومت است. مفهومی که تمام تمرکز بدخواهان نیز، تلاش برای تضعیف آن است. مطمئناً یگانه راه دستیافتن به انرژی هستهای، فناوریهای نوین، گذر از تحریمهای پیاپی و سنگین، تمرکز بر مقاومت اسلامی بوده و هست و یقین داریم که ملتهای منطقه با تاسی از این مولفه، دیکتاتورهای دست نشانده آمریکایی را یکی پس از دیگری به زیر کشیدند و به اذن خدا نزدیک است روزی که ملت مسلمان عربستان نیز کاخهای آل سعود، این سگ پاسبان اسرائیل و قاتل مردم بحرین، یمن و سوریه را بر سر آنان خراب کند و طومار کانون فتنه، یعنی خائنالحرمین را در هم بپیچند.
در باب مسئله مهم مقاومت
بر ما روشن است که نه دشمن، از دشمنی خود با انقلاب اسلامی و آرمانهای آن میکاهد و نه ما ذرهای اهل عقبنشینی هستیم. واقعیت آن است که اگر ما هم اکنون تمامی داشتههای خود را دو دستی تقدیم غرب کنیم، نظام استکباری یک قدم از گستاخیهای خود در حق این ملت کوتاه نخواهد آمد.
ما معتقدیم تحریم نفتی، همان خیر کثیری است که علیرغم فشارهایی که بر ملت ما میآورد، نویدبخش اقتصادی مستقل از نفت است و تحریم بانکی نیز چیزی نخواهد بود جز بهترین فرصت برای حذف ارز واسط در مبادلات تجاری ایران با دیگر کشورهای دنیا. بیشک همین حربه حذف دلار و یورو، از مبادلات اقتصادی ایران با دیگر کشورها، ضربهای اساسی بر پیکره اقتصاد بحرانزده اروپا و آمریکاست. و همه اینها گواه این است که ملت ایران یکبار دیگر اثبات خواهد کرد که "حسبنا الله و نعم الوکیل".
و اگر باور داریم که "ان تنصروالله ینصرُکم و یثبت اقدامکم" روشن است که پس از بدر و خیبر، چیزی جز فتح مکه نخواهد بود.
رهبر معظم انقلاب
ما دانشجویان نگرانیم از آن که در سال منتهی به انتخابات ریاست جمهوری عدهای با دیو و دلبرسازی از «مقاومت و سازش»، از مردمسواری انتخاباتی بگیرند و چه بد حیلهای است که برخیها از هم اکنون خواب همآغوشی با شیطان بزرگ را دیدهاند! چه فتنهگران مقهور از ملت در فتنه 88 و چه آنهایی که از اصولگرایی دکانی ساخته و برای رسیدن به ساختمان پاستور به تمام اصول پشت کرده و عدهای حتی ناجوانمردانه و غیرمنصفانه به نهادهایی چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که بیتردید نقش موثری در خط مقاومت اسلامی در منطقه دارد، هجمه آوردند.
ما دانشجویان مدتها است که دندان لق ارتباط با امریکا را کشیدهایم و اعلام میداریم که در دهان کسانی خواهیم زد که بخواهند به بهانه مذاکره با آمریکا خط مقاومت را تضعیف کنند.
در باب سیاستورزی و قبیله گراییهای سیاسی
اول، عدم نگاه واقعبینانه از سوی برخی مسئولین:
در عرصه سیاستورزی معتقدیم که امروز در میان گروههای فعال کشور 2 گروه، نگاهشان به مسائل کشور غیر واقعی است. نخست گروهی که همه شرایط کشور را سفید و منزه از ایراد میبینند و معالاسف اغلب مسئولیتهای اجرایی کشور را به دوش دارند و دسته دیگر افرادی که همه شرایط را سیاه مطلق میدانند و تاسف بیشتر که اینان نیز مسئولیتهای چون تقنین و مصلحتسنجی را بر عهده دارند و عجیبتر که در این میان، تنها ملاکِ این همه سفیدبینی و سیاهنمایی، توجه ویژه به حفظ اعتبار و ارتقا رتبه سیاسی گروهها و قبیلههای فعال در عرصه سیاست است.
دوم؛ وجود تکثر گفتمانی در فضای اجتماعی- سیاسی
مشارکت 65 درصدی در انتخابات مجلس، که در میان تحریم انتخابات از سوی برخی گروههای زخم خورده از ملت پدید آمد، بار دیگر ظرفیت مردمسالاری دینی در جمهوری اسلامی را به رخ جهانیان کشید و این مشارکت بالا میسر نبود جز با تعلق خاطرِ مردم به نظام و رابطه گرم امام و امت از یک سو و تکثر گفتمانی حاضر در صحنه انتخابات از سوی دیگر. اما عدهای از نیروهای انقلاب، وجود تکثر گفتمانی را یک مسئله بیهوده و عبث میدانند و شوربختانه برای اثبات مدعای خود حتی از هزینه کردن رهبر معظم انقلاب نیز فروگذار نبودند و جالبتر این که پاسخ مجلس نهم به حماسه آفرینی 12 اسفند ملت ایران در شروع کار، چیزی جز جدل بر سر انتخاب ریاست مجلس و فراکسیونسازی برای قبیلههای سیاسی خود نبوده است.
سوم؛ کار برای خدا و خدا یعنی انتخابات
ما دانشجویان هر ثانیه خدمتگزاری در انقلاب اسلامی را ارزشمند دانسته و فرصتی میدانیم که نباید به آسانی از دست برود؛ لذا توصیه ما به دولت محترم در سال آخر عمر آن این است که با پرهیز از حاشیهسازیهای سیاسی، نعمت خدمتگزاری را فراموش نکرده و تمامی قوای سهگانه و نهادهای حکومتی به دور از تنازعات سیاسی، فرصت مسئولیت و خدمت را غنیمت شمارند تا کاری ملموستر و مشهودتر صورت پذیرد. متاسفانه این روزها برخی افراد کارآمدی اقتصادی را با کارآمدی انتخاباتی اشتباه گرفتهاند و از تلاش برای ارائه گزارش در قبال کارهای نشده نیز فرو گذار نبودهاند.
در باب پیشرفت و مسئله تولید ملی
الف) پیشرفتِ بیعدالت، پسرفت است
گفتمان پیشرفت هم در بعد نظر و مفهومشناسی و هم در بعد عمل، میتواند دچار کژتابی و سوءاستفادههایی شود. از این رو در حالی که این گفتمان از نیازهای اصلی دهه چهارم از حیات انقلاب است، اگر به شیوه مرسوم در دهه 70 به غلط تبدیل به توسعه تک ساحتی شود، میتواند به ضد خود تبدیل گردد و سبب فربهشدن جمعیت اشراف و خردشدن استخوانهای مستضعفین زیر چرخدندههای صنعت شود. و متاسفانه تضاد طبقاتی شکل گرفته در سالهای گذشته، امروز به تضادی در لایههای عمیق فرهنگی و عقیدتی تبدیل شده است که بروز آن در جریان فتنه 88 در کف خیابانها کاملا مشهود بود. افرادی که این روزها منش سیاسی آنها تکرار همان رفتارهای جریان تکنوکرات است بدانند که در صورت عدم باز تعریف این گفتمان و اصلاح روندهایی که مشابهت با دوران فعالیت سیاسی کارگزارانیها دارد، راهی برای خدمت به انقلاب و حتی در نازلترین سطح، توانایی رأی آوری در انتخابات آینده را نخواهند داشت!
ب) پیشرفت یعنی ارتقاء سطح علمی و اسلامیسازی علوم
یکی از بزرگترین خیانتها به مفهوم پیشرفت، محدود کردن آن به زمینههای روبنایی و عمرانی چون ساختن فلان پل و یا تونل است. در واقع میتوان دو لایهی زیربنایی را برای پیشرفت لحاظ کرد. یک لایه، عرصه فرهنگ و لایه عمیقتر و دقیقتر، عرصه علوم انسانی.
باید به صراحت بیان کنیم که پیشرفت، بدون توجه به عرصههای فرهنگ اسلامی- ایرانی، قدم گذاشتن در سراشیبی سقوطی است که غرب سالها پیش آن را طی کرده است. این همان راهی است که اگر پی گرفته شود، کوچکترین نتیجهاش تذکر اخلاقی به آن خانم بازیگریست که در پای برج میلاد به عنوان نماد شهر مدرن و پیشرفته، مروج بدحجابیست!
و در لایه عمیق تر، این روزها تحول علوم انسانی چون توپ فوتبال بین وزارت علوم و شورای تحول پاسکاری میشود، که این خود مانعی جدی جهت عدم تحقق اهداف این عرصه شده است و گویا تحول در علوم انسانی برای این شورا و اعضایش دغدغهای دست چندمیست.
رهبر معزز انقلاب
بیش از 7 سال است که مطالبه میکنیم که تا کی قرار است چارچوبهای طراحی شده غرب و زمینبازی آنها ملاکی برای ارتقای اساتید و دانشجویان ما باشد! مطمئناً هیچ عقل سلیمی تایید نمیکند که دانشمندان و اساتید ما ثمره تلاشهای خود را به اصرار در نشریات ISI چاپ کنند و به رایگان در اختیار کسانی قرار دهند که در استثمار و تحریم علمی ما، از هیچ کوششی مضایقه نمیکنند. ما برآنیم که باید؛ علمی ملاک ارتقا باشد که گرهای از مشکلات کشور باز کند و مدام با خود زمزمه میکنیم که مگر تهرانیمقدم و امثال او چند مقاله ISI داشتند و مگر دانشمندان جوان هستهای ما برای خدمت به این نظام معطل تاییدیههای دانشیاری و استادیاریاند؟
ج) اقتصاد مقاومتی هسته اصلی پیشرفت
اولاً؛ در این زمینه باید گفت که متأسفانه برخی افراد از یک سو بنای آن دارند تا حمایت از کار و سرمایه ایرانی را مجددا به تنازع میان حمایت از کارگر یا حمایت از کارفرما تنزل دهند و از سوی دیگر بدون ارزیابی دقیق، توسعه فناوریها را در ضدیت با حقوق کارگران میدانند در حالی که برداشت ما این است که حمایت از کار و ایجاد امنیت شغلی، ارتقاء سطح توان تخصصی و آموزشِ توامان نیروها در کنار تامین حداقلهای معیشتی، ارزندهترین راه حمایت از کارگر و کارفرماست.
دوماً؛ در پاسخ به برداشت غلط برخی مسئولین در رابطه با حمایت از تولید کننده داخلی، باید گفت که قرار نیست اگر کالایی در داخل تولید میشود، واردات آن قطع شود. مسئولین باید در کنار واردات مدیریت شده، تمرکز خود را بر روی سیاستگذاریهای صنعتی به منظور ارتقاء توان تولیدکننده داخلی و حفظ مزیت رقابتی معطوف گردانند.
سوماً: یکی از چالشهای اصلی در زمینه تولید ملی، تمرکز زیاد داراییها در بازارهای غیرمولدی چون ارز، سکه و مسکن است؛ لذا مسئولین باید مالیات بر عایدی سرمایه در این بازارها را افزایش و متقابلاً حمایتهای هوشمندانهای از بازارهای مولد داشته باشند.
اما نباید از این بحث هم گذشت، که این روزها سازمانی عریض و طویل با سطح مبادلاتی برابر یک سوم اقتصاد کشور که حاصل قطرهقطره عرق جبین کارگران زحمتکش است، درگیر گروکشیهای سیاسی گردیده و شخصی متصدی این سازمان شده که ابهامات زیادی پیرامونش مطرح است و متاسفانه خلاء قانونی بر این بلاتکلیفی مدیریتی دامنزده است لذا به نظر میرسد که انجام تحقیق و تفحصی دقیق از این سازمان، عمق فاجعه را مشخص سازد.
و اما آزادی بیان
قطعا یکی دیگر از پارامترهای الگو شدن ایران اسلامی برای سایر ملل، توجه به مفهوم آزادی بیان در سایه قانون گرایی است.
ما دانشجویان به هیچ وجه منکر آزادی بیان مقید به قانون نیستیم اما سوال ما این است که چرا این وجه قانونمندی، فقط درباره برخی نیروهای انقلاب رعایت میشود؟ چرا قانون، زمانی که سایت نزدیک به ریاست مجلس مقاله قیاس نظام مقدس اسلامی با نظام شاهنشاهی را پوشش داد، سکوت کرد؟ ولی در مقابل، دانشجویان حزب اللهی منتقد که از سر دغدغه انتقادهایی را نسبت به عملکرد برخی مسئولین ولو با درجهای از اشتباهات لفظی عنوان میکنند، به حبس و جرائم نقدی سنگین محکوم میشوند .
گویا ریاست محترم قوه قضائیه آنقدر فرصت دارد که در رسانه ملی علیه مطالب یک وبلاگ اعلام موضع کند اما فرصت ندارد که علیرغم دعوتهای مکرر دانشجویان یک بار هم در صحن عمومی دانشگاه حاضر شود.
ما دانشجویان از تحدید آزادی بیان از سوی برخی مسئولان قوه قضائیه بیمناکیم. با وجود آنکه در این قوه اقدامات مناسب و قابل تقدیری در مقابله با برخی مفاسد صورت گرفته اما به نظر میرسد خطوط قرمز در قوه قضائیه رنگ و بوی خانوادگی گرفته است.
و اما نکته پایانی در باب دیپلماسی دیجیتال
امروز عرصه دیپلماسی دیجیتال به عنوان اصلیترین محفل برای پیادهسازی سیاستهای دیپلماسی عمومی از جانب کشورهای غربی پیگیری میشود در این زمینه میتوان گفت هویتزدایی، فرهنگزدایی و در مقابل اسطورهسازی و ایجاد الگوهای فکری- فرهنگی اصلیترین راهبردی است که از طریق شبکههای اجتماعی به عنوان پایگاه اصلی مخاطبین خود پی گرفته میشود.
به نظر میرسد در کنار سخنانی که از راهاندازی اینترنت ملی و... میشنویم تا کنون نگاه تهدیدمحور موجب شده که مسئولین به جز فیلترینگ هیچ اقدام سازنده دیگری در مقابله با جنگ نرم دشمن انجام نداده باشد اما سخن ما این است که با عنایت به ارتباطگیری جوانان منطقه و جهان در این شبکهها، فرصتمحور دیدن حضور جدی و مجهز افسران جنگ نرم به این کارزار میتواند بهترین بستر برای معرفی اسلام انقلابی و مواجه با دکترین غرب باشد و این امر میسر نخواهد شد مگر به دستور جهاد سایبری حضرتعالی.
رهبر عزیز انقلاب
از شما تقاضا داریم که ما را با فرمایش داهیانه خود رهنمون فرمائید چرا که ما این روزها با دیدن فاصله حرف و عمل مسئولانی که روزی همانند ما دانشجو و انقلابی بودهاند، احساس خطر از خود میکنیم که نکند ما نیز اگر روزی نماینده مجلس شدیم برای رسیدن به صدر صندلیهای مجلس از هر طریقی استفاده نکنیم یا اگر روزی رئیس جمهور شدیم رفتارمان با شعار های ایام دانشجوییمان تفاوت نکند.
رهبری عزیز هر چند که دلخونیم از ظلمی که این روزها از ناحیه استکبار جهانی بر مسلمانان میانمار و سوریه و بحرین میرود اما دلگرمی به آیات الهی همچون «و مکروا..» و بشارتهای حضرتعالی که صدق آنها بر کسی پوشیده نیست نور امید را در دل تمامی فرزندان جوان شما فروزان نگهداشته است.
وکلام آخرمان این دعاست که : الهم احفظ و نصر قائدنا الخامنه ای بالقرآن انشالله
* مسئولان باید وادار به حضور در جلسات دانشجویی شوند
در این دیدار مهدی خوجگی نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی به ایرادات سخنانی پرداخت.
متن کامل سخنان نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ما أَفاءَ اللَّهُ عَلىٰ رَسولِهِ مِن أَهلِ القُرىٰ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسولِ وَ لِذِی القُربىٰ وَ الیَتامىٰ وَ المَساکینِ وَ ابنِ السَّبیلِ کَی لا یَکونَ دولَةً بَینَ الأَغنِیاءِ مِنکُم
آنچه را خداوند از اهل این آبادیها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خویشاوندان او، و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد!
عدالت نه یک شعار تاکتیکی –آنگونه که سیاسیون میپندارند- که همه چیز جمهوری اسلامی میباشد. به نظر اکنون و یک دهه پس از گفتمان شدن عدالت نیازمند یک آسیبشناسی و طرح بحث برای آینده عدالتخواهی و تحقق واقعی عدالت هستیم.
جنبش عدالتخواه دانشجویی برخی از آسیبهای کنونی و یا محتمل آینده را ناظر به چند حیطه مطرح میکند:
یک. آسیبهای ناظر به فضای آتی گفتمان «عدالت و پیشرفت»
امروزه در شعار، همه عدالت را تأیید میکنند و لذا در طی دهه پیشرفت و عدالت، نیازمند مطرح شدن شاخصهایی هستیم که با استفاده از آن بتوانیم پیشرفتی که عدالت را در دل خود دارد با توسعه غیر عدالتمحور تمایز دهیم. چراکه امروزه و ده سال پس از غلبه گفتمان عدالت؛ عدهای میخواهند با استناد به برخی عملکردهای نادرست و سوءمدیریتها و تبعات خصومتها در این دوران؛ توسعه غربی را در سایهی رفاهزدگی و حکومت غیر مکتبی و البته به اسم پیشرفت تفسیر کنند و این از آسیبهای مهم پیش روی گفتمان عدالتخواهی است.
معیارهایی نظیر «تقدم محرومین در قانونگذاریها»، «در نظر داشتن معنویت در کنار سایر وجوه پیشرفت»، «خارج شدن از حالت تعبدی نسب به غرب و نگاه نقادانه به آن»، «نفی سرمایهسالاری»، «قائل بودن به جبههبندی مستعضفین-مستکبرین در روابط بینالملل» از مهمترین مولفههای پیشرفت در مدل انقلاب اسلامی نسب به مدل اسلام آمریکایی کشورهایی نظیر «ترکیه» و «مالزی» میباشد.
دو. برخی آسیبهای موجود در فضای اقتصادی کشور:
الف. یکی از آسیبها؛ حرکت فضای اقتصادی و قانونگذاری کشور به سمت سرمایهداری و مناسبات بازار است:
با در نظر گرفتن تمامی خدمات و تلاشهای جمهوری اسلامی برای تحقق عدالت، رسیدگی به حال محرومان، کاهش شکاف طبقاتی و … ؛ هنوز تا طرح و اجرای الگوی اقتصادی مبتنی بر انقلاب اسلامی که در قالب قانون اساسی نیز تجلی یافته است؛ فاصله داریم.
سیاستهای تعدیل اقتصادی، اجرا کردن نسخههای بانک جهانی و دیگر نهادهای اقتصادی دستساخته دول استکباری در دو دولت پس از جنگ تحمیلی؛ و حال خصوصیسازی آموزش عالی، آموزش و پرورش و بهداشت و درمان، تقلا برای عضویت در سازمان تجارت جهانی و در نهایت و مهمتر از همه مدل خصوصیسازیها که مقارن با سیاستهای ابلاغی اصل 44 انجام گرفت باعث شد که ریل اقتصادی کشور به سمت اقتصاد سرمایهداری حرکت کند.
هر چند که میتوان در مورد نسبت سیاستهای ابلاغی با مدل اقتصادی قانون اساسی صحبت کرد، اما نمیتوان از این چشم پوشید که در واگذاریها آنچیزی که اصل قرار گرفت «سرمایه» بود و نه «کار» و توانایی افراد و این به نوعی تداعی کننده همان سرمایهسالاری است.
یکی از اهداف این سیاستهای ابلاغی توسط حضرتعالی «مردمی کردن اقتصاد» بیان شد اما به نظر ارتباط این امر با اقتصاد اسلامی عدالتمحور و حامی محرومان کمی گنگ میباشد. مردمی کردن میتواند با توجه به قانون اساسی صورت پذیرد. «مردمی کردن»ی که مطابق اصل 43 منجر به ایجاد اشتغال کامل شود؛ و وسایل کار را در اختیار کسانی قرار دهد که قادر به کار هستند ولی وسایل کار ندارند؛ و از تمرکز و تداول ثروت در دست افراد خاص جلوگیری کند.
اگر فرآیندهای اقتصادی بر مبنای گفتمان انقلاب اسلامی شکل نگیرد، مناسبات جدید اقتصادی مبتنی بر سرمایهسالاری تأثیرات خود را در سیاست و فرهنگ خواهد گذاشت. همانطور که امروزه میتوان برخی از اثار اولیه آن را در «مصرفزدگی» جامعه؛ «دنیاگرایی» و «اشرافیت» مسئولین مشاهده نمود.
با توجه به مباحث بالا، از حضرتعالی یک سوال داشتیم و آن اینکه در سیاستهای ابلاغی اصل 44 چه تضمینی و راهکاری وجود دارد که تولید کشور در دست سرمایهداران منحصر نشود و نیز مناسبات اقتصادی به سمت مناسبات ناعادلانه حرکت نکند؟
ب. هر چند که میتوان آسیبهای دیگری را در عرصه اقتصاد کشور نام برد اما در این جایگاه میخواهیم یکی از مواردی را مطرح کنیم که شاید نیازمند پاسخ حضرتعالی باشد.
اهمیت کشاورزی با توجه به جایگاه آن در «امنیت غذایی»، «استقلال ملی»، «اشتغال پایدار» و نیز پتانسیلهای بالای مغفول این بخش از اقتصاد کشور بر کسی پوشیده نیست و لذاست که امام خمینی نیز توجه ویژهای به آن داشتند. نگاهی به دیدارهای سالیانه حضرتعالی با اقشار مختلف کشور و بازدیدها از صنایع مختلف، خالی بودن جای توجه بیشتر به عرصه کشاورزی و دامداری را نشان میدهد. ضمن تقاضایی که از حضرتعالی پیرامون توجه بیشتر به کشاورزی در سخنرانیهایتان داشتیم، میخواستیم نظرتان در مورد جایگاه کشاورزی و دامداری در مقایسه با بخش صنعتی و خدماتی را جویا شویم.
سه. برخی آسیبهای فضای سیاسی-فرهنگی کشور:
الف. یکی از آسیبهای کنونی، تقلیل مشارکت مردم به صرف حضور در انتخاباتها و راهپیماییها و در نظر نگرفتن قابلیتهای نظارتی و سایر ابعاد مشارکتی مردم میباشد که بهنظر نوعی ناشکری نسبت به این ظرفیت عظیم است. امروزه برای پیشرفت و تحقق عدالت در حیطهی اقتصاد، فرهنگ، سیاست و حتی سیاست خارجه و جبران روحیه کارمندی، چارهای جز استمداد از مردم دغدغهمند نداریم.
برای تحقق این امر موانعی وجود دارد:
1. عدم تربیت دانشآموزان عدالتخواه و نیز عدم آموزش پیشنیازها و مهارتهای تشکیلاتی لازم برای عمل به تکالیف اجتماعی اسلام یکی از این موانع است.
2. عدم ساز و کارهای قانونی برای فعال شدن تشکلهای مردمی: که یکی از علل آن را در غلبه نگاه تهدید محور به جای نگاه فرصت محور در بین مسئولین میدانیم.
ب. از آسیبهای دیگر فضای فرهنگی-سیاسی کشور برداشتهای نادرست از تعابیر حضرتعالی میباشد:
برای مثال عدهای با تمسک به گذارهی «بازی در پازل دشمن» میخواهند سکوت در مقابل بیعدالتیها، بسته شدن باب نقد و حتی توجیه آسیبهای موجود را بر جریان دانشجویی تحمیل کنند. ضرورت شناسایی اهداف دشمن و توجه به عدم تکمیل پازل دشمن بر کسی پوشیده نیست اما به نظر گسترش سوء برداشتها و سوء استفادهها از مواضع رهبری پیرامون این مبحث، نشانگر لزوم تبین شاخصهای بازی در پازل دشمن توسط رهبر انقلاب میباشد.
به نظر ما یکسری معضلات و مشکلات به علت اینکه از طرف اقشار دلسوز مورد پیگیری قرار نمیگیرد تبدیل به سوژه دشمن میشود، و اگر دلسوزان انقلاب به عنوان علمدار نقد وارد شوند؛ مشکلات حل، و ابزار از دست دشمن خارج میشود.
برای مثال شما در طی سال گذشته انتقاداتی نظیر "راضیکننده نبودن وضعیت عدالت در کشور” و یا "عمل نشدن به پیام هشتمادهای مبارزه با مفاسد اقتصادی” را مطرح کردید که در رسانههای خارجی نیز انعکاس داشت. حال اگر حول یکی از مواضع ما نیز چنین انعکاسی اتفاق افتاد؛ آیا میتوان بلافاصله حکم کرد که در پازل دشمن بازی کردهایم؟ مطمئنا شاخصهای دیگری در این مورد وجود دارد.
همچنین عدهای صرف پرداختن به بعضی سوژهها را بازی در پازل دشمن تلقی میکنند. برای مثال برخی افراد هرگونه انتقاد از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یا فضای بسته و امنیتی دانشگاه را در عین «مشخص کردن خط و مرزهایمان با دشمن»، «فراموش نکردن قوتها» و «عدم القای یاس در لحن» جزو بازی در پازل دشمن تلقی میکنند.
حال درخواست ما این است که با عنایت به موارد فوق شاخصهای بازی در پازل دشمن شفافتر مطرح بفرمایید.
چهار. در انتها نکاتی در مورد فضای دانشگاه و جنبش دانشجویی:
یک. سیاستهای اخیر وزارت علوم در مورد خصوصیسازی خوابگاهها و امکانات رفاهی دانشگاههای دولتی، موجب افزایش هزینه تحصیلی دانشجویان میشود که از نظر ما تبعیضی ناروا و برخلاف اصل 3 قانون اساسی میباشد و نهایتا منجر به عدم تحصیل افراد مستعد و افزایش شکاف طبقاتی بین افراد دارا و ندار میشود. چرا جلوی این سیاستها که ناامیدی در دانشآموزان مستعد محروم در پی دارد گرفته نمیشود؟
دو. شما از جنبش دانشجویی به عنوان یک تشکل نمایندهی مردم «مطالبهگری» را میخواهید و چندین سال است که مسئولین را به حضور در جلسات دانشجویی تشویق میکنید ولی مسئولین در جلسات دانشجویی حضور نمییابند چه رسد به اینکه بخواهند به سوالات ما پاسخ بدهند. نمونه این اتفاق برای ما در مطالبه از قوه قضائیه، هیئت ریسه مجلس و تعدادی از وزرای اقتصادی دولت اتفاق افتاد. به نظر برای حل مشکل اختلاف نگاه شما و سایر مسئولین –که با توصیه نیز حل نخواهد شد!- لازم است که «ساختار قانونی پاسخگویی مسئولین» تدوین شود وگرنه میتوان آسیبهای مختلفی برای جنبش دانشجویی و مسئولین پیشبینی کرد.
سه. نکاتی پیرامون آزاداندیشی هم هست و آن اینکه:
در میان جمعی از نخبگان دلسوز جبهه انقلاب این دغدغه وجود دارد که نظرات کارشناسی مطرح شده از سوی آنها متفاوت با نظرات خاص رهبری واقع شود و عدهای نیز بالافاصله بعد از طرح هر نظر کارشناسی انگ ضدیت و عدم تبعیت از ولایت فقیه بزنند و جلوی ارئهی نظرات کارشناسی نخبگان را به بهانه ضرورت تطبیق یا اطلاعگیری از کنه منویات رهبری بگیرند. در سوی تفریط نیز عدهای از مسئولین به جای پیگیری فرامین آشکار رهبری و سیاستهای نظام در مقام دیوانسالاری، روشنفکرانه نظرات متفاوت با این موارد را اجرا میکنند.
اول اینکه چه خوب است رهبر فرزانه انقلاب نسبت آزاداندیشی و ولایتمداری را تبیین فرمایند.
دوم اینکه آیا نظرات آزاد دانشجویان در کرسی آزاداندیشی در سوابق امنیتی آنها درج میگردد یا خیر؟
اگر اجازه بفرمایید برخی مباحث باقی مانده در مورد «طرح تخریب و یکسانسازی قبور شهدا»، «فضای نسبتا بسته دانشگاه» و برخی مشکلات پیش آمده از طرف بعضی دستگاههای کشور برای جنبش عدالتخواه دانشجویی را خدمتتان حضوری تقدیم کنم.
در پایان یک شعر از شاعر جوان انقلاب میلاد عرفانپور میخوانم:
این خاک به لطف استقامت سبز است
پاییز اگر کند ملامت سبز است
پرواز کنید ای کلاغان سمج
این مزرعه تا روز قیامت سبز است
والسلام علیکم
* برخی مجرمان فتنه به دلیل روابط خاص از محاکمه مصون ماندهاند
محمد پهلوان کاشی دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان مقابل رهبر انقلاب به بیان مواضع و نظرات اتحادیه خود پرداخت.
متن کامل سخنان نماینده اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
و اذا جاءک الذین یومنون بآیاتنا فقل سلام علیکم
با سلام و صلوات بر نبی مکرم اسلام و خاندان مطهرش و درود به روح ملکوتی امام راحل و شهدا به خصوص شهدای جهاد علمی، از فرصتی که برای دانشجویان در برپایی این جلسه قرار دادید، سپاسگزاریم. امیدوارم در این فرصت بتوانم برخی مسائل و دغدغهها را به عرض برسانم.
1- دهه پیشرفت و عدالت، برههایی است که با عبور موفق از آن، به فضل پرودگار، چشم طمع دشمنان به انقلاب کور خواهد گشت و از همین روست که استکبار جهانی پس از درک این حقیقت، با تمام توان و استعداد آخرین تلاشهای خود را معطوف به توقف روند رو به رشد انقلاب اسلامی نموده و از هر حربهای در این مسیر استفاده مینماید.
در چنین شرایطی ما معتقد به اصل تولی و تبراییم. اما فرصت طلبان و قدرت طلبان عالم سیاست به دنبال برهم زدن و کمرنگ کردن مرزهای بصیرت و بی بصیرتی برای رسیدن به اغراض و مطامعشان هستند.
اینها بدون داشتن مقبولیت مردمی و مشروعیت انقلابی در تمامی دولتها و قوا حضور داشته و به دنبال واگرایی جریان انقلابی از محور نظام بودهاند. آنان با همکاری معارضان و معاندان خارجی و داخلی در تلاشند تا شرایط اقتصادی و فشارها و تحریمهای خارجی را بهانهای برای عدول از آرمانها و ارزشها به اسم عقلانیت ،تعامل و میانه روی قرار دهند.
این فرصت طلبان نیک بدانند که جریان دانشجویی انقلابی تا آخرین نفس تحت امر رهبری فرزانه مبارزه میکند و عقب نشینی نمیکند.
از این رو باید این فرصت طلبان را شناخته و کید آنها را به خودشان برگرداند. مسئولان نیز باید مراقب باشند تحت تاثیر این فرصت طلبان قرار نگیرند تا گفتمان اصولگرایی جای خود را به گفتمان فرصت طلبی ندهد. باید با فرصت طلبانی که تلاش در به جان هم انداختن مسئولین و رواج فضای تهمت و افترا دارند به شدت و بدون اغماض برخورد شود.
نکتهای که امروز در فضای سیاسی ایران دیده میشود آن است که بسیاری از نیروها در عین اظهار ارادت به ارزشهای انقلاب اسلامی و امام خمینی به دشمنی و تفرقه نسبت به یکدیگر برخاستهاند.
از آن جا که این تیرگی روابط و اختلافها می تواند به حکم آیه «و ان تنازعوا فتفشلوا و تذهبَ ریحکم» مانعی بر سر راه تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و کارآمدی نظام اسلامی گردد،
اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان کوشیده است در عین روشن گری و تکاپوی سیاسی، هیزمی برای دشمنیها و تکدرهای کوچک و فرعی سیاسی نگردد. پر واضح است که محیط کار و سرمایه و محیط فرهنگی کشور نیازمند آرامش و امنیت است و این اتحادیه به الزامات شعارهایی که میدهد واقف بوده و سعی میکند به آنها پایبند و ملتزم باشد.
2- پیچ تاریخی پیش روی جهان اسلام ایجاب میکند جنبش دانشجویی به دنبال ساختارهایی نوین جهت تاثیرگزاری فعال در عرصه بین المللی باشد. به نظر میرسد بایستی مسئولان امر جهت تحقق چنین آرمانی همگام با دانشجویان در تشکیل این ساختار مشارکت کنند. هرچند پیش از این ساختارهایی نظیر مجمع جهانی اهل بیت(ع) راهاندازی شده است.
مسلما ظرفیت موجود در جنبش دانشجویی در موقعیت بدر و خیبر ایجاب میکند که دانشجویان انقلابی بتوانند همزادهای خود در کشورهای اسلامی را یافته و از این طریق بر وحدت امت اسلامی و حرکتهای هماهنگ بیفزایند، تا مقاومتی که در بلاد اسلامی شکل گرفته گسترش و توسعه یابد. از این روست که باید سفارت خانههای جمهوری اسلامی به پایگاه طراحی و برنامه ریزی و البته عملیاتی تبدیل شوند و از فضای انفعال کنونی خارج گردند.
حال سوال ما این است که به نظر حضرتعالی ماموریت ویژه جنبش دانشجویی نسبت به بیداری اسلامی و تحولات جهانی در حال وقوع چیست؟
3- بیداری اسلامی شکل گرفته در منطقه و جهان آواری سنگین بر سر استکبار بوده و شیطان بزرگ، عامل اصلی این بیداری را جمهوری اسلامی میداند تحریمها و فشارهای سیاسی و تهدیدهای نظامی بر محور مقاومت از قدرت آمریکا نشات نمیگیرد بلکه این تحریمها در اثر جنگ بدر و خیبری است که جمهوری اسلامی توانسته ضربات سنگینی را بر پیکره استکبار و ایادیاش وارد نماید و این تحرکات همگی از موضع ضعف و انفعال غرب و زاییده نامشروعش در منطقه میباشد.
4- تحقق دانشگاه اسلامی به عنوان یکی از مقدّمات و اجزای اصلی تمدن اسلامی همواره از مهمترین خواستهها و آرمانهای هر دانشجوی مسلمانی میباشد در این میان هرچند توجه به عوارض ظاهری و شکلی اسلامی کردن دانشگاهها که در قالب طرحهایی چون ساماندهی جنسیتی در حال اجرا است امری پسندیده و قابل تقدیر است، اما نباید از لبّ و مغز آن که همان تولید دانش بومی مبتنی بر مولفههای ایمان، کارآمدی و نوآوری میباشد غفلت نمود، تحوّل در علوم انسانی، چند سالی است که تشکیلات خاص خود را بدست آورده است لکن حضور افراد پرمشغله که اولویت های دیگری در دستور کار خود دارند سببب شده است نشاط لازم در کمیته تحول بنیادین در علوم انسانی ایجاد نگردد و بالتبع اثرات لازم بر آن مترتب نشود، گذشته از اینها هنوز شاهد عزم جدی حوزههای علمیه و اهالی آن جهت ورود در این عرصه نیستیم و سرعت پیشرفت و تحول بسیار کند است.
5- رعایت قانون و احترام به خادمان نظام جمهوری اسلامی مقوله ای است که باید مورد توجه جدی همگان قرار گیرد اما کم تحملی مسئولین را نیز در شأن جمهوری اسلامی نمیدانیم. برخوردهای صورت گرفته با برخی فعالان دانشجویی که دلبسته آرمانهای انقلاب اسلامی بوده و در این راه آماج حملات فتنه گران و معاندان بودهاند، موجب طعن طاعنان و خوشحالی دشمنان و خدای ناکرده دلسردی دوستان میگردد و این موضوع زمانی بیشتر خودنمایی میکند که برخی مجرمان فتنه 88 هنوز به دلیل برخی روابط خانوادگی و سیاسی، از محاکمه و مجازات مصون ماندهاند.
6- از دیگر نکاتی که ذکر آن خالی از اهمیت نبوده و دغدغه جوانان امروز جامعه را شکل میدهد، تغییر مداوم برخی قوانین است که از قضا تحولات جدی را در زندگی فردی و اجتماعی آحاد جامعه بوجود می آورد. از جمله میتوان به قوانین مربوط به نظام وظیفه اشاره کرد که تغییرات مداوم آن موجب سرگردانی و عدم امکان برنامهریزی مناسب برای جوانان در آستانه ازدواج و اشتغال میگردد که تبعا باعث اختلالات اجتماعی نیز خواهد گشت.
از دیگرسو، انتساب این دست قوانین به جایگاه رهبری توسط برخی مسئولین که به منظور شانه خالی کردن از زیر بار پاسخگویی است، می تواند منجر به ایجاد جوی نامناسب در جامعه گردد که لازم است در این زمینه نیز تدبیری اندیشیده شود.
سربازان شما امیدوارند که در سایه ولایت فقیه بتوانند در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با عنوان افسران جنگ نرم نقش آفرینی کنند و در جنگ اقتصادی علمدار حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی باشند.
ما مشک رنجهای انقلاب را به دندان کشیدهایم و دست و پا دادهایم اما رهایش نکردهایم.
(سید مرتضی آوینی)
* لزوم ارتباط عملیاتی دانشگاه و صنعت با توجه به تحقیقات نیازمحور
مهدی امیریان دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت به نمایندگی از این اتحادیه دانشجویی به بیان نظرات خویش پرداخت.
متن کامل سخنرانی وی به شرح زیر است:
بیداری اسلامی
با آغاز خیزشهای مردم منطقه و رخداد حرکتهای انقلابی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا شاهد سقوط حکومتهای دیکتاتور و طاغوتهای پوشالی ساخته دست استکبار بودیم. بیشک این اتفاقات بستر مناسبی را جهت تحقق یکی از آرمانهای انقلاب یعنی صدور انقلاب بیش از پیش فراهم آورد.
اما اگر به دیده واقعنگر به شرایط موجود بنگریم نخبگان ما آماده بهرهبرداری از این فرصت نبودند.
یکی از الزاماتی که باید به سمت آن حرکت شود نظریهپردازی در حوزه بیداری اسلامی خصوصاً مدلها و شیوههای حکومتی است. با توجه به مقتضیات مذاهب و تفکرات گوناگون در کشورهای مختلف و پیشینه تاریخی آنها تا بتوان مدل انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی را کارآمد و با توجه به نیازهای هر کشور به آن ارائه کرد.
یکی از آسیبهای فضای بیداری اسلامی در کشور این است که افرادی صرفاً به سبب دغدغه، وارد این حیطه میشوند اما به دلیل نداشتن تخصص لازم کاری از پیش نمیرود.
پیشنهاد میشود در دانشگاهها کرسیهای علمی مرتبط با بیداری اسلامی ایجاد شود که بتوان ضمن مطالعه دقیق و همهجانبه بیداریاسلامی، بسترساز فضای نظریهپردازی در این حوزه باشد.
دانشگاه
در حوزه تولید علم در عرصه علوم انسانی، یکی از کمبودها نبود زیر ساختهای نهادی حداقلی برای تولید علم بومی است که پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. در حوزه علوم فنی و مهندسی و مسائل مرتبط با صنعت مجموعههایی مثل مراکز ارتباط دانشگاه با صنعت و پارکهای علموفناوری تعریف شده که نیازهای صنعت کشور در آن پاسخ داده و نیز کارآمدی علوم فنی برای پاسخگویی نیازهای داخلی سنجیده شود. به نظر میرسد اگر مرجعی جهت ارتباط جامعه با دانشگاه در سیستم علمی کشور طراحی گردد که مسائل و مشکلات جامعه در آن بررسی، و پیشنهادها و راهکارهای متناسب با آن ارائه شود، میتواند در تعالی جامعه ثمربخش باشد و نیز کارآمدی علوم انسانی و اجتماعی مطرح در دانشگاهها مورد بررسی قرار گیرد؛ بستری که میتواند زمینه لازم را جهت تولید علوم انسانی بومی متناسب با نیازهای جامعه فراهم کند.
و به این دو نکته نیز توجه جدی باید شود:
1- ارتباط واقعی و عملیاتی دانشگاه و صنعت و توجه به تحقیقات نیازمحور و کاربردی در دانشگاهها.
علیرغم این که از نظرات و اعتقادات رهبر فرزانه انقلاب در باب آزادیبیان آگاهیم و آن را به عینه دیدهایم و نیز در جلساتی که با مسئولین نظام داشتهایم به نظر میآید آنها همچنین نظری دارند، چه میشود که در کف جامعه و خصوصاً دانشگاه گاهی چنین احساسی وجود ندارد؟
متأسفانه تنگنظری برخی مدیران میانی و مصلحتاندیشیهای نابجای آنان و بدسلیقه عمل کردن آنها در باب آزادیبیان باعث آن میشود که مردم و دانشجویان این مسئله را به پای نظام بنویسند و کیست که نداند آزادی یکی از شعارهای اساسی انقلاب است و این عملکرد اجحاف نسبت به انقلاب است.
خواهشمندیم ما را در این زمینه راهنمایی فرمایید.
به وزیران علوم و بهداشت که میگوییم پاسخ میشنویم که موافق این فضای بسته و امنیتی خود ساخته توسط مسئولین دانشگاهها نیستند، از رئیسجمهور که میپرسیم پاسخ میدهد:«من هم با برخی اقداماتی که در دانشگاهها رخ میدهد مخالفم، به وزیر هم گفتهام، اما از جای دیگر اعمال فشار میشود».
اگر مسائل دانشگاه را نتوانیم از طریق وزیران و رئیس جمهور حل کنیم چه باید بکنیم؟ راستی از کجا به دانشگاه فشار اعمال میشود؟
یکی از مسائلی که در دانشگاهها که از سال 88 شاهد آن هستیم -که البته ما با آن مخالف بودیم ولی به هر نحوی آغاز شد- اجرای سیاستهای انقباضی نسبت به فعالیتهای سیاسی و دانشجویی بود. سیاستی که متأسفانه هنوز پس از گذشت 3 سال از وقایع سال 88 هنوز در برخی دانشگاهها ادامه دارد. کار بدانجا رسیده که کرسیهای آزاداندیشی در فضایی نامطلوب و گاه با حضور پررنگ نیروهای حراست دانشگاهها برگزار میشود.
نمیخواهیم کمکاری خودمان را در مستقر شدن جایگاه کرسیهای آزاداندیشی توجیه کنیم اما این قبیل مسائل مانع کار است.
این روند اینگونه ادامه پیدا میکند که در برخورد با درخواستهای دانشجویان برای تأسیس تشکل اسلامی در دانشگاهها هم از طرف مسئولین دانشگاهها و حتی متأسفانه برخی از مسئولان نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها اعمال سلیقه شده و به قانون عمل نمیشود.
نکته دیگری که در حوزه مسائل دانشگاه باید به آن اشاره کنیم و خواستار پیگیری آن هستیم، اتفاق شتابزده، غیر کارشناسی و خارج از عرفی که در دفترچه انتخاب رشته امسال کنکور دانشگاهها رخ داده است و آن حذف جنسیتی در برخی رشتههاست که ظلمی آشکار به جامعه زنان میباشد. مسئلهای که حتی اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به آن ابراز بیاطلاعی میکنند.
دستگاه قضایی
انتظار سعهصدر از مسئولین نظام انتظار دور از ذهن و نامعقولی نیست. اما گویا مسئولین گاهی اینگونه فکر نمیکنند. چگونه است؟ یعنی سعهصدر آن قدر پایین است که در برابر یادداشت انتقادی یک دانشجو در وبلاگش اعلام جرم شود؟
اقدامات دستگاه قضا خصوصاً در برخورد با فسادهای کلان مالی و یا برخورد قاطع با نا امنیها شایان تقدیر است اما برخی اقدامات این دستگاه این ذهنیت را برای مردم ایجاد میکند که ظرفیت نقدپذیری نظام بسیار پایین است. در صورتی که برای ما اثبات شده است که نگاه نظام اینگونه نیست.
بی سلیقگی در دستگاه قضا آن چنان میشود که در مسائل کماهمیت فوراً اعلام جرم میشود اما با گذشت 3 سال از فاجعه کوی دانشگاه و با این که دوره محکومیت برخی دانشجویان که در آن ایام محکوم شدند رو به پایان است، اما هنوز شاهد رسیدگی جدی قوهقضائیه و دادستان برای مجازات مسببین اصلی این خیانت نیستیم و در مورد آن سکوت میکنند!
به راستی چه شده است که رسیدگی به اتهام یک سایت خبری فوراً پیگیری میشود و نتایج آن رسانهای، اما هنوز خبری از پرونده بازداشتگاه کهریزک نشده و با گفتن این که پرونده هنوز مفتوح است از کنار آن میگذرند؟
دستگاه قضایی که میتواند پرونده پیچیده فساد بزرگ مالی را چند ماهه حل کند آیا توانایی این امور را ندارد؟
از کلیه مسئولان، شخصیتها و جریانهای سیاسی و بویژه رسانهها درخواست داریم تا نیاز امروز، فردا و همیشگی جامعه اسلامی یعنی اخلاق و تقوای سیاسی را در هر زمان رعایت کرده و خدای نکرده با نیت انقلابگری، افراد و برخی جریانهای سیاسی درون حاکمیت را به دلیل اختلاف سلیقه از دایره نظام خارج نکنند.
فرهنگ
کمی از فرهنگی بگوییم؛
به نظر میرسد در عرصه فرهنگی انقلاب اسلامی هنوز یک نقشه راه مشخص وجود ندارد. به این مفهوم که با وجود تعدد دستگاههای عریض و طویل فرهنگی از وزارت ارشاد گرفته تا سازمان تبلیغات و صدا و سیما و قس علی هذا مسئولیت و حوزه عملکرد این دستگاهها به عنوان اعضای یک جبهه و خانواده فرهنگی کشور مشخص شده نیست.
در هر حوزه مسائل فرهنگی که وارد بشوی چند متولی پیدا میشود و هر نهاد هم ادعای حق آب و گل میکند اما مشخص نیست آسیبهای موجود فضای فرهنگی و کاستیها متوجه کدام نهاد است و چه کسی باید در عرصه فرهنگ پاسخگو باشد.
و ذکر این نکته ضروری است که بدانیم مسامحه در مقوله فرهنگ در میان مدت و بلندمدت تبعاتی دارد که که چه بسا مضرتر از تساهل و تسامح در عرصه سیاسی میباشد.
به نظر میرسد هنوز متولی فرهنگ در جامعه ما مشخص نیست.
رسانه
در زمینه رسانه ملی سؤالی که ذهنمان را مشغول کرده است این است که آیا همانطور که در نشاندادن و نقد نقاط ضعف و کم کاری نهادها و اشخاص هنرمندانه و تأثیرگذار تولید برنامه میشود، برای نشان دادن نقاط قوت و توانمندیهای نظام هم اینچنین هنرمندانه و تأثیرگذار ورود میشود یا خیر؟
مشکل، عدم اطلاعرسانی به موقع و هنرمندانه از پیشرفتها و توانمندیهای کشور است.
و موضوع دیگر این که این نیاز احساس میشود که در بخشهای خبری با نگاه واقعگرایانه و تحلیلهای به موقع خلاءهای موجود برطرف و از سوءاستفاده رسانههای جریان استکبار از این خلاء ها جلوگیری شود.
اقتصادی
یکی از دغدغههای مهم جنبش دانشجویی بویژه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور (دفتر تحکیم وحدت) در دهه پیشرفت و عدالت مباحث اقتصادی است.
لازم است این نکته را به عنوان بخشی از بدنه ملت ایران اعلام کنیم که تحریمهای خارج از عرف جبهه استکبار نسبت به انقلاب اسلامی نه تنها کارگر نیفتاده است بلکه عزم دانشجویان را در پیشبرد اهداف انقلاب بیش از پیش کرده است.
و لازم می دانیم که بر 3 نکته تأکید کنیم:
1- لزوم برخورد علمی و نه سلیقهای با مباحث اقتصادی و ضرورت حرکت در برنامه و استراتژی اقتصادی واحد
2- اهتمام عملی نسبت به پیام هشت مادهای رهبر انقلاب با تأکید بر وظیفه مهم دستگاههای نظارتی 3 قوه تا دیگر شاهد اتفاقاتی از قبیل فساد بزرگ مالی نباشیم.
3- رسیدگی جدی به فضای نامطلوب ایجاد شده در بازارها که تحت عنوان دلالی یا واسطهگری از آن یاد یاد میشود و نظم اقتصادی جامعه را برهم زده است. و به نظر میرسد مسئولان چه در مجلس و چه در دولت دغدغه و اهتمام جدی برای رفع مشکلات اقتصادی اعم از گرانی و تورم و مواجهه هوشمندانه با تحریمها را ندارند.
قانون گرایی
در پایان عرایضم لازم به ذکر است که ما دانشجویان تنها مسئولانی را ولایتمدار و انقلابی میدانیم که قانونمداری خود را نه در بیان که در مقام عمل اثبات کنند چرا که طبق فرموده رهبر معظم انقلاب بر این باوریم که تجلی آرمانها و شعارهای انقلاب اسلامی در قانون جمهوری اسلامی است و عدم اجرای قوانین توسط مدیران و مسئولان کشور را مصداق انحراف از مسیر انقلاب میدانیم.
و اجرای بدون تنازل از قانون اساسی را از همه مسئولان خواستاریم.
* برای عرصه مجازی، نقشه و مدلی کاربردی و جامع طراحی شود
در این دیدار سهیل کیارش به نمایندگی از تیمهای رسانهای سخنان خود را بیان کرد.
متن کامل سخنان نماینده تیمهای رسانهای به شرح ذیل است:
با عرض سلام و ادب و احترام محضر مبارک رهبر عظیم الشأن انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای و همچنین حضار محترم و دانشجویان گرامی.
ذیق وقت و تراکم مطالب، این اجازه را نمیدهد که به بیان احساسات عمیق و سرشار خود و دوستانم در تیمهای رسانهای نسبت به رهبری فرزانه انقلاب بپردازم، لذا ضمن سپاس از حضرتعالی چنانچه اجازه بفرمائید نکاتی را در باب فضای رسانهای در زندگی امروز و نقش و جایگاه دانشگاهیان در این حوزه به اختصار حضور شما و برادران و خواهران ارجمند عرض مینمایم:
1- با عنایت به تاکید حضرتعالی به مفهوم جنگ نرم و نقش رسانهها در این جنگ تمام عیار لازم است به مواردی در این خصوص اشاره شود:
اولا: اعتقاد به جنگی بودن فضا و ملزومات آن توسط مسئولان و نخبگان و متولیان امر، ضرورت انکار ناپذیر مقابله با جنگ نرم و دفاع از گفتمان انقلاب اسلامی است.
نمیتوان از جنگ نرم سخن به میان آورد، اما رفتارها و تصمیمات، متناسب و مبتنی بر فضای جنگی نباشد.
وقتی فرهنگ مورد هجمه قرار میگیرد، همه عناصر باید در خدمت دفاع از آن برآیند که متأسفانه از برخی مدیران کوچکترین دغدغهای در این باب مشاهده نمیشود.
به عنوان مثال: علیرغم دغدغههای رهبری انقلاب و در شرایطی که استکبار همه توان خود را برای استحاله فرهنگی جامعه اسلامی به کار گرفته است، متأسفانه آغاز به کار نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، با اقبال کم نمایندگان ملت نسبت به کمیسیون فرهنگی همراه شد.
این تنها نمونهای کوچک از نگاه نامناسب و بدون دغدغه برخی متولیان امر، به جنگ نرم و تهاجم فرهنگی در کشور است.
ثانیا: باید توجه داشت که یکی از ملزومات شرایط جنگی، اکتفا به حداقل امکانات سخت افزاری از طرف مردم و به ویژه دانشجویان برای دفاع از انقلاب و ارزشهاست.
همچنان که در دفاع مقدس نیز، علیرغم مشکلات فراوان، بسیجیان و نیروهای مردمی با اتکاء به توانمندیها خود به دفاع از کشور پرداختند، در جنگ نرم نیز دانشجویان و جوانان بیشتر از هر چیز باید به توانمندیها و ابتکارات خود متکی بوده و صرفا منتظر امکانات و پشتیبانی نهادها و سازمانها نباشند.
پیروزی در جنگ نرم همچون دفاع مقدس تنها با روحیه و اقدام جهادی امکان پذیر است که فرزندان شما در محیط دانشگاهی در این مسیر گام های بیشتر و بهتری را برخواهند داشت، انشاء الله. امیدواریم که مسئولین ذیربط نیز این روحیه را در خود تقویت نمایند.
2- نکتهای که باید در این محضر مبارک و جمع ارزشمند به آن پرداخت، بحث نسبت رسانه با گفتمان انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی است.
با کمال تعجب باید عرض کنم که برخی افراد که از قضا در جایگاههای اجرایی و تصمیم گیری کشور نیز حضور دارند، دو راه را بیشتر پیش روی رسانه متصور نیستند. برخی معتقدند یک رسانه بایستی از بین دو مقوله جذب مخاطب و تاکید بر ارزشهای انقلابی، یکی را انتخاب کند که متاسفانه در حال حاضر این تفکر بر برخی از رسانه های کشور حاکم است. به این دسته از افراد میگوییم؛ کجا با رعایت اصول حرفهای و هنری به ارزشهای انقلابی پرداختید و نتیجه نگرفتید؟
کجا، هنر را در عرصه ارائه و ترویج گفتمان انقلاب به کار گرفتید و مخاطب نداشتید؟!
متأسفانه برخی مدیران دستگاه های فرهنگی و رسانهها در این زمینه دچار عقب نشینی آشکار هستند و حتی بعضا خواسته یا ناخواسته در زمین دشمن بازی میکنند، به عنوان مثال میتوان به تولید برخی سریالها و برنامهها در سازمان صدا و سیما و دادن مجوز اکران به برخی از فیلمهای سینمایی ضدارزشی از طرف وزارت ارشاد اشاره کرد.
جالب اینجاست که قطعا، یکی از اهداف اصلی طراحان جنگ نرم همین عقب نشینی و عدول از ارزشها در اقدامات رسانهای توسط برخی از مسئولان و مدیران بوده است. البته همین جا لازم میدانم که این نکته را عرض نمایم که یقینا برای شکستن این فضا و بازگشت رسانهها به رسالت قبلی خود، باید نقطه شروع رسانه ملی باشد.
البته در باب فعالیتهای رسانه ملی دلی پر درد و گلایه هایی بیشمار، داریم که به دلیل ضیق وقت فقط به چند مورد اشاره میشود :
• الگوسازی و اسطورهسازیهایی که بعضا در تضاد با ارزشهای اسلام عزیز قرار دارد .
• کم توجهی به پوشش رسانهای مناسب جامعه دانشگاهی و به ویژه افسران جوان جنگ نرم
• کم توجهی به مقوله امید بخشی به مردم که همواره مورد تاکید حضرتعالی بوده است که البته این نقد به جز معدودی به همه رسانه های کشور وارد است، لکن اهمیت صدا و سیما در این مقوله به مراتب از سایر رسانهها بیشتر است.
باید عرض کنم، تلقی ما این است که برداشت برخی برنامه سازان این رسانه از جامعه ایران، بیشتر معطوف به مناطق و اقشار خاصی است و عموم ملت ایران که مردمی انقلابی متدین و ولایتمدار هستند، در رویکردهای این برنامهسازان، کمترین نمود ممکن را دارند. البته چند سالی است که ما و سایر دانشجویانی که دل در گرو انقلاب اسلامی و گفتمان ناب آن دارند، عادت کردهایم به صدا و سیما انتقاد کنیم و صد البته دوستان در این سازمان در کمال ناباوری و تعجب کار خود را انجام دهند .
3- نکته بعد در خصوص فضای مجازی است. موضوعی که بدون شک قاطبه قشر جوان و دانشگاهی با آن مرتبط هستند و متأسفانه مدیریت فرهنگی کشور هنوز ورود قابل قبولی به این موضوع نداشته است.
ابتکار حضرتعالی در تشکیل شورای عالی فضای مجازی امید را در دل ما زنده نمود، لکن با گذشت چند ماه از صدور احکام و شکل گیری این شورا، هنوز شاهد خروجی قابل توجهی از آن نبودهایم.
بدون تردید حضور موثر و عالمانه و همراه با اهداف تعریف شده، در فضای مجازی، میتواند تهدیدات ناشی از این فضا را به فرصتی مغتنم برای نشر آرمانها و اصول انقلاب اسلامی و ارائه الگو به ملت ایران و سایر ملتهای درگیر در بیداری اسلامی، تبدیل نمایند. اما متاسفانه برخی از مسئولین و دست اندرکاران همچنان مصرند که به فضای مجازی، به عنوان یک تهدید بنگرند. به نظر میرسد اکنون وقت آن رسیده که برای عرصه فضای مجازی، نقشه و مدلی کاربردی و جامع طراحی و معرفی شود و به واسطه این مدل، همه بخشها از آموزش و پرورش گرفته تا نهادها و سازمانها تشکلها -به ویژه حوزههای فرهنگی- نسبت خود را با این فضا تعیین نمایند.
البته به استحضار حضرتعالی میرسانم، در طی چند سال اخیر با استفاده از بستر و ظرفیت طرح ضیافت اندیشه، اقداماتی در سطح دانشگاههای سراسر کشور جهت حضور موثر در فضای مجازی و تشکیل تیمهای رسانهای صورت گرفته است و فرزندان انقلابی حضرتعالی تلاش مینمایند تا اثرگذاری مطلوبی در فضای مجازی و رسانهای به خصوص در سطح دانشگاهها داشته باشند.
پیشنهاد دیگر در مورد استفاده بهینه از ظریفت فضای مجازی، اهتمام به برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی تخصصی در فضای مجازی است که به دلیل کمبود زمان، از توضیح بیشتر در این باب صرف نظر میکنم.
4- باید محضر مبارکتان عرض نمایم که علیرغم تاکیدات حضرتعالی بر فعالیت دانشجویان به عنوان افسران جوان جنگ نرم، هنوز آییننامههای مربوط به فعالیتهای رسانهای دانشگاهی مبتنی بر فضای مکتوب و ابزارهای قدیمی است و متأسفانه تا آنجا که ما میدانیم هیچ بند و قسمتی در باب فضای مجازی و رسانههای نوین دانشجویی در آییننامههای وزارتین علوم و بهداشت به میان نیامده است. اکتفای این آییننامهها به نشریات مکتوب دانشگاهی در حالی است که بسیاری از دانشجویان و دانشگاهیان در فضای مجازی حضور پررنگ دارند. اگرچه رویکرد آییننامه نشریات مکتوب هم، کمتر ناظر به محتوا و توانمندسازی است. جالبتر آنکه تا آنجا که ما میدانیم وزارتین علوم و بهداشت و سایر نهادهای مربوطه هیچ آمار مشخص و منسجمی از کمیت و کیفیت رسانههای دانشجویی (اعم از مکتوب و مجازی) در دست ندارند.
و اما نکته پایانی: اماما، با شما عهد میبندیم که با تأسی از شهدای عزیزمان که ((الذین قالو ربنا ا...، ثم استقاموا)) را معنا کردند، ما نیز با توکل به خدای متعال و توسل به ائمه معصومین (علیهم السلام)، در تمامی عرصهها و جبههها از جمله عرصه رسانه و جبهه جنگ نرم استقامت خواهیم نمود و تا آخرین نفس فریاد خواهیم زد: ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند.
دانشجوی پولی عاملی برای ایجاد بحران در عدالت آموزشی
محمد یاسر ترابی نماینده گروههای جهادی مقابل رهبری به ایراد سخنانی پرداخت.
متن کامل سخنان نماینده گروههای جهادی به شرح ذیل است:
سلام بر نایب امید نهایی مستضعفان و محرومان جهان و شما برادران و خواهران روزهدار
اینجانب مفتخرم به نمایندگی از بسیجیان گروههای جهادی در محضر حضرتعالی و میهمانان محترم صحبت نمایم.
ویژگیهای خاص فضای دانشجویی یعنی روحیه آرمانگرایی و عدم رضایت از وضع موجود، انگیزه تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب و اشتیاق تجربه کردن فضای جهاد و خدمت، سبب شده تا شاهد حضور پر رنگ، موثر و رو به رشد دانشجویان وجوانان در برگزاری اردوهای جهادی باشیم.
اردوهای جهادی توانسته است با ایجاد، ترویج و نهادینه ساختن ادبیات محرومیت زدایی و تلاش برای زنده نگه داشتن گفتمان «توجه به مستضعفین» وایجاد روحیه مطالبه گری و عدالت خواهی گام های موثری بردارد. این حرکت ها توانایی این را دارند تا با ورود به مسائل تخصصی ازقبیل فرهنگ، رسانه، اقتصاد، تولید، کار و .... در خط مقدم جهاد برای بی نیازی از غرب و شرق ایستاده و در راستای ارائه الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت گام بردارند وگوش به فرمان شما، با نگاهی عمیقتر بر تاثیرات اینگونه اقدامات درراستای تشکیل حرکتهای جهادی جهانی اقدام نمایند.
مع الوصف در مجموعه کارهای جهادی صورت گرفته و در افق کلان، نکات قابل تاملی نیز وجود دارد که اجمالا در چهار مورد طرح میشود:
یکم- تبیین موضع صحیح در باب سرمایه و سرمایهداری
همان طور که از سیاق آیات و روایت در رابطه با نسبت مکتب اقتصادی اسلام با سرمایه داری رایج، مبرهن است به راحتی میتوان به عمق نگاه ظریف و ریز بین اسلام به سرمایه داری پی برد که بحرانهای کنونی در دنیا و فاصلههای شدید فقیر و غنی و اعتراضاتی همچون جنبش نود و نه درصدی که نتیجه طبیعی بی توجهی به این آموزهها و تراکم و تداول ثروت در دست عده معدودی از افراد در جامعههاست.
لذا اکنون با توجه به نامگذاری سال جاری با عنوان تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی لازم است تعریف صحیحی از سرمایه ایرانی مورد اشاره و نسبت آن با سرمایه دار و سرمایه داری مذموم که بعضا در ادبیات حضرتعالی و امام و انقلابیون با عنوان زالو صفت و متکاثر و اشراف معرفی میشود، ارائه گردد.
نظر به اینکه در برهههایی با عنوان ضرورت توجه به سرمایه گذاری، قوای مختلف به سمت سیاستهایی رو آوردند که موجب تقویت و تسهیل ترقی هر چه بیشتر سرمایه دارها گردید. از جمله در سه حوزه نمونههایی ذکر میگردد:
الف) در فرهنگ: رشد بی رویه مدارس غیرانتفاعی و عدم توجه دولت به ارتقای کیفیت آموزش و پرورش دولتی سبب شده است که دانشآموزان روستایی و حتی مستضعف شهرهای بزرگ نیز از شانس کمی برای ورود به دانشگاههای معتبر برخوردار باشند؛ امروزه صندلیهای پرطرفدار دانشگاهها اغلب نصیب دانشآموختگان مدارس غیرانتفاعی میشود؛ این امر در بلندمدت سبب شکلگیری طیفی از نخبگان خواهد شد که هیچگونه درکی از درد و محرومیت و استضعاف ندارند؛ از سوی دیگر به وجود آمدن پدیدههایی چون دانشجوی پولی و سوء استفاده از عناوین دانشگاههای معتبر تحت عنوان پردیسهای بین المللی و اخیرا دانشگاه تهران 2 با شهریههای چند ده میلیونی، مسألهای است که خود بر عمق بحران فعلی در حوزه عدالت آموزشی میافزاید (آمار منتشر شده تنها 17 درصد پذیرفته شدگان به دانشگاه دولتی).
ب) در اقتصاد: اقتصاد سرمایه داری که نمادهای آن را میتوان در قالب رشد قارچ گونه انواع موسسات مالی و اعتباری و ارزی و بانکهای خصوصی دید؛ نگرانی از اشاعه فرهنگ سودخواری در میان مردم و گرایش به اکتناز و گنج اندوزی که بی توجهی به فرهنگ کار و تولید را بوجود میآورد.
ج) در سیاست: همانگونه که حضرتعالی نیز سال گذشته اشاره کردید، نگرانی از حاکم شدن انتخابات تبلیغ محور و جایگزین شدن کاندیداهای وابسته به کانون های ثروت و قدرت با نمایندگان توده مردم وجود دارد.
دوم- نگاه به مسأله روستا
آنچه به شدت از ابتدای انقلاب مورد تاکید حضرت امام و جنابعالی قرار گرفته است بنیان گذاشتن اقتصاد انقلاب اسلامی بر پایه توسعه پایدار روستایی و اقتصاد مبتنی بر کشاورزی است. روستا در نگاه انقلاب اسلامی یکی از پایگاههای اصلی دفاع از استقلال اقتصادی، مقر اصلی خودکفایی، رفع وابستگی، بازوی جدی اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی در تنگناها است. ولی بی توجهی به تسهیل قوانین و عدم اجرای برنامهها برای رسیدن به این آرمان و همچنین تقسیم ناعادلانه امکانات و تخریب فرهنگ روستایی در رسانه ها و اصالت دهی به زرق و برق شهرنشینی، موجب گسترش مهاجرت به شهرها شده و عملا در این حوزه روستاها نتوانستهاند جایگاه و نقش مناسب خود رادارا باشند.
نمونههای آن را میتوان در وضعیت ناگوار اشتغال روستایی، فروش زمینهای مرغوب و تغییر کاربری، و تبدیل شدن مهد تولید، به ابزار تعیش مرفهین شهری جست و جو کرد؛ (اخیراً زمینهای کشاروزی قدیمیترین مرکز آموزش عالی کشور مورد دستاندازی برای ساخت دانشگاه تهران شماره 2 و شهرک اداری قرارگرفته است)
لازم به ذکر است با توجه به تأکید کارشناسان و حضرتعالی بر افزایش جمعیت، مسألهی تامین غذا اهمیت دوچندان پیدا میکند؛ و ضروری است در سیاستها و مدیریت کلان بخش کشاورزی تجدید نظری اساسی صورت گیرد؛ تداوم بیثباتی و ضعف مدیریت بخش کشاورزی، در آینده منجر به نتایج جبرانناپذیری خواهد شد.
یکی از مصادیق بیتوجهی به این بخش، اینست که در نهادهای موثری مانند مجمع تشخیص مصلحت و شورای عالی انقلاب فرهنگی هیچ متخصصی از بخش کشاورزی حضور ندارد و حتی در نقشه جامع علمی کشور، نیز به طور کامل از اولویتهای پژوهش کشاورزی غفلت شده است.
سوم- آموزش عالی و محرومیتزدایی
از پیشنهادهای موثر این است که مجموعه نهادهای تصمیمگیر از ظرفیتهای موجود در تحصیلات تکمیلی کشور بهره برده و از توان دانشجویان و اساتید انقلابی برای انجام پژوهشهایی کاربردی و مسئله محور در این راستا بهره گیرند؛ مسئلهای که در حال حاضر هیچگونه ساز و کار تشویقی برای آن در آییننامههای مصوب وزارت علوم لحاظ نشده است.
چهارم- ایجاد شورای عالی مستضعفین و تدوین نقشه راه برای حذف همه اَشکال استضعاف
به نظر میرسد ابداع پی در پی نهادها و سازمانهایی برای پیگیری مساله محرومیت زدایی خود پاشنه آشیل این حرکتها گردیده است. نهادهایی مانند بنیاد مستضعفان، کمیته امداد امام خمینی، سازمان بهزیستی کشور، وزارت رفاه، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، سازمان بسیج سازندگی، مرکز توسعه روستایی و مناطق محروم دفتر ریاست جمهوری، بنیاد برکت، قرارگاه محرومیت زدایی قرب، سازمان اوقاف و امور خیریه، هلال احمر و گروههای مختلف جهادی و خیریه که هر یک با کارکردهایی بعضا مشابه برای این مساله بوجود آمدهاند، نیاز به یک مرکز تصمیم گیری فراسازمانی برای سازماندهی و استفاده از همه ظرفیتهای نهادهای فوق دارند.
شورای عالی مذکور ضمن اینکه از موازی کاری ها یا سردرگمیها و فراموشیها میتواند جلوگیری کند موجب یک تجدید نظر جدی در اهداف، سیاست گذاریها، تشکیلات و کارکردهای آنان منطبق بایک نقشه جامع تر و مهندسی شده تر نیز خواهد شد.
این کهکشان کشالهای از رد پای ماست
فردا که میرویم و جهان در قفای ماست
ما ادعای رفتن این گونه کردهایم
صحرای پشت سرسند ادعای ماست
بیم از هراسناکی جنگل مبادمان
جنگل غذای آتش وآتش غذای ماست
دستی به من بده که ببینی به برکتش
فردا چراغ معجزه در دستهای ماست
بامن صدابزن همه اصحاب خواب را
تنها صدای زنده نشستن، صدای ماست
امروزمان مبین که به جادوی آسمان
چیزی که اعتبار ندارد صدای ماست
فردااگرچنان که خدا گفته,برشویم
ما کدخداوهر چه زمین,روستای ماست
برای شادی مرحوم والی فاتحه و صلوات