به گزارش مشرق، یک نشریه آمریکایی با اذعان به اینکه تحریمهای اعمالشده علیه روسیه به بهانه تحولات اوکراین باعث تسریع روند جداشدگی مسیر اقتصادی چین و آمریکا از یکدیگر خواهد شد، نوشت که چین اکنون در حال ارزیابی مجدد قدرت اقتصادی غرب است.
نشریه فارنپالیسی تصریح کرده است که واشنگتن با مسدود کردن دسترسی مسکو به نزدیک به نیمی از ۶۳۰ میلیارد دلار ارز خارجی و ذخایر طلای این کشور این مسئله که تا چه اندازه قدرت مالی هنوز در دستهای غرب باقی مانده را به معرض نمایش گذارده است. این نشریه نوشته است: «این مسئله ممکن است عزم چین برای وفادار ماندن به مسیر ایدئولوژیک خودش و حرکت مشتاقانه به سمت یک حوزه نفوذ ژئوپولتیک را تقویت کند.»
ایالات متحده و کشورهای غربی همپیمان این کشور ارتباط بانکها و موسسات مالی اصلی در روسیه را با شبکه پیامرسان بینبانکی «سوئیفت» قطع کردهاند. سوئیفت (SWIFT) که سرواژهای است که از کنار هم گذاشتن حروف اول «انجمن ارتباطات مالی بینبانکی جهان» در زبان انگلیسی تشکیل شده یکی از اصلیترین عوامل تسهیلکننده پرداختهای مالی در سراسر جهان است.
فارنپالیسی تصریح کرده اِعمال چنین تنبیههایی علیه روسیه احتمالاً موجب خواهد شد روند دوشاخه شدن نظام اقتصادی و مالی جهان که تعبیر «جداشدگی عظیم» (Great Decoupling) برای آن به کار رفته تسریع شود. در چنین شرایطی خوداتکایی مالی، یکی از اصلیترین ویژگیهای نظم نوظهور مالی جدید در دنیا خواهد بود.
چین تنها کشوری نیست که از محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین خودداری کرده و از بابت تحریمها ابراز نگرانی کرده است. فارنپالیسی مینویسد: «هر کشوری که از قدرتنمایی ظالمانه مالی غرب ناخرسند است ممکن است تلاش کند وابستگی خودش به دلار را کاهش داده و بختش را با جایگزینهای ارائهشده توسط روسیه و چین مورد آزمون قرار دهد.»
روسیه برای توسعه دادن روند استفاده از ارز ملی در تجارت و یکپارچه کردن نظامهای پرداختی خود به اقتصادهای نوظهور گروه «بریکس» (شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی») متکی است. «آنتون سیلوآنوف»، وزیر امور دارایی روسیه چندی پیش گفت برداشتن این گامها ضروری است زیرا تحریمهای غرب شالوده فعلی نظام مالی و پولی جهان که بر مبنای دلار بوده را تخریب کرده است.
روسیه، یک شبکه پیامرسان مالی به نام SPFS که جایگزینی برای سوئیفت است طراحی کرده است. نظام پرداخت کارتی ویژه این کشور به نام «میر» هم از سال ۲۰۱۵ آغاز به کار کرد. اما فارنپالیسی نوشته سهم روسیه از اقتصاد جهان اندک است. اگر کشورها بخواهند مراودات مالی و اقتصادی با سیستم غربی و دلار را کنار بگذارند تنها یک راه حل جایگزین واقعی پیش رو دارند: چین و یوان.
فارنپالیسی یادآوری کرده عربستان سعودی که در حال حاضر مسیری جدا از ایالات متحده در پیش گرفته قصد دارد مبادلات نفت خام خود با چین را با ارز ملی چین، یوان انجام دهد. این در حالی است که مراودات نفتی این کشور طی نزدیک به ۵۰ سال گذشته صرفاً با دلار انجام شده است.
نشریه آمریکایی نوشته به زیر کشیدن سلطه دلار به عنوان اصلیترین ارز ذخیرهای دلار قدمتی طولانی دارد، اما اگر چین بتواند نظام پرداخت مالی برونمرزی خودش را جذابتر کند و اگر یوان نقش فعالتری در مبادلات بگیرد آنگاه هژمونی مالی غرب با گذشت زمان دچار تضعیف خواهد شد.
چین اکنون با توجه به تحریمهایی که غرب علیه روسیه اعمال کرده احتمالاً تلاش خواهد کرد تلاشهای خود برای استفاده از یوان در بازارهای بینالمللی را مضاعف کند. انجام این کار در کوتاهمدت چندان آسان نخواهد بود و در بلندمدت، ممکن است ایالات متحده با تلاش برای ایجاد یک حوزه نفوذ مقاوم و وفادار به ارزشهای بازار آزاد به مقابله با چین بپردازد.
فارنپالیسی نوشته است: «اینکه این نبرد برای سلطه [جهانی] چگونه پیش خواهد رفت و نظام مالی جهان چگونه دوشاخه خواهد شد تا اندازهای به این بستگی خواهد داشت که ایالات متحده و چین چگونه با یک دوره طولانی رکود تورمی کنار خواهند آمد. پایین نگاه داشتن تورم و قوت بخشیدن به رشد اقتصادی جذابیت ارز و داراییهای مالی آن کشور را مضاعف خواهد کرد.»
تحریمها چگونه قدرت اقتصادی آمریکا را تضعیف میکند؟
ایالات متحده، اتحادیه اروپا و برخی از دیگر کشورهای غربی از زمان آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین، مجموعهای از تحریمها را علیه اقتصاد روسیه و نهادهای مالی این کشور معرفی کردهاند. بر خلاف تحریمهای هدفمندی که در سالهای گذشته علیه روسیه به کار گرفته شدند تحریمها این بار دامنه گستردهای دارند. تحریم سوئیفت علیه برخی از بانکهای روسیه و ممنوعیت واردات نفت روسیه از سوی انگلیس و آمریکا تا کنون شدیدترین اقداماتی بودهاند که علیه روسیه به کار گرفته شدهاند.
با این حال، هدف قرار گرفتن روسیه در تحریمها به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اتفاقی است که قدرت اقتصادی آمریکا و نظام مالی به محوریت غرب را هم تحت تأثیر قرار میدهد و در نهایت ممکن است به فروپاشی رژیم تحریمهای غرب منجر شود. تحریم علیه روسیه سبقهای طولانی دارد. در اواخر دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، ایالات متحده دو بسته تحریم اصلی علیه شوروی به کار گرفت. در آن زمان، از تحریمها در بستر جنگ سرد استفاده میشد، به این صورت که میان تجارت غرب و شرق محدودیتهایی ایجاد میکرد.
تحریمهای چند جانبه «جیمی کارتر»، رئیسجمهور وقت آمریکا در آن زمان به اندازهای ناموثر و برای کشاورزان آمریکایی مضر بودند که رقیب او، «رونالد ریگان» در تبلیغات انتخاباتی به شدت از آنها انتقاد کرد. البته تحریمهای فراسرزمینی که ریگان خودش علیه یک پروژه خط لوله گاز شوروی-اروپا معرفی کرد با مخالفت شدید متحدان اروپایی روبرو شد و به بهانه مرگ «لئونید برژنف» کنار گذاشته شد. هر دوی این تحریمها به شکست منجر شدند.
از آن زمان به بعد و به خصوص در دهه ۱۹۹۰، تحریم به یکی از ابزارهای زورگویی طرفهای قدرتمندتر علیه کشورهای ضعیفتر تبدیل شدند و از آن زمان استفاده از آنها به طرز ویژهای در مرکز تنظیم سیاست خارجی آمریکا قرار گرفته است. در حال حاضر غرب اعتماد ویژهای به کارآیی تحریمها دارد و آن را برای طیف گستردهای از مسائل علیه کل اقتصاد یک کشور و جمعیت آن به کار میگیرد. با این حال، در سالهای اخیر شمار زیادی از پژوهشگران و مقامها درباره اینکه استفاده بیش از اندازه از تحریمها به فروپاشی آنها در آینده منجر خواهد شد هشدار دادهاند.
به گفته این کارشناسان، استفاده بیش از اندازه از تحریمها موجب خواهد شد اقتصاد کشورهای دنیا به دنبال جایگزین کردن نظام تجارت آمریکامحور با سیستم دیگری برای تسهیل مبادلات مالیشان باشند. تحریمهای غرب اثرگذاری بالقوهشان را مدیون این اصل هستند که بیشتر تجارت بین المللی با دلار آمریکا انجام میشود، نقل و انتقال پرداختها از طریق سیستم تراکنش سوئیفت صورت می گیرد که آمریکا در آن نفوذ بیاندازهای دارد، در عین حال، تامین مالی از سوی بانکهای سرمایه گذاری تحت رهبری آمریکا انجام میشود، بدهیها توسط آژانسهای این کشور رتبه بندی می شوند و حتی متولی کارهای اعتباری مهم و اصلی آمریکایی هستند.
اما استفاده مفرط از تحریمها در سالهای گذشته موجب شده که استفاده از این نظام مالی برای تاجران خطرناک شود و آنها به دنبال نظامهای جایگزین دیگری باشند، همانطور که چین و روسیه در حال حاضر سامانههای پیامرسان مالی جایگزینی طراحی کردهاند و علاقهشان برای استفاده از ارزهای دیجیتال را افزایش دادهاند.
نخستین بار، اخراج بانکهای ایران از سوئیفت بود که علاقهمندی به ایجاد نظامهای مالی موازی با این سامانه را ایجاد کرد. اما در آن زمان اندازه اقتصاد ایران و همچنین موفقیت طرفهای غربی در توجیه آن تصمیم به عنوان یک وضعیت استثنایی و خاص موجب میشد که اقدامی جدی در جهت حرکت به سمت سامانههای رقیب و جایگزین انجام نشود.
به همین دلیل است که اکنون تحریم روسیه ممکن است شرایط را تغییر دهد. این واقعیت که تحریمهای جامع اقتصادی قرار نیست فقط به عنوان ابزاری علیه کشورهای جهان جنوب به کار گرفته شود احتمالاً احساس اضطرار بیشتری را برای تضعیف سلاح تحریمها در میان مجموعهای از کشورهای ثروتمندتر و حتی شاید متحدان آمریکا ایجاد خواهد کرد.
با وجود این، شهوت تحریم در واشنگتن فروکش نکرده است. تحریم شدید کشورها و طرفها راهکاری است که اعضای کنگره و تحلیلگران شاغل در اندیشکدههای آمریکا برای حل و فصل هر مشکلی در سیاست خارجی پیشنهاد میدهند. تحریمها، صرفنظر از اینکه اثرگذار باشند یا نه، به جهت سهولت در اعمال و تواناییشان برای ضربه زدن به اقتصاد کشورهای هدف به اصلیترین پیشنهاد برای سیاستگذاران در آمریکا تبدیل شدهاند. «دیوید سنگر»، تحلیلگر روزنامه نیویورکتایمز در تحلیلی در سال ۲۰۱۴ از وزارت خزانهداری به عنوان «فرماندهی رزمی مورد علاقه» باراک اوباما یاد کرده بود.
واقعیت مشخص این است که در بستر جهانیسازی تحریمها یکی از تبعات نظم اقتصاد جهانی به شمار میروند که کشورهای غربی خودشان را دروازهبانهای مشروع و صاحبان آن میدانند. نهادهای بزرگ مالی را اکنون نمیتوان شرکتهای غیرسیاسی که انتفاع اقتصادی خودشان را دنبال کنند در نظر گرفت بلکه آنها اکنون اصلیترین پیشرانهای قدرتافکنی غرب (و حتی میتوان گفت فقط واشنگتن) محسوب میشوند.
در شرایطی که آمریکا «رقابت قدرتهای بزرگ» را به عنوان یکی از اصلیترین چالشهای پیش روی خود تعریف کرده، احتمالاً در آینده بیشتر از هر زمان دیگر به ابزار تحریم برای رقابت با چین و روسیه متوسل شود و میدانیم که تحریم، ابزاری است که هر چه بیشتر مورد استفاده شود کهنهتر و فرسودهتر میشود و زودتر از دور خارج میشود.
احتمالاً سختترین بخش نظام مالی غرب محور که در برابر روند فروپاشی تحریمها مقاومتر خواهد بود دلار آمریکا است. همانطور که تحلیلگران خاطرنشان کردهاند ارز ذخیره جهانی تنها یک بار در تاریخ جهان جایگزین شده است. هنگامی که بحران مالی سال ۲۰۰۸ اتفاق افتاد بسیاری از کارشناسان از جمله «جورج سوروس» پیشبینی میکردند که جایگاه مرکزی آمریکا در تجارت جهانی رو به زوال خواهد بود، اما در واقعیت، آنچه رخ داد عکس این بود.
اما نشانههایی وجود دارند که اثبات میکنند جایگاه دلار هم مصون از آسیب نیست. طبق گزارش صندوق بینالمللی پول سهم دلار از ذخائر ارز جهانی به ۵۹ درصد رسیده که پایینترین رقم در ۲۵ سال اخیر است. بر همین اساس است که برخی از تحلیلگران معتقدند که ارز ذخیره جهانی ممکن است به سرعت اتفاق بیفتد. چنین اتفاقی هم اقتصاد آمریکا و هم تحریمها را تضعیف خواهد کرد.