کد خبر 1424277
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۳
قتل

جوان ۲۵ ساله ای که با شلیک به خال قلب یکی از هم محله ای هایش، جنایت هولناکی را در نیمه شب رقم زده بود با اعترافات همسر صیغه ای اش در حالی دستگیر شد که فقط چند ثانیه تا مرز فرار از مشهد فاصله داشت.

به گزارش مشرق، ماجرای این جنایت تکان دهنده از حدود یک هفته قبل هنگامی آغاز شد که پیامکی با مضمون عاشقانه در صفحه نمایشگر گوشی تلفن دختر ۲۱ ساله ای نقش بست. دختر جوان نگاهی به پیامک انداخت اما توجهی به آن نکرد. با تکرار پیامک، شماره تلفن فرد مزاحم در «فهرست سیاه» قرار گرفت و «الف» آن شماره را به قول معروف «بلاک» کرد ولی پیامک های مزاحمت گونه از شماره تلفن های دیگر ادامه یافت.

«الف» که دیگر مستاصل مانده بود، قبل از آن که با پدر و مادرش در این باره مشورت کند به سراغ برادر ۲۵ ساله اش رفت که از چند ماه گذشته با زن صیغه ای اش زندگی می کرد. «امیر» با دیدن پیامک ها سخت برآشفت و در جست وجوی فردی برآمد که پیامک های مزاحمت گونه را برای خواهرش ارسال کرده بود.

خشم و عصبانیت در چهره اش موج می زد و به هر شیوه ای برای پیداکردن مالک شماره تلفن متوسل می شد تا این که به نزد یکی از دوستانش رفت و شماره تلفن فرد مزاحم را در گوشی او ثبت کرد اما ناگهان چشمانش از تعجب گرد شد و حیران چشم به نامی دوخت که بر صفحه گوشی تلفن دوستش نمایان شده بود.او را می شناخت! «رضا» جوان ۳۵ ساله ای بود که در همان محله بولوار شاهنامه زندگی می کرد.امیر دیگر طاقت نیاورد و به طریقی با همان شماره تلفن تماس گرفت. جوان مذکور که متوجه اشتباهش شده بود پیامی را با این مضمون ارسال کرد که «من نمی دانستم او خواهر شماست!» ولی «امیر» دست بردار نبود و قصد داشت زهر چشم وحشتناکی از جوانی بگیرد که به خیال او برای خواهرش ایجاد مزاحمت کرده بود.

هر ساعتی که می گذشت بر شدت خشم و عصبانیت «امیر» افزوده می شد تا این که بالاخره ماجرا را با همسر صیغه ای اش در میان گذاشت و از سوی دیگر نیز پیامکی برای «رضا» فرستاد و با عنوان این که «می خواهم تو را ببینم!» او را به قرار شبانه در انتهای شاهنامه ۴۳ کشاند.

عقربه های ساعت حدود ۲۲:۳۰ دوازدهم مهر را نشان می داد که پراید ۱۱۱ مشکی رنگ در زمین های کشاورزی محل قرار متوقف شد. زیر نور چراغ های خودرو چهره «رضا» دیده می شد که به همراه چند تن دیگر به انتظار ایستاده بود اما ناگهان «امیر» در حالی از سمت شاگرد پراید پیاده شد که تفنگ بادی معروف به سینجر ۵.۵ را در دست می فشرد.

دیگر حتی فرصت گفت وگو هم نبود چرا که «امیر» اسلحه را برای «زهر چشمی هولناک» از خانه اش برداشته بود. او در یک لحظه لوله سیاه رنگ تفنگ را به سوی «رضا» هدف گرفت و شلیک کرد. گلوله ساچمه ای که از فاصله نزدیک بر پیکر «رضا» نشست، او را ناباورانه چند قدم عقب تر کشید.

«امیر» که مقابل چشمان حیرت زده دوستان «رضا» حادثه وحشتناکی را رقم زده بود، بی درنگ سوار بر پراید مشکی رنگ شد که همسر صیغه ای اش پشت فرمان قرار داشت و این گونه در تاریکی شب ناپدید شدند. از طرف دیگر، پیکر خون آلود «رضا» که هدف گلوله قرار گرفته بود بلافاصله به بیمارستان طالقانی مشهد انتقال یافت اما تلاش کادر درمان بی فایده بود و جوان ۳۵ ساله با زندگی وداع کرد.

طولی نکشید که خبر این جنایت مسلحانه در بی سیم های پلیس پیچید و بدین ترتیب در دقایق اولیه بامداد سیزدهم مهر، قاضی ویژه قتل عمد مشهد به همراه گروهی ویژه از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی عازم بیمارستان شدند.

بررسی های مقدماتی بیانگر آن بود که پیکر مجروح جوان ۳۵ ساله از انتهای بولوار شاهنامه ۴۳ به مرکز درمانی منتقل شده است، به همین دلیل گروهی تخصصی از کارآگاهان با هدایت و نظارت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی) در همان دقایق اولیه بامداد به طرف محل درگیری حرکت کردند و در حالی به تحقیق در این باره پرداختند که قاضی «دکتر صادق صفری» نیز دستورات قضایی را به صورت میدانی صادر می کرد. از سوی دیگر با لو رفتن ماجرای حضور پراید ۱۱۱ مشکی رنگ در محل حادثه، بی درنگ دوربین های ترافیکی زیر ذره بین تحقیقات قرار گرفت و مشخصات آن برای پلیس نمایان شد.

با توجه به اهمیت موضوع و احتمال فرار «قاتل» به شهرهای دیگر یا خروج احتمالی وی از مرزهای کشور، بلافاصله گروه عملیاتی کارآگاهان به سرپرستی سروان «اسماعیل عظیمی مقدم» وارد عمل شدند و علاوه بر گزارش مشخصات پراید به مراکز انتظامی، به شماره تلفن مالک پراید دست یافتند و به صورت تلفنی از او خواستند به مقر انتظامی مراجعه کند. چند دقیقه بعد زن ۲۷ ساله ای مقابل قاضی صفری ایستاد که مدعی بود همسر صیغه ای «امیر» است و نقشی در جنایت ندارد.

او گفت: من فقط از فاصله دور شاهد شلیک با تفنگ بادی بودم و بعد هم «امیر» را به باغ شخصی اش در شاهنامه ۳۵ رساندم. همزمان با اعترافات «ن- الف» بلافاصله گروهی از کارآگاهان با دستور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب راهی باغ شخصی «امیر» شدند و با رعایت نکات امنیتی باغ مذکور را به محاصره درآوردند و در تاریکی شب از در و دیوار وارد محوطه شدند اما «ن- الف» دروغ گفته بود و هیچ اثری از حضور «امیر» در آن باغ نبود. دقایقی بعد زن ۲۷ ساله (همسر صیغه ای امیر) دوباره مورد بازجویی های فنی قرار گرفت و این بار ادعا کرد او را به منزل یکی از دوستانم در منطقه جاهدشهر بردم چرا که کسی احتمال نمی داد «امیر» به منزل دوست متاهل من رفته باشد! و ...

لحظاتی بعد کارآگاهان عملیاتی پلیس در چند شاخه اطلاعاتی وارد عمل شدند و به ردزنی متهم از طریق شیوه های اطلاعاتی نیز پرداختند چرا که احتمال داشت همسر صیغه ای متهم فراری پلیس را به مناطق گوناگون بکشاند تا همسر وی بتواند از شهر خارج شود اما در حالی که ردزنی ها به نتیجه نرسیده بود، گروه عملیاتی کارآگاهان وارد منطقه جاهدشهر شدند و با هدایت های سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد) در حالی «امیر» را در منزل دوست همسرش دستگیر کردند که همه چمدان ها و لوازم دیگر را در صندوق عقب پراید گذاشته بود و قصد داشت خودرو را از منزل مذکور خارج کند و به شهر دیگری برود.با انتقال دو متهم به پلیس آگاهی، تحقیقات تخصصی از آنان زیر نظر سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد) در حالی آغاز شد که اظهارات خواهر متهم به قتل و برخی از شهود نیز به ثبت رسید.

در حالی که عقربه های ساعت حدود ۶ بامداد سیزدهم مهرماه را نشان می داد «امیر» (جوان ۲۵ ساله) با دستور قاضی دکتر صفری روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات پلیس برای کشف زوایای پنهان این پرونده جنایی همزمان با بازجویی های فنی توسط سروان عظیمی مقدم (افسر پرونده) از «ن- الف» ادامه یافت.

