کد خبر 1333941
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۱
کتاب «امام خمینی؛ زندگی، شخصیت، اندیشه و عمل» منتشر شد

سالهاست اهریمن رسانه ای این «هیچ» را بهانه کرده است تا نشان دهد مردم و انقلاب برای امام بی اهمیت بوده است. این خاک پاشیدن ها به چهره خورشید راه به جائی نمی برد، اما فرصتی است برای رازگشائی.

به گزارش مشرق، محسن مهدیان، فعال رسانه‌ای در کانال تلگرامی خود نوشت: روز دوازده بهمن ماه وقتی هواپیمای حامل امام خمینی وارد آسمان ایران شد از ایشان پرسیدند: «چه احساسی دارید؟» و امام پاسخ داد: «هیچ»

سالهاست اهریمن رسانه ای این «هیچ» را بهانه کرده است تا نشان دهد مردم و انقلاب برای امام بی اهمیت بوده است. این خاک پاشیدن ها به چهره خورشید راه به جائی نمی برد، اما فرصتی است برای رازگشائی. 

و اما دقیقا هیچ....انقلاب 57 را باید با همین هیچ شناخت. روزی که نه تنها امام و بلکه یک امت چنان اوج گرفت که صف بندی اصیل و دوقطبی حقیقی عالم رابه "هیچ" و "همه" شناخت. یک سو فقر مطلق که جمله عالم است و سوی دیگر غنای مطلق که اسم اعظم الله جل جلاله است.

فرمود هیچ، چون خود را نمی دید ، چون هرچه هست «او»ست و «او»ست که همه است. 

که یکی هست و هیچ نیست جز او

وحده لا الله الا هو  

راز انقلاب در گذر از تکبر درون و رسیدن به هیچ است. سلوک فردی و فرد به فرد این مردم بود که سلوک سیاسی را رقم زد. از انقلاب انفسی به انقلاب آفاقی رسیدیم. به همین دلیل است که حضرت امام (ره) هویت و حقیقت انقلاب را با مفهوم «یقظه» معرفی می کنند. مفهومی که عرفا آنرا آغاز حرکت در جان یک انسان و یا ملت می دانند.

اساسا همه فخر ما به همین بیداری درونی است که ریشه اصلی درخت انقلاب است و در کوران حوادث تلخ و شیرین روز به روز تنومند تر شده است. 

امروز اگر مطالبه آزادی و عدالت و پیشرفت، گفتمان غالب کشور است، به دلیل استمرار همین تحول درونی است واگرنه فراموش نمی کنیم که روزگاری در این مملکت فخر جامعه به جشن هنرشیراز و دخترشایسته ها و تن دادن به حکومت جلادان ساواک و دیکتاتورهای ظالم و مافیای فسادهای تودرتو بود. 

ریشه «هیچ» را باید در مبانی عرفانی امام جست و چه خوش نشسته است در دیوان شعرشان: 

‌‏نیستم نیست، که هستی همه در نیستی است‏ 

 ‏هیچم و هیچ، که دَر هیچ نظر فرمائی‏

هیچ را امام از ادبیات عرفانی به ساحت کنش سیاسی کشاند و چنین شد که خود را مقابل اراده مردم که ظهور حق بود، هیچ می دانست. در انتها خاطره غلامعلی رجائی از «بهترین لحظه عمر امام» خواندنی است:

«وقتی امام پس از اتمام سخنرانی ایام انقلاب به خانه یکی ازبستگانشان منتقل شدند درتعریف این صحنه گفتند: بعد ازاینکه عمامه از سرم افتاد ومن بر اثر فشار مردم زمین خوردم ومردم  برای لحظاتی از روی من رد شدند احساس کردم دارم قبض روح می شوم وادامه دادند بهترین لحظه عمرمن زمانی بود که احساس کردم دارم زیر دست و پای مردم ازبین می روم.»

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 9
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 4
  • IR ۱۱:۰۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
    17 6
    حضرت روح الله نور الله مرقده
  • IR ۱۱:۳۱ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
    12 6
    این اوج اخلاص بود. چه پیرو شوم و چه شهید شوم یکی است. من بنده خدا هستم و فقط به وظیفه و تکلیف عمل می کنم. نتیجه مال من نیست
  • IR ۱۲:۱۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
    9 14
    خیلی فسفر سوزوندی. طرف خودش میگه هیچ ولی تو داری میگی نه اون یعنی.....
  • IR ۱۳:۵۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
    1 12
    نویسنده این مطلب بابت اینا پول هم میگیره؟!
    • وحید IR ۱۹:۲۳ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
      1 0
      شما خودشو ناراحت نکن، مبحث«احساس و عقل» از پیچیده ترین مباحث فلسفی هست،ملکوت آسمانها و زمین که خداوند به حضرت ابراهیم نشان داد خلاصه میشود در روابط احساس و عقل در انسان این مبحث توضیح میدهد که عقل رشنال،عقل حیوانیست که ذیل هوای نفس خودش می اندیشد، سه گانه(تز ، آنتی تز، سنتز) اغلب برای توصیف ایده هگل به کار می‌رود فهمی کودکانه از حقیقت اختیار یا فرآیند تصمیمگیری است که خداوند در ۴۰۰۰ سال قبل به حضرت ابراهیم نشان داد و ملا صدرا نیز در اسفار اربعه به آن پرداخته است،که در آن خیر و شر برای همگان واضح وآشکارست اما حیوان انسان نما بر پایه شهوات خود آنرا تفسیر میکند و انسان واقعی بر مبنای عقلانیتی جهان شمول.
    • پاسخ به 19:23 IR ۰۷:۵۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۳
      0 0
      معلومه خیلی باسوادی ولی چه ربطی داره این چیزایی که نوشتی به این خبر
  • IR ۱۴:۴۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
    5 0
    ماموریت الهی داشت و به تاسی از پیامبر اسلام که فرمود "اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم بگذارید دست از ماموریت برنمی دارم" عمل کرد
  • سعید IR ۱۸:۵۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
    2 0
    چه احساسی داری؟هیچ،یعنی هر چه هست عقلانیتست، مثل حضرت ابراهیم(س) که در راه خدا به مسلخ میبرد،بدیهیست آنها که احساساتشان تابع نفع شخصی است آنرا نمیفهمند.
  • سید مهدی IR ۰۴:۲۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۳
    0 0
    و السلام علینا وعلی عباد الله الصالحین

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس