به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت: عصر ایران مینویسد: چندی پیش، گارد دریایی یونان نفتکش «پگاس» را که حامل نفت ایران بود، در کنار جزیره ائوبویا توقیف کرد و تحویل آمریکا داد. کشتی حامل ۱۱۵ هزار تن نفت خام (نزدیک به یک میلیون بشکه) بود. دو روز قبل هم بیبی سی گزارش داد که نفت ایران از این کشتی تخلیه شده و به کشتی دیگری به نام «آیس انرژی» منتقل شده و این نفتکش قرار است به زودی به سوی آمریکا حرکت کند.
اینک خبر میرسد که نیروی دریایی سپاه، دو نفتکش یونانی را در آبهای خلیجفارس توقیف و به سواحل ایران منتقل کرده است. این که کشوری نفتکش حامل نفت ایران را توقیف کند، بعد به آمریکاییها بگوید نفت ایران را گرفتیم بیایید ببرید و سپس آمریکاییها یک میلیون بشکه نفت ایران را بار کشتی دیگری کنند به کشورشان ببرند، دزدی آشکاری بود که باید بدان پاسخ داده میشد.
نمیشود که آمریکا و اروپا تحریمهایی را حتی بدون مجوز شورای امنیتی که خودشان عضوش هستند تصویب کنند و بر اساس تصمیم داخلی، اموال ما را تحت عنوان بلاوجه نقض تحریمها توقیف کنند و بیپاسخ هم بمانند.
متاسفانه در دنیای جنگلوار کنونی، ساز و کار حقوقی و دارای ضمانت اجرایی برای احقاق حق وجود ندارد و هر کشوری باید خود را قدرتمند کند و مراقب خویش باشد و الا هیچ تضمینی برای امنیت اش وجود نخواهد داشت. نمونه بارزش که هم اکنون جلوی دیدگان جهانیان قرار دارد، ماجرای اوکراین است که برغم تضمینهای امنیتی روسیه و آمریکااست.
توماسهابز، فیلسوف سیاسی قرن 16 میلادی جمله معروفی دارد که میگوید «انسان گرگ انسان است». اینک «کشورها گرگ همدیگر شدهاند» و حتی نزدیک ترین متحدان نیز اگر بتوانند، در عین لبخندهای دیپلماتیک، از هیچ اقدامی علیه هم فروگذار نمیکنند. همین چند وقت پیش بود که فاش شد دانمارک و آمریکا با همکاری هم، تلفنهای مقامات آلمان، فرانسه، سوئد و نروژ را به طور غیر قانونی شنود میکردند و در پروندهای دیگر آلمان یک جاسوس آمریکایی را که اطلاعات نظامی آلمان را میدزدید، دستگیر کرد. این در حالی است که همه این کشورها، متحدان استراتژیک یکدیگر به شمار میروند.
در ماجرای ربودن نفت ایران در سواحل یونان نیز دو راه پیش روی ایران بود. اول این که به اقدامات دیپلماتیکی مانند محکوم کردن این دزدی دریایی و احضار سفیر یونان و دادن گزارش به شورای امنیت (که آمریکا عضو دائماش هست) بسنده کند.
راه دوم این بود که مقابله به مثل کند؛ قانون قدیمی و جهانی «چشم در مقابل چشم» هنوز کار میکند و میتوان به جای چشم از کشتی هم استفاده کرد. راه اول این پیام را به جهان میداد که ایران در حفظ منافع خود صرفاً مبتنی بر موضعگیری سیاسی عمل میکند و لذا اگر باز هم خواستید میتوانید اموال ایران را در جایجای دنیا توقیف کنید و حداکثر هزینهای که متحمل میشوید زحمت رفتن سفیرتان در تهران به وزارت خارجه جهت دریافت اعتراض است و بس؛ که البته میصرفد. اما راه دوم میگوید اگر هزینه ایجاد کنید، متحمل هزینه برابر یا حتی مضاعف میشوید؛ بنابراین بهتر است گرگ بودنتان را متوجه ما نکنید. از این رو، اقدام سپاه در توقیف نفتکشهای کشوری که نفتکش ما را توقیف کرد، امنیت آفرین است چرا که احتمال اقدامات مشابه را در آینده کاهش میدهد.
نکته مهم این است که دنیا با کشورها بر اساس شخصیتی که از خود ترسیم میکنند، رفتار میکند؛ اگر به این نتیجه برسند کشوری توسری خور است، بر سرش میزنند و اگر کشوری را مقتدر بدانند، به این راحتی، آزارش نمیدهند. در دنیای امروز، نمیتوان با توجیهاتی مانند این که اگر مقابله به مثل بکنیم، تنش بالا میرود، نقش گوسفند قربانی را بازی کرد. کسی به گوسفندی که آماده ذبح است، ترحم نخواهد کرد. برعکس، مقابله به مثل، هر چند در همان مقطع میتواند موقتاً سطح منازعه را بالا ببرد ولی چون پیام قدرت دارد و هزینه بازی را برای طرف مقابل بالا میبرد، در دراز مدت، تنش زداست و امنیت زا.