منبع: روزنامه خراسان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 23
  • در انتظار بررسی: 2
  • غیر قابل انتشار: 8
  • IR ۱۳:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
    13 0
    حالا رضا که خواهرش را ....!.خب میاوردش وازخواهرش عذرخواهی میکرد وقضیه خاتمه میافت هرچند هم که بدنیست این اراذل واوباش همدیگه را به درک واصل کنند!!!
  • IR ۱۳:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
    24 0
    جوونا فقط راه خدا رو پیش بگیرید به خدا قسم ضرر نمی کنید فقط راه خدا راه عشق و پاکی و عفت والسلام
  • IR ۱۳:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
    6 12
    بابا تو تهرون دخترا برای بی حجابی و هون برهنگی اغتشاش می کنن اونوقت تو برای یه پیامک رومانتیک و عاشقانه آدم کشتی؟
    • IR ۱۴:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
      6 2
      خب غیرت داشته نسبت به ناموسش!مثل بعضی ها نبوده!!!
    • IR ۱۵:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
      3 1
      اون برای پیامک نکشت، برای غیرت کشت،دمش هم گرم، من کسی به خواهرم نگاه کنه چشماش رو در میارم، خودم دنبال ناموس کسی نرفتم، کسی دنبال ناموسم باشه میزنم
    • IR ۱۵:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
      6 1
      جاهای دیگه مردم نسبت به نوامیس خود تعصب دارن وباتهرون فرق داره
    • علی IR ۲۲:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
      0 0
      جواب پیامک گلوله نیست
    • حمیدرضا IR ۰۰:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۷
      0 0
      نه که تو شهرستانها فحشاوفساد نیست!!!اکثریت این دخترفراری ها وفاحشه های دوزاری مال شهرهایی هستند که اگه دست کنی تودماغت همه خبردار میشوند ولی وقتی پایشان به تهران میرسد ذات پلشتشون رومیشه!!دست به نقدش همین مسی علینژاد دوزاری!!
  • ناشناس IR ۱۳:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
    10 3
    مردم !اين اغتشاشگران وأرازل را شناسايي كنيد و به پليس معرفي كنيد،كشور را به اغتشاش كشيده اند،وامنيت را از مردم گرفته اند.
    • مش قربون IR ۱۵:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
      5 2
      چشم!منتظردستورجنابعالی بودیم
    • IR ۱۵:۱۳ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
      2 0
      خودت تاحالاچندتاشون رادستگیرکردی؟اگه جوابت منفیه پس....مفت نزن
  • نیما IR ۱۴:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
    2 0
    به سبب آنچه کردند ملعون گشتند
  • IR ۱۵:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
    3 1
    درمشهدچقدر راحت آدم میکشن!
  • IR ۱۶:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
    1 1
    به خاطر یه پیامک زده بچه مردم رو کشته! عجب احمقی.
    • IR ۱۶:۲۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
      0 0
      چقدر احمق بوده که رفته سر قرار
  • محمد IR ۱۶:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
    2 0
    دم امیر گرم به خاطر دفاع از ناموسش خودش را به درد سر انداخته مثل بعضی ها بی غیرت نیست که مزاحمت یک نامحرم را پیام عاشقانه تلقی کنه
  • IR ۱۷:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
    0 0
    چرا همیشه حوادث قتل مربوط به مشهد گذاشته میشه.... من الان چندین سال مشرق رو دنبال میکنم.. همیشه موضوعات درگیری خانوادگی تا قتل و غارت مال مشهد... چرا واقعا.!؟
  • حاج کاطم IR ۱۷:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
    0 0
    خوب کاری کردی درود به شرفت
  • رویا IR ۱۷:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۶
    2 0
    وقتی منطق و گفتگو هست چرا این همه قتل و جنایت. میتونست صحبت کنه و بگه مزاحم خواهرم نشو. وگرنه شکایت میکنیم و از خواهرش میخاست شمارشو عوض کنه. تمام. و تمام. و تمام. خودش خواهر یکی دیگرو صیغه کرده اشکال نداشته؟؟ خون دو نفر باید ریخته بشه؟ یکی کشته و اون یکی اعدام بشه. این همه تن لرزیده بشه؟ اون خواهر دیگه ادم میشه؟؟ چهارتا پدر و مادر تا اخر عمر داغدار شدن. روح و روان مردم خدشه دار میشه. فقط بخاطر بیشعوری یه پسر. که تحجر و غیرت رو اشتباه گرفت!
    • زهرا IR ۰۱:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۷
      0 1
      خوب به توچه بیشعور به داداستان بگیم بره کنار تو پیگیر باشی پس احمق
  • IR ۰۲:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۷
    0 0
    خواهرش الان با دوس پسرش پیام بازی میکنه
    • محمد قزل IR ۰۲:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۸
      0 0
      اگه میخواست پیامک بازی کنه چرا این وضعیت پیش اومد
  • حمید IR ۰۳:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۷
    0 0
    مردک احمق عصر حجری.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس