سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
روزنامه هممیهن در شماره امروز خود به بهانه سالگرد مرحوم حسنعلی منتظری به تحلیل آرای او پرداخته و یک پرونده خاص با بهرهگیری از برخی از نزدیکان معدوم مهدی هاشمی برای این شخص رفته است، در این گزارش آمده است:
منتظری مانند بنیانگذار جمهوری اسلامی مشروعیت حکومت را به رای مردم میدانستند ولی چنان به این نظر وفادار بودند که موجب زاویهگیریشان شد چون التزام به این نظر لوازمی دارد که هرکسی زیر بار آن نمیرود. ولی وقتی مشروعیت حکومت به رای مردم باشد پرسشهایی پیش میآید مانند تعارض حاکمیت خدا و مردم و اینکه نظارت بر انتخابات آیا معارض با حق حاکمیت مردم است؟
این روزنامه در ادامه نوشته است:
البته در کانادا هم، کمیته بررسی صلاحیت داریم که در انتخابات اخیر به دلیل عدم اعلام دلایل ردصلاحیتها بحثانگیز شد و متتقدین آن را خلاف قانون شفافیت دانستند ولی بررسیها ایدئولوژیک نیست. اما اینکه آیا اگرحکومت دینی باشد و مردم آن را نخواهند چه باید کرد. بعضی میگویند برای دفاع از دین و حاکمیت دینی باید ایستاد ولی آیتالله منتظری تغلب (همریشه غلبه) به معنی اعمال قدرت با زور را جایز نمیداند. مردم اگر راه نادرست را هم انتخاب کردند!

تلاش باند مهدی هاشمی معدوم برای برای منتظری به عنوان فردی مصلح با شخصیت جامعنگر در حالی است که منتظری در برخی مواضع متاخر خود حتی از عناصر گروهک ضد اسلامی بهائیت و سازمان تروریستی منافقین حمایت کرد.
در واقع منتظری، منافقین را با اینکه دستشان به خون ۱۷ هزار ایرانی آلوده است، مستحق مرگ و حکم اعدام نمیداند اما مجازات عوامل و آمرین به قتلها را محکوم میکند، درست مانند روزهایی که به مرحوم امام(ره) نامه نوشته و خواهان آزادی معدوم مهدی هاشمی پس از افشای چندین فقره قتل و جنایت او شده بود.
حضرت امام خمینی(ره) در تاریخ ۶ فروردین سال ۶۸ در نامه معروفشان، خطاب به آیتالله منتظری نوشتند:
«جناب آقای منتظری؛ با دلی پرخون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشتهاید که «نظر تو را شرعاً بر نظر خودم مقدم میدانم، خدا را در نظر میگیرم و مسائل را گوشزد میکنم». از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان، نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. بهقدری مطالبی که میگفتید دیکتهشده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم، مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید.

در مسئله مهدیهاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر میدانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است، مرتب پیغام میدادید که «او را نکشید»... شما از این پس وکیل من نمیباشید و به طلابی که برای شما پول میآورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند.
بحمدالله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود میدانید ـ که مسلماً منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند ـ با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید:
۱. سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدیهاشمی و لیبرالها نریزد.
۲. از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
۳. دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
۴. نامهها و سخنرانیهای منافقین که بهوسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان ـ روحی له الفدا ـ و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید، برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف بهاشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند».

امام همچنین در این نامه تاکید کردند: تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغهای دیکتهشده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند، نگردند».




