کد خبر 127914
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۱

حسن معجوني هنرمند تئاتر و سرپرست گروه تئاتر «ليو» از برنامه‌هاي اين گروه تئاتري‌، مشكلات پيش‌روي آنها و چشم انداز فعاليت‌هاي آينده‌شان سخن گفت.

به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، اين بازيگر و كارگردان تئاتر  همه كساني كه در اين سال‌ها مخاطبان برنامه‌هاي خانه هنرمندان و تماشاخانه ايرانشهر بوده‌اند، به خوبي به ياد دارند يكي از پرمخاطب ترين برنامه‌هاي اين خانه‌، پروژه مونولوگ گروه تئاتر «ليو» بود،‌ همان پروژه‌اي كه انگيزه نوشتن چندين و چند نمايشنامه مونولوگ را در نمايشنامه نويسان ايجاد كرد، مدتي بعد هم كه سالن‌هاي تماشاخانه ايرانشهر راه افتاد، گفته مي‌شود، گروه تئاتر «ليو» بدون قرار داد يا دريافت كمك هزينه‌اي از اداره كل هنرهاي نمايشي، آغازگر فعاليت اين تماشاخانه بودند.

به اذعان صاحب‌نظرها؛ نمايش «به خاطر يك مشت روبل» حسن معجوني هم استقبال تماشاگران را در پي داشت و هم موجب شناخته شدن تماشاخانه نوپاي ايرانشهر در آن مقطع شد، اما حالا جاي گروه تئاتر «ليو» در جدول برنامه‌هاي ايرانشهر خالي است، حالا محمد عاقبتي نمايشش را در تالار حافظ اجرا مي‌كند و حسن معجوني –سرپرست گروه- هم در همين سالن كار خواهد كرد.

اين موضوع انگيزه‌اي شد براي اين گفت وگو و تشريح فعاليت‌هاي گروهي كه جزء معدود گروه‌هاي مستقل اما پركار تئاتر ايران است.

حسن معجوني اين بار برخلاف هميشه قدري كلافه است،‌برنامه‌هايش به هم پيچيده؛ يك برنامه در دانشگاه هنر را نيمه كارها رها كرده تا به قرار گفت‌وگو برسد. مثل هميشه كافه گالري ايرانشهر را پيشنهاد مي‌دهد، جايي كه حال ديگر مكان اجراي نمايش‌هاي گروه«ليو» نيست و بيشتر جايي است براي قرارهاي كاري‌شان. بعد از اين گفت وگو هم بايد، سر تمرين نمايش جديدش «مثل سگ» كه قرار است از هفته دوم تير اجرا بشود، برود.

به جز اينها دغدغه كارگرداني اولين سريالش را هم دارد

معجوني اول از نمايش جديدش، مي‌گويد:« «مثل سگ» كه كاري است براي تماشاگران نوجوان به بالا، اين نمايش هم مثل ديگر نمايش‌هاي چند سال اخير گروه «ليو» با قرار داد گيشه اجرا مي‌شود، آن هم در سالن «حافظ» كه سالني ناشناخته است.»

وي اجراي نمايش در اين تالار را ريسك بزرگي مي‌داند و مي‌گويد: «قواعد تالار «حافظ» حتي از ايرانشهر هم پيچيده‌تر است، نسبت قرار داد ميان گروه و سالن 70 به 30 است. به جز اينها مسايل ديگري هم دارد مثل ماليات و عوارض شهرداري و ... بنابراين اجراي نمايش در اين تالار ريسك بزرگي است.»

اما اين ريسك زماني جدي‌تر مي‌شود كه اين گروه‌ها قرار است آثارشان را در سالي ناشناخته اجرا كنند.

معجوني در اين زمينه هم مي‌گويد:« شرايط تالار حفظ هم مثل اول ايرانشهر است وقتي ما «به خاطر يك مشت روبل» را اجرا كرديم اين سالن شناخته شده نبود و حالا هم دوباره داريم در سالني ناشناخته كار مي‌كنيم اما تصورم اين بود بعد از ساخته شدن تالار «حافظ» برايش تبليغات كنند اما اين كار را انجام ندادند و سالن هنوز ناشناخته است.»

درباره جاي خالي گروه «ليو» در ايرانشهر كه مي‌پرسم،‌ مي‌گويد:« گفتند متن بدهيد،‌ 4 نمياشنامه از برشت داديم كه پيشنهادات كل گروه ما بود، فكر مي‌كرديم از ميان اينها دست كم يك كار تصويب شود، اما نمي‌دانم چرا نشد! متن‌هاي برشت كه مشخص است حتي اگر مشكل در متن بود چرا به ما اعتماد نكردند. ما كه اين همه سال در اين مملكت كار كرده‌ايم و شرايط را مي‌دانيم اما انگار، ترجيح مي‌دهند كارهاي بي‌دردسر تري اجرا شود.»

معجوني به اجراي دوباره نمايش‌هايي اشاره مي‌كند كه قبلا اجرا شده‌اند:‌ «گويا اولويت ايرانشهر اجراي كارهاي تكراري شده است. اين حتي به معناي رپرتوار هم نيست به هر حال فعلا برنامه‌ها چنين است.»

اين هنرمند بعد از رد شدن پيشنهاداتش با مسوولان تماشاخانه ايرانشهر صحبتي نكرده است، معتقد است: « وقتي متن‌هاي‌مان را رد كردند ديگر جايي براي صحبت نمي‌ماند كسي صحبت مي‌كند كه ناشناخته باشد. ما را كه ديگر مي‌شناختند اما جالب اين جاست حتي به ما اعلام هم نكردند كه كارهاي‌مان رد شده است. وقتي جدول برنامه‌ها اعلام شد، ديديم جاي گروه ما خالي است. نيازي براي صحبت كردن نديدم ما كه از جايي كمك هزينه نمي‌گيريم و به سالن اجاره هم مي‌دهيم، سالن‌ها برنامه مشخصي ندارند. روزگاري ايران شهر شبيه تئاتر شهر نبود اما حال شبيه آنجا شده.»

اما هيچ يك از اين اتفاقات باعث دلسردي اين گروه تئاتري نشده است،‌آن‌طور كه معجوني مي‌گويد: « نمايش‌هايمان را تمرين مي‌كنيم و پروژه‌هاي پژوهشي‌مان را راه انداخته‌اند. نيمي از نمايش‌هاي جشنواره مونو ليو در سالن انتظامي اجرا مي‌شود و بقيه هم در فرهنگسراي ارسباران. دردسرهاي مان بيشتر شده ولي چاره‌اي نداريم شرايط تغيير كرده و ما هم متناسب با ان، تاكتيك‌مان را عوض مي‌كنيم اما مركز هنرهاي نمايش خيلي مقصر است.»

معجوني در اين باره معتقد است: « مركز سالن كه نمي‌سازد حداقل برنامه ريزي كند، به سالن‌هاي ناشناخته‌اي كه اخيرا ساخته شده سوبسيد بدهد. مهم نيست كه اين سالن‌هاي متعلق به بنياد رودكي يا شهرداري است. ماجراهاي شخصي افراد نبايد وارد برنامه‌هاي تئاتري بشود.»

وي ادامه داد: « كار مركز‌، تئاتر است چرا در حوزه مميزي در همه سالن‌ها اعمال نظر مي‌كند، اما در راه انداختن سالن‌ها كمك نمي‌كند به جاي حمايت‌هاي آن چناني از آثار سفارشي به گروه‌هاي مستقل سوبسيد بدهد.»

معجوني به اين بحث كه مي‌رسد، يكي از دغدغه‌هاي هميشگي تئاتري‌ها را يادآوري مي‌كند؛ « از سال‌ها پيش زماني كه مركز هنرهاي نمايشي در اوج فعاليت‌هايش بود، بحث گروه‌ها مطرح بود گفته مي‌شد همان طور كه خانواده مهم‌ترين ركن جامعه است‌، گروه هم مهم‌ترين ركن تئاتر است. حالا ما يك گروه مستقل هستيم. چه كسي از ما حمايت كرده تازه هرجا كه برنامه اجرا كرده‌ايم به آن مكان سود هم رسانده‌ايم.»

كارگردان نمايش‌هاي «دايي واينا» و «مرغ دريايي» تئاتر خصوصي را شعاري بيهوده مي‌داند و مي‌‌گويد:« اينها شعارهايي است تا بار مالي را از دوش خود بردارند. براي تقويت تئاتر نيست كسي هم چنين جراتي ندارد. با تئوري كه نمي‌شود تئاتري خصوصي درست كرد. اين تئوري‌ها متعلق به كشورهاي ديگر است كه با فرهنگ و مناسبات ما متفاوت است. كساني مي‌توانند براي تئاتر خصوصي تئوري و برنامه بدهند كه خودشان تجربه كار در اين حيطه را داشته باشند.»

معجوني همان طور كه مديران را مقصر مي‌داند،‌ از اشتباهاتي هنرمندان هم غافل نيست و ادامه مي‌دهد: « خودمان هم به خود رحم نمي‌كنيم، ما خود دشمن يكديگر هستيم مديران دشمن ما نيستند. ما خود زيراب يكديگر را مي‌زنيم. جاهايي هم هستند مثل خانه تئاتر كه وظيفه‌اش رسيدگي به اين وضعيت است، وظيفه‌اش بها دادن به گروه‌هايي است كه مستقل از دولت فعاليت مي‌كنند اما اشتباهاتشان اين است كه از اول به بودجه دولتي وابسته شدند. ساده‌ترين راه را انتخاب كردند، مي‌توانستند راه ديگري را انتخاب كنند اما آنها هم همان روند را ادامه مي‌دهند و فقط داعيه صنف بودن دارند.»

با همه اين شرايط، اين گروه چه چشم اندازي پيش خود مي‌بيند؟

پاسخ حسن معجوني چنين است: « بايد بگويم خيلي خوب، چون اگر غير از اين بگويم مي‌گويند سياه‌نمايي مي‌كنيد اما واقعا خوشحالم چون اين گروه را در بدترين وضعيتي شكل دادم كه هيچ زمينه‌اي براي تشكيل گروه نبود و اگر تا امروز دوام آورده‌ايم به اين دليل است كه در بدترين اوضاع،‌ خود را ساختيم و آب بندي كرديم. دلم براي تئاتري‌ها مي سوزد كه چشم‌شان به مركز هنرهاي نمايشي است، اوضاع ما بدتر از اين نمي‌شود. ما متاسفانه خيلي پررو هستيم با اين سختي‌ها كنار نمي‌رويم مي‌مانيم و شرايط خود را مي‌سازيم.»

به پايان گفت وگو كه نزديك مي‌شويم، معجوني از برنامه‌يش مي‌گويد از ميكرو تئاتر كه آرام آرام دارد مخاطبش را پيدا مي‌كند. از پروژه «كاسته لوچي» كه قرار است به عنوان يكي از كارگردان‌هاي معاصر ونوگراي تئاتر معرفي شود. اميدوار است مطالب مربوط به اين پروژه تا يكي دو ماه ديگر آماده شود و پروژه مهرماه همزمان با آغاز به كار دانشگاه‌ها راه بيفتد.

از «ميكروتئاتر» جديدش مي گويد كه 30 خرداد در فرهنگسراي ارسباران برگزار مي‌شود و از مونولوگي كه خودش نوشته و كارگرداني مي كند و قرار است مرداد اجرا شود. از نمايش «مثل سگ» مي‌گويد كه قرار است همين روزها بازبيني شود، مي گويد با اين شرايط فكر نمي‌كنم امسال بتوانم تئاتر بازي كنم.

حسن معجوني همان طور كه با شتاب آمده بود با شتاب هم رفت تا به تمرينش برسد و بعدش برود سراغ برنامه‌ريزي سريالش. بازيگر نقش «ايوانف» اين روزها خيلي كار دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس